مطالب مرتبط با کلیدواژه

جمشید


۴۱.

بررسی تطبیقی اسطوره جمشید در ادب فارسی با اسطوره های اُزیریس و ایندرا، با رویکرد اسطوره شناسی طبیعت شناختی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: جمشید فریدون اُزیریس ایندرا اسطوره شناسیِ طبیعت شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳ تعداد دانلود : ۲۶۲
ادب فارسی سرشار از اسطوره های نابی است که از کنهِ ذات انسانی سرچشمه می گیرد، لذا برای شناخت دقیق تر تمدن بشری نیاز است تا اسطوره های ایرانی درکنار اسطوره های دیگری شناخته شوند که امروزه صبغه جهانی یافته اند. به همین دلیل اسطوره جمشید (که تا زمان پادشاهی فریدون را دربر می گیرد) به عنوان اسطوره الگوی ایرانی در گستره ادبیات فارسی مورد بررسی قرار گرفته، و با معادل های مصری و هندی آن مقایسه شده است. شیوه روایی اسطوره جمشید از جهات بسیاری با روایت اسطوره اُزیریس به گونه ای کم نظیر مشابه است. هم چنین معادل روایی آن را در اسطوره های هندی به صورت پراکنده در ستیز «ایندرا» با «وریتره» و «تریته آپتیه» با «ویشورپه» می توان یافت، اما از آنجایی که می توان معادل هندی را تا حدی هم ریشه با معادل ایرانی اش دانست، در بحث حاضر بیشتر برای تکمیل اسطور ه ایرانی آورده و سعی شده است تا به جای تطبیق روایتی صرف، به وجوه شکل گیری این اساطیر با محوریت اسطوره ایرانی، از منظر رویکرد اسطوره شناسی طبیعت شناختی نگاهی افکنده شود. مهم ترین پرسش هایی که این پژوهش سعی دارد بدان ها پاسخ دهد بدین قرار است: 1. چگونه سه اسطوره با بن مایه های مشابه در سه تمدن بزرگ و دور از هم یعنی هند و ایران و مصر پدید می آیند؟ 2. منشأ بیرونی و درونی آن ها کجاست؟ 3. نقش طبیعت در ساخت این اسطوره ها چیست؟ بر این اساس با درنظر گرفتن عناصر طبیعت و خاصه پدیده های کیهانی، این اساطیر در سه بخش آب، خورشید، و آب و روشنایی مورد بررسی قرار گرفته اند تا وجوه اشتراک شکل گیری آن ها به خوبی آشکار شود. و اما نتایج این پژوهش را می توان در دو مورد خلاصه کرد؛ نخست، منشأ خارجی تمام این اسطوره ها را می توان تا حد زیادی مربوط به چرخه های موجود در طبیعت دانست و دیگر، قائل به شباهت بین ذهن اسطوره ساز انسان های گذشته و ذهن شاعرانه به عنوان عامل درونی ایجاد اسطوره ها شد.
۴۲.

مفاهیم نمادین و پندارهای اساطیری رویات ضحاک بر بنیاد اندیشه ایران شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندیشه ایران شهری جمشید شک شر ضحّاک آشوب ازلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۶۳
با منی کرد جمشید که بازتابی ایرانی از کهن الگوی شورش آغازین در برابر جهان آفرین بی همتاست، سامان هستی درهم ریخته، دچار آشوبی ویرانگر می شود. مونولوگ شکاکانه قهرمان که در کارکردهایش نقشی بسنده به خود قائل است، شوند آشکا رگی شر در جهان هستی می گردد. بنابر روایت شاهنامه، نماد شر، شخصیتی دیوسان به نام ضحاک است که هستی و سامان نیاکانی آن را آشفته ساخته و بدان حالتی هاویه گون، تاریک و مرگ بار می بخشد. در این فرآیند شیطانی، پدر را می کشد، آدمیان را می بلعد، مغزها را می کوبد، ایستارها و آیین ها را گمراه می کند و تمام کوشش خود را به کار می برد تا هستیِ مزدا آفریده را از زندگی تهی ساخته و رنج، بیماری و مرگ را بر آن چیره سازد. سرانجام نیروی دیوانه وار اهریمنی روح او را به سحر و فسون رام خود ساخته و اراده اش را بر او برمی گمارد. از آن روی که همه این کارکرد ها به زبان رمزی و استعاره گون بیان شده، پژوهش گر بر آن است تا با رویکردی کهن الگویی و روشی تطبیقی، مفاهیم نمادین و پنداره های اساطیری این روایت، هم چون پیدایش شر، پدر و پدرکشی، فریب، مار، کتف، مغزخواری و... را در بستر فرهنگ ایران شهری که در آیین مهری، جهان بینی زرتشتی و دیگر هنجارها و سنت های دینی ایرانی تجلی یافته مورد بررسی قرار دهد و دریافت های نوینی را ارائه نماید. پژوهش گر در این مقاله به روش کتابخانه ای و پژوهشی از منابع لازم بهره برده و مطالب را بررسی کرده است.اهداف پژوهش:بررسی مفاهیم نمادین و پندارهای اساطیری روایات ضحاک بر بنیاد اندیشه ایران شهری.بررسی و تأویل ژرف ساخت های هنری ادبیات با بازخوانی شاهنامه براساس تحلیل اساطیری.سؤالات پژوهش:مفاهیم نمادین و پندارهای اساطیری روایات ضحاک بر بنیاد اندیشه ایران شهری چگونه است؟اسطوره ها چگونه می توانند منبع الهام هنر و ادبیات شده و ذهن ما را به دریافت های نوینی از آن ها رهنمون سازند؟
۴۳.

مضمون شناسی گناه شهریار در اساطیر زرتشتی و متون پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مضمون شناسی گناه شهریار آرمانی جمشید فریدون کاوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۱۱۰
مضمون شناسی به عنوان یکی از رویکردهای جذاب و مهم ادبیات تطبیقی، به واکاوی و بررسی تحول یک الگو یا مضمون در چند متن روایی ادبی می پردازد. یکی از مضامین اساسی در فرهنگ های گوناگون، مضمون گناه است که ریشه در باور و اعتقادات فرهنگی ملل مختلف دارد و به عنوان یک تجربه شناختی، عاطفی، یک بحران اجتماعی یا دینی، موضوعی دیرینه است که می توان نشانه های حضور آن را در آثار تمدن بشری یافت. در این پژوهش با روش تحلیلی تطبیقی به بزه سه شهریار ایرانی جمشید، فریدون و کاوس از منظر مضمون شناسی پرداخته وتلاش شده توجیهی برای از دست دادن نامیرایی و جاودانگی این شهریاران فراهم شود. این پژوهش مفهوم گناه را در متون زرتشتی و پهلوی در برخورد با هنجارهای اجتماعی و همچنین در تقابل با مفاهیم قدسی و الوهی مورد بررسی قرار داده تا از این طریق لایه های پنهان و ناخودآگاه موجود در متون موردبحث را در حوزه گناه آشکار کند. با توجه به مستندات ارائه شده، این مقاله نشان می دهد متون پهلوی بیشترین تجلی گاه گسترش مضمون گناه است که با توجه به شرایط زمانی و نیازهای جامعه، این مضمون دچار گسترش یا نوزایی شده است. ازآنجاکه مفهوم گناه در پژوهش حاضر در تقابل با دو مفهوم هنجار و مفاهیم قدسی تعریف شد، گناه شهریاران اسطوره ای موردبحث در تقابل با این دو تعریف، قرار گرفت و نتیجه گیری شد سنت های موردپذیرش جامعه و قوانین قدسی و الوهی در جامعه ایرانی در یک دسته قرار می گیرند.