نمودهای جنسیتی زبان در اشعار مرام المصری با تاکید بر نظریه رابین لیکاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
133 - 152
حوزههای تخصصی:
تحلیل رابطه مندی میان "زبان و جنسیّت" از مباحث بسیار مهم مطالعات زبان شناسی در دهه های اخیر بوده که دامنه ی آن به قلمرو ادبیات نیز کشیده شده است. در این میان، یکی از نظریه های نوین و پرکاربرد در حوزه ی مطالعات زبان شناسی و جنسیّت، تئوری DSL از رابین لیکاف، زبان شناس برجسته آمریکایی می باشد که الگویی مناسب برای بررسی آثار ادبی از حیث جامعه شناسی زبان است. وی در این تئوری معتقد است که سبک گفتار زنان و مردان، حتّی در پوشیده ترین حالات، از تمایزات خاص خود برخوردار است و می توان آن را بر اساس شاخصِ جنسیتی زبان، به دوشاخه فکری و زبانی متمایز تقسیم کرد. پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، از نظریه لیکاف، به منظور تحلیل کارکرد زبان در شعر مرام المصری، شاعر مطرح سوری بهره برده است. علت این بررسی ازآن روست که در چند اثر پژوهشی که به صورت مختصر و ضمنی از آثار مرام المصری انجام شده است، مولّفه ی زبان و کارکردهای جنسیتی آن در اشعار او مورد ارزیابی قرار نگرفته است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که گرایش به ساده نویسی و استفاده از زبان، واژگان و اصطلاحاتی که بازنمود جنسیتی دارند و همچنین کاربرد وسیع واژگان حسی و استفاده کم از واژگان غیرحسّی از مهمترین ویژگی های جنسیتی زبان در اشعار مرام المصری بوده است.