نقد و بررسی اخلاق علم بنیادِ سم هریس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال ۲۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۴
68 - 88
حوزههای تخصصی:
سم هریس به عنوان یکی از سردمداران خداناباوری جدید، در باب رابطه علم و اخلاق، به ایده اخلاقِ علم بنیاد باور دارد. در این راستا، وی نخست به کمک شهودات عرفی می کوشد باور به نسبیت و غیرواقعی بودنِ اخلاق را رد کند و در گام بعد، براساس رویکرد فیزیکالیستی خود، با تعریفی ویژه از اخلاق و تأکید بر دو عنصر بهزیستی و آگاهی و همچنین گره زدن بهزیستی به آگاهی، زمینه را برای ورود مغز به عنوان مرکز آگاهی آماده می کند. این کار برای هریس افزون بر فراهم کردن مبنای دیگری برای عینیت ارزش ها، توجیهی برای ورود انحصاری علم به حوزه ارزش ها ارائه می کند؛ چراکه شناخت مغز، تنها در گستره علم و به ویژه دانش عصب شناسی است. این گونه است که هریس به ضرورت تأسیس اخلاق علمی می رسد. اما اخلاق علم بنیاد با اشکال های فراوانی از جمله ناسازگاری شهود و اخلاقِ علم بنیاد، نسبیت گرایی اخلاقی، جبرگرایی، نادرستی رویکرد فیزیکالیستی در باب شناخت انسان روبه رو است. افزون بر از اینها، طرحِ نظام اخلاقی بر پایه علم، آرمان شهری است که نه تنها هریس، بلکه هیچ فرد و مکتب دیگری به آن نخواهد رسید.