مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
روان شناسی مثبت نگر
حوزههای تخصصی:
زمینه: کودکان کم توان ذهنی به واسطه ی نیازهای مراقبتی، آموزشی و توان بخشی تنش و فشار زیادی را به خانواده وارد می کنند و این عوامل می توانند فرآیند سازگاری و بهزیستی روان شناختی والدینشان را تحت تأثیر قرار دهند. هدف: هدف این پژوهش، اثربخشی روان شناسی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی مادران دارای فرزند کم توان ذهنی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه مادران دارای فرزند کم توان ذهنی مرکز توان بخشی معلولان نمونه شهرستان شهریار بود که با روش نمونه گیری هدفمند، 30 نفر انتخاب شدند و در دو گروه آزمایشی ) 15 نفر( و کنترل) 15 نفر( جایگزین شدند. گروه آزمایشی 8 جلسه 2 ساعته آموزش مداخله های روان شناسی مثبت نگر دریافت کردند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی )ریف، 2002 ( استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس یک طرفه انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مداخلات روان شناسی مثبت نگر بر بهزیستی روان شناختی و مؤلفه های آن در مادران دارای فرزند کم توان ذهنی تأثیر دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، روان شناسی مثبت نگر می تواند به عنوان یک روش برای توانمندسازی مادران با کودک کم توان ذهنی مطرح باشد.
رابطه هوش زیباشناسی و بهزیستی روان شناختی با میانجی گری حساسیت زیباشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
بهزیستی یکی از سازه هایی است که در روان شناسی مثبت نگر به طورجدی موردتوجه قرار گرفته است. احتمال می رود که حساسیت نسبت به زیبایی های پیرامون و درک آنها می تواند بر سلامت و بهزیستی افراد تأثیر بگذارد. ازاین رو، هدف این مقاله بررسی رابطه هوش زیباشناسی و بهزیستی روانی با میانجی گری حساسیت زیباشناسی در دانشجویان است. روش پژوهش همبستگی با کمک مدل یابی معادلات ساختاری است و جامعه آماری همه دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا در سال تحصیلی 99-1398 هستند که 384 تن با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از میان آنان انتخاب شد. ابزار استفاده شده در این پژوهش شامل مقیاس بهزیستی ریف (2002)، مقیاس هوش زیباشناسی رشید و همکاران (1396) و مقیاس حساسیت زیباشناسی عبدالملکی (1392) است. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که هوش زیباشناسی و حساسیت زیباشناسی بر بهزیستی روان شناختی اثر مستقیم و معناداری دارند. همچنین، هوش زیباشناسی نیز بر حساسیت زیباشناسی اثر مستقیم و معناداری دارد. نتایج روابط غیرمستقیم نشان داد که هوش زیباشناسی با میانجی گری حساسیت زیباشناسی بر بهزیستی روان شناختی اثر معناداری دارد. بر اساس نتایج می توان گفت که درک زیبایی ها و حساسیت نسبت به زیبایی های پیرامون بر بهزیستی روان شناختی افراد تأثیر مثبتی دارد. ازاین رو، با تدوین برنامه هایی جهت آموزش و تقویت زیبا شناسی افراد، می توان انتظار بهبود بهزیستی روانی آنان را داشت.
بررسی مقایسه ای حُسن ظن در متون دینی با خوش بینی در روان شناسی با تأکید بر صحیفه سجادیه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۷ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
149-162
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: روان شناسیِ مثبت نگر از شاخه های مهم روان شناسی است که در آن به جنبه های مثبت روانی انسان مانند بهباشی، شادکامی و تجربه های غرقگی پرداخته می شود. خوش بینی نیز از این دسته است و بسیاری از پژوهش هایی که درباره خوش بینی انجام گرفته است نشان می دهد که افراد خوش بین در متغیّرهای روان شناختی وضعیت بهتری نسبت به دیگران دارند که این خود شاخصی از سلامت روان شناختی است. شاید بتوان گفت نزدیک ترین مفهوم متناظر با خوش بینی در متون دینی «حُسن ظن» است که معنای لغوی آن «خوش گمانی» است. هدف از این پژوهش بررسی حُسن ظن به عنوان شاخص سلامت روان شناختی از منظر صحیفه سجادیه و تبیین تفاوت آن با خوش بینی بود. روش کار: مطالعه حاضر پژوهشی تحلیلی -تفسیری از نوع مطالعات کتابخانه ای است که با مراجعه به آیات قرآن و روایات دیگرِ معصومان با تأکید بر صحیفه سجادیه و بررسی تطبیقی آن با یافته های روان شناسی صورت گرفته است. یافته ها: حُسن ظن در صحیفه سجادیه مفهومی پربسامد است. برخلاف خوش بینی در روان شناسی که در دو حوزه فردی و انسان ها نسبت به یکدیگر مفهوم می یابد، حُسن ظن در صحیفه سجادیه در دو حوزه خدا و انسان ها مد نظر قرار می گیرد. نتیجه گیری: مهم ترین وجوه نوآوری این پژوهش بررسی مفهوم حُسن ظن در تمامی دعاهای صحیفه سجادیه و نیز استفاده تحلیلی از آیات قرآن و روایات جهت نشان دادن تأثیر حسن ظن بر سلامت روان شناختی بود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که حسن ظن به خداوند و انسان ها می تواند موجب ایجاد آرامش روحی، کاهش غم و اندوه و ارتباط بهتر با دیگران شود. این ویژگی ها به نوبه خود سلامت روان شناختی را در پی دارد. با وجود برخی اشتراکات، دو مفهوم حسن ظن و خوش بینی تفاوت هایی نیز دارند. تفاوت عمده این است که در منابع دینی تأکید می شود که باید به طور کامل به خداوند حسن ظن داشت؛ درحالی که چنین نگاهی در روان شناسی درباره خوش بینی علمی نیست. درمجموع، با عنایت به تفاوت هایی که بین این دو مفهوم وجود دارد، می توان گفت مفهوم حسن ظن گستره و عمق فزون تری در مقایسه با خوش بینی دارد.
مطالعه شاخصه های نظریه بهزیستی در غزلیّات شمس برپایه روان شناسی مثبت نگر سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:مارتین سلیگمن، پدر روان شناسی مثبت، درجستجوی آنچه ارسطو«زندگی خوب» می نامد؛ بر جنبه هایِ مثبتِ انسان، تمرکز و تأکید می کند؛در نتیجه فضیلت ها وتوانمندی ها را جایگزینِ مؤلّفه های دستورالعملِ تشخیصِ اختلالات روان شناختی قرار می دهد. این جنبشِ نوین با انگیزه بهینه سازی کیفیّت زندگی از طریق ارتقای شادی ذهنی در بسترِ رضایت از گذشته، شادمانیِ حال و امید وخوش بینی نسبت به آینده، شکل گرفته است. نظریه بهزیستی ناظر بر هیجان مثبت، روابط مثبت، معنا، مجذوبیّت و دستاورد برای رسیدن به شکوفایی است. شش فضیلتِ عدالت طلبی، نوع دوستی، تعالی، خرد، شجاعت و میانه روی و بیست وچهار توانمندی، زیر بنای آن را تشکیل می دهند. روش این پژوهش ، با روش تحلیل محتوا و یافته های آماری، به مطالعه شاخصه هایِ نظریه بهزیستی در غزلیّات شمس بر پابه روان شناسیِ مثبت نگر سلیگمن می پردازد تا ابعاد تازه ای از این اثر را با نگاهی متفاوت مطرح کند. یافته ها و نتایج: از آنجا که اهداف مشترک آثار ادبی و عرفانی با روان شناسی مثبت نگر، تحصیلِ رضایت از گذشته، امید نسبت به آینده و کسب خشنودی در زمان حال، به منظورِ پرورش انسانِ توانمند در مسیر شکوفایی و زندگی بامعناست؛ به همین سبب اقیانوس پر رمز و رازِ غزلیّات شمس با سیطره موسیقی و عشق، عرصه شکل گیری و نمودِ امواجی از عناصر نظریه بهزیستی است که در این پژوهشِ میان رشته ای بدان پرداخته شده است؛ در نتیجه بر اندیشه های سازگاری مولانا و سلیگمن در مقوله شکوفایی و ضرورت هایِ تلاش انسان در این باره، برای دستیابی به کمال توجه دارد.
تحلیل و بررسی مؤلفه های روان شناسی مثبت نگر در بوستان سعدی بر اساس نظریه مارتین سلیگمن
روان شناسی مثبت گرا با تکیه بر استعدادها و توانایی های انسانی، به جای تمرکز بر بیماری ها، جای خود را در بین ادبیات و فرهنگ گشوده است. پژوهشگران روان شناسی مثبت نگر توانمندی های انسان را در شش گروه خردورزی، شجاعت، انسانیت، عدالت طلبی، اعتدال و تعالی با عنوان فضیلت های همه جا حاضر، طبقه بندی کرده اند و برای هر کدام قابلیت هایی برشمرده اند. در تحقیق حاضر به بررسی فضیلتهای شش گانه نظریه مثبت نگر مارتین سلیگمن و قابلیت های هریک در بوستان سعدی به عنوان یک اثر شاخص در ادبیات تعلیمی پرداخته شده است. پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و از نوع کتابخانه ای است. بررسی اشعار و حکایت های بوستان سعدی، با هدف شناسایی و تبیین مؤلفههای روان شناسی مثبت نگر هدف اصلی تحقیق پیش روی بوده است تا بوستان از منظری دیگر مطالعه و بازبینی شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به نظریه مارتین سلیگمن و فضایل همه جا حاضر او، سعدی در بوستان به تعالی و کمال طلبی انسان با بهره گیری از احساسات و عواطف انسانی توجه نشان داده و آموزه های اجتماعی بر تعالیم فردی غلبه دارد. نوع دوستی، دوست داشتن، خویشتن داری و فروتنی ویژگی های غالب انسان های آرمان شهر سعدی در بوستان هستند. شخصیت های داستان های بوستان جملگی مثبت نگر، امیدوار به آینده، با روحیه، شاد، مشتاق به زندگی، سعادتمند و خشنود هستند.
مطالعه تطبیقی شاخصه های نظریه بهزیستی در غزلیّات حافظ بر پایه روان شناسی مثبت نگر سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریّه بهزیستی سلیگمن ناظر بر هیجان مثبت، روابط مثبت، معنا، مجذوبیّت و دستاوردی برای رسیدن به شکوفایی است. شش فضیلت عدالت طلبی، نوع دوستی، تعالی، خرد، شجاعت و میانه روی و بیست وچهار توانمندی، زیربنای آن را تشکیل می دهند. هدف از پژوهش حاضر با روش تحلیلی توصیفی، مطالعه تطبیقی شاخصه های نظریه بهزیستی سلیگمن در غزلیّات حافظ می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اهداف مشترک آثار ادبی و عرفانی با روان شناسی مثبت نگر، تحصیلِ رضایت از گذشته، امید به آینده و کسب شادی در زمان حال به منظور پرورش انسان توانمند در مسیر شکوفایی و زندگی هم معنا است. در این راستا معیار ذهنی حافظ نسبت به جهان و روزگار، پیامی جز شادی و درمانی جز عشق برای بشر نمی شناسد و همین امر پیام او را فرا زمانی و فرا مکانی کرده است. وی شادی و عشق را همواره نجات بخش بشر می داند که در روزگار بلا راهگشاست. از آنجایی که غزلیّات حافظ، عرصه نمودِ عناصر نظریه بهزیستی است که در این پژوهشِ میان رشته ای بدان پرداخته شده است، موجب توجه بر اندیشه های سازگاری حافظ و سلیگمن در مقوله شادی، شکوفایی و ضرورت هایِ تلاش انسان برای دستیابی به کمال، می شود.
تدوین بسته آموزشی حل مسأله مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر و بررسی اثربخشی آن بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان با درماندگی آموخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۲
189 - 198
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی حل مسئله مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر و بررسی اثربخشی آن بر شایستگی اجتماعی دانش آموزان با درماندگی آموخته شده انجام گرفت. روش پژوهش کیفی، تحلیل مضمون به شیوه آتراید-استرلینگ (2001) و روش پژوهش در قسمت کمی، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری دوماهه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر و پسر با درماندگی آموخته شده بود که در دوره اول و دوم متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 در شهر تهران مشغول به تحصیل بودند. نمونه در این پژوهش شامل 70 دانش آموز با درماندگی آموخته شده بود که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند (36 دانش آموز در گروه آزمایش و 34 دانش آموز در گروه گواه). دانش آموزان حاضر در گروه آزمایش، بسته آموزشی حل مسئله مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر را طی 12 هفته در 12 جلسه 75 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه شایستگی اجتماعی (فلنر، لاس و فیلیپس، ۱۹۹۰) و پرسشنامه درماندگی آموخته شده (کوینلس و نلسون، ۱۹۸۸) بود. داده های حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار آماری SPSS23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بسته آموزشی حل مسئله مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر از نظر متخصصان دارای روایی محتوایی کافی است. همچنین این بسته آموزشی بر شایستگی اجتماعی (0001>P؛ 62/0=Eta؛ 10/111=F) دانش آموزان با درماندگی آموخته شده تاثیر داشته است.
روان شناسی مثبت در الهی نامه ی عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
الهی نامه ی عطار نیشابوری، سرشار از آموزه های اخلاقی، عرفانی و دینی است که عطار در آن با بیان حکایت ها، داستان ها و تمثیل های گوناگون به طور مستقیم و غیرمستقیم به مسائل تربیتی و اخلاقی عنایتی ویژه داشته است. امروزه در نظریاتی که از سوی صاحب نظران روان شناسی مطرح می شود، می توان نکات دقیقی را دریافت که بسیاری از آنها را در سخن بزرگان ادب و فرهنگ این سرزمین نیز می توان ملاحظه نمود. روان شناسی مثبت گرا با تکیه بر استعدادها و توانایی های انسانی، به جای تمرکز بر بیماری ها، جای خود را در بین ادبیات و فرهنگ بشری گشوده است، تا جایی که با کمی دقت می توان ردپای آن را در متون ادبی اقوام مختلف جست. پژوهشگران روان شناسی مثبت نگر توانمندی های انسان را در شش گروه خرد و دانایی، شجاعت، نوع دوستی، عدالت، اعتدال و تعالی با عنوان فضیلت های همه جا حاضر، طبقه بندی کرده اند و برای هر کدام قابلیت هایی برشمرده اند. از آن جا که بررسی و تحلیل همه ی این فضیلت ها و قابلیت ها به همراه استخراج شواهد از حوصله این مقاله بیرون است، از این رو، در این نوشته به چند مورد از فضیلت ها پرداخته شده است. بررسی اشعار و حکایت های الهی نامه ی عطار نیشابوری، با هدف شناسایی و تبیین مؤلفه های روان شناسی مثبت، هدف اصلی نگارندگان در نگارش این مقاله بوده است تا شعر عطار را از منظری دیگر مطالعه و بازبینی کرده، این تصور را از ذهن علاقه مندان تحلیل های روان شناسی بزداید که آن چه غربی ها امروزه در قالب مفاهیم و اصطلاحات نو ارائه می کنند، یافته های نوین اندیشمندان غرب نیست، بلکه بسیاری از این دیدگاه ها قرن ها پیش با شواهد و مصداق های دلکش تر در آثار و کلام فرزانگان سرزمین خودمان بیان شده است.
اثربخشی درمان گروهی روان شناسی مثبت نگر بر تاب آوری و اضطراب مرگ در بین افراد مبتلابه بیماری کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۳
93 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر درمان گروهی روان شناسی مثبت نگر بر تاب آوری و اضطراب مرگ در بین افراد مبتلابه بیماری کرونا بود.روش شناسی پژوهش: این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش شناسی از نوع پژوهش های نیمه از مایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران بستری در بیمارستان قائم واقع در شهر مشهد در سال ۱۴۰۰ بود. با توجه به جامعه آماری تعداد ۳۰ نفر (هر گروه ۱۵ نفر) به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه گمارده شدند. جهت سنجش متغیرها از ابزار پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (۱۹۷۰) و تاب آوری کو نور و دیوید سون (۲۰۰۳) استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS-23 و روش آماری تحلیل کوواریانس تک متغیره (ANCOVA) تجزیه وتحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش گروهی مبتنی بر مثبت نگری بر تاب آوری با ۷۹۹/۳۱=F(1,37) و اضطراب مرگ با ۴۶۷/۴۶=F(1,37) افراد تأثیر داشته است که این مقادیر (۰٫۰۱α≤) معنادار بوده است.بحث و نتیجه گیری: با توجه به این نتایج می توان گفت درمان روان شناسی مثبت نگر برافزایش تاب آوری و کاهش اضطراب مرگ مؤثر بوده و می توان از این درمان در جهت افزایش تاب آوری و کاهش اضطراب مرگ در افراد مبتلابه بیماری کرونا استفاده کرد.
اثربخشی آموزش روان شناسی مثبت نگر بر کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری شناختی و حافظه کاری) زنان میان سال افسرده
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۴۸۵-۴۷۶
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی اثربخشی آموزش روان شناسی مثبت نگر بر کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری شناختی و حافظه کاری) صورت گرفت. این پژوهش از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی و ازلحاظ روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است، گروه های آزمایش و کنترل معادل تشکیل شده است. جامعه آماری شامل کلیه زنان میان سال ساکن در شهر مشهد که در کلینیک های روانشناسی و مراکز مشاوره این شهر تشخیص افسردگی گرفته اند و نمونه شامل 30 نفر از زنان میان سال مشهد با تشخیص افسردگی که به صورت داوطلبانه انتخاب شدند می باشد. این زنان به طور داوطلبانه از دو کلینیک روانشناسی و مشاوره شهر مشهد انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. بر اساس این طرح هر دو گروه دو بار مورداندازه گیری قرار گرفتند. اولین اندازه گیری با اجرای یک پیش آزمون قبل از آموزش و دومین اندازه گیری پس از اتمام آموزش های موردنیاز انجام شده است. در این تحقیق، برنامه آموزشی روانشناسی مثبت گرا سلیگمن (2005)، انعطاف پذیری شناختی (CFI) توسط دنیس وند روال (2010) آزمون حافظه فعّال دانیمن و کار پنتر (1980) بکار گرفته شد. نتایج نشان داد آموزش مثبت گرایی به میزان 47 درصد بر انعطاف پذیری شناختی و 21/3 درصد بر حافظه فعال و بر هر دو در کل 49/4 درصد مؤثر بوده است. می توان در جهت بهبود کارکردهای اجرایی از آموزش مثبت نگر بهره برد.