مطالب مرتبط با کلیدواژه

نظریه کریستوفر الکساندر


۱.

تحلیل زبان الگوی خانه های قاجار تبریز بر اساس نظریه کریستوفر الکساندر (بررسی نمونه های موردی: خانه های امیر نظام گروسی، ختایی و علی مسیو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری زبان الگو نظریه کریستوفر الکساندر خانه های قاجار تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۳۰
الکساندر با بیان سیستم محدود، زبان الگو را در قواعدی مشخص تحدید می کند که این قواعد می تواند عامل فرهنگ، سنت، تاریخ و غیره، در امر کمیت و ابعاد پیمون و تناسبات طلایی باشد. زبان الگوی کریستوفر الکساندر در تفهیم و به روز رسانی معماری سنتی و انتقال معنا و کارکرد به معماری مدرن نقش اساسی دارد چنان چه ایشان با بیان الگوها و نقش آنها در ساختاربندی و افزودن آنها به بنا باعث افزایش میزان حیات وکیفیت ساختمان می داند. در پژوهش حاضر سعی بر آن بوده است تا به تحلیل زبان الگوی خانه های قاجار تبریز و تطبیق آن بر اساس نظریه کریستوفر الکساندر سه خانه قاجاری تبریز پرداخته شود. در این میان، خانه های قاجاری تبریز به جهت دارابودن مولفه های معماری منحصر به فرد و تنوع الگوهای فضایی آن ها از یک سو و غنای تزیینات وابسته بدان از سوی دیگر، اهمیتی افزون تر را دارا می باشند. این پژوهش بر مبنای روش کلی و توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری شامل گروه متخصصین به تعداد 30 نفر می باشد. تجزیه وتحلیل داده ها باروش گرندد تئوری و تصمیم گیری چند متغیره آنتروپی با کمک نرم افزار MAXQDA و Spss انجام شد. یافته های تحقیق با روش گرندد تئوری نشان داد که زبان الگوی خانه قاجاری از نظر زیبایی شناسی؛ کارکردی و حس مکان با نظریه الکساندر انطباق داشته است. همچنین، همبستگی مؤلفه های سه گانه با زبان الگوی خانه های قاجاری برابر 966/0 است. نتایج نشان داد از نظر بعد زیبایی شناسی برای خانه امیرنظام گروسی، خطایی و علی مسیو، به ترتیب 96/0، 92/0 و 81/0، در بعد کارکردی، خانه نظام امتیاز 95/0 و خانه های ختایی و علی مسیو هم به ترتیب امتیازهای 87/0 و 84/0 بدست آوردند. از بعد حس مکآن هم خانه امیرنظام امتیاز 99/0 و خانه های علی میسو و ختایی امتیاز 93/0 و 91/0 را کسب کردند. نتایج نشان داد که هر سه نمونه مورد بررسی اغلب امتیازات در حد بالا را کسب کردند. در واقع، ساختار تحقیق بر این ایده استوار که کیفیت بی زمان الگوی خانه های قاجار با نظریه زبان الگوی الکساندر تطابق دارد.
۲.

واکاوی الگوهای فضاهای آستانه ای در بافت قدیم شهر بابل بر اساس نظریات الکساندر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حوزه عمومی حوزه خصوصی آستانه و الگو نظریه کریستوفر الکساندر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۱
بیان مسئله: به مرور زمان از اواسط دوره قاجار تا دهه اول حکومت پهلوی، فضاهای عمومی و خصوصی، سلسله مراتب فضایی بین این دو و کالبدشان تغییر یافته و سبکی تلفیقی به وجود آمده است. یکی از فضاهایی که دستخوش تغییرات شده، فضای آستانه ای است که به عنوان یک مفهوم و کالبد، می تواند طیف وسیعی از مفاهیم مرتبط با عرف و فرهنگ را در برگیرد و فضا را واجد کیفیت کند. در باب اهمیت فضای آستانه ای می توان به دردسترس بودن فضای عمومی و ادغام آن با فضای خصوصی و ارتباط آن با کیفیت محیط شهری اشاره کرد تا جایی که کریستوفر الکساندر در مجموعه کتاب های سرشت نظم به مفاهیمی از حوزه معماری اشاره دارد که یکی از آنها مفهوم پیچیده آستانه است. هدف پژوهش: هدف از این مقاله، بررسی طبقه همکف و اول در مناطق مسکونی از منظر ارتباط با فضای عمومی در مقیاس ساختمان و همچنین ارتباط بین محلات و ساختمان ها با یکدیگر در مقیاس خیابان و انطباق آن با نظریات کریستوفر الکساندر در زمینه آستانه است. ازاین رو این پژوهش عمدتاً بر فضاهای آستانه ای تمرکز می کند و الگوهای بین این دو مؤلفه را مبتنی بر نظریه کریستوفر الکساندر بررسی می کند.  روش پژوهش: فرایند این پژوهش کیفی است و داده های آن با بررسی ادبیات موجود، مصاحبه و مطالعه مدارک ثبت شده (اسناد، نقشه ها و تصاویر)، مشاهده شخصی، عکاسی، ترسیم و تحلیل وضعیت موجود فضاهای آستانه ای جمع آوری شده است. بخش تاریخی شهر بابل در استان مازندران به عنوان مطالعه موردی این پژوهش انتخاب شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که سلسله مراتب دسترسی به فضای خصوصی خانه از فضای عمومی شهری و ارتباط بین محلات مسکونی در دوران قاجار باوجود تأثیر مدرنیته بر معماری آن دوران، منطبق بر نظریه الکساندر و متناسب و درخور با عرف، فرهنگ و نیازهای ساکنان بوده است.