مطالب مرتبط با کلیدواژه

مسئله زن


۱.

تحلیل رویکرد تنزیلی در حل مسئله اجتماعی در قرآن با محوریت مسئله زن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حل مسئله اجتماعی روششناسی مسئله اجتماعی مسئله زن رویکرد تنزیلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۲۰۰
روشهای متنوعی برای حل مسئله اجتماعی در علوم انسانی تولیدشده است ازجمله رویکرد کل نگرانه و جزء نگرانه، تغییر ساختارهای بازتولید کننده مسئله و سیاستگذاری اجتماعی. قرآن نیز بهوفور به حل مسائل انسان در ابعاد مختلف و حوزههای متنوع پرداخته است. یکی از مهمترین مسائل جوامع اجتماعی، جایگاه زنان در جامعه بوده است. غرب با رویکردی جزء نگرانه و بدون توجه به ساختارهای بازتولید کننده مشکل، ضمن پذیرش فمینیسم، راهحل به رسمیت شناختن تساوی در استعدادها و حقوق، استقالل مالی و شرکت در اقتصاد جامعه و اعطای آزادیهای سیاسی و اجتماعی به زنان را در سیاستگذاریهای اجتماعی برای حل مسائل مرتبط با جایگاه زنان در جامعه پیشگرفته است. این تحقیق با تحلیل یکی از گونهها در روش استخراج علوم انسانی به بررسی روش قرآن در حل مسئله با استفاده از روش اجتهاد قسم دوم و رویکرد تنزیلی در انتخاب آیات پرداخته است. قرآن ضمن توجه به ساختارهای بازتولید کننده مشکل، برای تغییر ساختارهای ذهنی و عینی جامعه تالش کرده است. با بررسی ً مبتنی بر رویکرد کل نگرانه روش قرآن به این نتیجه رسیدیم که رویکرد قرآن نه کامال بوده و نه رویکردی جزئی نگرانه. بلکه قرآن در حل مسائل در ضمن اصالح بسیاری از آسیبهای اجتماعی، مسئله جنسیت را از برجستگی روانی انداخت، ساختارهای بازتولید کننده مسئله را اصالح و در فرایندی منطقی در بستر نزول تدریجی و تنزیلی، دست به سیاستگذاری گسترده در سه حوزه بینش، گرایش و رفتار زده است. این اقدامات در هفت گام مطرحشده است.
۲.

مسئله زن: مقایسه دو گفتمان اسلام سیاسی و بنیادگرایی

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اسلام سیاسی بنیادگرایی نوبنیادگرایی سلفی گری شیعه سنی مسئله زن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۱۴
اسلام سیاسی قرائتی از اسلام مبتنی بر ضرورت تشکیل حکومت (بر اساس شریعت) است. به عبارت دیگر، اسلام سیاسی به مرجعیت دین (و شریعت) در امور سیاسی و اجتماعی اعتقاد دارد. در مقابل اسلام سیاسی، اسلام غیرسیاسی وجود دارد که چنین دغدغه ای ندارد، هرچند به نوعی تعامل یا مداخله (نهاد) شریعت در سیاست اعتقاد داشته باشد. از آنجاکه اسلام سیاسی می تواند  قرائت میانه رو داشته باشد، می توان بین این اصطلاح و بنیادگرایی تمایز قائل شد. اسلام سیاسی و بنیادگرایی همواره با مسئله زن روبرو بوده است. این مسئله فرع رویارویی این دو جریان با مدرنیته تلقی می شود. بنیادگرایان و تا حدی اسلام گرایان، نتوانسته اند هم نهادی سازوار از رویارویی سنت و تجدد و به شکل خاص مسئله زن، به دست دهند. برخی اندیشمندان بنیادگرایی دینی را با سه خصیصه معرفی کرده اند: طرحی برای کنترل زنان، رد کثرت گرایی و سعی در ادغام دین و سیاست . تفاوت اسلام سیاسی و بنیادگرایی در این زمینه آن است که اسلام سیاسی می تواند میانه رو و غیر رادیکال باشد و به درجاتی تجدد را برتابد. در پاسخ به این سؤال که دیدگاه اسلام سیاسی و بنیادگرایی نسبت به نقش و جایگاه زنان چیست و چه تفاوتی بین این دو گفتمان وجود دارد، فرضیه مقاله بر آن است که اسلام سیاسی شیعی، برخلاف بنیادگرایی سنی، سعی دارد نقش زنان در جامعه را برجسته کند؛ و بدین جهت، از قرائت هایی که به این برداشت کمک می کنند استقبال می نماید. تلقی این گفتمان نسبت به مسئله زن، تابعی از مسئله رویارویی با گفتمان تجدد است. اسلام سیاسی انقلابی بر مفاهیم ذیل ابتناء دارد: دیگرسازی نسبت به غرب، توسل به ابزارهای سیاسی و نظامی برای رسیدن به منافع ملی تعریف شده، ضدیت با صهیونیسم و کسب قدرت از طریق انقلاب. این نوشتار با ترجیح مبانی زمینه گرایانه (نسبت به روش متن گرایانه)، درصدد است از اصطلاحات روش و نظریه گفتمان بهره برد.