مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
درمان و آموزش پزشکی
منبع:
دانش شناسی سال هشتم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳۰
47 - 58
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی وضعیت درون داد، پردازش و برون دادهای جریان اطلاعات در مراکز تحقیقاتی وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و شناسایی عوامل تأثیر گذار و موانع و مشکلات فنی و تخصصی که موجب کندی قابل توجه آن می شود، انجام گرفته است.
روش پژوهش: این پژوهش کاربردی و برای انجام آن از روش تحقیق پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل معاونین پژوهشی، مدیران پژوهشکده های تابعه، مدیران گروه های علمی، مدیران کتابخانه ها و اعضای هیأت علمی در 62 مرکز تحقیقاتی وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی است. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته است. ضریب آلفای کرونباخ (92/0) نشان داد که پرسش نامه از پایایی بسیار خوبی برخوردار است. تعداد 306 پرسش نامه بین پژوهشگران جامعه آماری توزیع و در نهایت، تعداد 222 (55/72 درصد) پرسش نامه عودت داده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار اس پی اس اس و آزمون آنوا (ANOVA) استفاده شد.
یافته ها: وضعیت کلی جریان اطلاعات در مراکز تحقیقاتی وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مرحله "گردآوری" مناسب و در مرحله "تولید و ذخیره" و "اشاعه" نامناسب بوده است. در مرحله "گردآوری و استفاده" از اطلاعات، قالب های الکترونیکی بیشتر از قالب های چاپی، در دو مرحله "تولید و ذخیره" و "اشاعه" اطلاعات، قالب های چاپی بیشتر از قالب های الکترونیکی مورد استفاده قرار می گیرد.
نتیجه گیری: دست اندرکاران با تدوین برنامه مناسب برای بهبود تولید، ذخیره و اشاعه اطلاعات در مراکز تحقیقاتی نسبت به رفع موانع جریان ملی و بین المللی اطلاعات و استفاده بهینه از انواع منابع اطلاعات، نیروی انسانی متخصص و بودجه پژوهشی کمک نماید.
شناسایی عوامل راهبردی مؤثر بر یکپارچه سازی کتابخانه های دیجیتالی در دانشگاه های علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۰ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۹
۹۱-۷۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکپارچه سازی کتابخانه های دیجیتالی یکی از راهکارهای تحقق برنامه یکپارچه سازی فرآیندهای کاری در نقشه جامع علمی نظام سلامت است که بسیار مورد تأکید وزارت بهداشت می باشد. هدف این پژوهش شناسایی عوامل راهبردی مؤثر بر یکپارچه سازی کتابخانه های دیجیتالی و تعیین میزان تأثیرگذاری آنها می باشد. روش کار: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است. نخست، با مرور پیشینه پژوهش عوامل راهبردی شناسایی و با نظرسنجی از 15 نفر از متخصصان کتابخانه های دیجیتالی که با روش گلوله برفی تعیین شدند، عوامل ارزیابی، تکمیل و با روش تاپسیس فازی رتبه بندی شدند. در نهایت، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته میزان تأثیرگذاری عوامل با نظر مدیران کتابخانه های علوم پزشکی تعیین شدند. مدل اندازه گیری عوامل راهبردی با روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار آموس ترسیم شد. یافته ها: تعیین ضریب تأثیرگذاری عوامل راهبردی بر یکپارچه سازی، توسط مسئولان کتابخانه ها با رتبه های اعلام شده به وسیله خبرگان پانل دلفی یکسان نمی باشند، اما همبستگی مثبت، با ضریب 6/0، بین آنها مشاهده می شود. از دید خبرگان شاخص تمرکز بر برنامه ریزی با وزن نرمالایز شده 150/0 بالاترین رتبه و از دیدگاه مسئولان کتابخانه ها شاخص سیاست های سازمان مادر با بار عاملی 97/0 تأثیرگذارترین شاخص می باشد. نتیجه گیری: عوامل راهبردی بر فرآیند یکپارچه سازی کتابخانه های دیحیتالی تأثیرگذارند. این عوامل عبارتند از: سیاست ها، راهبردها، الزامات، برنامه ریزی، اهداف و چشم اندازهای وزارت بهداشت و دانشگاه های علوم پزشکی کشور.
ارزیابی کیفیت و بررسی میزان خوانایی اطلاعات سلامت برخط تولید شده توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷۴
۷۴-۶۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ایران یکی از مهم ترین تولیدکنندگان اطلاعات سلامت برای بیماران، مراقبان بیماران و عموم افراد جامعه است. هدف از پژوهش حاضر بررسی کیفیت و خوانایی اطلاعات سلامت برخط تولید شده توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و سازمان های وابسته به آن می باشد. روش ها: پژوهش حاضر از نوع پیمایشی- توصیفی است. وب سایت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به همراه وب سایت ۴۸ دانشگاه علوم پزشکی وابسته به این نهاد در بازه زمانی فروردین تا تیرماه ۱۳۹۷ مورد بررسی قرار گرفتند. از میان ۱۰۷۸۰ رکورد شناسایی و دانلود شده، ۷۱۶۴ رکورد که با هدف آموزش به بیمار تهیه شده بودند، وارد پژوهش شدند. نمونه ای تصادفی شامل ۲۱۵ رکورد انتخاب و توسط دو پژوهشگر مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی کیفیت اطلاعات از پرسش نامه DISCERN و به منظور تعیین سطح خوانایی اطلاعات از شاخص فلش دیانی استفاده شده است. یافته ها: میانگین کیفیت اطلاعات سلامت، مقدار ۱/۴۱ و میانگین سطح خوانایی اطلاعات، مقدار ۳/۳۵ به دست آمد که نشانگر کیفیت متوسط و خوانایی پایین اطلاعات مورد بررسی است. بالاترین سطح کیفیت در اطلاعات تولید شده مربوط به دانشگاه علوم پزشکی تبریز با میانگین امتیاز ۵۰/۴۹ و بالاترین سطح خوانایی اطلاعات مربوط به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی با میانگین امتیاز ۲۸/۵۴ بوده است. نتیجه گیری: اطلاعات مورد بررسی از نظر کیفیت در سطح بین ضعیف تا متوسط قرار داشته و از نظر خوانایی نیز اغلب دشوار بودند. به منظور برطرف ساختن این مشکل توصیه می شود پیش از تولید بسته های اطلاعاتی آموزش به بیمار، استانداردهای تولید محتوا برای بیماران مورد توجه قرار گیرد.
تحلیل سرانه نشریات علوم پزشکی ایران و انطباق آن با تعداد پژوهشگران این حوزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تحلیل سرانه نشریات علوم پزشکی ایران و انطباق آن با تعداد پژوهشگران است. روش : این پژوهش با روش پیمایشی توصیفی انجام شده و جامعه آن شامل 341 عنوان نشریه و 113693 پژوهشگر علوم پزشکی که 16551 از آن ها آموزشگر، 9639 دانش آموخته و 87503 نفر آن ها نیز دانشجویان مقاطع تحصیلات تکمیلی دانشگاه های علوم پزشکی ایران می باشند. برای تحلیل سرانه نشریات مورد نیاز پژوهشگران، از روش مقالات دریافتی نشریات (74 عنوان نشریه نمونه) و ابزار سیاهه وارسی محقق ساخته و مصاحبه حضوری، تلفنی و پست الکترونیکی استفاده شده و تجزیه و تحلیل یافته ها نیز با استفاده از نرم افزار اکسل انجام شده است. یافته ها: یافته ها نشان داد که حوزه فرعی پزشکی (عمومی) با 122 و دو حوزه تامین اجتماعی و تجهیزات پزشکی و آزمایشگاهی، هر کدام با یک عنوان نشریه بیشترین و کمترین تعداد موضوعات نشریات پزشکی را به خود اختصاص داده اند و نسبت نشریات علمی - پژوهشی برای هر 10000 پژوهشگر 30 عنوان بوده و این حوزه فاقد نشریه علمی – ترویجی است. علاوه بر این، براساس مقالات ارسال شده پژوهشگران به 341 عنوان نشریه فعلی، 782 عنوان نشریه برای این حوزه پیش بینی می شود. اصالت پژوهش: نتایج نشان داد که علیرغم روند رشد صعودی نشریات و پژوهشگران، نشریات علمی – پژوهشی فعلی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور پاسخگوی انتشار مقالات تالیفی پژوهشگران این حوزه نمی باشد.
اعتبارسنجی الگوی دانش پایدار مبتنی بر منابع انسانی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۹
25 - 47
حوزههای تخصصی:
زمینه وهدف: دانش پایدار یک مسئله نوظهور و مورد توجه گسترده در بخش مراقبت های بهداشتی کشور در دهه های اخیر قرار گرفته است. هدف این پژوهش، اعتبارسنجی الگوی دانش پایدار مبتنی بر منابع انسانی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی می باشد.
روش تحقیق: روش این پژوهش، تحلیل محتوا می باشد. جامعه آماری شامل خبرگان و متخصصین حوزه مدیریت منابع انسانی در وزارت بهداشت، درمان آموزش پزشکی، و اعضای هیات علمی دانشگاه بودند که با روش نمونه گیری گلوله برفی به تعداد 20 نفر تا اشباع نظری به روش نیمه ساختار یافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. پس از جمع آوری دادهها از نرم افزار MAXQDA 2020 استفاده شد. برای اعتبارسنجی مدل، از مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده گردید.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل دانش پایدار شامل 6 مقوله اصلی (بهبود زندگی کاری در راستای ارتقای دانش، حمایت گرایی در جهت گسترش دانش، واقع گرایی برای تسهیم دانش، اعتمادسازی برای نشر دانش، تعهد اجتماعی در راستای به کارگیری دانش و صلاحیت در راستای توسعه دانش) و 19 مقوله فرعی می باشد. از میان 19 مقوله فرعی، یافته های ISM نشان داد که دو مولفه صلاحیت اجتماعی و عشق به کار، سنگ زیربنای مدل را تشکیل می دهند.
نتیجه گیری: بی شک تمرکز بر دانش پایدار در بخش سلامت اجتناب ناپذیر می باشد. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید ابعاد دانش پایدار را مورد تحلیل قرار دهد تا از این طریق بتواند در عرصه سلامت به موفقیت دست یابد.
شناسایی ابعاد و مولفه های شایستگی مدیران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
منابع انسانی تحول آفرین سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷
88 - 73
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اﻣﺮوزه، ﺳﺎزﻣﺎنﻫﺎ ﺑﺎ ﺷکﺎفﻫﺎی ﺷﺎیﺴﺘﮕی در ﺳﻄﻮح ﻣﺪیﺮیﺘی ﻣﻮاﺟﻪاﻧﺪ. نظام های سلامت با توجه به مشکلات بهداشتی پیچیده و اهداف اثربخشی و رضایتمندی در تمام سطوح با چالش های زیادی در این حوزه مواجه هستند. از این رو، هدف این پژوهش شناسایی ابعاد و مولفه های شایستگی مدیران وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی می باشد.روش بررسی: این پژوهش کیفی-کمی بر حسب هدف، بنیادی- کاربردی می باشد. در بخش کیفی (تحلیل مضمون )، جامعه آماری شامل خبرگان آشنا به موضوع بودند و تعداد 14 نفر تا اشباع نظری انتخاب شدند. در بخش کمی از مدلسازی ساختاری تفسیری استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد مدل شایستگی مدیران دارای 5 بعد و 40 مولفه می باشد. این ابعاد شامل مهارت حرفه ای، مهارت تعاملی و مشارکتی، مهارت توسعه کیفیت سلامت، مهارت فردی، و مهارت مبتنی بر تحقیق و بررسی می باشند. از میان این ابعاد، بعد مهارت توسعهکیفیت سلامت، سنگ زیربنای مدل را تشکیل می دهد. نتیجه گیری: به کارگیری الگوی شایستگی های مدیران بخش سلامت یکی از شیوه های بهبود و ارتقای مدیران می باشد که می تواند سطح سلامت کشور را ارتقاء دهد. استفاده از این مدل در عمل نیازمند آگاهی مدیران سطوح بالا بوده و ایجاد سازوکار مناسب برای استفاده از این مدل امری غیرقابل انکار است.
ارائه و ارزیابی الگوی مدیریت دانش در واحدهای علم سنجی دانشگاه های علوم پزشکی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون مدیریت اطلاعات دوره ۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
359 - 384
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر ارائه و اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی مدیریت دانش و همچنین بررسی وضعیت مدیریت دانش در واحدهای علم سنجی دانشگاه های علوم پزشکی کشور است. آگاهی از اینکه دانش چگونه خلق و اداره می شود، مؤلفه های مدیریت دانش در این واحدها کدام است، چه الگوی مدیریت دانشی برای واحدهای علم سنجی دانشگاه های علوم پزشکی مناسب است، آیا الگوی پیشنهادی از اعتبار لازم برخوردار است؟ و اینکه وضعیت واحدهای علم سنجی در مدیریت دانش و مولفه های آن چگونه است، ضروری به نظر می رسد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی است و با روش توصیفی پیمایشی انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود که براساس الگوی پیشنهادی در سوال اول پژوهش، 5 مولفه مدیریت دانش شامل مؤلفه های شناسایی (18 گویه)، کسب (11 گویه)، کاربرد (9 گویه)، ثبت (6 گویه) و ارائه (8 گویه) در طیف لیکرت تنظیم شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه مدیران و کارکنان مرتبط با واحد علم سنجی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور بود. با بررسی وب سایت واحدهای فعال علم سنجی در دانشگاه های علوم پزشکی کشور، تعداد 164 نفر مشغول به کار شناسایی شدند. براساس جدول مورگان، تعداد نمونه مورد نیاز 115 نفر تعیین شد، که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. تعداد 84 پرسشنامه تکمیل شده، دریافت گردید. نظر به اینکه نرخ بازگشت پرسشنامه ها بالای 70 درصد بود، تحلیل داده ها بر روی 84 پرسشنامه انجام شد. به منظور سنجش اعتبار پرسشنامه، از روش اعتبار محتوا استفاده شده است. در پژوهش حاضر پس از تدوین پرسشنامه، به منظور اعتباریابی آن از نظرات هفت نفر از متخصصان شامل: چهار عضو هیأت علمی و سه نفر متخصصان و نویسندگان مقالات در این حوزه، استفاده شد. در بخش اعتباریابی نیز روایی از طریق تحلیل عاملی تأییدی بررسی گردید. همچنین پایایی این پژوهش از روش محاسبه همبستگی درونی (آلفای کرونباخ) با کمک نرم افزار اس. پی. اس. اس. محاسبه شد و مقدار آن برای کل پرسشنامه 949/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار پی. ال. اس. برای اعتباریابی مدل و نیز از آزمون های تی تک نمونه ای و دوجمله ای برای بررسی وضعیت مؤلفه های مدیریت دانش استفاده شد.
یافته ها: الگوی پیشنهادی مدیریت دانش در واحدهای علم سنجی دانشگاه های علوم پزشکی شامل پنج مؤلفه شناسایی (12 گویه)، کسب (10 گویه)، کاربرد (هشت گویه)، ثبت (پنج گویه) و ارائه (هفت گویه) تدوین شد. آزمون مدل اندازه گیری شامل آزمون پایایی (پایایی متغیرهای مشاهده پذیر، پایایی مرکب، و آلفای کرونباخ)؛ آزمون روایی (شامل روایی همگرا، و روایی واگرا)؛ و آزمون کیفیت مدل اندازه گیری دارای اعتبار بود و تأیید شد. برای متغیر مدیریت دانش و دو مؤلفه شناسایی و کسب دانش، سطح معناداری آزمون کولموگروف اسمیرنوف بزرگ تر از 05/0 بود، بنابراین، کجی داده ها معنادار نبوده و داده ها نرمال بودند؛ لذا، از آزمون تی تک متغیره برای بررسی وضعیت آنها استفاده شد. برای مؤلفه های کاربرد، ثبت و ارائه دانش، داده ها نرمال نبوده و از آزمون دو جمله ای استفاده گردید. نتایج آزمون تی تک متغیره و آزمون دو جمله ای نشان داد که از نظر آماری وضعیت متغیر مدیریت دانش و مؤلفه های شناسایی دانش، کسب دانش و کاربرد دانش بیشتر از حد متوسط (عدد 3) است و برای دو مؤلفه ثبت و ارائه دانش، آزمون معنادار نیست و در حد متوسط (عدد 3) است. با توجه به اینکه مدیریت دانش در سازمان های ایرانی سابقه چندانی ندارد، اکثر پژوهش ها وضعیت مدیریت دانش و مؤلفه های آن در سازمان های ایرانی را در وضعیت متوسط و نامناسب گزارش کرده اند. با این حال، نتیجه ای که در این پژوهش به دست آمد نشان داد که وضعیت مؤلفه های مدیریت دانش شامل شناسایی دانش، کسب دانش و کاربرد دانش در حوزه علم سنجی، متوسط به بالا است، اما در مؤلفه ثبت و ارائه دانش میزان آنها کمتر بوده است.
نتیجه گیری: مدل پیشنهادی مدیریت دانش در واحدهای علم سنجی دانشگاه های علوم پزشکی کشور شامل 5 مولفه شناسایی، کسب، ثبت، کاربرد و ارائه دانش است که به عنوان مرجع و الگویی می تواند در سایر دانشگاه ها نیز پیاده سازی شود.