مطالب مرتبط با کلیدواژه

فضای پدیداری


۱.

تحلیل فلسفی- عرفانی فضامندی در شعر و نگارگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوبژکتیویسم فرمالیسم زبانِ اُنتولوژیک فضای پدیداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۲۷۹
نظریه های شعرشناختی در دوران معاصر و در پیوند با آن ها شعر معاصر، متأثر از زبان شناسی ساختاری یا زبان به مثابه موضوعِ علم است. رویکردی به زبان که بنیان اش را در نظریاتِ فردینان دوسوسور باید جُست. او زبان را در چرخه ای از دال های آوایی و مدلول هایی که در تصور ذهنی، محدود می مانند تعریف کرد و سرآغاز فضای یکسان ساز بوطیقای فرمالیستی و انتزاعی قرن بیستم شد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. این رویکردِ به زبان و نظریه ی ادبی، نسبتی ماهوی با سوبژکتیویسم دکارتی دارد که مبتنی بر تفکیک ذهن از عین است و در مقابلِ بداهتِ در-جهان-بودن انسان و هستی شناسیِ زبان نزدِ هایدگر، و همچنین تقاطع انسان و جهان در پدیدارشناسی تن بنیاد مرلوپونتی قرار می گیرد. نزدِ هایدگر تنها آنجا که زبان هست، جهان هست و ما همواره خود را در فضایی که زبان می گشاید بازمی یابیم و به نظر می رسد همین فضای پدیداری ست که می تواند در-جهان-بودن انسان از یک سو و در-زبان-بودن انسان از سویِ دیگر را، به هم پیوند دهد؛ زیرا زبان و جهان توأمان به ما عرضه می شوند و شیوه ی هستیِ هر دو فضامند است. بنابراین فضا و تلقی زبان همچون فضا در مقابل تلقی زبان همچون فرم، منشأ شعر و بوطیقای فضاست، نظریه ای که در آن شعر را نه با رویکردی زیبایی شناختی با فرم و محتوا، بلکه با آشکارگیِ آن نسبت به جهان از یک سو و تن یافتگی آن نسبت به انسان از سوی دیگر، باید سنجید. فضامندی در نگارگری نیز مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است. اهداف پژوهش: بررسی فضامندی در شعر از دیدگاه فلسفی و عرفانی. برسی فضامندی در نگارگری از دیگاه فلسفی و عرفانی. سؤالات پژوهش: از دیدگاه فلسفی و عرفانی چه عواملی در ایجاد فضامندی در شعر تأثیر دارند؟ از دیدگاه فلسفی و عرفانی فضامندی در نگارگری چگونه ایجاد می شود؟
۲.

دگردیسی پدیداری-گفتمانی در رابطه کلامی/بصری؛ با بررسی شعری دیداری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شعر دیداری فضای پدیداری گفتمان متن کلامی متن بصری استعاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۸۸
این مقاله به واکاوی رابطه متن و تصویر در فضای پدیداری و گفتمانی در شعر دیداری «باز قطار حرکت کرد» از افشین شاهرودی می پردازد. نتایج پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی به دست آمده نشان می دهد در این متن، رابطه متن کلامی و تصویر ثابت نیست بلکه «طیفی» است و به تبع فرایندی بودن سطح محتوا، در سطح بیان، این رابطه پیوستاری را به شکل گسست-موازنه-همجوشی را نشان می دهد. سطوح نشانه نیز از نمایه ای به شمایلی و سپس نمادین استحاله می یابد. در سطح گفتمانی، نخست گفته پرداز ابزار پیشاگفتمانی را به صورت نمایه ای برای برانگیختن سوژه گفته یاب، جهت ورود به فضای گفتگو به کار می بندد، در سطح دوم تحول نشانه شناختی، نشانه شمایلی شکل می گیرد، بدین گونه که تکرار واج ها صدای قطار را بازنمایی می کند و در سومین سطح، نشانه نمادین «قطار» بر صورت متن پدیدار می شود. شکل گیری استعاره مفهومی «قطار زندگی»، تقطیع مجدد دو لایه کلامی و بصری را لازم می دارد. دیداری شدن استعاره مفهومی در فرایند استحاله سطوح نشانه، سبب شده همپای حرکت نشانه ها در بستر متن و گفتمان، در هر لحظه مرحله ای از عینیت مفهوم استعاری بر روی پیوستار متن کلامی-دیداری نمایان شود.
۳.

رابطه پدیدارشناختی بدن و فضا در تئاترهای بدن محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی پدیدارشناسی تئاتر تئاتر بدن محور فضای پدیداری تمرین های فضایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۱۹
بدن بازیگر به عنوان عنصر قالب و بستر اصلی فرایند خلق رویدادها به شمار می رود شاخه های مختلف تئاتر معاصر خصوصاً رویکردهای متنوع تئاترهای بدن محور، پرفورمنس آرت، بادی آرت، هنر محیطی و هنر تعاملی به کار می رود و فضاسازی و درک مفهوم فضا و شیوه ارتباط بازیگران با فضای پدیداری تمرین یکی از مهم ترین پارامتر های این شیوه های اجرایی به شمار می رود؛ برای پرداختن به سویه های پنهان مانده مفهوم فضا با توجه به اهمیت روزافزون رویکردهای میان رشته ای، می توان از پدیدارشناسی به مثابه رویکردی روش شناختی برای فهم فضا و مواجه بازیگران با فضای پدیداری در تئاترهای بدن محور بهره جست. مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی می توان مواجه محض و بدون پیش فرض قبلی بازیگران با روند تمرین ها برای درک فضای زیسته تمرین را تبیین کرد. این مقاله با روش پدیدارشناسی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اینترنتی، درصدد پاسخ به این سؤال است که پدیدارشناسی چگونه رابطه بازیگران با فضا در تئاتر های بدن محور را صورت بندی می کند؟ مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی مواجه بازیگر با فضا در تئاتر های بدن محور کیفیت های فضایی و ادراک بدنمند بازیگران را به شکل خاص و ویژه ای با یکدیگر درهم تنیده توصیف می کند. به بیان دیگر نمی توان رویدادها به دست آمده در فرایند تمرین را در محیطی جدا از جهان پیرامونی اجراگران و مکان تمرین موردبررسی قرارداد. درنتیجه تجربه زیسته اجراگران خارج از حیطه اختیار و فهم خردمند آنها متناسب با درک بدنمند اجراگران و احساسات چندگانه و چندوجهی آنها در نسبت با فضای پدیداری و اتمسفر شکل گرفته پیرامون آنها در محیط تمرین مورد توجه قرار می گیرد.