مطالب مرتبط با کلیدواژه

آلوین پلنتینگا


۱.

بررسی انتقادی دیدگاه آلوین پلنتینگا درباب آموزه بساطت الهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بساطت الهی ویژگی عینیت ذات و صفات آلوین پلنتینگا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۶ تعداد دانلود : ۳۴۴
بساطت الهی در معنای این همانی ذات و صفاتِ خداوند از مهمترین آموزه های خداباوری کلاسیک است. بر مبنای خداباوری کلاسیک از آنجا که هرگونه ترکیب نشان از وابستگی کل به اجزا دارد و خدا بی نیاز محض است، پس هیچ گونه ترکیبی در خداوند راه ندارد. اتکای این آموزه بر مباحث متافیزیکی مانند «شیء» و «ویژگی» منجر به برخی انتقادات از سوی بعضی از فیلسوفان تحلیلی معاصر شده است.در نگاهِ انتقادی آلوین پلنتینگا، عینیت ذات و صفت، همچنین این همانی صفات با یکدیگر، با تکیه بر مبانی متافیزیکِ تحلیلی به این می انجامد که اولاً خدا فقط یک صفت داشته باشد و آن صفت چیزی نیست جز «خودش» و ثانیا پذیرش چنین عینیتی، صفت(و یا ویژگی) بودنِ خداوند را در پی خواهد داشت. مبتنی بر این دیدگاه ویژگی ها، هویت انتزاعی دارند و تمامی هویات انتزاعی هم از نظر علّی بی اثرند. در نتیجه، پذیرش این مبانی منجر به ناسازگاری آموزه بساطت با دیگر صفات خداوند همچون قیّومیت او می شود. در نهایت یا می باید به آموزه بساطت به دیده شک نگریست و یا از مبانی متافیزیکی دیگری برای توضیح رابطه ذات و صفات الهی دفاع کرد. مقاله حاضر کوششی است برای توضیح این ناسازگاری و نشان می دهد با پذیرش ویژگی بی حدی ذات در الاهیات کلاسیک، تبیین متافیزیکی رابطه ذات و صفات در خداوند، الگوی دیگری غیر از متافیزیک مقبول پلنتینگا می طلبد. دیگر آنکه با وجود عینیت ذات با برخی ویژگی ها مانند ویژگی «وحدت» و ویژگی «این همان بودن» تبیین آنها با الگوی رابطه مصداق یافتگی خلاف شهود و مستلزم تسلسل است.
۲.

بررسیِ رویکردیْ تمهیدگرایانه از معرفت شناسی اصلاح شده به آینده معرفت شناسیِ باور دینی: مطالعه آراء آلوین پلنتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت شناسی اصلاح شده آلوین پلنتینگا عقلانیت باور دینی آینده معرفت دینی معقولیت-توجیه و تضمین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۷ تعداد دانلود : ۱۳۴
معرفت شناسی اصلاح شده(کالوینیستی) با قائل شدن به اینکه برخی باورهای انسان، پایه است و از این جهت که واقعاً پایه(زیرینِ زیرین) است نیاز به استدلال ندارد، نوعی از دین شناسی را متفاوت از الهیات طبیعی، ایمان گرایی و مبناگرایی سنتی ارائه می دهد؛ که مبتنی بر شواهد فطری است. مسئله اصلی این پژوهش این است که این نگاه چه تاثیری در آینده دین دارد؟ روش پژوهش، با توجه به بنیادین بودن این مطالعه، کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل جریان کالوینیستی معرفت شناسی است. بنابراین با رجوع به آثار آلوین پلانتینگا بعنوان مبدع این نظریه در فلسفه دین معاصر، و فیش برداری و استناد به آثار وی؛ نتایجی از این قرار حاصل گردید که معرفت شناسی دینیِ آینده دارای شرایطی چنین بوده و خصوصیاتی ذاتی، را برای آینده دین ورزی تمهید می کند؛ از جمله: معقولیت باور، اعتدال گرایی در معرفت شناسی دینی، عدم وابستگی توجیه معرفتی باور به اثبات صدق آن، باور محوری، فردگرایی و منطقه ای شدن باور دینی.
۳.

نقد دیدگاه ویلیام رو در باب «پنداشت پرسش» بودن استدلال وجودشناختیِ موجّهاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استدلال وجودشناختیِ موجهاتی آلوین پلنتینگا پنداشت پرسش ویلیام رو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶ تعداد دانلود : ۹
مسئله اصلی این پژوهش، بررسی و نقد اِشکال ویلیام رو به استدلال وجودشناختیِ موجّهاتی به روش توصیفی-تحلیلی است. در استدلال وجودشناختی سعی می شود از مفهوم خداوند به وجود خارجی خداوند پُل زده شود. یکی از مشهورترین صورت بندی ها از این استدلال، استدلال وجودشناختیِ موجّهاتی است که پیشرفته ترین نسخه آن، توسط آلوین پلنتینگا ارائه شده است. طبق این استدلال، تعریف خداوند عبارت است از موجودی که در تمام جهان های ممکنْ عالم مطلق، قادر مطلق و خیرخواه محض است (موجود به طور حدّاکثری عظیم) و از آنجا که چنین موجودی از امکان عام برخوردار است، بنابراین در جهان بالفعل موجود است. مقدّمه سرنوشت ساز این استدلال «مقدّمه ناظر به امکان» نام دارد؛ مقدّمه ای که براساس آن، وجود خداوند مُحال نیست. ویلیام رو، یکی از مخالفان استدلال وجودشناختی، بر این باور است که استدلال پلنتینگا به لحاظ معرفت شناختی از مغالطه «پنداشت پرسش» رنج می برد، چرا که تنها راه علم پیدا کردن به «مقدّمه ناظر به امکان»، امکان عام وجود خداوند، این است که از پیش نتیجه استدلال، یعنی وجود خداوند در جهان بالفعل، را پذیرفته باشیم. در این پژوهش سعی می شود تحلیل دقیقی از اِشکال ویلیام رو ارائه و سپس به نفعِ این مدّعا استدلال می شود که دلیل رو برای اینکه استدلال مذکور به لحاظ معرفت شناختی گرفتار «پنداشت پرسش» است، با تحلیل رو در بابِ معیار تشخیص این نوع مغالطه ناسازگار است. همچنین، همانطور که برخی از منتقدان رو به درستی اشاره کرده اند، لازمه «پنداشت پرسش» دانستنِ استدلال وجودشناختیِ موجّهاتی برمبنای دلیل رو، این است که تمام استدلال های معتبر را گرفتار «پنداشت پرسش» بدانیم؛ امری که بطلانش آشکار است. در نتیجه، رو نتوانسته است نشان دهد که استدلال وجودشناختیِ موجّهاتی گرفتار مغالطه «پنداشت پرسش» است.