مطالب مرتبط با کلیدواژه

ارزش صدق


۱.

رفتارهای معنایی «وَ» در فارسی گفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حرف ربط همپایگی رفتار معنایی ارزش صدق محور همنشینی و جانشینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۶ تعداد دانلود : ۲۲۱
«وَ» به مثابه تکواژی عطفی که سازه های مختلفی اعم از واژه ها و جملات را به هم پیوند می دهد، از دیرباز از منظر منطقی و دستوری موردتوجه منطق دانان و دستورنویسان بوده است. بررسی معنایی این تکواژ در پژوهش حاضر با تکیه بر پیکره ای گفتاری صورت گرفت که از مجموع جملات بیان شده در سه سریال ایرانی در نمایش خانگی، شامل سریال های هیولا، مانکن و کرگدن به دست آمده است. در این پژوهش، با درنظر گرفتن عملکرد هر واحد نشانه ای درون نظام زبان و برخورداری اش از ارزشی خاص خود و درنظر گرفتن روابط هم نشینی سازه ها به بررسی این تکواژ پرداختیم. مطالعه «ارزش های معنایی» «وَ»، یعنی امکانات جایگزینی «وَ» با سایر واحدها روی محور جانشینی ازیک سو و «رفتارهای معنایی» این واحد روی محور هم نشینی از سوی دیگر نشان داد که اولاً، «وَ» می تواند روی محور جانشینی دارای ارزش های «وَ»، «به این دلیل»، «اما»، «درحالی که»، «با»، «واحد آغازین» و «درنتیجه» باشد؛ ثانیاً، این واحد در سطح واژه، در قالب ترکیب عطفی آزاد و مقید، و نیز در قالب نام آواها به شکل تکرار عطفی قوی و ضعیف، نقش معنایی ایفا کند. «وَ» در سطح جمله با توجه به واحدهای هم نشین، یعنی گزاره های p و q می تواند رفتارهای گوناگونی از خود نشان دهد که گویای وابستگی اش به مؤلفه های زمان، جهان های ممکن، شرطی سازی، نتیجه یابی و الگوهای واقع در جهان های ممکن است. به این ترتیب، رفتار معنایی «و» کاملاً به رفتارهای معنایی گزاره های p و q وابسته است.
۲.

استدلال پذیری زبان فقه و حقوق

کلیدواژه‌ها: فقه و حقوق ارزش صدق صدق پذیری علامه طباطبائی ارتکازات عرفی ارتکازات عقلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۵
هدف پژوهش حاضر بررسی استدلال پذیری زبان فقه و حقوق بود. در این راستا، صدق پذیری گزاره های فقهی و حقوقی مورد بحث قرار گرفته و به این پرسش که آیا اشتمال فضای فقه و حقوق به ادراکات اعتباری و مضامین وضعی و قراردادی، مجالی برای اظهارات زبانی معرفت بخش و صدق و کذب پذیر باقی می گذارد یا خیر؟ پاسخ داده شده، سپس امکان اقامه استدلال منطقی و تألیف قیاس استنتاجی در حوزه فقه و حقوق نیز مورد بحث قرار گرفته است. نتایج نشان داد که، با وجود اینکه اعتبار، قرارداد، انشاء و جعل پایه و اساس احکام و قوانین و مفاهیم حقوقی است، ولیکن درپی این اعتبار و جعل شرعی و عقلایی، در محیط عقلایی و شریعت، واقعیات اعتباری موجودیت پیدا می کنند. لذا، به نوعی این امور اعتباری، امور واقعی حساب می شوند. اظهار زبانی، در مورد امور واقعی صدق و کذب پذیر است. بنابراین، عبارات اعلامی و اخباری در خصوص امور اعتباری نیز صدق و کذب پذیر است. در نتیجه احکام، قوانین و مفاهیم حقوقی صدق و کذب پذیر است. گزاره های توصیفی و اخباری در حوزه فقه و حقوق، سمانتیکال و معنادار است. دارای ارزش صدق بوده و صدق و کذب آنها محرز و قابل تشخیص است. هر نظام حقوقی، «واقعی» را در اختیار قرار می دهد که می توان درباره آن واقع، قضایای اعلامی و اخباری ارائه کرد، و صدق و کذب آن قضایا تابع مطابقت با واقعیت آن نظام حقوقی است. در قضایای اخباری فقهی که حکمی تکلیفی یا وضعی و اعتبار و جعلی شرعی به اسلام و شریعت نسبت داده می شود، آنچه حجّت شرعی بر آن اقامه می شود، می باشد، که مشتمل بر مفاد و مقتضای ادلّه اجتهادی از قبیل امارات و ظنون معتبره و همچنین مشتمل بر ادلّه فقاهتی همچون اصول عملیه می شود. با مراجعه به ادلّه مربوطه، صدق گزاره فقهی احراز می شود. در فقه و فقاهت، انواع استدلال وجود دارد. برخی از این استدلال ها بر موضوعات معطوف است، و برخی به احکام آن موضوعات. برخی از استدلال ها برای رسیدن به قواعد اصولی بوده و برخی برای حل مشکلات و مسائل فقهی است. استدلال های مورد کاربرد در فقه و اصول شامل موارد مزبور است: استدلال براساس استظهار و دریافت معنای دلیل لفظی است. یا مبتنی بر تحلیل ارتکازات عرفی و عقلایی. یا قیاس استنتاجی و استدلال منطقی غیرمبتنی بر استظهار و ارتکازات عقلایی. استدلال مبتنی بر استظهار و دریافت دلیل لفظی یا استظهار آیات و روایات در فقه و اصول گاه جنبه صغروی دارد، گاه برای حل مسئله کبروی فقه و اصول کاربرد دارد. استدلال مبتنی بر ارتکازات عرفی و عقلایی نیز در دو عرصه موضوعی و حکمی و به عبارتی صغروی و کبروی در حوزه فقه اصول کاربرد دارد. استدلال منطقی و استنتاج عقلی بدون تکیه بر استظهار لفظی و تحلیل ارتکازات و سیره های عقلایی هم در اصول فقه و هم فقه، در وصول به حکم کلی کاربرد دارد. قیاس استنتاجی و استدلال منطقی، قالب و شکل منطقی همه استدلال های فقهی و اصولی است. بنابراین، فقه و حقوق دانشی است که بر انواع استدلال ها متکی است. استدلال های حقوقی، قضایی و فقهی برآمده از استظهار از قوانین، منابع نقلی دین و احکام و تحلیل ارتکازات عرفی و عقلایی است. زبان فقه و حقوق آماده و مستعد تألیف قیاسی استنتاجی و استدلال منطقی است.