مطالب مرتبط با کلیدواژه

متافیزیک زمان


۱.

ابهام در متافیزیک طبیعی شده: مطالعه ای موردی - بررسی انواع طبیعت گرایی در مواجهه متافیزیک و فیزیک نسبیت خاص در فلسفه زمان قرن بیستم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: متافیزیک طبیعی شده متافیزیک زمان همزمانی نسبیت خاص سرمدی گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۴ تعداد دانلود : ۵۰۷
در این مقاله پس از بحث مختصری درباره اصول متافیزیک سنتی، به تعریف متافیزیک طبیعی شده می پردازیم. پس از آن به یک مثال ملموس از رابطه بین متافیزیک و علم در حوزه فلسفه زمان اشاره می کنیم. ادعای اول آن است که در متون فلسفه فیزیکی که درباره نسبیت خاص تحریر شده اند چهار نوع رهیافت کلی در مورد مساله زمان و ارتباط آن با نظریه نسبیت خاص وجود دارد. پس از آنکه به بررسی چهار رهیافت ذکر شده پرداختیم سعی خواهیم کرد وجوه طبیعی شده متافیزیکی این نوع نگاه ها را شناسایی کنیم. پس از بررسی این وجوه، نتیجه می گیریم که وجوه ذکر شده در فلسفه فیزیک (نسبیت خاص) به هیچ وجه متافیزیک را از متافیزیک سنتی متمایز نمی کنند. ادعای پایانی این مقاله این است که ابهامی اساسی در روشهای مصادیق ادعایی متافیزیک طبیعی شده وجود دارد.
۲.

طبیعی گرایی و فرافلسفهٔ زمان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: متامتافیزیک متافیزیک زمان طبیعی گرایی امکان متافیزیکی نسبیت خاص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰ تعداد دانلود : ۱۷
در دهه های اخیر، متامتافیزیک به عرصه ای مهم برای بررسی روش شناسی و موضوع متافیزیک در سنت تحلیلی تبدیل شده است. رویکردهای طبیعی گرایانه تلاش می کنند متافیزیک را با علوم طبیعی هم سو سازند. در مقابل، شماری از فیلسوفان چون جاناتان لو از استقلال متافیزیک دفاع می کنند و آن را پژوهشی عقلانی و پیشینی در باب امکان های متافیزیکی می نگرند، به طوری که مساهمت علم در این میان، به تعبیری، در تعیین مصادیق صادقِ این امکان ها خواهد بود. در حوزهٔ فلسفهٔ زمان، علی رغم ارجاعات پراکنده به این حوزه، معدود آثاری چون اثر اخیر هتر دایک به طور مستقیم به طبیعی سازی متافیزیک زمان می پردازند. این مقاله از رویکردی غیرطبیعی گرایانه به متافیزیک زمان دفاع می کند و ضمن بررسی امکان های مختلفِ تعامل علم و متافیزیک، سه رویکرد اصلی طبیعی گرایانه را مدنظر قرار می دهد: الف) متافیزیک به مثابه نظریه ای برگرفته از علم، ب) متافیزیک در خدمت علم، و ج) رویکرد میانه روانه با پذیرش استقلال نسبی متافیزیک. در این مقاله کوشش بر آن است که نشان داده شود این رویکردها در مواجهه با متافیزیک زمان با چالش هایی روبه رو هستند و در نهایت، ناتوان از کنار گذاشتن یا فاصله گرفتن از تلقیِ لویی متافیزیک به عنوان علمِ امر ممکن اند.
۳.

دفاعیه ای بر واقع انگاری زمان: واکاوی و نقد نظریه ناواقع گرایی مک تاگرت در متافیزیک زمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مک تاگرت غیرواقعی بودن زمان سری «آ» سری «ب» متافیزیک زمان زمان و ایدئالیسم بریتانیایی فلسفه تحلیل زبانی تبیین چندسطحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۲
استدلال مک تاگرت مشهورترین استدلالی است که در فلسفه معاصر به سود غیرواقعی بودن زمان مطرح شده است. وی دو مدل برای تبیین زمان مطرح می کند: سری آ و سری ب. سری آ مدلی است که زمان را بر اساس سه مفهوم گذشته، حال و آینده تبیین می کند. سری ب مدلی است که زمان را بر اساس الگویی دوگانه از مفهوم «قبل تر» و «بعدتر» تبیین می کند. مک تاگرت سری ب را در تبیین تغییر که شرط تحقق زمان است ناتوان می داند، و سری آ را واجد تناقضی درونی قلمداد می کند، بنابراین با رد امکان واقعی بودن هر دو مدل، غیرواقعی بودن زمان را نتیجه می گیرد. در این نوشتار، به واکاوی و نقد دیدگاه مک تاگرت می پردازیم و با الهام از روش تحلیل زبانی ویتگنشتاین متأخر نشان می دهیم که اولاً برخی از امور را نمی توان با یک مدل نظری تبیین کرد، و بنابراین زمان بر اساس تأملات نظری و شهودهای زبانی واقعیتی است که در چند قلمرو هستی شناختی تحقق دارد. ثانیاً سری «ب» تبیین گر تغییر است. همچنین سری آ متناقض نما نیست. در این دیدگاه، وجه عینی زمان را سری ب تبیین می کند و وجه ذهنی آن را سری آ. بنابراین زمان واقعیتی است که در سطوح مختلف هستی تحققی خاص دارد و نمی توان تنها با یک مدل مانند سری آ یا سری ب آن را تبیین کرد.