مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
کارست
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۸
240 - 253
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش و اهمیتی که منابع آب کارستیک در تامین منابع آبی و مکان گزینی سکونتگاه ها دارند، یکی از کارهایی که در مناطق کارستی صورت می گیرد پهنه بندی و تأثیر عوامل مؤثر در توسعه یافتگی مناطق کارستی است. بر این اساس در تحقیق حاضر به پهنه بندی کارست پرداخته شده است و هدف شناسایی مناطق مستعد توسعه کارست که نتیجه آن شناسایی منابع آب های زیرزمینی و چشمه های کارستی می باشد. برای این پهنه بندی از8 پارامتر زمین شناسی، بارش، رودخانه، گسل، شیب، جهت شیب،دامنه ارتفاعی و دما استفاده شده است. با توجه به این هدف در این تحقیق از دو روش گامای فازی و AHP جهت پهنه بندی کارست در حوضه ی مورد مطالعه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در نهایت با مقایسه کردن این دو روش از نظر بیشترین صحت و درستی نقشه با بازدیدهای میدانی، که نقشه نهایی حاصل از روش تحلیل سلسله مراتبی(AHP) بیشترین تطابق را با واقعیت در منطقه دارد. به طوری که طبقه بسیار توسعه یافته، توسعه یافته و متوسط بیش از نیمی از مساحت حوضه را در برگرفته و از لحاظ جغرافیایی در جنوب و مرکز حوضه قرار گرفته اند که دهستان های چوپلو، قوجه و دورباش و منطقه تخت سلیمان و شهر تکاب را شامل می شود.
پهنه بندی توسعه کارست سطحی در حوضه آبریز فخر داوود(دامنه جنوبی بینالود)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
212 - 230
حوزههای تخصصی:
فرایند تحول کارست، فرایندی پیچیده و متاثر از متغیرهای مختلف است. با توجه به حساسیت ذاتی سیستم کارست، امروزه در برنامه ریزی های مربوط به مناطق کارستی تلاش بر این است که میزان تحول و حساسیت کارست در چهارچوب مدل های مناسب مورد بررسی قرار گیرد. دامنه جنوبی بینالود بدلیل گستردگی سازندهای آهکی، وجود خطواره های تکتونیکی و شرایط اقلیمی، دارای کارست تحول یافته ای است. ابزارهای اصلی این پژوهش را نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تیپ خاک و کاربری اراضی به همراه داده های هواشناسی تشکیل داده اند. در پژوهش موجود 9 عامل محیطی به عنوان متغیرهای مستقل و اشکال کارستی به عنوان متغیر وابسته مورد بررسی قرار گرفت. چاله های بسته به عنوان تکامل یافته ترین لندفرم های کارستی منطقه شناسایی شد و براساس ویژگی های این لندفرم ها به هرکدام از عوامل مؤثر در توسعه کارست وزن کارشناسی اختصاص داده شد. سپس با استفاده از مدل آنتروپی و سیستم اطلاعات جغرافیایی پهنه بندی توسعه کارست سطحی انجام شده است. در نهایت درمحیط Arc GIS10/4 نقشه های همپوشانی تهیه و یکسان سازی عوامل و تصحیح نهایی با کمک مدل آنتروپی انجام شد و نقشه پهنه بندی نهایی تهیه و عوامل تأثیرگذار در تحول کارست منطقه مشخص شد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی مناطق مستعد توسعه کارست می باشد که نتیجه آن شناسایی منابع آب های زیر زمینی و چشمه های کارستی می باشد.
نماد الگوهای سکونتی شاخص در سامانه های کارستیک و غیرکارستیک نمونه پژوهش: منطقه رومشکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط متقابل انسان و محیط، یکی از بحث های مهم و مطرح در علوم جغرافیایی است و میزان تأثیرپذیری انسان از محیط های طبیعی همواره مورد کنکاش و در مرکز توجه عام و خاص بوده است. در این پژوهش، چگونگی اثر کارست و غیرکارست بر الگوهای شاخص سکونت در منطقه رومشکان ارزیابی شده و براساس شیوه بررسی همدید (سینوپتیکی) محوطه های باستانی سعی شده است با پیمایش و تحلیل نقشه ها، روابط فضایی آنها با قلمروهای کارستی و غیرکارستی مشخص شود؛ در ادامه الگوهای استقرار آنها طبقه بندی شد. نتایج حاصل از این پژوهش، سه الگوی شاخص سکونت شامل غارنشینی، نیمه کوچ نشینیو یک جانشینی را تأیید می کند؛ با این توضیح که الگوی یک جانشینی از ساختارهای غیرکارستی اثر پذیرفته و سکونت دائم به دلیل شرایط ژئومورفیک و هیدرولوژی تابع شرایط خاص محیطی شکل گرفته است؛ ولی الگوهای غارنشینی و نیمه کوچ نشینی تطابق زیادی با قلمروهای کارستی منطقه داشته اند.
تحلیل فضایی لندفرم های کارستی زاگرس با توجه به موقعیت ارتفاعی و تکتونیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶۱
227 - 246
حوزههای تخصصی:
کارست حاصل فرایندهای متعددی است که در پهنه های آهکی و در شرایط اقلیمی، زمین شناسی و هیدرولوژیکی گوناگون پدید می آید و آثار آن به صورت فرم های مختلفی مثل گودال و غار در سطح و زیرزمین دیده می شود. در این مقاله با توجه به وسعت زیاد منطقه و پراکندگی لیتولوژی آهک در مناطق ارتفاعی مختلف و با استناد به منابع اسنادی مثل نقشه های زمین شناسی 1:100000، لایه مدل رقومی ارتفاع باقدرت تفکیک 5/12 متر و نقشه های توپوگرافی 1:50000، ابتدا اشکال کارستی واقع در زاگرس در نرم افزار Arc GIS شناسایی شد و داده های موردنیاز به کمک نرم افزارهای Mapper Global، Google earth استخراج گردید و پراکندگی آن ها با توجه به ارتفاع و درز و شکاف ها (گسل ها) و در Excel تجزیه وتحلیل شد. نتایج پراکندگی اشکال و عوارض کارستی نسبت به ارتفاع نشان می دهد که تراکم اشکال در سطوح ارتفاعی مختلف، با افزایش ارتفاع، بیشتر شده است و تراکم آن ها در طبقات بالاتر نسبت به طبقات پایین گاهی چندین برابر شده است و پراکندگی اشکال کارستی با توجه به فاصله از گسل نشان می دهد که همه اشکال کارستی به جز هوم ها، بدون استثنا بیشترین تراکم را در فاصله کمتر از 20 کیلومتر از گسل دارند. پراکندگی این اشکال ازجمله دولین ها و غارها در این فاصله، دال بر این است که تحول کارست با توجه به درز و شکاف ها بیشتر می شود و فرایند انحلال بخصوص در کارست عمقی، افزایش می یابد.
بررسی خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوضه های زاگرس در ارتباط با شرایط کارستی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشترین تأکید ژئومورفولوژیست ها بر این است که با شناسایی و بررسی اشکال زمین شناختی، تأثیراتی را بررسی کنند که این گونه اشکال از اقلیم گرفته اند یا برعکس بر آن اثر گذاشته اند. کارست به مثابه یک سیستم ژئومورفولوژی همواره متأثر از اقلیم و تغییرات آن بوده است. با توجه به پراکندگی سنگ های کربناته در زاگرس با استناد به منابع اسنادی مانند نقشه های زمین شناسی لایه مدل رقومی ارتفاع و نقشه های توپوگرافی، نخست زیرحوضه های واقع در این نوع لیتولوژی در نرم افزار Arc GIS تفکیک و سپس پارامترهای فیزیوگرافی مورد نیاز زیرحوضه ها در همین نرم افزار و همچنین در Mapper Global برآورد شد. در ادامه اطلاعات دما و بارش از پایگاه داده های 49ساله اسفزاری استخراج و داده های فیزیوگرافی و اقلیمی در نرم افزار MATLAB تجزیه و تحلیل و روابط رگرسیونی مورد نیاز برآورد شد. نتایج حاصل از بررسی پراکندگی و خصوصیات فیزیوگرافی زیرحوضه های کارستی در طبقات اقلیمی زاگرس نشان داد شرایط مختلف اقلیمی موجب تغییر عملکرد انحلال و درنتیجه تغییر شکل فیزیوگرافی زیرحوضه های کارستی شده است؛ به این صورت که در مناطق مرتفع تر به دلیل دمای پایین تر، عمل انحلال بیشتر در عمق متمرکز شده تا در سطح، و اشکال کارستی- یخچالی ایجاد کرده است و در ارتفاعات پایین تر به دلیل تأثیر آب فراوان بر فرایند کارستی- فیکاسیون، انحلال در سطح بیشتر از عمق شده، ضریب ناهمواری کاهش یافته و شکل عارضه کارستی به دایره نزدیک تر شده است. زمانی که شرایط کارستی- فیکاسیون ازلحاظ اقلیمی مساعدتر باشد، شکل حوضه های کارستی از حالت دایره ای خارج می شود و بیشتر حالت کشیده به خود می گیرد.
شناسایی مناطق مستعد فروچاله در حوضه کارستی بیستون- پرآو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فروچاله های نوعی از اشکال کارستی است که به شکل گودال هایی در سطح زمین آشکار می شوند. شناسایی این فروچاله ها در مدیریت منابع آب بسیار حیاتی هستند، چرا که آلودگی این مکان ها باعث آلودگی منابع آب منطقه می شود. حوضه کارستی بیستون پرآو از آن جهت مهم است که باعث ایجاد سراب هایی در شهرهای بیستون و کرمانشاه بوده و بخشی از آب این شهرها را تامین می کند. این پژوهش با هدف شناسایی فروچاله های این حوزه و همچنین شناسایی مناطق مستعد فروچاله انجام شده است. در این پژوهش با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و فرآیند تحلیل شبکه، معیارهای مختلف ایجاد فروچاله نظیر بارش، دما، تبخیر، سنگ شناسی، جنس خاک، شیب، ارتفاع، گسل، آبراهه و پوشش گیاهی رتبه بندی شده اند. نتایج فرآیند تحلیل شبکه نشان داد که سنگ شناسی با 87/24 درصد مهم ترین عامل ایجاد فروچاله است. پس از ترکیب لایه ها، نقشه مناطق محتمل فروچاله مشخص گردید و با استفاده از تفسیر تصاویر World Imagery و Google Earth فروچاله های موجود در منطقه تشخیص داده شد. سپس برای بررسی نتایج کار از شاخص های صحت، دقت و کیفیت استفاده شد که نتایج آن ها به ترتیب 98/42، 41/69 و 55/65 بود. بالا بودن شاخص صحت نشان می دهد کارایی بالا در شناسایی فروچاله های موجود است، اما پایین بودن دو شاخص دیگر بیانگر ضعف روش نیست، بلکه دو شاخص دقت و کیفیت نشان دهنده مناطقی است که احتمال فروچاله شدن را دارند، اما درحال حاضر یا فروچاله نبوده و یا در داده های مرجع نیستند. در نهایت می توان گفت که این روش کارایی مناسبی برای شناسایی فروچاله ها و مناطق مستعد فروچاله ها را دارد.
مخاطره محیطی آسیب پذیری منابع آب زیرزمینی تحت تاثیر ژئومورفولوژی کارست (مطالعه موردی: حوضه های الشتر و نورآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مناطق کارستی متناسب با میزان توسعه یافتگی ژئومورفولوژی کارست، منابع آب از آسیب پذیری متفاوتی در برابر آلودگی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی و پهنه بندی آسیب پذیری ذاتی منابع آب آبخوان های کارستی حوضه های الشتر و نورآباد با استفاده از روش PaPRIKa است. بنابراین در مرحله اول پهنه بندی توسعه و ارزیابی ژئومورفولوژی کارست با مدل فازی و عملگر گاما انجام شد. همچنین با به کارگیری مدل منحنی های بسته CCL S و تکمیل این مطالعات با پیمایش های میدانی، توزیع فضایی اشکال کارستی دولین مدل سازی شدند. در ادامه با به کارگیری روش PaPRIKa آسیب پذیری آبخوان های کارستی حوضه های الشتر و نورآباد پهنه بندی گردید. بررسی ژئومورفولوژی کارست نشان می دهد که در ارتفاعات تاقدیس گرین به علت بارش زیاد برف، دولین ها به عنوان فراوان ترین اشکال کارستی هستند که تحت عنوان کارست نیوال شناخته شده اند. ارزیابی آسیب پذیری با روش PaPRIKa ، نشان می دهد که محدوده های مطالعاتی به پنج طبقه آسیب پذیر با درجات (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم) تقسیم شده است. به طوری که نواحی دارای خطر آسیب پذیری خیلی کم، کم و متوسط به ترتیب 3/27 ،6/20 و 3/22 درصد از مساحت محدوده تاقدیس گرین را دربر گرفته است. همچنین 17و 8/12 درصد از مساحت منطقه به ترتیب دارای آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد بوده است. صحت سنجی ارزیابی آسیب پذیری آبخوان های کارستی با داده های EC و دبی چشمه ها نشان می دهد که چشمه های زز و آهنگران در محدوده با آسیب پذیری زیاد واقع شده اند. اما در چشمه های نیاز و عبدالحسینی در حوضه نورآباد نمودار EC در برابر دبی ماهانه تغییرات زیادی نداشته که نشان دهنده توسعه نیافتگی و یا توسعه اندک آبخوان این چشمه ها می باشد.
نقش شکستگی ها در توسعه کارست - محدوده تاقدیس پابده از زاگرس چین خورده: کاربرد داده های ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال سوم پاییز ۱۳۸۵ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
51 - 68
حوزههای تخصصی:
توسعه کارست (karstification ) از جمله پدیده های زمین شناسی است که به دلیل هوازدگی و یا فرسایش شیمیایی همراه آب در مواد حل می شود، همانند سنگ آهک، دولومیت، ژیبس یا نمک در نزدیک سطح زمین . توسعه کارست غالبا در مناطقی که پوشش عظیمی از سنگ آهک، درز و شکاف وجود دارد و مناطق مرطوب به وجود می آید. محدوده تاقدیس پابده لالی بخشی از رشته کوه زاگرس در جنوب غرب ایران جهت مطالعه ارتباط کارست و شکستگی های موجود در منطقه انتخاب شد. در این مطالعه کاربرد داده های ماهواره ای و تحلیل های فضایی در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت استخراج اطلاعات و بررسی ارتباط ساختاری -تکتونیک با کارست مورد تاکید قرارگرفت. این بررسی نشان داد که توسعه کارست در منطقه تحت تاثیر عوامل مختلفی قبیل شکستگی ها و تکتونیک می باشد. همچنین شکستگی ها براساس مطالعات صحرایی و تکنیک های سنجش از دور روی تصویر ماهوار های لندست 7 شناسایی و به صورت رقومی ترسیم شد. این مطالعه همچنین بیانگر ارتباط دولین های موجود در منطقه با شکستگی های غالب می باشد. در این بررسی نیز دیده شد که دولین ها و زهکش ها از شکستگی های منطقه تبعیت می کنند.
بررسی ژئومورفولوژی تاقدیس گزه وتاثیر آن بر منابع آبی منطقه (مغرب هرمز گان و جنوب شرق فارس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال پنجم زمستان ۱۳۸۷ شماره ۴ (پیاپی ۲۰)
117 - 130
حوزههای تخصصی:
تاقدیس گزه از جمله تاقدیس های موجود در سیستم چین خورده زاگرس محسوب می شود.این تاقدیس با روندی شرقی-غربی مجموعه ای از رسوبات آهکی دوران دوم تا تشکیلات زمین شناسی نئوژن (سازندهای تبخیری) را دارا می باشد.تاقدیس گزه دردرجه اول تحت تاثیر تحولات تکتونیکی وبه خصوص دیاپریسم گنبد نمکی درجانب شرقی دچار گسستگی درلایه ها گردیده است.عملکرد فرسایش تفریقی منجر به شکل گیری فرم های متعدد منجمله انواع هوازدگی ها، عوارض آبراهه ای،حرکات دامنه ای تیغه های ساختمانی وبالاخره فرم های مرتبط با تحولات کواترنر از قبیل تراس های آبرفتی، پدیمنت ها ومخروط افکنه ها گردیده است.
وجود سازنهای کربناته-دولومیته وتوسعه درزوشکافها دراین تشکیلات به دلیل نفوذ رواناب ها وایجاد چشمه ها وتراوشات سطحی از یکسو وتاثیر آن بر منابع آبهای زیرزمینی واستحصال آب به صورت چشمه ها وچاههای عمیق از سویی دیگر نقش تاقدیس فوق الذکر را به جهت تامین آب در منطقه جناح که بعضاً تحت تاثیر خشکسالی وکم آبی قرار دارد برجسته می نماید. این تحقیق با بهره گیری از متدهای تجزیه وتحلیل سیستمی وبررسی روابط متقابل اجزاء تاثیر گذار درساخت وپرداخت عوارض و همچنین باترسیم نقشه ژئومورفولوژی تاقدیس ومطالعه عکس های هوایی انجام پذیرفته است.
تأثیرات معدن کاری بر روند تغییر چشم انداز سراب نیلوفر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۹
33 - 46
حوزههای تخصصی:
سراب نیلوفر واقع در 20 کیلومتری شمال غرب شهر کرمانشاه به دلیل وجود چشمه کارستی و پارک مصنوعی اطراف آن، یکی از مهم ترین جاذبه های تفریحی و گردشگری استان کرمانشاه محسوب می شود. ولی در سالهای اخیر بهره برداری از معادن سنگ تپه های مجاور اهمیت زیبایی شناختی و گردشگری آن را دچار اختلال نموده است. در این پژوهش سعی بر این بوده است تا نشان داده که با روند فعلی معدن کاری چه اثرات زمین ریخت شناختی و زیبایی شناختی ممکن است بروز نماید. در همین راستا با بررسی های میدانی زمین ریختهای کنونی ایجاد شده شناسایی شد و با اندازه گیری ابعاد آثار باقیمانده و همچنین میزان بهره برداری های روزانه معادن، حجم تغییرات ایجاد شده و زمان مورد نیاز برای تخریب کل تپه ها برآورد گردید. بر اساس نتایج به دست آمده کل حجم تپه های قابل معدن کاری تقریباً 41 میلیون متر مکعب می باشد که در حدود 10 هزار مترمکعب آن برداشت شده است. هر چند که با این روند برداشت عمر این تپه ها 782 سال پیش بینی می شود، ولی آثار سوء آن به تدریج بروز می کتد. در اثر این برداشتها تپه های سنگی شکافته شده و بافت و رنگ و سایر خصوصیات ظاهری آنها دگرگون می شود. همچنین با تجمع توده های باطله، احداث شبکه های نامنظم ارتباطی، تغییرات توپوگرافی و تغییر شیب، کیفیت بصری چشم انداز تقلیل می یابد. با تخریب و به هم زدن سیستم کارستی منطقه از میزان نفوذ آب و متعاقب آن تغذیه آبهای زیرزمینی به میزان زیادی کاسته می شود. با توجه به جهت شیب لایه های زمین شناسی و ارتباط هیدرولیک بین منابع آب زیرزمینی و چشمه های تغذیه کننده سراب نیلوفر تغییر حجم تپه ها کاهش آبدهی این سراب را نیز ممکن است به دنبال داشته باشد.
پهنه بندی توسعه کارست سطحی در توده آهکی بیستون با استفاده از مدل منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
89 - 106
حوزههای تخصصی:
توده آهکی بیستون در شمال و شمال شرقی استان کرمانشاه و در واحد ساختمانی زاگرس مرتفع قرار دارد. با توجه به گستردگی، خلوص و ضخامت سازند آهکی بیستون، تراکم بالای گسل ها، درزه و شکاف، اختلاف ارتفاع بالا و همچنین وجود شرایط اقلیمی مناسب، لندفرم های کارستی توسعه یافته ای در این توده شکل گرفته است. هدف این پژوهشپهنه بندی توسعه کارست سطحی در توده آهکی بیستون با استفاده از مدل منطق فازی می باشد.در مجموع نُه عامل سنگ شناسی، فاصله از گسل، ارتفاع، بارش، دما، خاک، کاربری (پوشش گیاهی)، شیب و جهت شیب به عنوان متغیرهای مستقل در فرایند کارست زایی و توسعه آن و همچنین شکل گیری ژئومورفولوژی کارست در منطقه مورد بررسی، دخیل می باشند. از آنجایی که ژئومورفولوژی کارست بر میزان شارژ و ویژگی های کمی و کیفی آبخوان های کارستی و بررسی میزان آسیب پذیری آنها، تاثیر بسزایی دارد، تهیه نقشه توسعه یافتگی سطحی کارست و میزان تأثیر عوامل مختلف در نفوذپذیری سازندها، لازم و ضروری می باشد. از مدل منطق فازی (عملگر گاما) به منظور تحقق این هدف، استفاده شده است. براساس نتایج حاصله، توده بیستون به لحاظ پهنه بندی توسعه کارست سطحی به چهار منطقه فاقد کارست، کارست با توسعه کم، کارست با توسعه متوسط و مناطق توسعه یافته کارستی تقسیم گردید. ارزیابی نقشه پهنه بندی حاصله با فروچاله ها و پولیه های کارستی، حاکی از دقت بالا و کارایی مطلوب این مدل در ارزیابی توسعه کارست سطحی می باشد؛ همچنین، تلفیق لایه های اطلاعاتی، نقش موثر سنگ شناسی (سازند بیستون) را در فرایند توسعهیافتگی کارست نشان می دهد.
ارزیابی و پهنه بندی مناطق توسعه یافته و مستعد آلودگی کارستیک (مطالعه موردی: حوضه آبریز روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، رشد جمعیت وکمبود منابع آب شرب، اهمیت مطالعه مناطق کارستیک را دو چندان نموده است.در تحقیق حاضر به ارزیابی و پایش مناطق کارستیک توسعه یافته و پتانسیل آلودگی منابع کارستیک در حوضه روانسر پرداخته شده است که به منظور بررسی عوامل توسعه کارست و پتانسیل آلودگی منابع کارستیک در حوضه روانسر از 7 معیار دو روش OWA و ANP استفاده شده است. روش کار به این صورت است که پس از پردازش های لازم، با استفاده از روش OWA و با اعمال اوزان بدست آمده تصاویر ماهواره ای 2007 و 2015 روند توسعه نواحی انسان ساخت در مناطق کارستیک توسعه یافته مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. نتایج تحقیق بیانگر این است که بخش عمده ای از حوضه مورد مطالعه بخصوص در مناطق شمالی و غربی در کلاس توسعه یافتگی زیاد و نسبتا زیاد قرار دارد. محاسبه مساحت نواحی انسان ساخت بیانگر این است که در سال 2007 حدود 6/2 کیلومترمربع از مناطق کارستیک توسعه یافته را نواحی انسان ساخت(مستعد آلودگی) اشغال کرده است با توجه به روند رو به رشد جمعیت این مقدار در سال 2015 به 8/3 کیلومترمربع افزایش یافته است.
ارزیابی و تحلیل مناطق کارستیک توسعه یافته و آسیب پذیر (مطالعه موردی: توده کارستیک خورین در استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق کارستیک به عنوان یکی از منابع مهم آبی پتانسیل آسیب پذیری بالایی دارند. یکی از مناطقی که در معرض آسیب پذیری قرار دارد، توده کارستیک خورین در شمال استان کرمانشاه است، به همین در این تحقیق به شناسایی مناطق آسیب پذیر آن پرداخته شده است. این تحقیق در ۳ مرحله انجام شده است، در مرحله اول با استفاده از ۸ فاکتور (لیتولوژی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، اقلیم، ارتفاع، شیب، جهت شیب، کاربری اراضی) و مدل تلفیقی WLC و ANP به شناسایی مناطق مستعد توسعه کارست در محدوده مطالعاتی پرداخته شده است. در مرحله دوم، با استفاده از مدل Paprika به شناسایی مناطق آسیب پذیر در محدوده مطالعاتی پرداخته شده است. در مرحله سوم بر مبنای نتایج حاصله از دو مرحله اول، مناطقی که بیش تر در معرض آسیب قرار دارند، شناسایی شده است. ارزیابی نتایج حاصله از طریق مدل تلفیقی WLC و ANP بیانگر این است که مناطق مرکزی محدوده مطالعاتی با ۶/۶۸ کیلومترمربع، به دلیل نوع لیتولوژی، ارتفاع زیاد، نوع پوشش و میزان شیب، پتانسیل زیادی جهت توسعه منابع کارستیک دارد. همچنین نتایج حاصل از ارزیابی میزان آسیب پذیری با استفاده از مدل Paprika نیز بیانگر این است که مناطق میانی محدوده با ۳/۳۵ کیلومترمربع، بیش ترین پتانسیل آسیب پذیری را دارد. در این تحقیق به منظور شناسایی مناطق آسیب پذیر در برابر آلودگی، طبقات مستعد توسعه کارست که معرض آسیب پذیری خیلی زیادی قرار دارند، به عنوان مناطق آسیب پذیر شناسایی شده است که این مناطق دارای ۷/۲۲ کیلومترمربع وسعت هستند.
شناسایی و تحلیل سیستماتیک غارها (مطالعه موردی: 16 غار در استان خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
531 - 555
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه سیستماتیک و شناخت ویژگی های مختلف 16 غار در استان خراسان شمالی انجام شده است. روش پژوهش بر اساس بررسی میدانی، مشاهده مستقیم، اندازه گیری، و کتابخانه ای بوده است. بررسی ها نشان دادند که 12 غار در خراسان شمالی طبیعی اند که در آن ها نقش تکتونیک گسلی نسبت به عمل انحلال برجسته تر است. غارهای گنج کوه و سیاه خانه دارای آب تجمع یافته بودند که به لحاظ شیمیایی آب موجود در غار گنج کوه سبک و بسیار مناسب شرب و آب موجود در غار سیاه خانه نسبتاً سبک و مناسب شرب است. این غارها در سازندهای تیرگان، مزدوران، شوریجه، لار، و کنگلومرای پلیوسن تکوین یافته اند. غارهای هنامه، کافرقلعه، باباقدرت، و گسک از اهمیت باستان شناختی برخوردارند. غارهای بیدک، خَزینه راه، آرمادلو، گنج کوه، کَفتَرَکِ دَرَق، کُنه گرم، یَیجَت، استاد، و گِسک دارای خفاش اند. غارهای گسک و کنه گرم عمیق ترین و فنی ترین، غار کنه گرم درجه 1 و با دسترسی ممنوع و غارهای بیدک، گمنامان سالوگ، آرمادلو، گنج کوه، کفترک درق، کنه گرم، پوستین دوز، هنامه، استاد، سیاه خانه، باباقدرت، گسک، و نوشیروان با عنایت به اشکال بکر و زیبا، موجودات زنده، فضاها، مکانیزم تکوین و دسترسی مناسب، از ارزش طبیعت گردی برخوردارند که با توجه به مخاطرات حاصل از حضور گردشگران باید نظارت شده و با حضور افراد آموزش دیده، متخصص، و فنی انجام گیرد.
تحلیل مورفوژنتیک تکوین غارهای استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تکوین غارها از موضوعات دانش ژئومورفولوژی است. مقاله حاضر با هدف تحلیل مورفوژنتیک غارهای خراسان شمالی تهیه شده است. از کتاب ها، مقالات، گزارش ها، نقشه های زمین شناسی، عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای به عنوان مواد پژوهش استفاده شد. این تحقیق با اتکای به بررسی میدانی، مشاهده مستقیم و اندازه گیری انجام شده است. 12 مورد از غارها طبیعی و در اثر فرآیندهای تکتونیکی تکوین و توسط فرآیندهای بیرونی توسعه یافته اند. فرایندهای درونی بصورت گسل خوردگی و چین خوردگی با مکانیزم های لغزش-خمش و سطح-خنثی و فرایند بیرونی بصورت انحلال عمل کرده اند. 9 مورد از غارهای خراسان شمالی در واحد رسوبی-ساختاری کپه داغ- هزارمسجد تکوین و توسعه پیدا کرده اند. غارهای بیدک، یَیجَت، پوستین دوز، کافرقلعه، استاد و کُنه گرم، در سازند آهکی اوربیتولین دار روشن (سازند تیرگان (Ktr))، غارهای سالوگ و گنج کوه، در آهک روشن صورتی و آهک دولومیتی (سازند مزدوران (JKmz) ) و غار خزینه راه در ماسه سنگ صورتی (سازند شوریجه ((Ksh) تکوین و توسعه یافته اند. غارهای آرمادلو، کَفتَرَک، سیاه خانه و گِسک در سنگ آهک و سنگ آهک دولومیتی (سازند لار (JI) ) در زون بینالود و غارهای هُنامه، باباقدرت و نوشیروان در کنگلومرای پلیوسن شکل گرفته اند. نتایج نشان می دهد، در تکوین غارهای خراسان شمالی نقش تکتونیک گسلی نسبت به انحلال برجسته تر است. غارهای بیدَک، سالوگ، آرمادلو و گسک در اثر تکتونیک گسلی و انحلال با برتری گسلش، غارهای کفترک و گنج کوه در اثر تکتونیک گسلی و انحلال با برتری انحلال، غارهای یَیجَت و استاد در اثر گسل خوردگی و بازشدگی سطح گسل، غارهای پوستین دوز و کُنِه گرم در اثر چین خوردگی لغزش-خمش و غار کافرقلعه توسط چین خوردگی سطح-خنثی و فرآیش تکوین یافته اند.
شناسایی، تراکم و خصوصیات فیزیوگرافی دولین ها در طبقات ارتفاعی مختلف (مناطق کارستی زاگرس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۸۴
25 - 34
حوزههای تخصصی:
دولین یکی از شاخص ترین و اساسی ترین اشکال سطحی و مورفولوژیکی کارست، درنتیجه تأثیر شیمیایی آب بر سنگ های آهکی است که در شکل ها و اندازه های مختلفی به وجود می آید. دولین ها ازلحاظ ویژگی های مورفولوژیکی متفاوت هستند. در تحقیق حاضر پس از شناسایی دولین ها در زاگرس، پراکندگی و تغییر ویژگی های مورفولوژیکی آن ها مانند طول، عرض، مساحت و عمق در ارتباط با ارتفاع و اقلیم، با استناد به منابع اسنادی همچون نقشه های زمین شناسی 1:100000، لایه مدل رقومی ارتفاع باقدرت تفکیک 5/12 متر، تصاویر ماهواره ای، نقشه های توپوگرافی 1:50000 و پایگاه داده های اسفزاری 49ساله دما و بارش، در نرم افزارهای Arc GIS، Mapper Global و Excel مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار گرفت. بررسی پارامترهای مختلف دولین های زاگرس در طبقات ارتفاعی و اقلیمی مختلف دال بر این است که شکل و عمق آن ها از تغییرات اقلیمی کواترنری متأثر شده است. در ارتفاعات پایین تر که آب بیشتر از دمای کم در انحلال نقش داشته، دولین ها شکل نزدیک به دایره دارند و در مناطق مرتفع تر کشیده می شوند و هرچه دما پایین تر و احتمال تبدیل دولین به سیرک یخچالی-دولین بیشتر باشد، دولین شکل کشیده تری به خود گرفته است. همچنین ضریب فشردگی دولین ها دال بر این است که کشیدگی و طول آن ها با افزایش ارتفاع بیشتر می شود؛ به این صورت که در فاصله ارتفاعی 1000-500متر، نسبت دایره ای به ازای هر 1000متر افزایش ارتفاع، 8/0 بیشتر می شود و ضریب فشردگی 9/0 کاهش می یابد. در فاصله ارتفاعی 1000-2000 متر، با افزایش هر 100متر، نسبت دایره ای 44/0 و ضریب فشردگی 1/0 کمتر می شود. در طبقه 3700-3000 متر، نسبت دایره ای با افزایش هر 1000متر ارتفاع، 2/1 کاهش و فشردگی 3/1 افزایش می یابد.
شناسایی مناطق کارستیک در معرض مخاطرات ناشی از آلودگی (مطالعه موردی: حوضه آبریز روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۷
81 - 99
حوزههای تخصصی:
منابع آب کارستیک، در کنار اهمیت و نقش بسزایی که در تأمین منابع آبی دارند، پتانسیل آسیب پذیری بالایی نیز دارند که همین امر سبب شده است تا این منابع همیشه در معرض آلودگی باشند. با توجه به اهمیت موضوع، در این تحقیق به شناسایی مناطق آسیب پذیر در حوضه آبریز روانسر پرداخته شده است. داده های تحقیق شامل نقشه های توپوگرافی ۱:۵۰۰۰۰، نقشه زمین شناسی ۱:۱۰۰۰۰۰، مدل رقومی ارتفاعی ۱۰ متر و لایه های رقومی مربوط به سازمان های مختلف مانند لایه خاک است. روش کار به این صورت است که پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات موردنیاز، با استفاده از ۲ روش COP و EPIK، مناطق آسیب پذیر در برابر آلودگی شناسایی شده و سپس نتایج حاصله مقایسه و ارزیابی شده است. بررسی نتایج به دست آمده از طریق دو روش COP و EPIK بیانگر این است که حوضه روانسر پتانسیل آسیب پذیری بالایی دارد، به طوری که بر اساس نتایج هر دو روش، بخش های زیادی از منطقه در معرض آسیب پذیری قرار دارد. در روش COP ۸/۲۷ درصد از منطقه دارای پتانسیل آسیب پذیری خیلی زیادی است و در روش EPIK نیز ۵/۲۹ درصد از منطقه دارای پتانسیل آسیب پذیری زیادی است. همچنین از نظر توزیع مکانی آسیب پذیری نیز بر اساس نتایج به دست آمده از هر دو روش، مناطق شمالی دارای بالاترین پتانسیل آسیب پذیری و مناطق جنوبی دارای کم ترین پتانسیل آسیب پذیری است.
بررسی تغییرات متفاوت سطح آب زیرزمینی در آبخوان های کارستی ایذه و لالی، شمال خوزستان، با تأکید بر سنجش ازدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رخداد خشک سالی ده ساله از سال 1386 تا 1396 باعث رفتار کاملاً متفاوت آب زیرزمینی آبخوان های کارستی ایلام – سروک در شمال خوزستان در دو منطقه ی ایذه (با افت حدود 120 متر) و لالی (با افت حدود 20 متر) شده است. در این مقاله، میزان افت در آبخوان های کارستی ایذه و دلیل کاهش آبدهی چاه های آهکی آن نسبت به آبخوان لالی، بر اساس رفتار هیدروژئولوژی آن ها مورد مقایسه قرار گرفته است. داده های سطح آب زیرزمینی در پنج حلقه چاه آهکی جمع آوری گردید و خطاهای مربوط مورد تصحیح قرار گرفتند. هیدروگراف عمق سطح ایستابی چاه ها تهیه و افت های میانگین سالانه و مجموع روند افت ها در دو منطقه ی ایذه مورد مقایسه قرار گرفته است. به منظور شناسایی دلیل اختلاف فاحش در افت سطح آب زیرزمینی در آبخوان های موردمطالعه، خطواره ها با استفاده از موتور جستجوی تصاویر ماهواره ای Bing (تصویر ماهواره ای Landsat 8) در محیط ArcGIS استخراج گردید. به طور میانگین میزان افت آبخوان های کارستی شاویش و تنوش ایذه برابر با 129.1 متر و در تاقدیس گورپی لالی حدود 17 متر در دوره ی ده ساله خشک سالی است. علت اصلی اختلاف رفتار هیدروژئولوژی این دو منطقه ی ایذه در لیتولوژی متفاوت سازندهای ایلام و سروک، ضخامت متفاوت لایه ها و خاصیت شکنندگی متفاوت این دو سازند در دو منطقه ی ایذه است که این باعث ایجاد آبخوان کارستی با پتانسیل خیلی خوب در لالی شده است.
پتانسیل خروجی آب از چین خوردگیهای زاگرس به حوضه آبریز خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اثر شکل گیری تنگ ها در رشته کوه زاگرس آب فراوانی به حوضه خلیج فارس هدایت می شود که در صورت نبودن تنگ ها، آب ها موازی با چین خوردگی های زاگرس، به سمت جنوب شرق هدایت می شدند. هدف از پژوهش حاضر برآورد آب انتقال یافته با تنگ های زاگرس است. به این منظور از نقشه های 1:50000 توپوگرافی، 1:100000 زمین شناسی، مدل رقومی ارتفاع ایران و منابع کتابخانه ای استفاده شد؛ بنابراین در این پژوهش لایه ایستگاه های هیدرومتری انتخاب و به عنوان نقطه خروجی، زیرحوضه های مسلط به آنها استخراج شد. در پژوهش حاضر روابط بین بارش با ارتفاع هر حوضه برآورد و بر اساس آنها لایه های هم بارش و متوسط بارش هر زیرحوضه محاسبه شد. با در نظر گرفتن وسعت زیر حوضه ها حجم بارش دوره های مدنظر برآورد و با دبی های ایجاد شده مقایسه و تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که با جریان های ناودیسی رشته کوه زاگرس، 110،695 میلیارد متر مکعب آب به خلیج فارس هدایت می شود. در میان پنج حوضه گیلوان، سیمره، سرتنگ دولاب، قره آغاج و دز زیرحوضه هایی که دبی کم دارند در دامنه های شرقی و زیرحوضه های با دبی زیاد در دامنه غربی تراست اصلی زاگرس واقع شده است. علت تفاوت در دبی دو دامنه را می توان در چند ویژگی زاگرس ردیابی کرد: 1- شیب دامنه های کوهستانی؛ 2- موقعیت دامنه ها نسبت به جریان های ورودی؛ 3- کارست و گسل خوردگی. هرچند حجم دبی حوضه های شرقی نسبت به دبی حوضه های غربی کمتر است، زمان آبدهی آنها طولانی تر است.
تحلیل تاثیر فعالیت های تکتونو-کارست در شکل گیری دره های عرضی زاگرس: در محدوده اَوز تا کَرموستج استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
97 - 80
حوزههای تخصصی:
فرایندهای تکتونو-کارست نقش مهمی در شکل گیری و تغییر لندفرم ها دارند. بعضی از مناطق مانند زاگرس استان فارس، به دلیل قرار گرفتن در منطقه فعال تکتونیکی و همچنین داشتن سازندهای کارستیک، متاثر از فعالیت های تکتونو-کارست هستند. با توجه به اهمیت بررسی تغییرات لندفرمی در برنامه ریزی های مختلف، در این پژوهش نقش فرایندهای تکتونو-کارست در شکل گیری و گسترش دره های عرضی زاگرس فارس از محدوده اَوز تا کَرمُستَج تحلیل شده است. در این تحقیق از تصاویر راداری سنتینل 1، مدل رقومی ارتفاعی 5/12 متر SRTM، نقشه زمین شناسی 1:100000 منطقه و اطلاعات هیدرواقلیمی منطقه به عنوان مهم ترین داده های تحقیق استفاده شده است. مهم ترین ابزارهای مورد استفاده در تحقیق، ArcGIS و GMT بوده است. این تحقیق با توجه به اهداف مورد نظر در دو مرحله انجام شده است که در مرحله اول با استفاده از روش سری زمانی SBAS به ارزیابی وضعیت تکتونیکی منطقه و در مرحله دوم با استفاده از مدل تلفیقی منطق فازی-AHP، به پتانسیل سنجی مناطق مستعد توسعه فرایندهای کارستیک پرداخته شده است. نتایج حاصله از روش سری زمانی SBAS نشان داده است که برخی از دره های عرضی منطقه نسبت به مناطق پایین دست خود در حال فرونشینی هستند و همین مسئله سبب کاهش اختلاف ارتفاع، کاهش سرعت رواناب، ایجاد فرصت لازم برای فرسایش و انحلال و در نتیجه توسعه عرضی این دره ها شده است. همچنین بر اساس نتایج حاصله، تمامی دره های عرضی در طبقه با پتانسیل زیاد یا خیلی زیاد توسعه فرایندهای کارستیک قرار دارند که این مسئله بیانگر نقش فرایندهای کارستیک در شکل گیری دره های عرضی منطقه است. مجموع نتایج حاصله از این پژوهش نشان داده است که شکل گیری و توسعه دره های عرضی در منطقه مورد مطالعه متاثر از عوامل تکتونو-کارست بوده است.