مطالب مرتبط با کلیدواژه

موانع شناختی


۱.

آزمون الگوی روابط میان عدم استفاده اجباری (فراشناختی) اطلاعات و عدم تحمل بلاتکلیفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد شناختی پالایش اطلاعات عدم تحمل بلاتکلیفی عدم استفاده از اطلاعات عدم استفاده اجباری موانع شناختی آستانه کمبود دانش کم توجهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۸ تعداد دانلود : ۶۳۰
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی و آزمون الگوی روابط میان عدم استفاده اجباری از اطلاعات و مقوله های فرعی آن با عدم تحمل بلاتکلیفی و مقوله های فرعی آن ، با رویکردی شناختی است. روش: این پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی (با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری) است. نوع کار تحقیقاتی، کاربردی است و گردآوری داده ها به روش پیمایشی (در نمونه ای به حجم ۲۱۴ نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد) انجام شده است. یافته ها: نتایج نشان داد حوزه تحصیلی، مقطع تحصیلی، و جنسیت آزمودنی ها تأثیری بر میزان متغیرها نداشتند. فرضیه پژوهش در مورد ارتباط متغیرها و شاخص های آن ها با هم و نقش عوامل شناختی در عدم استفاده اجباری از اطلاعات، همسو با مبانی و پیشینه نظری، تأیید شد. بر پایه یافته پژوهش میزان عدم تحمل بلاتکلیفی و شاخص های این متغیر نزد آزمودنی ها بیش از حد متوسط بود. همچنین این پژوهش دو دسته کلی «روان شناختی» و «اطلاعاتی و دانشی» را در بین عوامل شناختی عدم استفاده اجباری از اطلاعات (که البته همگی از نوع فراشناخت هستند) قابل تفکیک دانست. در پایان گزارش کاربردهای این مطالعه و پیشنهادهایی برای پژوهش های آتی برشمرده شده است. این مقاله از چند جهت می تواند اصیل و نو باشد. اول موضوع آن که در ایران اولین مطالعه و در سطح بین المللی دومین مطالعه ای است که به عدم استفاده از اطلاعات به عنوان موضوعی مستقل از استفاده از اطلاعات پرداخته است. رویکرد شناختی به این موضوع نیز کاملاً اصیل در سطح ملی و بین المللی است. روش مورد استفاده در تجزیه وتحلیل داده ها (مدل معادلات ساختاری) در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی کمتر مورد استفاده قرار گرفته است.
۲.

رویکردی شناختی به عدم استفاده اجباری از اطلاعات مفهومی نو در ساختار کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استفاده از اطلاعات استفاده نکردن از اطلاعات استفاده نکردن اجباری شناخت موانع شناختی رویکرد شناختی آستانه کمبود دانش کم توجهی جذب شدگی حواس پرتی احساسات پیش زمینه سازی پالایش اطلاعات کمترین تلاش کمترین تضاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۰ تعداد دانلود : ۲۸۳
مقدمه: هرچند در عصر اطلاعات زندگی می کنیم، نمونه های بسیاری از استفاده نکردن از اطلاعات را پیرامون خودمان و حتی در رفتار اطلاعاتی خویش شاهد هستیم. در چنین فضایی، پرداختن به استفاده نکردن از اطلاعات در جایگاهی مستقل از مفهوم استفاده از اطلاعات و نه به معنای معکوس آن، دغدغه ای است که به نظر می رسد از اهمیت بالایی برخوردار باشد. این مفهوم اگرچه خیلی دیر و در زمان حاضر یعنی در ابتدای قرن بیست و یکم، جایگاهی مستقل یافته است، لیکن در سر آغاز راهی است که ادامه آن نیل به نظریه ای منسجم را درباره این رفتار مهم اطلاعاتی نوید می دهد. روش: این مقاله دارای رویکردی مروری- تحلیلی است. یافته ها: این نوشتار با معرفی دسته بندی هیوستن از شرایط منجر به استفاده نکردن اجباری از اطلاعات، با تشریح مفاهیم دسته دوم یعنی موانع شناختی منجر به این رفتار، زمینه را برای شناخت هرچه بهتر حرفه مندان و متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی از این رفتار مهیا می سازد. نتیجه چنین شناختی، کمک به پیشرفت رشته در عرصه های نظری و عملکردی خواهد بود. نتیجه گیری: شناخت رفتار استفاده نکردن از اطلاعات به عنوان رفتاری مستقل و تمیز دادن انواع و شرایط منجر به این رفتار اطلاعاتی که هدف اصلی این نوشته است، برای همه و بخصوص حرفه مندان و متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی، ضروری است. شناسایی عوامل مؤثر بر این رفتار به آنان یاری می رساند تا حد امکان این رفتار را از شرایط اجبار و اجتناب ناپذیر خارج و در کاهش آن در خود و کاربران مراکز اطلاع رسانی محل اشتغال خویش، موفق تر عمل کنند.
۳.

شناسایی و تبیین مؤلّفه های موانع تربیت عقلانی از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن سینا تربیت عقلانی موانع شناختی موانع عملی موانع نگرشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۹۲
تربیت عقلانی پرورش نیروی عقل است. عقل در قدرت استدلال و تجزیه و تحلیل و ترکیب امور در نظام تعلیم وتربیت نقش مهمی ایفا می کند؛ ازاین رو هدف مقاله حاضر، شناسایی و تبیین مؤلّفه های موانع تربیت عقلانی ازمنظر ابن سینا و بیان راهکارهای تربیتی در مواجهه با آن ها برای بهره گیری در نظام تعلیم وتربیت است. روش پژوهش، روش کیفی است که به شیوه تحلیل داد ه ها از مدل کلایزی بهره گرفته است. جامعه تحلیل، مجموعه کتاب ها و شرح ها و مقالات نگاشته شده درزمینه آراء ابن سینا است. به اعتقاد ابن سینا تربیت عقلانی، به معنای پرورش قوه عقلانی جهت رسیدن به قرب الهی است که با شناخت موانع و عبور از آن ها می توان عقل متربی را بالنده کرد. یافته های مقاله در بخش موانع در سه محور شناختی و نگرشی و مهارتی شناسایی شد. در محور شناختی مؤلّفه های وهم، ستیزه جویی با حقیقت، اختلال در حواس، طغیان های نفسانی، در محور نگرشی مؤلّفه های عدم تمایز میان خوبی ها و بدی ها (فضائل و رذائل)، خشم و غضب، عدم خلوص نیت، وابستگی به امور دنیوی، و در محور عملی مؤلّفه های سرکشی دربرابر فرامین الهی، تحریکات شیطانی، افزون خواهی (حرص)، شهوت رانی بررسی شد و به همراه شرح هر مؤلفه به تبیین راهکارهای جدید تربیتی در مواجهه با موانع تربیت عقلانی پرداخته شد.
۴.

واکاوی موانع شناختی- حرفه ای نظریه پردازی در میان اعضای هیئت علمی علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۱۶
هدف: نظریهپردازی در علوم انسانی یکی از ارکان اساسی و تعیینکننده پیشرفت علمی هر کشوری است. در این میان نقش اعضای هیئتعلمی علوم انسانی دانشگاهها بهعنوان پرچمداران این دانش بسیار بااهمیت است. باوجوداین اهمیت بنیادین، نظریهپردازی در میان اعضای هیئتعلمی علوم انسانی با موانع متعددی مواجه میباشد که روند تولید و پیشرفت نظریهها را به چالش میکشد. هدف این پژوهش، واکاوی موانع شناختی حرفهای نظریهپردازی در میان اعضای هیئتعلمی علوم انسانی در آموزش عالی ایران است. روش: پژوهش حاضر بر اساس هدف کاربردی و بر اساس روش گردآوری دادهها کیفی از نوع پدیدارشناسی است. مشارکتکنندگان بالقوه پژوهش شامل کلیه اساتید و صاحبنظران حوزه علوم انسانی در ایران بودند. نمونهگیری بهصورت هدفمند و روش انتخاب «صاحبنظران کلیدی» انجام گرفت. جهت گردآوری اطلاعات از روش مصاحبه بدون ساختار استفاده شد. حجم نمونه نیز بر اساس معیار اشباع نظری تعیین شد و درنهایت 15 مصاحبه صورت پذیرفت. در گام آخر، دادههای گردآوریشده به روش تحلیل مضمون برمبنای روش پدیدارشناسی تفسیری اسمیت (1995) طی سه مرحله و با استفاده از نرمافزار MAXQDA24 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفت. یافتهها: موانع نظریهپردازی شناختی حرفهای در میان اعضای هیئتعلمی علوم انسانی در قالب 1 مضمون اصلی، 2 مضمون فرعی، 7 مضمون پایه مربوط به موانع شناختی و 8 مضمون پایه مربوط به موانع حرفهای شناسایی شدند. موانع شناختی عبارتاند از عدم آگاهی از رسالت خویشتن، جهل خفته نسبت به وضعیت خود، عدم آگاهی و یا غفلت از مسائل جامعه، مغفول ماندن روش تحقیق کیفی، سادهانگاری پژوهشهای بنیادی، عدم آگاهی نسبت به فواید مفهومسازی و تک ساحتی بودن و مجهز نبودن به علوم جانبی دیگر. موانع حرفهای نیز عبارتاند از: گرایش اندک به تحقیقات میانرشتهای و فرا رشتهای، عدم حضور در میدان (جامعه و صنعت)، سطحینگری و رواج سایه نویسی، نداشتن حوزه مطالعاتی تخصصی، فراتر نرفتن از علم و دانش موجود برای حل مسئله، عدم عملیاتی نمودن آموختهها، تک نقشی بودن اساتید، پایبندی به رویکردها و روشهای نابالنده و ناسازنده پژوهش. نتایج: پژوهش حاضر با شناسایی موانع نظریهپردازی شناختی حرفهای میان اعضای هیئتعلمی علوم انسانی امکان درک بهتر این مسئله و اتخاذ اقدامات مناسب در راستای کاهش و رفع این موانع را فراهم آورده است. برای غلبه بر این موانع، ضروری است که برنامههای توسعه شناختی و حرفهای، بازنگری در سیستم ارزیابی علمی و سیستم ارتقاء، ترویج مطالعات میانرشتهای، تعامل بیشتر با صنعت تقویت شود تا مسیر نظریهپردازی در علوم انسانی هموار گردد.