مطالب مرتبط با کلیدواژه

مادیَمیکه


۱.

مقایسه مسأله «نجات» در دو مکتب بودایی مادیَمیکه و شین شو جودو(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۰۷ تعداد دانلود : ۷۴۹
یکی از مهم ترین آموزه های دین بودا، مسأله رنج در زندگی انسان است. بودیزم اساساً به دنبال نجات انسان از رنج است. تعالیم اولیه بودا راه رهایی از رنج را آگاهی صرف از وجود رنج می دانست؛ اما با گسترش بودیزم در میان فرهنگ های مختلف و بسط اجتماعی آن، مکاتب مختلفی از بودیزم شکل گرفت که مسأله رنج و راه رهایی از آن را به گونه دیگری نسبت به تعالیم اولیه بودا تبیین می کردند. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که راه نجات انسان از چرخه رنج چیست؟ پاسخ این پرسش در دو مکتب مهم بودایی مادیمیکه و شین شو جودو بررسی شده است. در این پژوهش مفهوم نجات و نحوه دست یابی به آن و همچنین عوامل مؤثر در کسب آن در این دو مکتب بررسی شده است. نتایج حاصل از این پژوهش که به روش توصیفی و مقایسه ای انجام شده است نشان می دهد که در مکتب مادیمیکه، نیروانه بدون وصول به معرفت برتر محقق نمی شود. این نوع از معرفت را ناگارجونا «شونیاته» می نامد که انسان با نفی معرفت نسبی آن را کسب می کند؛ اما در مکتب شین شو راه نجات انسان تکرار خالصانه ذکر نام «آمیدا»ست و نه هیچ عمل دیگری. در مکتب شین، انسان باید تنها با تکرار ذکر آمیدا خود را شایسته لطف او کند.
۲.

پدیدار ذهن در فلسفه مادیَمیکه از توهم تا واقعیّت!(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه ذهن نسبیت مادیَمیکه شونیه تا بودیسم مهایانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۹ تعداد دانلود : ۲۷
«مادیَمیکه» یکی از مکاتب مهایانه ای است که با طرح نظریه «تهیگی» (شونیه تا)، افق معرفت شناختی و هستی شناسانه بدیعی را در تفکر هندی و بودایی موجب شده است. «پدیدار ذهن» یکی از مؤلفه های اثربخشی است که فلاسفه این مکتب، واکاوی مسائل وابسته به آن را جزو دغدغه های بنیادین خود قرار داده اند؛ حال آنکه، بررسی مستقل این مسأله از منظر پژوهشگران، حداقل در زبان فارسی، تا اندازه ای مغفول مانده است. بنابراین، پژوهش فراروی بر بنیاد این مسأله شکل می گیرد که اولاً مقصود مادیَمیکه از تهی بودن ذهن چیست؟ و ثانیاً مادیَمیکه به پشتوانه چه براهینی و بنابر کدامین اعتبار از توهم ذهن و حیث التفاتی آن دَم می زند؟ یافته های پژوهشی حکایت از این دارند که مادیَمیکه از رهگذر استدلال های انکاری گوناگونی، از جمله نفی منبع شناخت، نفی قانون علیّت، تبیین ناپذیری ابزارهای شناخت و بی اعتباری نجات شناسانه آنچه شناخت ذهنی نامیده می شود، سعی بر آن دارد، به یک اعتبار، بی بودیِ ذهن و مشارُإلیه آن را نشان دهد، هرچند به موجب قول ایشان به ساحت های دوگانه واقعیّت، الف). سَم ورتی سَتیه (واقعیّت نسبی) و ب). پرم آرته سَتیه (واقعیّت مطلق)، می توان پذیرش واقعیّت نسبی ذهن را نیز از سوی متفکران آن نتیجه گرفت. افزون بر این، از نظرگاه این مکتب به فراخور برخورداری واقعیّت از اعتبارات دوگانه، می توان از دو نوع معرفت سخن گفت. برترین نوع معرفت در این مکتب، پراجنا است که خود عنوان دیگری برای شونیه تا فرض می شود و تعیّن آن تنها با گذر از معرفت ذهنی و واقعیّت نسبی میسر می گردد.