مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
مشکلات رفتاری برونی سازی شده
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی برنامه همراهی بهنگام بر ارتقای گرمی و تعامل والد-کودک در کودکانی انجام شده است که مشکلات رفتاری برونی سازی شده دارند. مواد و روش ها روش مطالعه از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه لیست انتظار بوده است. گروه نمونه این پژوهش متشکل از ۲۱ کودک زیر ۶ سال بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس به عنوان کودکانی که مشکلات رفتاری دارند، شناسایی شدند که ۱۰ نفر در گروه آزمایش و ۱۱ نفر در گروه لیست انتظار به صورت تصادفی جای گذاری شدند. گروه نمونه در ۱۳ جلسه ۹۰ دقیقه ای در جلسات برنامه همراهی بهنگام به صورت فردی شرکت کردند. ابزار پژوهش، مقیاس سنجش بازی والد-کودک کراولی و اسپایکر (۱۹۸۳) و مقیاس غربال رفتارهای کودکی اولیه بود. یافته ها تحلیل داده ها با استفاده از اندازه گیری مکرر MANOVA، تفاوت معناداری را در تحلیل های بین گروهی، درون گروهی و تعامل گروه زمان آشکار کرد. آزمون های تی مستقل و همبسته نشان داد گرمی و تعامل والد-کودک در گروه آزمایش بهبود معناداری در مقایسه با والدین گروه لیست پیدا کرده است. نتیجه گیری نتایج برای گروه آزمایش و لیست انتظار پس از پیگیری ۶ هفته ای پایدار بوده است. بر اساس نتایج این پژوهش، برنامه همراهی بهنگام در ارتقای گرمی و تعامل والد-کودک در کودکان زیر ۶ سال که مشکلات رفتاری برونی سازی شده دارند، اثربخش بوده است.
مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت والدین و آموزش فرزندپروی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی والدینی مادرانِ کودکان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت والدین و آموزش فرزندپروی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودکارآمدی والدینی مادران کودکان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال چهاردهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۳
181-205
حوزههای تخصصی:
اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان با مشکلات رفتاری برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای خودتعیین گری بر نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان با مشکلات رفتاری برونی سازی شده بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی بود و در اجرای آن از طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جهت دستیابی به اهداف پژوهش ، 30 نفر از دانش آموزانی که نمره بالا را در فهرست رفتاری کودک (CBCL) بدست آورده بودند انتخاب شدند و به تصادف در دو گروه آزمایش(15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. دانش آموزان گروه آزمایش در 10 جلسه یک ساعت و نیمه ( 1 جلسه در هر هفته) در برنامه مداخله ای مهارتهای خودتعیین گری شرکت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. مقیاس نیازهای روانشناختی بنیادی قبل و بعد از مداخله برای شرکت کنندگان اجرا گردید. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چند متغییری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارتهای خودتعیین گری اثر مثبتی بر نیاز به خودمختاری، ارتباط و شایستگی دانش آموزان دارد. بطور کلی یافته های پژوهش از نظریه خودتعیین گری حمایت کردند و نشان دادند که آموزش مهارتهای خودتعیین گری اثر مثبتی بر برآورده شدن نیازهای روانشناختی بنیادی دانش آموزان دارند.
امکان سنجی آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک بر مهارت های اجتماعی نوجوانان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر امکان سنجی آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک بر مهارت های اجتماعی نوجوانان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع دوم متوسطه شهر ارومیه در سال تحصیلی 1403-1402 بود که بعد از انتخاب یک مدرسه به صورت در دسترس و تکمیل فرم خود سنجی نوجوان (YSR، آخنباخ، 1991) و مقیاس ذهنیت رشد اخلاقی (MGM، هان و همکاران، 2020)، تعداد 30 دانش آموز که با نشانگان مشکلات رفتاری برونی سازی شده و ذهنیت ثابت اخلاقی طبقه بندی شده بودند به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه گمارش شدند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش بسته عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر رویکرد ذهنیت رشد دوئک قرار گرفت. برای جمع آوری داده ها از مقیاس مهارت های اجتماعی (SSRS، گرشام و الیوت، 1990) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر انجام شد. نتایج نشان داد که آموزش عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معناداری بر مؤلفه های خودکنترلی، همدلی و همکاری گروه آزمایش داشته است (05/0p<) اما در مؤلفه ابراز وجود بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). براساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که بسته آموزش عصب شناسی اخلاقی مبتنی بر ذهنیت رشد دوئک می تواند بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان نوجوان دارای مشکلات رفتاری برونی سازی شده مؤثر باشد.