مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۰۱.
۵۰۲.
۵۰۳.
۵۰۴.
۵۰۵.
۵۰۶.
۵۰۷.
۵۰۸.
۵۰۹.
۵۱۰.
۵۱۱.
۵۱۲.
۵۱۳.
۵۱۴.
۵۱۵.
۵۱۶.
۵۱۷.
۵۱۸.
۵۱۹.
۵۲۰.
آمریکا
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۴۵)
93 - 122
حوزههای تخصصی:
طراحی راهبرد های مبتنی بر «مهار» همواره یکی از ارکان ثابت سیاست خارجی آمریکا از زمان آغاز جنگ سرد بوده است که از سوی دو جناح جمهوری خواه و دموکرات آمریکا مورد پیگیری ویژه قرار گرفته است. هم زمان با آغاز قرن 21 میلادی و در شرایطی که جمهوری خواهان نومحافظه کار در دوران بوش پسر پیوند محکمی بین جنگ و سیاست خارجی به ویژه در آسیا برقرار کردند، دموکرات ها به رهبری باراک اوباما تداوم این مسیر را متناسب با منافع ملی آمریکا ارزیابی نکرده و تغییراتی را در راهبرد ایالات متحده در قاره آسیا به وجود آوردند که سنتز این راهبرد در دوره ترامپ نیز پیگیری شد و در دوران بایدن نیز در حال پیگیری است. این مقاله در چارچوب مفروضات نظریات واقع گرا «ثبات هژمونیک» و «موازنه فراساحلی»، با اتخاذ روش تحلیل پسارویدادی و تحلیل تأثیر روند، درصدد است راهبرد آسیایی سیاست خارجی آمریکا را با تمرکز بر «کواد 2» برای مهار دو کشور ایران و چین ارزیابی کند. این پژوهش با مفروض گرفتن دو کشور ایران و چین به عنوان نماد دو مجموعه هژمونیک در غرب و شرق آسیا می کوشد به این پرسش پاسخ دهد که ایالات متحده چگونه از نهادسازی های نوین امنیتی در آسیا برای مهار ایران و چین بهره برداری می کند؟ یافته های این پژوهش نشان می دهد که ایالات متحده باوجود آن که در حال کاهش تعهدات ژئوپلیتیکی و بهره گیری از ظرفیت قدرت های منطقه ای برای تداوم نفوذ خود در آسیا است، اما هم چنان بر سیاست مهار رقبای آسیایی از طریق نهادسازی های نوین اقتصادی، سیاسی و امنیتی تأکید دارد و به نظر می رسد مهار چین و ایران مهم ترین اهداف ایالات متحده از ایجاد نهاد کواد باشد.
بحران ها و تهدیدات فرامنطقه ای جمهوری اسلامی ایران با تأکید بر آمریکا و اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲۶
69 - 96
حوزههای تخصصی:
سرانجام با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تشکیل حکومت اسلامی برای نخستین بار شیعیان در جهان صاحب قدرت و حکومت شدند. همین امر جهان را شگفت زده کرد و نگاه پژوهشگران عرصه فرهنگ، تمدن و سیاست را به جمهوری اسلامی ایران معطوف ساخت. نقش حساس ایران در دهه های اخیر در منطقه و همچنین به وجود آمدن اتحاد شیعیان با محوریت ایران منجر به افزایش چشمگیر قدرت ایران در منطقه شده است و همین زمینه ای فراهم آورده که آمریکا و غرب، جمهوری اسلامی ایران را به عنوان بزرگ ترین تهدید خود به حساب آورده اند و در جهت مقابله با نفوذ ایران، تهدیدهای پرشماری را با همکاری کشورهای هم پیمان خود بکار بسته اند ( مسأله ). این مقاله با استفاده روش توصیفی– تحلیلی ( روش ) در پی پاسخ به این پرسش است که آمریکا و غرب چگونه برای ایران به عنوان یک تهدید فرامنطقه ای محسوب می شود؟ ( پرسش ) بر پایه یافته های پژوهش آمریکا با ایجاد تهدیدهای ترکیبی در پی آن است تا با متوقف سازی روند پیشرفت و نفوذ ایران در عرصه منطقه ای و فرامنطقه ای، به اهداف ژئوپلیتیکی خود در مناطق استراتژیک غرب آسیا، قفقاز و آسیای مرکزی دست یابد. همچنین، تحریم های اقتصادی آمریکا زمینه ای برای شکنندگی اقتصادی ایران در یک دهه اخیر از طریق مسدودسازی دارایی های خارجی ایران و عدم ورود سرمایه گذاری خارجی به این کشور، شده است ( یافته ).
مقایسه راهبرد باراک اوباما و دونالد ترامپ در قبال افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
267 - 298
حوزههای تخصصی:
افغانستان در دهه های اخیر در سیاست خارجی آمریکا نقش ویژه ای داشته است. ورود آمریکا به عرصه سیاسی-نظامی افغانستان به اواخر اشغال این کشور توسط ارتش سرخ شوروی در دهه 1980 می گردد. 11 سپتامبر 2001 تمرکز راهبردی بوش را بر این کشور افزایش داده و باعث حمله به افغانستان شد. این راهبرد کم و بیش در دوران روسای جمهوری بعدی آمریکا بخصوص اوباما و ترامپ نیز ادامه یافت. در این راستا سوال اصلی پژوهش حاضر این است که راهبرد اوباما و ترامپ در قبال افغانستان چه تشابهات و افتراقاتی را داشته است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که اوباما وضعیت امنیت افغانستان را از اولویت های جدی خود اعلام و با شعارنفی جنگ موفق به دریافت صلح نوبل شد. سیاست اوباما درمورد افغانستان درواقع نقشه راه دولت وی دربرخورد با مسئله افغانستان قلمداد می شد. استمرارمشکلات آمریکا دراین کشور دربرخورد با طالبان از مهم ترین مسائلی بود که دولت اوباما درصدد حل آن در کوتاه ترین زمان ممکن بود.ترامپ در ابتدای ورود به کاخ سفید، وعده خروج نظامیان آمریکایی از افغانستان را مطرح کرد، اما بعد طرحی را امضا کرد که چهار هزار نظامی آمریکایی دیگر به افغانستان اعزام شوند . ترامپ در راهبرد خود مخالف خروج شتاب زده نظامیان آمریکایی از افغانستان بود. اوباما و ترامپ هردودر وعده خروج از افغانستان و برقراری صلح در آن کشور، پیگیری مذاکرات صلح، واگذاری مسولیت به نیروهای افغان و مسآله تروریسم دیدگاهی مشترکی داشتند. پژوهش حاضراز نوع توصیفی تحلیلی با رویکرد مقایسه ای است.
راهبرد سیاسی و امنیتی ایران در خاورمیانه بعد از خروج آمریکا از برجام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
169 - 188
حوزههای تخصصی:
منطقه خاورمیانه یکی مهم ترین مناطق راهبردی و ژئوپلیتیکی جهان است. با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران؛ دو کشور آمریکا و ایران، سیاست های متعارضی را در قبال یکدیگر در این منطقه پیگیری کرده اند، به گونه ای که دو کشور، دشمن یکدیگر به شمار آمده و حتی آمریکا در پیگیری این دشمنی، از توافقنامه برجام که به نظر می رسید می تواند در گام های بعد، این دشمنی را فرونشاند، خارج شد. بر این پایه، پرسش اصلی مقاله آن است که پس از خروج آمریکا از برجام، جمهوری اسلامی ایران، چه راهبردهای سیاسی و امنیتی ای برای تأمین امنیت و منافع ملی خود در خاورمیانه اتخاذ کرده است؟ روش تحقیق مقاله، روش توصیفی و تحلیلی است و هدف مقاله آن است که با بررسی این راهبردها، راه های مواجهه ایران با آمریکا را پس از خروج آن از برجام، بررسی کند. نتیجه کلی مقاله هم نشان می دهد که ایران، پس از خروج ایالات متحده از برجام و اقدامات تنش زای آن، راهبردهای خاص خود و از جمله کاستن گام به گام از تعهدات برجامی، حمایت بیشتر از پراکسی های و گروه های نیابتی شیعی (شامل انصارالله، حشدالشعبی ، حزب الله و ...)، حضور نظامی بیشتر در منطقه، اقدامات نظامی علیه رقبای منطقه ای (مانند عربستان و اسرائیل) و افزایش سیاست نگاه به شرق را در زمینه های سیاسی و امنیتی در خاورمیانه اتخاذ کرده است تا امنیت و منافع ملی را خود تأمین کند.
تهدیدات روزافزون آمریکا در خلیج فارس و کنش ها و اقدامات ضدهژمون ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
117 - 134
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده یکی از بازیگران بین المللی است که نقش به سزایی را در شکل گیری معادلات قدرت در خلیج فارس ایفاء می کند. این کشور در تلاش است تا با کمک هم پیمانان منطقه ای خود، نفوذ و سلطه ایران را بر این منطقه کمرنگ کند و از این طریق، به مهار و انزوای منطقه ای تهران مبادرت ورزد که این امر باعث به وجود آمدن تهدیدات امنیتی برای ایران شده است. از این رو، جمهوری اسلامی با برخورداری از موقعیت راهبردی و بالادستی خود در خلیج فارس و تنگه هرمز، با هدف اعمال فشار بر آمریکا و متحدان منطقه ای آن، تهدید به مسدود کردن این تنگه راهبردی کرده است که این موضوع تأثیر بسزایی بر منافع انرژی و امنیتی واشنگتن و هم پیمانان منطقه ای آن خواهد داشت. بدین ترتیب، پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که ایران برای پاسخ به تهدیدات روزافزون آمریکا در خلیج فارس دست به چه کنش ها و اقداماتی زده است؟فرضیه مقاله این است که با توجه به اهمیت ژئواستراتژیک خلیج فارس و تنگه هرمز در سیاست های آمریکا در خاورمیانه، واشنگتن با هدف محاصره و به طور کلی حذف ایران از معادلات منطقه،در تلاش برای توسعه همکاری ها و برقراری اتحاد راهبردی با شورای همکاری خلیج فارس برآمده است که این امر، ضمن تهدید منافع ایران در خلیج فارس، به کاهش قدرت آن در منطقه منجر خواهد شد. لذا تهران در پاسخ به این تهدیدات، از اهرم راهبردی هرمز و تهدید به بستن آن، جهت ایجاد فشار بر آمریکا و متحدان آن در خلیج فارس بهره می برد. روش مورد استفاده در این نوشتار توصیفی-تحلیلی می باشد.
افول نظم بین المللی لیبرال از منظر رهیافت های نظری مکتب لیبرالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال ۱۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
349 - 374
حوزههای تخصصی:
افول نظم بین المللی لیبرال یکی از موضوع های مطالعاتی مهم روابط بین الملل طی سال های اخیر است.برهمین اساس پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که مهم ترین ادله افول نظم بین المللی لیبرال کدامند؟ پژوهش از منظر تحلیلی رهیافت های نظری لیبرالیسم به انجام رسیده و چنین نتیجه گرفته است که: تضعیف ارکان سه گانه نظم لیبرال (نظام سیاسی لیبرال دموکراسی، تجارت آزاد جهانی و نهادهای بین المللی) دلالت بر افول نظم بین المللی لیبرال دارند. ضمناً بر اساس شواهد تاریخی در این بین سیاست های آمریکا نقش مهمی در تسریع روند افول ارکان نظم لیبرال داشته است.
واکاوی نقش مقامات آمریکایی در ترغیب صدام به جنگ با ایران در شهریور1359.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بیداری اسلامی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
129 - 148
حوزههای تخصصی:
تهاجم نظامی عراق به ایران در سپتامبر1980 و در آخرین ماه های ریاست جمهوری کارتر آغاز گردید. نبرد مذکور مهمترین جنگ پس از جنگ دوم جهانی و طولانی ترین جنگ در قرن بیستم لقب یافت، که در اوج سال های جنگ سرد در منطقه ی خلیج فارس به وقوع پیوست که مسلماً با توجه به طرف های درگیر درآن، آمریکا نمی توانست نسبت به آن بی تفاوت باشد. (روش): این پژوهش با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی، مواضع مقامات آمریکایی را در آغاز تهاجم نظامی عراق به ایران مورد ارزیابی قرار داده است. و با بررسی عناصر و متغیرهای متعدد تاثیرگذار در آن مقطع زمانی، (مسأله): به طرح این سئوال می پردازدکه، سهم مقامات آمریکایی در این رویکرد عراق چه بود. با رصد اوضاع بین المللی این فرضیه شکل می گیرد که روابط پنهانی و پشت پرده امریکا و عراق دلیل اصلی اتخاذ چنین اقدامی بود. (یافته ها): نتایج بدست آمده حاکی از آن است که آمریکا درتشویق و ترغیب رژیم عراق به آغاز جنگ با ایران تاثیر زیادی داشت. زیرا آنها بر این باور بودند، که با در تنگنا قرار دادن ایران، راهی جز عدول از مواضع انقلابی، و همگرایی با آمریکا، یا سقوط حکومت، انتخاب دیگری نخواهد داشت. بر این مبنا حمله ی نظامی عراق به ایران، سناریویی امریکایی بود که در راستای منافع آن کشور طراحی و اجرا گردید.
تحولات داخلی افغانستان و تغییر در راهبرد سیاست خارجی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«راهبرد ضدتروریسم» بوش، «راهبرد ضدشورش» اوباما و «راهبرد صفرپایه» ترامپ سه راهبرد جداگانه دولت آمریکا در سه دوره ریاست جمهوری در افغانستان است که سرانجام با خروج نیروهای آمریکایی، به پذیرش قدرت همان گروهی منجر شد که 20 سال پیش در سال 2011 با هدف نابودی دولت طالبان به روند حضور شکل داد. در این نوشتار ضمن تلاش برای ارائه شواهد تأییدکننده این تغییر راهبرد و تعارض آن با راهبردی کلان و با کانون بودن یکی از سطح های تحلیل نظریه روزنا که تمرکز خود را به تحولات محیط داخلی افغانستان قرار می دهد؛ به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که شواهد تغییر در رویکرد سیاست خارجی آمریکا پیرامون افغانستان در سه دوره یادشده کدامند و چه رابطه ای میان تحولات داخلی افغانستان با این تغییرها وجود دارد؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که نقش گروه های معارض داخلی و قدرت یابی آن ها در این سه دوره مهم ترین عامل ایجاد تغییر رویکرد سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش، اوباما و ترامپ است. یافته های این نوشتار با توجه به اسناد بالادستی آمریکا نشان می دهند که پیگیری راهبردهای متعارض با اهداف اولیه ناشی از شکست راهبردی در سیاست خارجی آمریکا در برابر اقدام های گروه های مسلح مانند طالبان ، قدرت یابی آن ها و هزینه های روزافزون بوده است. با توجه به رویکرد بررسی مقایسه ای و تمرکز بر مرحله توصیفی آن، روش مورد استفاده در این نوشتار کیفی و از نوع مقایسه ای است.
الگوی مدیریت اختلاف های قدرت های بزرگ در قرن بیست ویکم: از موازنه قوای مشارکتی تا موازنه قوای رقابتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنسرت قوا به دلیل نقشی که در حفظ صلح و دوری از جنگ میان قدرت های بزرگ اروپایی در قرن نوزدهم داشت، همواره به عنوان روشی جذاب در حکمرانی جهانی مطرح بوده است. در قرن بیست ویکم، بروز برخی از مشکلات و تنش میان قدرت های بزرگ و به ویژه بحران و جنگ اوکراین در سال های 2014 و 2022، تغییرهای ساختاری و هنجاری در نظام بین الملل، مشکلات محیط زیستی و مانند آن، موجب شد برخی پژوهشگران دوباره به این روش حکمرانی توجه کنند. در این نوشتار با روش پژوهش کیفی و با کمک نمونه پژوهی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و همچنین رویکرد نظری موازنه قوای رقابتی و مشارکتی هدلی بول و دیدگاه بنجامین میلر، به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که پس از بحران و جنگ اوکراین برای مدیریت تنش و اختلاف در میان قدرت های بزرگ، می توان امکانی برای تشکیل کنسرت قوا مانند قرن نوزدهم تصور کرد؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که دلایل ساختاری، هنجاری، ایدئولوژیک، شناختی، برداشت ها و جهان بینی های متعارض هرکدام از طرف ها و بی توجهی به حوزه نفوذ، امکان اندکی برای موازنه قوای مشارکتی(کنسرت قوا) گذاشته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بعد از تهاجم روسیه به اوکراین در سال 2022، با بازگشت رقابت های ژئوپلیتیکی و حاکم شدن فضای واقع گرایی، موازنه قوای رقابتی، الگوی کنونی حاکم در نظام بین الملل در میان قدرت های بزرگ و به ویژه در میان روسیه، چین و آمریکا شده است. بر این اساس، امکان تشکیل کنسرت قوای مشارکتی مانند قرن نوزدهم، واقع بینانه به نظر نمی رسد.
رقابت راهبردی روسیه و آمریکا: ابعاد و پیامدهای بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت روسیه و آمریکا در دو دهه گذشته و از زمان روی کارآمدن ولادیمیر پوتین، روند فزاینده ای یافته و از سال 2014 و در پرتو بحران اوکراین به بزرگ ترین مسئله راهبردی جهانی تبدیل شده است. جنگ سال 2022، این رقابت ها را تا حد زیادی بازگشت ناپذیر و چشم انداز صلح و ثبات بین المللی را برای آینده ای طولانی مبهم کرده است. مسئله اصلی این نوشتار، مشکلات برخاسته از روابط موجود آمریکا و روسیه و دشواری های آن برای صلح و امنیت بین المللی است. این پرسش مطرح است که رقابت روسیه با آمریکا در مسائل راهبردی، چه پیامدهای بین المللی مهمی دارد؟ در پاسخ، این فرضیه مطرح می شود که رقابت های روسیه با آمریکا در مسائل راهبردی به هجومی ترشدن سیاست خارجی روسیه تا مرز یک جنگ بزرگ اروپایی و پیگیری یک سیاست شرق گرایانه تر منجر شده است و چنانچه این روند تداوم یابد و ساختارهای باقی مانده از دوران پس از جنگ جهانی دوم و دوران جنگ سرد مانند نظام ملل متحد و نظام کنترل تسلیحات راهبردی یا ثبات راهبردی جهانی نیز از میان برود، جهان با بحرانی بسیار بزرگ و هرج ومرج گسترده روبه رو می شود. رویکرد نظری مورد توجه در اینجا، واقع گرایی راهبردی بر اساس مؤلفه های مطرح شده توماس شیلینگ است و از روش تحلیل کیفی با رویکرد تحلیل محتوای داده ها و تحلیل های موجود بهره می بریم. یافته اصلی این پژوهش این است که رقابت اصلی در روابط مسکو و واشینگتن بر سر مفهوم ثبات راهبردی جهانی مبتنی بر همپایگی راهبردی دوران جنگ سرد در دهه های 1960 تا 1980 است که آمریکایی ها از دهه 1990 آن را منکر شده و به تدریج از زیر بار تعهدهای آن خارج شده اند. روسیه نیز برای حفظ این وضعیت در معرض خطر، به نظامی گری و جنگ روی آورده است.
تبیین مبادلات تجاری و مالی ایران با آمریکا در دوره قاجاریه (با تکیه بر اسناد منتشر نشده در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
149 - 166
حوزههای تخصصی:
ایالات متحده امریکا در آستانه سده بیستم میلادی پیشرفته ترین تجارت جهان را در اختیار داشت. این موضوع از نگاه تیزبین روشنفکران و متجددان ایرانی دوره قاجار دور نماند و آنها با وسواسی مثال زدنی چگونگی روند شکوفایی اقتصاد این کشور نویافته را دنبال کردند. پژوهش حاضر تلاش دارد در پرتو اسناد منتشرنشده آرشیوی در ایران به این پرسش ها پاسخ دهد: روشنفکران و ترقی خواهان چگونه به معرفی اقتصاد و وضعیت مالیه امریکا پرداختند؟ این شناخت ها چه نتایجی برای ایران به دنبال داشت؟ و جنگ جهانی اول تا چه اندازه در افزایش یا کاهش تبادلات تجاری و مالی ایران و امریکا نقش داشت؟ یافته های این مطالعه که مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی است، نشان می دهد روشنفکران برای نشان دادن اهمیت تجارت امریکا در گام نخست با نگاهی انتقادی به مقایسه بهره برداری از منابع زیرزمینی در امریکا و ایران پرداختند و از این طریق اهمیت و ضرورت گسترش مناسبات تجاری با این کشور را به مقامات دولت ایران گوشزد کردند. در ادامه آنها در گزارش های خود وضعیت مطلوب تجارت امریکا را در دوران جنگ جهانی اول و سال های پس از جنگ در مقایسه با سایر کشورهای جهان به نمایش گذاشتند. این آگاهی ها سبب شد مناسبات تجاری ایران با امریکا رشد چشمگیری پیدا کند. علاوه بر این، نخبگان سیاسی ایران در واشنگتن وضعیت مالیه و بودجه امریکا را بررسی کردند و با ارسال گزارش ها و کتابچه های گوناگون دلایل موفقیت و ترقی اداره مالیه و وضعیت مطلوب بودجه این کشور را بازتاب دادند. این امر منجر به تبادل اطلاعات مالی ایران با امریکا و استخدام مستشار از این کشور شد.
تحلیل مضمون «ماهیت اقدامات آمریکا علیه ایران» در گفتار امام خمینی؛ (موردکاوی پیام ها و بیانات امام در دهه 40 و 50 شمسی)
حوزههای تخصصی:
امام خمینی نسبت به تهدیدات امت اسلامی و جهان اسلام حساس بودند و همواره در گفتارها و پیام های خود تلاش می کردند همگان را نسبت به تهدیدات داخلی و خارجی جهان اسلام آگاه کنند. بررسی فراوانی و کثرت مواضع ایشان در قبال آمریکا نشان می دهد که از دیدگاه ایشان، آمریکا یکی از عوامل اصلی مشکلات جهان اسلام و جامعه ایرانی در دهه چهل و پنجاه شمسی بوده است. امام همواره نسبت به تهدید آمریکا برای ملت ها هشدار داده و از ملت ایران درخواست داشتند نسبت به عملکرد این رژیم سیاسی هوشیاری داشته باشند. با توجه به اهمیت این مسئله، مقاله حاضر تلاش دارد با کاربست روش تحلیل مضمون، به این سؤال پاسخ دهد که: ماهیت اقدامات آمریکا علیه ایران در گفتار امام خمینی طی دهه چهل و پنجاه شمسی چه بوده است؟ برای تبیین این موضوع، به صحیفه امام مراجعه شده و واحد تحلیل مضمون «آمریکا» در گفتار و پیام های امام طی سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۷، «عبارات و پاراگراف» بوده است. یافته های مقاله نشان می دهد که آمریکا از دیدگاه امام دشمن اصلی ملت ایران و عامل حمایت از جنایت های حکومت پهلوی بوده است و توصیف مضامین نشان می دهد که عملکرد آمریکا علیه جامعه ایران با رویکردهای نفوذ فرهنگی، نفوذ نظامی، استعمار اقتصادی و استعمار سیاسی قابل رؤیت است.
مسئولیت بین المللی دولت آمریکا در شناسایی بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی از منظر حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم جنجالی دونالد ترامپ، رئیس جمهوری سابق ایالات متحده آمریکا، در انتقال سفارت کشور خود از تل آویو به بیت المقدس و در نتیجه شناسایی این شهر به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی در 6 دسامبر سال 2017، از سوی جامعه بین المللی با واکنش های انتقادآمیز بسیاری مواجه شده است. این تصمیم به ویژه با لحاظ صدور قطعنامه جدید مجمع عمومی در 30 دسامبر 2023 که متضمن درخواست نظر مشورتی جدید از دیوان لاهه درخصوص اشغال فلسطین است، نیازمند واکاوی از دریچه ای جدید و طبق ضوابط حقوق بین الملل خواهد بود. بر این اساس، هدف این مقاله تبیین ابعاد حقوقی تصمیم ریاست جمهوری آمریکا و احراز مسئولیت بین المللی دولت مزبور در پرتو طرح مسئولیت بین المللی دولت ها، مصوب کمیسیون حقوق بین الملل سال 2001، است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده و مبتنی بر استناد علمی به متون و اسناد قانونی از جمله قطعنامه ها، آراء قضایی و دکترین حقوقی است. رسانه های برون مرزی می توانند با تبیین و روشنگری در زمینه اصول اساسی حقوق بین الملل نظیر تعهد کشورها به عدم شناسایی وضعیت های غیرقانونی ناشی از نقض حقوق بشر و سایر قواعد آمره بین المللی، افکار عمومی را در راستای موضع گیری صحیح در قبال نقض قوانین بین المللی تجهیز نمایند و مانع از عادی سازی تصمیمات و اقدامات مغایر قواعد حقوق بین الملل در عرصه جهانی گردند.
مقایسه رویکرد آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال توسعه نظامی و صلح جهانی
منبع:
پژوهش ملل مهر ۱۴۰۲ شماره ۹۲
59-86
حوزههای تخصصی:
پدیده توسعه نظامی و حفظ و تقویت صلح جهانی از اهمیت چشمگیری در سیاست بین الملل برخوردار است. جوامع بین المللی در دستیابی به صلح جهانی تلاش های بسیاری را انجام داده اند؛ اما میزان موفقیت و عملکرد دولت ها و سازمان های بین المللی در این زمینه نمایانگر تفاوت های قابل توجهی است. رویکرد آمریکا و اتحادیه اروپا به توسعه های نظامی و صلح جهانی نیز از جمله این تفاوت ها می باشد. رویکرد این دو بازیگر نسبت به موضوع توسعه نظامی و صلح جهانی بطورکلی دارای دیدگاه ها و فرآیندهای مختلفی است که این سیاست بطور قابل توجهی در طول سالیان گذشته و براساس فهم سیاستمداران از شرایط بین الملل دچار تغییراتی نیز شده است. مقاله حاضر با هدف مقایسه و بررسی دو رویکرد مختلف آمریکا و اتحادیه اروپا در قبال توسعه های نظامی و صلح جهانی به روش توصیفی - تحلیلی و با استناد به شیوه کتابخانه ای به بررسی ابعاد مختلف نقش و تأثیر این دو بازیگر بر آنها پرداخته و تفاوت ها و تطابق ها را تجزیه و تحلیل می کند. مقاله پیش رو به دنبال پاسخ به این پرسش است که چه تفاوت هایی در رویکرد آمریکا و اتحادیه اروپا در موضوع توسعه نظامی و صلح جهانی وجود دارد؟ با استناد به تاریخچه تلاش های هر دو در زمینه توسعه نظامی و صلح جهانی، بطورکلی رویکردهای آمریکا به تلاش برای حفظ برتری نظامی و هژمونی در سطح جهان، در حالیکه اتحادیه اروپا تأکید بر صلح و تنظیم روابط بین المللی دارند.
چشم انداز روابط ویژه آمریکا و بریتانیا: از اتحاد شانه به شانه تا بازیگران مستقل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ بهار ۱۳۸۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۳)
59 - 88
حوزههای تخصصی:
مناسبات ویژه بریتانیا و آمریکا که به طور عمده از سوی انگلیسی ها و نه آمریکایی ها با این عنوان خوانده می شود، باوجود پیوندهای عمیق و مستحکم منافع دو کشور در شرایط نوینی قرارگرفته است. تحولات مهم ژئوپلتیک دارای گستره جهانی همچون، انتقال مراکز قدرت از غرب به شرق، جهانی شدن و ظهور قدرت های نوین جهانی؛ در کنار تحولات داخلی در کشورهای آمریکا و بریتانیا مانند، احساسات ضدآمریکایی در بریتانیا و روی کار آمدن دموکرات های نو در آمریکا، که بر اهمیت انتخابات ماه می در انگلیس و انتخابات ماه نوامبر 2010 در آمریکا افزوده این پرسش را مطرح ساخته است که، چه تحولی در ماهیت مناسبات ویژه بریتانیا و آمریکا روی خواهد داد؟ روشن است که، منافع استراتژیک، علقه های تاریخی و فرهنگی در کنار ضرورت ها و منافع حیاتی دو کشور، اجازه بروز اختلاف های جدی و گسست در مناسبات دو کشور را نیز نخواهد داد. اما گزارش حاضر براین نظر است که مناسبات ویژه دو کشور باوجود سابقه طولانی آن از جنگ جهانی دوم تاکنون، از وضعیت «اتحاد شانه به شانه» یا به گفته برخی مقام های آمریکایی، اتحاد یک طرفه به نفع آمریکا در دوره تونی بلر، به سمت «اتحاد استراتژیک با منافع متمایز» در دوره دولت ائتلافی محافظه کار- لیبرال تغییر خواهدکرد.
جابجایی قدرت جهانی مشخصه ها و سناریوها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
405 - 428
حوزههای تخصصی:
نظام بین الملل پس از جنگ سرد به خصوص در سال های اخیر دستخوش تحولات عمده ای شده است. یکی از این تحولات جابجایی قدرت از غرب به شرق می باشد. در این خصوص نظرات و تحلیل های متفاوتی از سوی نظریه پردازان ارائه شده است که این مقاله ضمن ارائه نظرات متفاوت به سئوالات زیر درخصوص جابجایی قدرت جهانی پاسخ می هد.
1. خصوصیات دوران گذار چه می باشد؟
2. مشخصه های قدرت های در حال ظهور (نمونه موردی: چین) چیست؟
3. چه سناریوهایی را برای آینده می توان ترسیم نمود؟
روابط بین الملل جدید با ویژگی های نوین در حال شکل گیری است. تحولات پی در پی سیاسی حاکی از آن است که تغییر در قدرت جهانی و وابستگی متقابل هم از نظر محتوا و هم از نظر سرعت در حال افزایش می باشد. مقاله حاضر روندهای جاری و جدید در روابط بین الملل را مطالعه نموده، ویژگی های قدرت های نوظهور جهانی را بررسی می نماید.
مسأله حقوق بشر در روابط ایران و اتحادیه اروپایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
515 - 544
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به بررسی تأثیر مسأله حقوق بشردر روابط ایران و اتحادیه اروپایی پرداخته و درصدد است تا علاوه بر نشان دادن تأثیرات مسأله حقوق بشر بر روابط ایران و اتحادیه اروپایی، بررسی نماید که این مسأله خود تابع چه متغیرهایی بوده است. این مقاله بر این باور است که هر چند حقوق بشر به ظاهر از مبانی وجودی اتحادیه اروپا عنوان گردیده و کشورهای اروپایی سعی می نمایند تا نقشی سنتی برای خود در پی ریزی و طرح این مسأله در عرصه بین الملل تعریف نمایند اما در روابط با ایران پس از انقلاب اسلامی بهره گیری اتحادیه اروپایی از حقوق بشر بیشتر تابع منافع آنان و به عنوان ابزاری در جهت فشار علیه ایران بوده و عوامل متعددی در روابط حقوق بشری ایران و اروپا مؤثر می باشد.
سازمان ملل و تسخیر سفارت آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ تابستان ۱۳۸۹ شماره ۲ (پیاپی ۹۴)
545 - 596
حوزههای تخصصی:
تسخیر سفارت آمریکا واکنش درقبال سیاست هایی بود که دولت آمریکا با کودتای 28 مرداد علیه کشور ما آغاز کرد و تا زمان پیروزی انقلاب اسلامی و حتی بعد از آن و زمان تسخیر سفارت آن ها را ادامه داده بود. تسخیر سفارت آمریکا پاسخ به تهدیدهای خارجی نسبت به انقلاب بزرگ اسلامی و دستاوردهای آن بود که باتوجه به تجربیات تاریخی به نگرانی جدی آن روز بخش قابل توجهی از دانشجویان و مردم تبدیل شده بود که دفاع از انقلاب مردمی و نظام نوپای حاصل از آن را مهم ترین وظیفه خود می دانستند. عکس العمل مثبت مردم در سراسر کشور پس از تسخیر سفارت آمریکا و اجماع عمومی در تأیید آن حرکت نشان داد که سیاست های آمریکا تا چه میزان در افکار عمومی آثار منفی برجای گذاشته و آن سیاست ها و دخالت ها و حمایت از رژیم دیکتاتوری شاه تا چه حد موجب نفرت همگانی شده بود. مقاله حاضر، اقدامات دبیرکل وقت سازمان ملل، تشکیل کمیسیون تحقیق، قطعنامه های شورای امنیت در ارتباط با موضوع گروگان ها در سفارت آمریکا و نیز طرح مسئله در دیوان بین المللی دادگستری و بالاخره بیانیه الجزایر را مورد مطالعه قرار می دهد.
رفتارشناسی رویکردهای جدید در سیاست خارجی هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
655 - 676
حوزههای تخصصی:
توسعه سریعکشورهای آسیایی پیامدهای مختلفی در برداشته است. موفقیت در پیشبرد سریع توسعه در میان کشورهای آسیایی باعث شده تا این منطقه اولاً به یکی از پویاترین مناطق در اقتصاد جهانی تبدیل شود و ثانیاً به عنوان یک کانون نوظهور ثروت و قدرت در جهان تلقی شود. الزام توسعه اقتصادی این کشورها از یک طرف و دگرگونی های گسترده در نظام بین الملل جهت گیری های جدیدی را به سیاست خارجی این کشورها تحمیل کرده است. نگاهی کوتاه به سیاست خارجی هند طی دو دهه اخیر نشان دهنده تغییرات اساسی در جهت گیری سیاست خارجی آن کشور است که شاید بتوان از آن به عنوان چرخش به راست در سیاست خارجی هند نام برد. نگاهی کوتاه به سیاست خارجی هند طی دو دهه اخیر نشان دهنده تغییرات اساسی در جهت گیری سیاست خارجی آن کشور است که شاید بتوان از آن به عنوان چرخش به راست در سیاست خارجی هند نام برد. هند که از بنیان گذاران جنبش عدم تعهد به شمار می رود و چهار دهه پس از استقلال نگاه به چپ بر سیاست خارجی آن مسلط بود اکنون به شریک استراتژیک ایالات متحده در منطقه و جهان تبدیل شده است. جهت گیری نوین در سیاست خارجی هند آثار متعددی در منطقه دارد. این مقاله درصدد بررسی متغیرهای مؤثر در جهت گیری های نوین سیاست خارجی هند است.
سازمان ملل متحد و آرمان های توسعه از رؤیا تا واقعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۲۴ پاییز ۱۳۸۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
711 - 734
حوزههای تخصصی:
در روزهای آخر شهریور سال جاری سران کشورهای جهان در اجلاس ویژه سازمان ملل درنیویورک گرد هم آمدند تا آخرین وضعیت اجرای «اهداف توسعه ای هزاره» را که درسال 2000 در اجلاسی مشابه تصویب کرده بودند، مورد ارزیابی قرار دهند. اهداف یادشده اجرای کمّی یک سلسله اهداف توسعه را تا سال 2015 مورد تصویب قرار داده است. در مقاله حاضر تلاش می شود تا ضمن مروری بر تلاش های سازمان ملل در رابطه با توسعه از بدو تأسیس تاکنون، زمینه های تصویب «اهداف توسعه ای هزاره» مورد بررسی قرار گرفته و یک ارزیابی کلی از نحوه اجرای مفاد آن منطبق با هدف گذاری صورت گرفته به همراه سایر برنامه ها و هدف گذاری های توسعه ای سازمان ملل به دست داده شود. برای این کار ابتدا به نگرش و اقدام سازمان ملل متحد در رابطه با «توسعه» نگاهی خواهیم داشت. سپس، به ابتکارات این سازمان در ابداع مواردی چون دهه های توسعه، توسعه پایدار، شاخص های توسعه انسانی و تلاش های آن در زمینه تأمین منابع مالی موردنیاز برای توسعه پرداخته می شود. باتوجه به اهمیت مسائل مالی به اختصار به فعالیت نهادهای «برتون وودز» و اقداماتی که این نهادها در جهت توسعه انجام داده اند اشاره می گردد. ارزیابی این مقاله میزان موفقیت فعالیت های این سازمان در زمینه توسعه برای کشورهای در حال توسعه را نشان می دهد.