مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۶۱.
۱۶۲.
۱۶۳.
۱۶۴.
۱۶۵.
۱۶۶.
۱۶۷.
۱۶۸.
۱۶۹.
۱۷۰.
۱۷۱.
۱۷۲.
۱۷۳.
۱۷۴.
۱۷۵.
۱۷۶.
۱۷۷.
۱۷۸.
۱۷۹.
۱۸۰.
سیاست خارجی
حوزههای تخصصی:
هند از 1947 تا اواخر دهه 1980، سیاست جهان سوم گرایی را در پیش گرفته بود، اما از اواخر دهه 1980، به عمل گرایی اقتصادی متمایل شد. بنابراین، پرسش این است که چه عواملی سبب این تغییر در سیاست خارجی هند شده است؟ در پاسخ، این فرضیه طرح می شود که افول اخلاق گرایی و رشد دیدگاه های ملی گرایی هندو، رئالیسم و لیبرالیسم در درون هند، تغییر ساختاری نظام بین الملل از دوقطبی به تک قطبی و رشد فزاینده توان اقتصادی نظامی چین، سبب این دگرگونی در سیاست خارجی هند شده است. در این پژوهش از روش تبیینی استفاده شده و نظریه موازنه منافع، راهنمای بررسی فرضیه قرار گرفته است.
ریشه های تکثر گفتمان هویت بین المللی در سیاست خارجی چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار با برجسته کردن اهمیت تنوع الگوهای رفتاری چین در موضوعات مختلف بین المللی و توجه به این مفروض که گفتمان های متکثر هویت بین المللی در این موضوعات نقشی اساسی دارند، به دنبال ارائه پاسخ به این پرسش است که چرا سیاست خارجی چین با روندی متکثر در عرصه گفتمان های هویت بین المللی مواجه بوده است؟ به همین منظور، به عواملی چون اصلاحات اقتصادی، تمایلات رهبران، تغییرات اجتماعی، ناسیونالیسم و هنجارهای سیاست خارجی در سطح داخلی و دگردیسی در هنجارهای بین المللی و چالش های ژئوپلتیک در سطح خارجی به عنوان مؤلفه های تأثیرگذار بر تکثر گفتمان های هویت های بین المللی چین اشاره می شود. در این رابطه، بررسی نظری نسبت هویت و منافع در سیاست خارجی، برشمردن گفتمان های هویتی متکثر در سیاست خارجی چین و تبیین دلایل داخلی و خارجی تأثیرگذار بر این تکثر هویتی، محورهای اصلی مورد بحث در این مقاله است.
تغییر یا تداوم چرخه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در تقابل با تهدیدات امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با بهره گیری از روش سناریونویسی، برآوردی از سیاست خارجی دولت یازدهم ارائه کرده است. در همین راستا، تقاطع دو عدم قطعیت «تعامل/ تقابل با غرب» و «انبساط/ انقباض فضای سیاسی» سه وضعیت یا سناریوی محتمل را برای آینده سیاست خارجی دولت یازدهم فراهم می آورد. به این ترتیب، آینده های ممکن سیاست خارجی در قالب سه سناریوی محتمل «همگرایی انطباقی» و «واگرایی فزاینده» و «واگرایی انقلابی» مشخص می شوند.
مطالعه تاریخی چند دهه گذشته سیاست خارجی کشور نشان می دهد پس از یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و ورود مجدد کشور به وضعیت «همگرایی انطباقی» چرخه سیاست خارجی کشور کامل گردیده است.
اردوغانیسم و فهم سیاست خاورمیانه ای ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی چگونگی برداشت رهبران ترکیه، به ویژه شخص اردوغان، از تحولات جدید خاورمیانه و نحوه تأثیرگذاری آن بر رفتار سیاست خارجی این کشور می پردازد. استدلال اصلی مقاله این است که آنچه به رفتار و رویکرد سیاست خارجی ترکیه در تحولات اخیر خاورمیانه شکل می دهد، نه صرفاً واقعیت های محیطی و راهبردی، بلکه برداشتی است که رهبران ترکیه، به خصوص رجب طیب اردوغان، از این تحولات دارند.
تأثیر روابط جمهوری آذربایجان و اسرائیل بر امنیت ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استدلال اصلی این مقاله این است که مقامات جمهوری آذربایجان در چارچوب اختلافاتی که با ارمنستان، به ویژه در مسئله قره باغ دارند، به روابط با اسرائیل می اندیشند و در این رابطه، عمدتاً به دنبال دستیابی به ادوات و تکنولوژی های پیشرفته نظامی از اسرائیل و کسب حمایت لابی صهیونیستی در آمریکا برای مقابله با لابی ارمنی هستند. در مقابل، اسرائیل نیز در قالب «دکترین پیرامونی» به روابط خود با جمهوری آذربایجان می نگرد که به نظر می رسد بخش مهمی از هدف آن، مقابله با جمهوری اسلامی ایران در ابعاد سیاسی، نظامی، اطلاعاتی و حتی اقتصادی است.
تحول هویت بنیانِ در سیاست خارجی مصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی مبانیِ تحول در سیاست خارجی مصر است. از جنگ جهانیِ دوم تاکنون، سیاست خارجیِ مصر دست کم چهار دوره با قابلیت مطالعه مجزا را تجربه کرده که هریک زمینه ها، مبانی و اهداف خاص خود را داشته است. غلبه مؤلفه های هویتی متفاوت در دوره های مختلف، سبب بروز تفاوت های آشکاری در سیاست خارجی مصر شده است. پان عربیسم دوره جمال عبدالناصر، میهن پرستی دوره سادات، هویتِ دوگانه دوره مبارک و درنهایت هویت اسلامی دولتِ مرسی، هریک چارچوب مفهومی و جهان بینی متفاوتی به سیاست گذار مصری در عرصه سیاست خارجی داده و سبب تنوع آن شده است. اهمیت این بحث افزون بر ارزش تبیینیِ آن، در اعطای چارچوبی برای بررسی آینده تحولات سیاست خارجی مصر و فراتر از آن، سایر کشورهای عربی است. در این مقاله درصدد پاسخ گویی به این پرسش محوری هستیم که چرا در چهار دوره اصلیِ سیاست خارجی جمهوریِ مصر، تحولات گسترده ای اتفاق افتاده است که این چهار دوره را از منظر اهداف، ابزارها، و رویکردها به جهان پیرامون متفاوت کرده است. فرضیه مقاله آن است که تحولات هویتی، مبنای دگرگونیِ سیاست خارجی بوده و هرگونه تحولِ هویتی در سطح نخبگان حاکم، به تغییر در سیاست خارجی مصر شکل می دهد
پژوهش های سیاست خارجی در ترازو: تحلیل مقالات علمی درباره سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های مهم در شناسایی وضعیت علمی و پژوهشی رشته روابط بین الملل و حوزه مطالعاتی مهم تابع آن یعنی سیاست خارجی در هر جامعه ای، شناخت ابعاد مختلف تولیدات علمی آن است. مقالات علمی، به عنوان مهم ترین دستاورد پژوهشی و مفهوم سازی-نظریه پردازی، از جایگاهی خاص برخوردارند. هدف این مقاله آن است که این وضعیت را در ایران بسنجد و به این سئوال بپردازد که تولیدات علمی در زمینه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران (به عنوان یکی از مهم ترین حوزه های تحقیقات در سیاست خارجی در ایران)، از نظر روش شناختی و موضوعی واجد چه ویژگی هایی است. با توجه به جنبه توصیفی اولیه این پژوهش، فرضیه ای ارائه نمی شود و تلاش می شود تصویری کمی از مقالات فارسی نگاشته شده در حوزه سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال های 1388 تا 1392 ارائه شود. 135 مقاله در دسترس از فصلنامه های علمی-پژوهشی معتبر مورد مطالعه قرارگرفته و یافته های پژوهشی به صورت نموداری، درصدی و آماری ارائه شده اند و تلاش شده در جهت تبیین هر ویژگی توضیحاتی انتقادی ارائه شود. غلبه رویکرد اثبات گرایانه، سلطه نسبی چهارچوب های نظری جریان اصلی و غلبه منطق فرضی-قیاسی و روش کتابخانه ای در جمع آوری داده ها، برخی از یافته های پژوهش است که به شکل مبسوط ارائه شده و تلاش شده تبیینی ابتدایی نیز از زمینه های آن ارائه شود
رویکردهای چهارگانه تجزیه و تحلیل سیاست خارجی: مورد دولت یازدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تغییر در سیاست خارجی کابینه یازدهم به ریاست جمهوری دکتر حسن روحانی، براساس رویکردهای چهارگانه هستی شناختی و شناخت شناسی تجزیه و تحلیل سیاست خارجی شامل فردگرایی تبیینی، فردگرایی تفسیری، کل گرایی تبیینی و کل گرایی تفسیری است. در واقع سئوال اصلی این پژوهش آن است که چگونه می توان تغییر در سیاست خارجی کابینه یازدهم را براساس هریک از این رهیافت ها تجزیه و تحلیل کرد؟ در پاسخ به این سئوال، فرضیه اصلی این مقاله آن است که برای رسیدن به فهم کامل در شناخت تغییر در سیاست خارجی کابینه یازدهم، بایستی به طور همزمان به هر چهار رهیافت تحلیلی توجه داشت که این مقاله نام این هم زمانی را «سطح تحلیل زمینه» خواهد گذاشت. بنابراین این مقاله از بررسی سطوح چهارگانه تحلیلی فوق در تجزیه و تحلیل سیاست خارجی به این جمع بندی می رسد که برای درک کامل سیاست خارجی یک کنش گر در نظام بین الملل و تغییرات آن بایستی حتما از این سطح تحلیل به عنوان یک سطح تحلیل ترکیبی استفاده شود. سطح تحلیلی که هم زمان شامل تمامی ابعاد مادی و معنایی در هر دو سطح خرد و کلان می شود. این پژوهش یک پژوهش تحلیلی تطبیقی به شمار می آید
تحلیل ماهیت همکاری در روابط جمهوری اسلامی ایران و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای مطرح در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، سیاست نگاه به شرق است. اتخاذ این رویکرد، در اولویت سیاست خارجی ایران در پی گذشت یک دهه از قطع روابط دیپلماتیک ایران با ایالات متحده امریکا و تشدید تحریم های گسترده این کشور و نیز اتحادیه اروپا علیه جمهوری اسلامی ایران است. در این راستا جمهوری اسلامی ایران تلاش نمود تا در جهت تأمین بخشی از آرمان ها و اهداف سیاسی خود با اتخاذ این رویکرد جدید، از تک قطبی شدن ساختار نظام بین الملل پس از جنگ سرد، جلوگیری نماید. در این میان، کشور چین به عنوان یک قدرت برتر در نظام بین الملل که ماتریس قدرتش همواره در حال اوج گرفتن است و شاخص های برتری قدرت خود را در ابعاد مختلف اقتصادی، نفوذ سیاسی و نظامی ارتقاء بخشیده است، مورد توجه دستگاه دیپلماسی ایران قرارگرفت تا از طریق توسعه همکاری با این کانون ثروت و قدرت بین المللی، بخشی از اهداف ملی ایران در سطوح منطقه ای و بین المللی تأمین شود. با توجه به این مهم، پرسش اصلی پژوهش حاضر آن است که جمهوری اسلامی ایران از ایجاد ائتلاف راهبردی با چین چه اهدافی را دنبال می کند؟ برای پاسخ به این پرسش، پژوهش حاضر فرضیه ذیل را به سنجش می گذارد: جمهوری اسلامی ایران در پی آن است که با ایجاد ائتلاف راهبردی، از چین به عنوان یک شریک تجاری و متحدی راهبردی در نهادهای بین المللی بهره گیرد. روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی- توصیفی است و برای تبیین مسئله پژوهش از نظریه چرخش قدرت و نقش، بهره گرفته می شود.
چین و ایران؛ راهبردهای سیاست خارجی و چالش همکاری های فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله بررسی ریشه های نوسان موجود در روابط میان ایران و چین و عدم شکل گیری رابطه مبتنی بر همکاری فراگیر در دوران بعد از انقلاب تا سال 2013 با تکیه بر بنیان های راهبردی دو کشور است. بررسی سیر روابط ایران و چین در دوران بعد از انقلاب اسلامی نشان می دهد که این بخش از روابط خارجی برای ایران با چالش ها و بحث های زیادی همراه بوده است؛ چنان که با وجود اشتراکات زیاد میان دوطرف برای تقویت همکاری در برهه هایی از زمان، روابط دو کشور شاهد الگوهای رفتاری بوده که سبب شده تا در پرتو مقولات همزمان همکاری و تعارض رابطه مبتنی بر همکاری فراگیر شکل نگیرد. این مقاله با طرح این سئوال که راهبردهای سیاست خارجی چین و ایران چگونه در دوران بعد از انقلاب تا سال 2013 منجر به عدم شکل گیری رابطه راهبردی و منحنی نوسانی در روابط دو کشور شده است؟ یافته این پژوهش آن است که در حالی که راهبردهای سیاست خارجی ایران برای چین وزنی راهبردی، بلندمدت و فارغ از رفع نیازهای مقطعی در نظر گرفته اما سیاست گذاری خارجی چینی ها همکاری با ایران را تاکتیک محور و ابزاری، کوتاه مدت، معطوف به موضوع و وابسته به شرایط زمانی می داند. در راستای بررسی این ادعا این مقاله بعد از طرح چهارچوب نظری، در بخش دوم سیر فراز و فراد روابط دو کشور بعد از انقلاب اسلامی را نشان داده و در بخش سوم محتوای راهبردهای سیاست خارجی دو کشور را بررسی می کند.
امت گرایی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ تطبیق دکترین های «ام القرای» و تعامل فزاینده»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پیروزی انقلاب اسلامی و اتخاذ رویکرد «صدورانقلاب» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، سه گونه اهداف «ناشی از ذات ملت- دولت»، «برخاسته از ذات ایدئولوژیک نظام سیاسی» و «مبتنی بر ذات دینی نظام» مطرح شدند. با بروز جنگ تحمیلی و رخداد 11سپتامبر، شاهد شکل گیری دو دکترین «ام القری» و «تعامل فزاینده» در سیاست خارجی ایران هستیم. در این نوشتار سعی شده تا به این سئواال اصلی پاسخ داده شود که چگونه رویکرد «صدور انقلاب» با معیار امت گرایی در دکترین های فوق جلوه گر شده است؟ بر این اساس، فرضیه مقاله مدعی است «سیاست خارجی ایران، تحت تأثیر شرایط محیطی (منطقه ای و بین المللی) ضمن حفظ آرمان ها به واقع گرایی و عمل گرایی تمایل پیدا نموده و از این رهگذر، محملی برای رسیدن به آرمان های خودساخته است». بر این اساس، به ارزیابی مفردات و شکل گیری دکترین «ام القری» و «تعامل فزاینده» پرداخته ایم که طی آن، ایران با مشارکت در نهادهای ببین المللی و با توسل به دو اصل «عدالت» و «صلح عادلانه» در پی مقابله با تهدیدات و خشونت های پنهان و نیمه پنهان به وجودآمده پس از 11 سپتامبر برآمد.
سیاست خارجی دولت موقت: از عدم تعهد تا اصل نه شرقی نه غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی دولت بازرگان، یکی از بحث برانگیزترین دوره های تاریخ سیاست خارجی ایران است که بر مبنای سیاست عدم تعهد و اصل نه شرقی و نه غربی قرار داشت. عدم وجود تعریفی جامع و مانع از این اصل و فقدان اجماع در خصوص معنای آن در بین گروه های سیاسی باعث شد تا تفاسیر و برداشت های مختلفی از آن صورت بگیرد و هر گروه، بسته به تعریف خود، انتظار خاصی از دولت داشته باشد. این نوشتار قصد دارد تا با بررسی نظری و عملی سیاست عدم تعهد و اصل نه شرقی و نه غربی از منظر دولت موقت و سایر گروه های سیاسی وقت به مشکلات و چالش های پیش روی این دولت بپردازد. پژوهش حاضر با تحلیل سیاست خارجی دولت موقت در پایان به این نتیجه دست می یابد که نوع برداشت دولت بازرگان از مفهوم نه شرقی نه غربی با سایر نیروهای اجتماعی فعال در عرصه سیاسی ایران در آن مقطع متفاوت بوده است.
دیپلماسی علم و فن آوری ایران در افغانستان: فرصت ها و چالش ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان معاصر علم و فن آوری به عنوان ابزار تعامل و ایجاد ارتباطات بین المللی، سهم بالقوه ای در سیاست خارجی کشورها پیدا کرده است. در عصر حاضر تغییر جهت قدرت از بُعد سخت افزارانه به بُعد نرم افزارانه، ایجاب می نماید تا جمهوری اسلامی ایران از پیشرفت های چشمگیر علمی و فن آوری خود در سال های اخیر، برای تعقیب منافع ملی در فراسوی مرزهای بین المللی بیش از پیش استفاده نماید. از آنجا که تعاملات دوجانبه با همسایگان جزو اولویت های سیاست خارجی ایران می باشد و با عنایت به مشترکات تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی فراوان ایران و افغانستان، به کارگیری این شکل از دیپلماسی در مناسبات فی مابین دو کشور از اهمیت زیادی برخوردار است. این مقاله به عمده ترین فرصت ها و چالش های موجود در مسیر پیشبرد دیپلماسی علمی و فن آوری ایران در کشور افغانستان می پردازد. بی شک، رفع موانع در این مسیر، راه را برای بهبود مناسبات در حوزه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی فراهم خواهد کرد.
سیاست خارجی ترکیه در قفقاز جنوبی و منافع ایران و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به قدرت رسیدن حزب"" عدالت و توسعه"" در ترکیه در سال 2002 میلادی، سیاست خارجی این
کشور در روابط منطقه ای و فرامنطقه ای دستخوش تغییرات جدی شد . سیاست خارجی ترکیه قبل از
2002 یک سیاست خارجی به مراتب غربگرا و تکبعدی بود و این کشور بخش عمده سیاست های
خود را در جهت رابطه با غرب به ویژه ایالات متحده آمریکا و عضویت در اتحادیه اروپا شکل داده بود .
اما با رویکار آمدن دولت عدالت و توسعه، سیاست خارجی ترکیه از یک سیاست تک بعدی تبدیل به
یک سیاستخارجی چندبعدی، عملگرا و منافع محور در محیط پیرامو نی و جهانی شد . یکی از ابعاد
مهم این سیاست خارجیِ متحول شده، توجه به مناطق پیرامونی و کشورهای همسایه به منظور افزایش
نقش و جایگاه ترکیه در این مناطق از جمله قفقاز جنوبی میباشد . این مقاله در صدد است با روشی
توصیفی و تحلیلی به بررسی جنبه های سیاست خارجی ترک یه در قفقاز و تقابل منافع آن با دو کشور
قدرتمند ایران و روسیه در این منطقه از منظر جغرافیای سیاسی بپردازد. سیاستهای ترکیه در این منطقه
در تقابل با منافع ایران و روسیه می باشد و سبب تحدید منافع منطقه ای ایران و روسیه شده است . سئوال
اصلی مقاله این است که سیاستهای قفقازی ترکیه چه تأثیراتی بر منافع ایران و روسیه گذاشته است که
سبب به وجود آمدن تقابل منافع میان آنها در قفقاز شده است؟ فرضیه مقاله حاضر نیز این است که،
سیاستهای ترکیه در قفقاز، به دلیل تأثیرگذاری مستقیم بر منافع منطقه ای ایران و روسیه و تحدید منا فع
آنها، سبب به وجود آمدن تقابل منافع میان ترکیه با ایران و روسیه در قفقاز جنوبی شده است
سیاست خارجی مصر در دوره انور سادات و « برداشت از نقش ملی » حسنی مبارک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی سیاست خارجی مصر به عنوان کشوری عربی، اسلامی و آفریقایی و کشوری تأثیرگذار
در خاورمیانه اهمیتی خاص دارد. عوامل سازنده، تغییر دهنده، استمرار و تغییر سیاست خارجی مصر،
شباهتها و تفاوتهای آن با دیگر کشورهای منطقه همواره مورد توجه صاحب نظران بوده است .
برداشت » پرسش اصلی مقاله حاضر این است که چگونه سیاست خارجی سادات و مبارک بر مبنای
شکل گرفت. مقاله حاضر با استفاده از ابزارهای تحلیلی که نظریه نقش در سیاست « از نقش ملی
خارجی ارائه میدهد، سیاست خارجی سادات و مبارک را بررسی می کند و با استفاده از روشِ
ردیابی فرآیند که در آن توالی علّی رویدادهای سیاست خارجی و تکوین برداشت از نقش ملی نشان
داده میشود، برآن است که برداشت از نقش ملیِ متفاوت رؤسای جمهور مصر به اجرای سیاست
خارجی متفاوتی توسط آنها منجر شده است. یافته اصلی مقاله این است که تکوین نقشِ
فرعونگرایانه در دوره سادات و نقشِ دولت پاسدار همبستگی اعراب در دوره مبارک به اجرای
نقش متفاوتی در عرصه سیاست خارجی توسط سادات و مبارک انجامید.
تنوع گفتمانی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و وجوه دیپلماسی نوین هستهای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی در مقام مهمترین نمود رفتار بینالمللی دولتها همواره عرصه تعامل میان
نظریه و عمل بوده است. در این میان، تحلیل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از سوی منابع
خارجی و داخلی تاکنون در چارچوب الگوهای سنتی تحلیل سیاست خارجی و یا بر مبنای
مفروضههایی اثباتگرایانه و سودمندگرایانه حاکم بر عرصه مطالعات بینالمللی قرار داشته است؛
اما امروزه به جد میتوان مدعی شد که تحلیل واقعبینانهای از سیاست خارجی جمهوری اسلامی
ایران ممکن نخواهد شد مگر آنکه در چارچوب ادراکی ما ابزارهایی جهت مدنظر قرار دادن
اهمیت بنیادین مقولهی معنایی نظام جمهوری اسلامی وجود داشته باشد. بر این مبنا، میتوان گفت
که پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون جلوههای متفاوتی از سازههای گفتمانی در
چارچوب کلیت دانایی انقلاب اسلامی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران شاهد بودیم؛
بنابراین، سؤال پژوهش آن است که تنوع گفتمانی در سیاست خارجی چه تأثیری بر دیپلماسی
هستهای جمهوری اسلامی ایران در دورههای مختلف سیاست خارجی داشته است؟ در پاسخ به این
سؤال فرض مقاله آن است که تنوع گفتمانی در سیاست خارجی زمینهساز بسیج منابع و در نتیجه
دیپلماسی متفاوت هستهای در دورههای مختلف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران جهت
حل و فصل بحران هستهای شده است.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نسبت به عراق و تأثیر آن بر جایگاه منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمله آمریکا به عراق و فروپاشی رژیم بعث، سرآغاز مجموعه تحولات و روندهایی محسوب می شود که نه تنها ساخت قدرت و سیاست در عراق را دگرگون ساخت، بلکه منجر به تغییراتی در چشم انداز قدرت، سیاست، امنیت و روابط خارجی منطقه خاورمیانه شد. با توجه به اینکه نوع حکومت آینده عراق و چگونگی تنظیم روابط دوجانبه در سطوح منطقه ای و بین المللی، حوزه سیاست خارجی ایران را تحت تأثیر قرار می دهد تنظیم سیاست خارجی ایران در برابر عراق، به نوعی ورود ایران به صحنه منطقه ای و نظام بین الملل محسوب می شود. در این مقاله، نگارنده با بهره گیری از روش توصیفی - تحلیلی، چگونگی تأثیرگذاری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نسبت به عراق را بر جایگاه منطقه ای ایران مورد ارزیابی قرار داده و نهایتاً این نتیجه، حاصل شده است که: «سیاست خارجی ج.ا.ایران نسبت به عراق، منجر به ارتقاء نقش سیاسی و منطقه ای ایران به عنوان قدرت منطقه ای گردیده است.»
مقایسه تحلیلی سیاست خارجی ایران و روسیه در آسیای مرکزی
حوزههای تخصصی:
موضوع روابط ایران و روسیه با آسیای مرکزی به صورت جداگانه موضوع پژوهش هایی قرار گرفته است. اما مقایسه سیاست خارجی دو کشور در این منطقه کمتر مورد توجه بوده است. در چنین شرایطی شناخت نقاط اشتراک و اختلاف سیاست خارجی دو کشور در منطقه و نیز به دست آوردن درکی درست از علت های این اشتراک ها و اختلاف ها دشوار است. در این پژوهش به موضوع روابط ایران و روسیه در آسیای مرکزی از زاویه دیگری نگریسته شده است. در این چارچوب اختلاف های و اشتراک های موجود در سیاست خارجی ایران و روسیه در آسیای مرکزی از منظر ساختارها و پایه های نظری سیاست خارجی و نیز فرایندهای بکارگیری آن توسط دو کشور مورد بررسی قرار گرفته است. به این ترتیب تبیین این ساختارها و بررسی نقش آنها در رفتارهای ایران و روسیه در آسیای مرکزی هدف اصلی نوشتار حاضر را تشکیل می دهد.به این ترتیب تبیین این ساختارها و بررسی نقش آنها در رفتارهای ایران و روسیه در آسیای مرکزی هدف اصلی نوشتار حاضر را تشکیل می دهد.
موانع همگرایی ایران و ترکیه در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین تحولات ژئوپلیتیکی در دهه های آخر قرن گذشته فروپاشی اتحاد شوروی بود که از پیامدهای آن دگرگونی روابط قدرت و موازنه نیروها در سطوح منطقه ای و فعال شدن قدرت های فرامنطقه ای و به خصوص منطقه ای جهت حضور و نفوذ در حوزه جنوبی اتحاد شوروی است که پیش از این به علت حضور اتحاد شوروی قادر به ایفای نقش اساسی نبودند. در این بازی بزرگ رقابت اصلی بین ایران و ترکیه دو قدرت منطقه ای هم جوار با آسیای مرکزی و قفقاز است که از نظر موقعیت جغرافیایی، تاریخی و تمدنی دارای سابقه طولانی هستند. بررسی داده های موجود در این نوشتار نشان دهنده آن است که این دو کشور با وجود اشتراک های موجود با موانعی بر سر راه همگرایی خود در آسیای مرکزی روبرو هستند که آنها بیشتر در حوزه های رقابت ایدئولوژیکی و تقابل نقش های منطقه ای(ژئوپلیتیک) و رقابت اقتصادی است که مورد بررسی قرار می گیرد.
امنیت انرژی و سیاست درهای باز تاجیکستان: جایگاه ایران در روابط اقتصادی – تجاری تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه بر اساس نظریه های ژئواکونومی، مطالعه مسایل مربوط به انرژی، برای همه کشورها ضرورت راهبردی دارد ولی باید این مهم را در نظر گرفت که انرژی برخلاف قرن گذشته تنها شامل منابع نفت و گاز نیست؛ اگرچه هنوز این منابع نقش اول را در مجموعه منابع انرژی بازی می کنند. امروزه در کنار طرح مفاهیمی مانند ژئوپلیتیک و ژئواکونومی مفهوم هیدروژئوپلیتیک نیز نشان از اهمیت انرژی آب در کنار نفت و گاز دارد. از سوی دیگر نیاز به انرژی ضرورت مسیرهای انتقال آن و حمل و نقل کالاهای تولیدی را نیز به دنبال خود دارد. در چنین وضعیتی توجه به آینده منابع انرژی و چگونگی سازمان دهی تولید، انتقال و مصرف آن برعهده صاحبان، تولیدکنندگان و مصرف کنندگان انرژی است. در این نوشتار تلاش بر این است تا جایگاه ایران در سیاست خارجی و روابط اقتصادی کشور تاجیکستان با توجه به سیاست درهای باز این کشور با تأکید بر بحث انرژی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.