مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
حس تعلق
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
91 - 122
حوزههای تخصصی:
خشکسالی های مکرر در گذشته به دلیل نبود رویکرد های جامع کاهش دهنده خطر، سطح تاب آوری خانوارهای روستایی را به شدت کاهش داده است، همچنین وابستگی به کشاورزی دیم در روستاهای ایران بر سطح آسیب پذیری خانوارهای روستایی افزوده است. بنابراین نیاز است از توانمندی های جوامع محلی در افزایش تاب آوری آنان در شرایط خشکسالی بهره گرفته شود. در این راستا این پژوهش با هدف کلی واکاوی نقش حس تعلق مکانی در تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه خانوارهای روستایی - کشاورز شهرستان دورود بود. حجم نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 375 سرپرست خانوار برای مطالعه انتخاب شد. ابزار اصلی پژوهش پرسش نامه ای بود که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن توسط ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج گروه بندی خانوارهای روستایی نشان داد که اکثریت آنان از سطح تعلق مکانی و تاب آوری پایینی در شرایط خشکسالی برخوردار هستند. علاوه بر این، نتایج مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که ابعاد حس تعلق مکانی با ضریب تبیین 64 درصد (0/80=t=9/85 ،γ) اثر مثبت و معنی داری بر تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی دارد. یافته های پژوهش می تواند بینش های جدیدی را برای سیاست گذاران توسعه روستایی درزمینه کاهش مهاجرت به مناطق شهری فراهم کند. در نهایت پیشنهاد می شود با اصلاح روش های موجود دامپروری و کشاورزی با ارائه خدمات فنی، آموزشی و ترویجی مناسب، زمینه افزایش تاب آوری و حس تعلق در خانوارهای روستایی فراهم شود.
تأثیر حس تعلق در باززنده سازی محلات ناکارآمد شهری (مطالعه موردی محله خاک سفید منطقه چهار شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۵
237 - 252
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین شاخصه های ارتباط انسان با محیط، حس تعلق به مکان است که در راستای تداوم حضور انسان در مکان نقش تعیین کننده ای دارد. تعلق به مکان که بر پایه حس مکان به وجود می آید فراتر از آگاهی از استقرار در یک مکان است. بافت های فرسوده شهری به دلیل ارزش های تاریخی-فرهنگی نیازمند حفظ، احترام و بازآفرینی است و احساس تعلق خاطر به مکان در بین ساکنین بافت های فرسوده و کهن سبب پایداری آن، در ابعاد مختلف می گردد. امروزه ضرورت شناخت مؤلفه های تأثیرگذار بر کیفیت فضا های شهری به منظورپاسخگویی به نیاز های شهروندان در راستای ارتقای سطح تعاملات اجتماعی آن ها، بیش از پیش مهم جلوه می نماید. آشنا پنداری شهروند با محل سکونتش در فرآیندی از تجربه و آموزش ایجاد شده و تفاوت حس مکانی در اشخاص در شهر ها و بافت های مختلف نتیجه تفاوت تجربیات حاصل از فعالیت ها و فضا ها است. هدف این پژوهش بررسی تأثیرحس تعلق به مکان در باززنده سازی محلات فرسوده محله خاک سفید تهران است روش تحقیق، به لحاظ هدف، کاربردی وبه لحاظ ماهیت وروش از نوع توصیفی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد. پس از دسته بندی داده ها، در جهت اثبات فرضیات تحقیق و تحلیل ها از SPSS استفاده شده است که علی رغم فرسودگی بافت محله حس تعلق به مکان، امنیت، پویایی وسرزندگی در محله قابل مشاهده است. می توان چنین نتیجه گرفت این مؤلفه ها، موجب پیشبرد اهداف باززنده سازی بافت های فرسوده محله خواهند شد.
سیاست گذاری های توسعه ای دولت در بخش مسکن و نقش آن در ارتقای مؤلفه های هویت، حس تعلق، امنیت و مشارکت اجتماعی اقشار آسیب پذیر استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش از نوع پژوهش های ترکیبی است. جامعه آماری در بخش کیفی، مدیران، کارشناسان و صاحب نظران حوزه مسکن و در کمی، 71913 نفر از شهروندان که از طرح های دولتی بهره مند شده اند، می باشند. از نرم افزارهای مکس کیو دی ای، اس پی اس اس و آموس در پژوهش استفاده گردید. یافته های بخش کیفی نشان داد که شرایط علی سیاست گذاری های موفق شامل مدیریت مقرون به صرفگی، مکان یابی با محوریت برابری اجتماعی و بهره مندی عمومی، بهسازی شهری همراه با جلب مشارکت مدنی، سازگاری با شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و اقلیمی منطقه، رعایت استانداردهای علمی مقوله محوری شامل ایجاد هماهنگی با برنامه های توسعه شهری و روستایی، توجه به فرهنگ اقلیم و اقتصاد مناطق، مخاطب شناسی، توجه به مسائل فرهنگی، اعتمادسازی قبل از اجرا، بستر و زمینه شامل مدیریت بهینه اراضی و تأکید بر بهره وری، انبوه سازی، ارتقای فنی، ایجاد حس تعلق به مکان هست. شرایط مداخله گر شامل ساخت خودیار و تدریجی، حمایت از تعاونی مسکن، سیستم تضمین کیفیت و ایجاد اطمینان است. راهبردها شامل کنترل شکاف عرضه و تقاضا، توجه به نمادهای فرهنگی و نشانه های اجتماعی، توجه به فرهنگ اقلیم و اقتصاد مناطق، کنترل قیمت اجاره و پیامدها شامل تعادل بازار، کاهش استهلاک، ارتقای شاخص های بهسازی مسکن روستایی، ایجاد حس تعلق به مکان با سبک های معماری نوین و واگذاری امور به مردم در اجرای طرح می باشد. یافته های بخش کمی نشان داد اثر مستقیم سیاست گذاریهای توسعه ای دولت در بخش مسکن بر ارتقای مؤلفه های هویت، حس تعلق، امنیت و مشارکت در بین اقشار آسیب پذیر استان اردبیل مثبت و معنی دار است.
واکاوی دلبستگی مکانی شهروندان در ساختمان های بلندمرتبه (مورد مطالعه: مجتمع مسکونی آسمان شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بلندمرتبه سازی به عنوان یکی از روش های تامین مسکن شهری است که امروزه بررسی میزان پاسخگویی آن ها در تأمین کیفیت زندگی برای ساکنان بیش از پیش موردتوجه طراحان و پژوهشگران قرار گرفته است. پژوهش حاضر که از نوع توصیفی- تحلیلی است و به روش پیمایشی تهیه شده است، ضمن شناسایی عوامل موثر در دلبستگی مکانی اعم از فرمی- کالبدی، ادراکی- احساسی و فعالیتی- عملکردی و رتبه بندی آنها، به بررسی رابطه آن با میزان رضایتمندی سکونتی می پردازد. نمونه موردی این تحقیق مجتمع مسکونی آسمان در شهر تبریز بوده و جامعه آماری آن را ساکنین این مجموعه تشکیل می دهد. نتایج حاصل از نظرسنجی ها بیانگر این است که عامل ادراکی- احساسی با میانگین امتیاز (610/3) و عامل فرمی- کالبدی با میانگین امتیاز (932/2) به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را در ایجاد دلبستگی به مکان داشته اند. مولفه های حضورپذیری (02/3) از عامل فرمی- کالبدی، مدت زمان سکونت (73/3) از عامل ادراکی- احساسی و رویدادهای محلی خاطره ساز (62/3) از عامل فعالیتی- عملکردی بالاترین امتیاز را در میان زیرمولفه های مربوطه داشته اند. همچنین یافته ها نشان می دهد میان عوامل موثر در ایجاد دلبستگی و رضایتمندی افراد از سکونت در ساختمان های بلندمرتبه رابطه معناداری وجود دارد. بدین معنی که هرچقدر کیفیت این مولفه ها بالاتر باشد و میزان درک افراد از آنها بیشتر باشد، دلبستگی به مکان افزایش خواهد یافت. به تناسب همین ارتقای حس تعلق در افراد میزان رضایتمندی آنها از سکونت در ساختمان های بلندمرتبه افزایش می یابد. با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود معماران، طراحان و برنامه ریزان شهری در طراحی مجتمع های مسکونی، تمامی شاخص های مؤثر بر ایجاد دلبستگی مکانی اعم از کالبدی (فرم و ترکیب بندی، عناصر طبیعی، روشنایی، دید و منظر و دسترسی و ...)، فعالیتی ( خدمات رفاه اجتماعی، تجاری، تفریحی و حمل و نقل، تنوع فعالیت ها و .... ) را بیش از پیش مدنظر قرار دهند و زمینه را برای تاثیر مثبت شاخص های فردی و اجتماعی فراهم نمایند تا رضایتمندی ساکنین از سکونت در مجتمع های مسکونی بلندمرتبه افزایش یابد.
ارزیابی و تحلیل مولفه های تاثیرگذار در فضاهای بی دفاع شهری (مطالعه موردی منطقه یک شهر تبریز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
91 - 110
حوزههای تخصصی:
فضای شهری بستر زندگی و فعالی ت ش هروندان به شمار می رود و با عطف ب ه خصوصیات اف راد و گروه های سنی، اجتماعی و جنسی، می بایست قادر باشد محیط امن، سالم، پایدار و جذابی مهیا سازد و به شیوه مناسبی به نیازهای گوناگون تمام اقشار اجتماعی پاسخ دهد. در پژوهش حاضر به تحلیل مولفه های تاثیرگذار در فضاهای بی دفاع در سطح محلات منطقه یک شهرداری تبریز پرداخته شد.
روش تحقیق: ابتدا با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای مولفه ها، ابعاد و زمینه های موثر در فضاهای بی دفاع تحلیل شدند. 12 مولفه مورد بررسی در 3 گروه دسته بندی شد و تاثیر این مولفه ها به تفکیک مورد بررسی قرار گرفت. همچنین با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه، 13 محله منطقه یک شهر تبریز با یکدیگر مقایسه شدند..همچنین رتبه بندی محلات منطقه یک شهر تبریز با استفاده از مدل ویکور انجام شد.
نتایج حاصل نشان داد که در میان 3 معیار مورد بررسی (کالبدی، محیطی و اقتصادی- اجتماعی) نقش مولفه های مربوط به معیار اقتصادی- اجتماعی کمرنگ تر می باشد و در میان این مولفه ها تنها عدم حس تعلق به مکان نقش بارزی بر فضاهای بی دفاع دارد. نتایج نشان داد که بعضی محلات از نظر فضاهای بی دفاع از نوع فضای گم، کنج ها، نبود روشنایی، سطوح L شکل و U شکل کوچه و خیابان و زیرگذرها و پل ها اختلاف معنی داری با یکدیگر نشان دادند.. شرایط نامطلوب محلات بی دفاع از نظر مولفه های کالبدی- محیطی مهم ترین تاثیر را در شکل گیری فضاهای بی دفاع در این محلات داشته است.
تأثیر حس تعلق بر مشارکت شهروندان در بافت های کهن و تاریخی، مطالعه موردی: محله مقصودیه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
117 - 135
حوزههای تخصصی:
رشد شهرهای بزرگ در کشورهای درحال توسعه یکی از معضلات اصلی می باشد و بسیاری از این کشورها سیاست هایی را برای کاهش مهاجرت به شهرها، از جمله بهبود کیفیت زندگی در مناطق روستایی و شهرهای فرعی تدوین کرده اند. شهر تبریز نیز به عنوان یکی از کلان شهرهای ایران از این قاعده مستثنا نمی باشد. در پی این مهاجرت، ترکیب سنی، جنسی، قومی و... افراد در شهر تبریز به خصوص در بافت های قدیمی دستخوش تغییر شده است که این تغییر مشخصاً می تواند بر روی کیفیت هایی از جمله هویت، حس مکان، حس تعلق، خاطره جمعی و... اثرگذار باشد. لذا ازاین رو هدف این پژوهش پرداختن به رابطه بین متغیرهای حس تعلق با مشارکت شهروندان با توجه به فرهنگ و سنت خاص شهر تبریز می باشد. سایت محله مقصودیه از شهر تبریز که یکی از بافت های قدیمی و سنتی شهر تبریز می باشد، به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و به مشاهدات میدانی و همچنین به توزیع پرسشنامه میان ساکنین آن ها پرداخته شده است. نتایج تحقیق پس از تحلیل پرسشنامه ها در محیط SPSS نشان دهنده آن است که رابطه معنی دار مثبت و قوی بین احساس تعلق و مشارکت شهروندی وجود دارد. سایر متغیرهای زمینه ای که در این تحقیق مورد ارزیابی قرارگرفته اند شامل سن، وضعیت شغلی و تحصیلات افراد است که پس از تحلیل پرسشنامه ها، نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین این متغیرها و مشارکت شهروندان رابطه معناداری وجود دارد.
پهنه بندی مخاطرات طبیعی به منظور تعیین بخش های آسیب پذیر شبکه تغذیه گاز در استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
175 - 193
حوزههای تخصصی:
رشد شهرهای بزرگ در کشورهای درحال توسعه یکی از معضلات اصلی می باشد و بسیاری از این کشورها سیاست هایی را برای کاهش مهاجرت به شهرها، از جمله بهبود کیفیت زندگی در مناطق روستایی و شهرهای فرعی تدوین کرده اند. شهر تبریز نیز به عنوان یکی از کلان شهرهای ایران از این قاعده مستثنا نمی باشد. در پی این مهاجرت، ترکیب سنی، جنسی، قومی و... افراد در شهر تبریز به خصوص در بافت های قدیمی دستخوش تغییر شده است که این تغییر مشخصاً می تواند بر روی کیفیت هایی از جمله هویت، حس مکان، حس تعلق، خاطره جمعی و... اثرگذار باشد. لذا ازاین رو هدف این پژوهش پرداختن به رابطه بین متغیرهای حس تعلق با مشارکت شهروندان با توجه به فرهنگ و سنت خاص شهر تبریز می باشد. سایت محله مقصودیه از شهر تبریز که یکی از بافت های قدیمی و سنتی شهر تبریز می باشد، به عنوان نمونه موردی انتخاب شده و به مشاهدات میدانی و همچنین به توزیع پرسشنامه میان ساکنین آن ها پرداخته شده است. نتایج تحقیق پس از تحلیل پرسشنامه ها در محیط SPSS نشان دهنده آن است که رابطه معنی دار مثبت و قوی بین احساس تعلق و مشارکت شهروندی وجود دارد. سایر متغیرهای زمینه ای که در این تحقیق مورد ارزیابی قرارگرفته اند شامل سن، وضعیت شغلی و تحصیلات افراد است که پس از تحلیل پرسشنامه ها، نتایج به دست آمده نشان می دهد که بین این متغیرها و مشارکت شهروندان رابطه معناداری وجود دارد.
فضاهای مشاع و کیفیت زندگی: بررسی تأثیرات اجتماعی در محیط های اشتراکی
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تأثیر روابط اجتماعی ساکنان بر کیفیت زندگی در محیط های مسکونی اشتراکی می پردازد. خانه، به عنوان مکانی برای آرامش و امنیت، نیازمند فراهم کردن نیازهای زیستی و اجتماعی افراد است. در این راستا، روابط اجتماعی در محله ها نقشی کلیدی در ارتقاء رضایت از زندگی ایفا می کند. فضاهای مشاع مانند حیاط ها و فضاهای سبز می توانند به تقویت این روابط کمک کنند و طراحی مناسب این فضاها، به ویژه در مجتمع های مسکونی بزرگ، می تواند به کاهش احساس انزوا و افزایش تعاملات اجتماعی منجر شود. مطالعات نشان داده اند که فضاهای مشاع، در صورت طراحی و مدیریت صحیح، می توانند موجب تشویق ساکنان به برقراری تعاملات بیشتر شوند. این فضاها نه تنها برای فعالیت های فراغتی مفید هستند بلکه فرصت هایی برای برقراری روابط اجتماعی فراهم می آورند. همچنین، حفظ حریم خصوصی در کنار فراهم کردن فضاهای مناسب برای تعاملات اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. یافته های پژوهش ها نشان می دهند که تعاملات اجتماعی تأثیر مثبتی بر کیفیت زندگی دارند. طراحی فضاهای عمومی باید به گونه ای باشد که احساس امنیت و راحتی را برای ساکنان فراهم کند تا آن ها بتوانند به راحتی با یکدیگر تعامل کنند. محیط های مسکونی اشتراکی که تسهیلات اجتماعی، فضای سبز و امکانات تفریحی مناسبی را ارائه می دهند، به طور مستقیم بر کیفیت زندگی ساکنان تأثیر می گذارند. درنهایت، این مقاله پیشنهاد هایی برای مدیران مجتمع های مسکونی ارائه می دهد تا با برگزاری برنامه های اجتماعی منظم و طراحی فضاهای عمومی مناسب، تعاملات اجتماعی را تقویت کرده و کیفیت زندگی ساکنان را ارتقاء دهند. به طورکلی، مقاله بر اهمیت طراحی محیط های مسکونی که پاسخگوی نیازهای اجتماعی ساکنان باشد، تأکید کرده و راهکارهایی برای بهبود کیفیت زندگی در این محیط ها ارائه می دهد.
واکاوی نقش عناصر منظر شهری بر خلق مکان سوم: مروری بر ادبیات تحقیق
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
143 - 158
حوزههای تخصصی:
منظر خیابان و اجزا آن، از جمله عواملی است که هر روزه در تعامل با کاربران قرار دارد. عناصر محیطی تاثیر مستقیم بر ادراک، نگرش کاربران از محیط، و نوع فعالیت آنان دارند. از دیگر سو، عناصر محیطی در خلق مکان سوم موثر باشند. از آنجا که مکان های سوم، نقشی موثر بر کیفیت زندگی شهری دارند؛ بررسی عوامل موثر بر خلق آنان حائز اهمیت است. چراکه از این طریق می توان انتظار ایجاد بستر های مطلوب برای زندگی شهری را داشت. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی شناسایی تاثیر عناصر منظر شهری بر خلق مکان سوم گام برمی دارد. در پی پاسخ به سوال اصلی تحقیق، از رویکرد کیفی، و تحلیل محتوا متون استفاده شده است. مبتنی بر یافته های پژوهش، عناصر منظر شهری از طریق سه مرحله کلیدی در خلق مکان سوم نقش آفرینی می کنند: نخست، تحریک بصری از طریق طراحی جذاب (مانند پوشش گیاهی و تنوع بصری) کاربران را به تعامل با محیط ترغیب می کند. دوم، تسهیل تعاملات اجتماعی با ایجاد فضاهای ایمن و دسترس پذیر، ارتباطات میان افراد را تقویت می نماید. در نهایت، این عناصر با ایجاد حس تعلق و هویت، فضا را به مکان سوم ماندگار در ذهن کاربران تبدیل می کنند. نتایج این تحقیق می تواند راهگشا طراحان و برنامه ریزان در حوزه منظر شهری باشد. بکارگیری یافته های تحقیق حاضر، می تواند گامی موثر به سوی شهر هایی در پی بهبود شرایط روانی شهروندان باشد.
بررسی رابطه عوامل کالبدی با حس رضایت و تعلق کاربران به سرای سالمندان (نمونه موردی: شهر اردبیل)
حوزههای تخصصی:
سالمندی، دوران برخورد با محدودیت های جسمی و روانی خاص است و توجه به نیازهای روحی، در کنار نیازهای کالبدی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. افزایش روزافزونِ جمعیت سالمندان و تغییرات شیوه زندگی فردی و خانوادگی، باعث افزایش تعداد مؤسسات نگهداری سالمندان شده است؛ اما ازلحاظ روانی، این نوع خانه ها در نظر سالمندان، سمبل انزوا و تمایل جامعه به طرد آن ها تلقی می شود؛ بنابراین، آنچه مستلزم توجه است، خلق فضایی است که ضمن حمایت فیزیکی، مادی و عاطفی، با شرایط سنی و بحران هایی که منجر به محدودیت و جدایی سالمند از جامعه عمومی گشته، مطابقت داشته باشد. این مطالعه بر آن است تا راهکارهایی جهت ارتقای سطح رضایتمندی و افزایش حس تعلق سالمندان به محیط سرای سالمندان ارائه دهد. برای این منظور، پس از بررسی متون موجود و طراحی پرسشنامه ای ترکیبی از نمونه های استاندارد رضایت از زندگی و حس تعلق و محقق ساخت مربوط به عوامل کالبدی، به سنجش نظرات 123 نفر از سالمندان ساکن در مجموعه سرای سالمندان شهر اردبیل، پرداخته شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS v.24 تحلیل شدند. نتیجه آزمون همبستگی نشان می دهد که میان عوامل محیطی_کالبدی و رضایتمندی و احساس تعلق سالمندان، ارتباط مثبتی وجود دارد. هم چنین، نتیجه آزمون رگرسیون نیز نشان می دهد که از میان عوامل محیطی_کالبدی، سرزندگی محیطی بیشترین تأثیر را در تأمین رضایتمندی و احساس تعلق آنان داشته و پس ازآن، فضای سبز و نور مناسب، جذابیت بصری، قابلیت محیطی و آزادی عمل دارای تأثیر مثبت می باشند. نتایج هم چنین نشان می دهد که با افزایش سن، میزان رضایتمندی و احساس تعلق سالمندان، کاهش می یابد.
ارزشیابی عوامل انعطاف پذیری بر کیفیت تعلق پذیری مجتمع های مسکونی
حوزههای تخصصی:
با گسترش جوامع انسانی ؛ الگوهای رفتاری به سبب تغییر در الگوهای مکانی ناشی از تغییر سطح اجتماعی خانوار، نیازمند تغییر در محیط هستند.زیرا با تغییر سطح اجتماعی-فرهنگی خانوار، نحوه ارتباط با اطرافیان، نیازهای فضایی، ترکیب بندی فضایی، حضور افراد جدید در خانوار و نیازهای فضایی متناسب با آن، تغییر نوع دلبستگی به مکان در افراد در طی زمان تغییر خواهد کرد.بر این اساس طبقه بندی مؤلفه های کیفی سازنده فضاهای مسکونی با تراکم متوسط شهر تهران و استخراج مؤلفه های کیفی انعطاف پذیری کالبدی، فعالیتی و ادراکی و ارزش گذاری آنها در مقیاس مجتمع مسکونی و همچنین نحوه و میزان تأثیرگذاری مؤلفه های فرم کالبدی را در ایجاد حس دلبستگی به مکان و در پی آن ارتقای کیفیت فضاهای مسکونی هدف اصلی این پژوهش است.روش تحقیق پژوهش مذکور از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- تحلیلی بر مبنای پیمایش است.با توجه به تعداد جامعه آماری تعداد حجم نمونه 50 عدد ارزیابی شده است .براساس اطلاعات ماتریس همبستگی همه روابط ما بین مولفه های انعطاف پذیری و تعلق پذیری معنادار شده است به جز رابطه بین تنوع پذیری با متغیرهای عملکردی/ فعالیتی، احساسی/ ادراکی و تعلق پذیری که معنادار نشده است.نتایج به دست آمده نشان داد میانگین پاسخگویی به مولفه های احساسی/ ادراکی تعلق پذیری با مقدار 52.12 بالاترین امتیاز را دارد.
ارتقاء حس تعلق به مکان در دانش آموزان از طریق جانمایی انواع فضاهای سبز در مدارس
حوزههای تخصصی:
حس تعلق به مکان یکی از مفاهیمی است که به ادراک ذهنی و ارتباطات عاطفی فرد با محیط اطراف مربوط می شود. در شهرسازی و معماری معاصر، کاهش حس تعلق به مکان، یکی از چالش های اساسی است که منجر به کاهش تعاملات اجتماعی، احساس بیگانگی و افت کیفیت زندگی شده است. مدارس به عنوان یکی از مهم ترین فضاهایی که کودکان در سال های اولیه زندگی در آن حضور دارند، باید بستری مناسب برای تقویت حس تعلق به مکان فراهم آورند. در این میان، فضای سبز یکی از عوامل تأثیرگذار در افزایش حس تعلق به مکان در دانش آموزان محسوب می شود. در این راستا هدف از این پژوهش بررسی تأثیر فضای سبز بر ایجاد و ارتقای حس تعلق به مکان در دانش آموزان مدارس است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی است. ابتدا مبانی نظری مرتبط با حس مکان و حس تعلق به مکان بررسی شده، سپس به روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) داده های به دست آمده، از طریق پرسشنامه موردتحلیل قرارگرفته است. انواع فضای سبز (گسترده، خطی، عمودی) در سه دسته فضای باز، نیمه باز و بسته در مدارس موردارزیابی قرارگرفته و اولویت بندی آن ها باتوجه به میزان تأثیرگذاری بر حس تعلق به مکان انجام شده است. نتایج نشان می دهد که فضاهای سبز پهنه ای و خطی در محیط های باز مدرسه، تأثیر بسزایی در تقویت این حس دارند. همچنین، استفاده از عناصر طبیعی در طراحی مدارس می تواند به بهبود کیفیت محیط آموزشی و افزایش انگیزه دانش آموزان برای حضور در مدرسه کمک کند. در نهایت، پیشنهاداتی برای بهینه سازی طراحی مدارس با تأکید بر به کارگیری فضای سبز ارائه شده که می تواند در سیاست گذاری های طراحی محیط های آموزشی مورداستفاده قرارگیرد.