مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
آموزش زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
دستور زبان آموزشی شامل مجموعه ای از ساختارها و قواعدی است که برای مقاصد آموزشی و ارزیابی و جهت استفاده آموزگاران گردآوری شده است. در حوزه آموزش دستور زبان فارسی به غیر فارسی زبانان نیز کتاب هایی در خارج از ایران نوشته شده است. یکی از کتاب های ارزشمند و کاربردی کتاب " دوره آموزشی زبان فارسی" اثر لی شیان است که در ضمن مکالمه قواعد دستوری و آواشناسی زبان فارسی را نیز در بر می گیرد. لذا در این پژوهش، از حیث اهمیتی که نگارش دستور زبان های آموزشی در یادگیری فراگیران زبان دارد، براساس چارچوب نظری «لارسن فریمن» و «کِم» و «پنینگون» به نقد و ارزیابی این اثر پرداخته می شود. نتیجه این بررسی نشان می دهد لی شیان مطابق با نظریه لارسن فریمن به سه سطح آواشناسی، صرف و نحو به صورت همزمان و در قالب هر درس توجه داشته است؛ لیکن درصد قابل توجهی از این کتاب به مباحث آواشناسی اختصاص یافته است که جنبه کاربردی دستور را کاسته است. همچنین، نواقصی در تعاریف انواع کلمه مانند اسم، صفت، فعل، حرف اضافه، مصدر و غیره مشاهده می شود. در مواردی نیز مولف در آموزش قواعد دستوری دچار لغزش شده است مانند جملات ندایی و تعجبی و یا انواع مصوت های فارسی. علاوه بر این بسامد اندک نمونه های عینی و نیز تمرین و پرسش و پاسخ از جنبه کاربردی این اثر کاسته است.
میزان تاثیر راهبرد «علت و معلول» در بهبود مهارت خواندن در فارسی آموزان مبتدی غیر فارسی زبان جامعه المصطفی
حوزههای تخصصی:
مهارت خواندن یکی از مهم ترین چالش ها برای فارسی آموزان غیرفارسی زبان است و استفاده از راهبردهای آموزشی می تواند به بهبود این مهارت کمک کند. پژوهش حاضر تأثیر راهبرد "علت و معلول" را در تقویت مهارت خواندن فارسی آموزان مبتدی غیر فارسی زبان جامعه المصطفی بررسی می کند. این راهبرد به درک روابط منطقی میان جملات و مفاهیم کمک کرده و تفکر تحلیلی زبان آموزان را تقویت می کند.مطالعه حاضر با استفاده از یک طرح آزمایشی-مداخله ای و روش کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده (RCT) انجام شد. ۵۰ زبان آموز مبتدی به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش تقسیم شدند. گروه آزمایش طی ۸ هفته تحت آموزش راهبرد "علت و معلول" قرار گرفت و پیش آزمون و پس آزمون مهارت خواندن با استفاده از آزمون استاندارد مرکز بین المللی آموزش زبان فارسی (ICLPE) انجام شد.نتایج تحلیل کواریانس (ANCOVA) نشان داد که استفاده از راهبرد "علت و معلول" تأثیر معناداری بر بهبود نمره کل مهارت خواندن و بخش های مختلف آن، به ویژه درک مطلب متون عمومی، متون کاربردی، متون تخصصی و تطبیق اطلاعات دارد. بااین حال، تفاوت معناداری در تحلیل و استنباط مفاهیم و تکمیل متن مشاهده نشد. یافته ها حاکی از آن است که این راهبرد می تواند به عنوان یک تکنیک مؤثر در آموزش مهارت خواندن فارسی به غیرفارسی زبانان به کار رود.
طبقه بندی معنایی واژگان پایه آموزش زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ادبی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۸۶
135 - 157
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش شده است که واژگان پایه زبان فارسی به منظور آموزش آن از نظر معنایی نیز طبقه بندی شود. فهرستی که بر مبنای آن این طبقه بندی صورت گرفته، شامل 445 واژه سطح مقدماتی و 889 واژه سطح میانی در پژوهش (نویدی و دیگران، 1400) است. این فهرست علاوه بر هشت پژوهش پیکره بنیاد، که داده های تولیدی، نوشتاری و گفتاری فارسی زبانان را جمع آوری کرده ، تنها فهرستی از واژگان پایه زبان فارسی است که در آن واژگان چهار کتاب آموزش زبان فارسی نیز موجود است. نتیجه این مقاله فهرستی از واژگان پایه در سطح مقدماتی و میانی است که در 28 گروه طبقه بندی شده است.
ارزیابی تطبیقی برنامه درسی مقطع کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه های افغانستان با دانشگاه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۳
91 - 119
حوزههای تخصصی:
برنامه درسی، یکی از ارکان آموزش موفق در سطوح مختلف تحصیلی است. بهره گیری از تجربه های نظام آموزشی کشورهای گوناگون می تواند به ارتقای کیفی برنامه درسی بینجامد. در این پژوهش با استفاده از عناصر هفتگانه «هیلدا تابا» درباره برنامه ریزی درسی، برنامه درسی مقطع کارشناسی رشته زبان و ادبیات فارسی دانشگاه های افغانستان با برنامه درسی دانشگاه های ایران مقایسه و نقاط ضعف و قوت آن نشان داده می شود و پیشنهادهایی برای بهبود برنامه درسی دانشگاه های افغانستان ارائه می شود. این تحقیق که با رویکرد تطبیقی اجرا شده است، نشان می دهد که با وجود به روزرسانی در سال 1401 شمسی، این برنامه آنچنان که شایسته است، نیازهای آموزشی، فرهنگی و اجتماعی دانشجویان را برآورده نمی کند و دارای ضعف هایی است؛ ازجمله نپرداختن به نیازسنجی واقع بینانه، ضعف در هدف گذاری، پیش بینی نشدن شیوه ارزیابی برنامه و بازنگری سرفصل ها، کم توجهی به مهارت های کاربردی دانشجویان، کم توجهی به متن های نظم و نثر ادبی، کمبود تعداد واحدهای انتخابی، نبودِ واحدهای درسی کارگاهی، کم توجهی به ادبیات معاصر، کم توجهی به آفرینش ادبی، کم توجهی به نیازهای بازار کار این رشته، ضعف منابع معرفی شده برای درس ها، کم توجهی به شیوه های پیشرفته تدریس و کم توجهی به درس های میان رشته ای.
اثربخشی الگوی تدریس پنج مرحله ای «بایبی» بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس فارسی پایه دهم
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی الگوی تدریس پنج مرحله ای بایبی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس فارسی پایه دهم انجام شده است. پژوهش حاضر یک پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه می باشد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان پایه دهم در م دارس شهرس تان شوط است و نمونه به صورت در دسترس انتخاب گردید. یک کلاس به عنوان گروه آزمایش (20 نفر) و یک کلاس به عنوان گروه گواه (20 نفر) در نظر گرفته شدند. برای سنجش عملکرد تحصیلی دانش آموزان در درس فارسی، از آزم ون پیشرفت تحصیلی این درس در پایه دهم استفاده گردیده است. یافته های پژوهش حاضر نشان داد بین گروه آزمایش (تدریس به روش بایبی) و گروه کنترل (تدریس به شیوه مستقیم سنتی) در مهارت های زبانی، ادبی و درک مطلب تفاوت معنی دار وجود دارد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که الگوی تدریس پنج مرحله ای بایبی نسبت به روش تدریس به شیوه مستقیم سنتی برای تدریس فارسی دهم مؤثرترمی باشد.