مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
آدیپونکتین
منبع:
فیزیولوژی ورزشی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۲
39 - 60
حوزههای تخصصی:
بیماری آلزایمر شایع ترین شکل زوال عقل است. با وجود نبود درمان قطعی برای این بیماری، انجام دادن فعالیت ورزشی و مصرف فلاونوئیدها به عنوان نگرش های غیردارویی محتمل برای کاهش خطر بیماری آلزایمر مطرح شده است؛ بنابراین مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر چهار هفته تمرین هوازی همراه با مکمل گیری نارنژین بر سطح آدیپونکتین هیپوکمپی و اختلال حافظه در رت های مبتلا به بیماری آلزایمر القاشده با تزریق Aβ 1-42 انجام شد؛ بر این اساس، 32 سر رت نر هشت هفته ای با میانگین وزن 26 ± 232 گرم به صورت تصادفی به چهار گروه بیماری آلزایمر (AD)، گروه AD + تمرین هوازی (ADET)، گروه AD + مکمل گیری نارنژین (ADN) و گروه AD + تمرین هوازی + مکمل گیری نارنژین (ADETN) تقسیم شدند. القای AD از طریق تزریق Aβ 1-42 به درون هیپوکمپ صورت پذیرفت. ده روز پس از جراحی، مداخله های تمرین هوازی (پنج روز در هفته به مدت چهار هفته) و/یا مکمل دهی نارنژین به روش گاواژ (با دوز 80 میلی گرم/کیلوگرم به صورت روزانه) شروع شد. سپس از حیوانات آزمون رفتاری گرفته شد. چهل وهشت ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین حیوانات بی هوش شدند و بافت هیپوکمپ برداشته شد. برای اندازه گیری میزان پروتئین آدیپونکتین از روش وسترن بلات استفاده شد. نتایج نشان داد که عملکرد یادگیری و حافظه فضایی در گروه های ADET، ADN و ADETN در مقایسه با گروه AD به طور معنا داری بهبود یافت (0.001 > P). میزان آدیپونکتین هیپوکمپ در گروه های ADET، ADN و ADETN در مقایسه با گروه AD به طور معنا داری افزایش یافت (0.001 > P). به علاوه، رت های گروه ADETN عملکرد حافظه فضایی بهتر و میزان آدیپونکتین هیپوکمپی بیشتری در مقایسه با گروه های ADET و ADN داشتند (0.05 > P). به طورکلی، نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد هم تمرین هوازی و هم مکمل دهی نارنژین احتمالاً از طریق تعدیل میزان آدیپونکتین هیپوکمپ موجب بهبود یادگیری و حافظه فضایی در رت های مبتلا به بیماری آلزایمر می شوند. به علاوه، ترکیب این عوامل با یکدیگر اثر بیشتری بر بهبود حافظه دارد.
تاثیر یک دوره تمرین HIIT بر مقادیر آدیپونکتین و غلظت سرمی آنزیم های کبدی در پسران چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آدیپونکتین نقش مهمی در بسیاری از بیماریهای متابولیکی وقلبی دارد همچنین تنظیم آنزیم های کبدی برای سلامت ارگان های بدن ضروری است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید بر مقادیر آدیپونکتین و غلظت سرمی آنزیم های کبدی در پسران چاق و دارای اضافه وزن بود. بدین منظور22 پسر 12 تا 14 ساله چاق و دارای اضافه وزن (میانگین وزن 97/8 ± 40/74 کیلوگرم و قد 97/8 ± 40/157 سانتیمتر و BMI 97/3 ± 56/28 کیلوگرم بر متر مربع و درصد چربی 21/4 ± 67/33 ) انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. گروه تجربی هشت هفته تمرین تناوبی شدید رکاب زنی را با شدت معادل 80 درصد HRreserve به مدت 3 روز در هفته اجرا نمودند. متغیرهای آدیپونکتین، آسپارتات آمینوترانسفراز(AST)، آلکالین فسفاتاز(ALP)، آلانین آمینو ترانسفراز(ALT) با استفاده از کیت ها و روش های آزمایشگاهی هم چنین توان هوازی، شاخص توده بدنی و درصد چربی آزمونی ها در دو مرحله پیش و پس از پروتکل تمرین نیز سنجیده و برای مقایسه متغیرهای پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس و برای بررسی ارتباط، از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. .نتایج در سطح معنی داری(05/0>P) با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شد. اجرای هشت هفته تمرین تناوبی شدید با استفاده از دوچرخه منجر به کاهش غیرمعنادار مقادیر آدیپونکتین(05/0<P) و آنزیم های AST (05/0<P) و ALP(05/0<P) شد. همچنین این تمرین سبب کاهش معنادار آنزیم ALT (05/0>P)و درصد چربی(05/0>P) و افزایش توان هوازی(05/0>P) شد. تمرین تناوبی شدید سبب تقویت توان هوازی و کاهش درصد چربی وکاهش آنزیم کبدی ALT در پسران چاق می گردد. البته برای روشن شدن قطعی این موضوع تحقیقات بیشتری نیاز است.
تأثیر تمرین ورزشی بر غلظت سرمی فاکتور رشد فیبروبلاستی 21(FGF-21) در بزرگ سالان دارای اختلالات متابولیکی: یک مطالعه فراتحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف. اثر تمرینات ورزشی بر نارسایی های متابولیک از طریق دست کاری عامل رشد فیبروبلاستی-21 (FGF-21) متناقض است. بنابراین، هدف تحقیق تعیین اثر کمّی تمرینات ورزشی بر FGF-21 سرم بزرگ سالان دارای اختلالات متابولیک بود. روش شناسی. ابتدا جستجوی پایگاه های اطلاعاتی PubMed و Google Scholar برای استخراج مقاله های فارسی و انگلیسی منتشره شده تا اردیبهشت 1400، انجام شد و اندازه اثر (SMD) با مدل اثرات تصادفی محاسبه شد. یافته ها: 14 مطالعه شامل 19 مداخله(شامل تمرین هوازی(3=n)، تمرین مقاومتی(3=n)، تمرین تناوبی شدید(4=n) و تمرین ترکیبی(4=n)) دربردارنده اطلاعات 503 آزمودنی(دارای اضافه وزن یا چاقی و یا مبتلا به دیابت دو، سندرم متابولیک و کبد چرب)، واجد شرایط ورود به فراتحلیل شدند. اما به دلیل وجود ناهمگونی، درنهایت اثر کمی 16 مداخله به صورت کاهش FGF21 سرم پس از تمرین[001/0p=، (22/-0 الی 65/0CI: -) 44/0-SMD=] به دست آمد که با سن(10/0=P) و شاخص توده بدن(50/0=P) آزمودنی ها همبستگی نداشت. بحث و نتیجه گیری: تمرینات بدنی بی اعتنا به سن یا وضعیت وزنی، ابزار کارآمدی برای کاهش قابل ملاحظه FGF21سرم بیماران متابولیک هستند که انتظار می رود به بهبود بیشتر اختلالات متابولیکی منجر شود. با این حال، هنوز هم نیاز به کارآزمایی های بالینی بیشتر با در نظر گرفتن نقش مؤلفه های تمرینی از جمله شدت و نوع تمرین در این زمینه باقی است.
تاثیر تمرینات ایروبیک با شدت متوسط بر سطوح آدیپونکتین، TNF-α و نسبت آدیپونکتین به TNF-α سرم مردان با سندرم متابولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به نقش فعالیت بدنی بر عوامل موثر بر بیماری های متابولیک، هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر تمرینات ایروبیک با شدت متوسط بر سطوح سرمی آدیپونکتین، عامل نکروز دهنده تومور آلفا (TNF-α) و نسبت آدیپونکتین به TNF-α در مردان دارای سندرم متابولیک بود. روش تحقیق: در پژوهش نیمه تجربی حاضر که با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل به اجرا درآمد، 24 مرد مبتلا به سندرم متابولیک در محدوده سنی 50-40 سال با میانگین شاخص توده بدن 22/2 ± 90/32 کیلوگرم بر متر مربع با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه کنترل و تمرین تقسیم شدند. مداخله تمرینی شامل شش هفته تمرینات ایروبیک با شدت 65-60 درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره و تکرار سه جلسه در هفته بود. سطوح سرمی آدیپونکتین و TNF-αبه روش الایزا و گلوکز ناشتا، تری گلیسیرید و لیپوپروتئین کلسترول پر چگال به روش آنزیمی و کالریمتریک سنجیده شدند. تحلیل آماری با نرم افزار SPSS نسخه 24 و با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در سطح معنی داری 05/0≥p صورت گرفت. یافته ها: شش هفته تمرین هوازی با شدت متوسط سبب افزایش معنی دار سطوح سرمی آدیپونکتین (008/=p) و نسبت آدیپونکتین به TNF-α (001/0=p) و همچنین کاهش معنی دار TNF-α (01/0=p) نسبت به قبل از تمرین در مردان دارای سندرم متابولیک شد. همچنین سطوح سرمی شاخص های متابولیک اعم از گلوکز ناشتا (001/0=p)، تری گلیسیرید (003/0=p)، لیپوپروتئین پرچگال (03/0=p) و همچنین شاخص توده بدن (04/0=p ) در گروه تمرین بهبود معنی دار نسبت به قبل از مداخله پیدا کرد. بیشترین تغییر در نسبت آدیپونکتین به TNF-α و کمترین تغییر در لیپوپروتئین پرچگال مشاهده شد. نتیجه گیری: به نظر می رسد تمرینات ایروبیک با شدت متوسط با تعدیل در شاخص های مرتبط با بیماری سندرم متابولیک و همچنین کاهش التهاب، می تواند سبب بهبود این بیماری گردد.
مقایسه آدیپونکتین و لپتین بین زنان یائسه فعال و غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دکتر محمدرضا حامدی نیا1، دکتر امیرحسین حقیقی2 1. هدف این تحقیق مقایسه آدیپونکتین و لپتین بین زنان یائسه فعال و غیر فعال بود. بدین منظور 14 زن فعال (سن 19/4 ±55 سال ، شاخص توده بدن 16/3 ±66/27، درصد چربی بدن 16/5 ±45/35 و توان هوازی 53/ 5 ±64/26میلی لیتر برای هر کیلوگرم از وزن بدن در دقیقه) که حداقل سه ساعت در هفته ورزش می کردند و 14 زن غیرفعال (سن 01/4 ±54 سال، شاخص توده بدن 93/2 ± 13/27، درصد چربی بدن 71/4 ±46/36 و توان هوازی 42/2±78/19 میلی لیتر برای هر کیلوگرم از وزن بدن در دقیقه) انتخاب شدند. بعد از تحلیل داده ها با آزمون آماری T مستقل مشخص شد که لپتین و نسبت آدیپونکتین به لپتین بین دو گروه زنان یائسه فعال و غیر فعال تفاوت معنی داری وجود ندارد ولی آدیپونکتین در زنان یائسه فعال به طور معنی داری بیشتر از زنان یائسه غیر فعال می باشد. در مجموع می توان نتیجه گرفت که احتمالا تمرینات دراز مدت ورزشی مستقل از وزن بدن بر بهبود آدیپونکتین در زنان یائسه تاثیر معنی داری دارد.
تأثیر مصرف مکمل اسید چرب امگا- 3 به همراه فعالیت ورزشی هوازی بر غلظت آدیپونکتین و مقاومت به انسولین زنان سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اسید چرب امگا-3 نوعی اسید چرب اشباع نشده است که با افزایش بیان آدیپونکتین در بافت چربی همراه است. هدف این تحقیق بررسی تاثیر مصرف اسید چرب امگا- 3 و فعالیت ورزشی هوازی برغلظت آدیپونکتین و مقاومت به انسولین زنان سالمند بود. روش شناسی: 37 زن سالمند 55-80 سال سالم به طور داوطلبانه انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه تمرینات هوازی(12=n)، تمرینات هوازی به همراه مکمل اسید چرب امگا- 3 (13=n) و گروه کنترل (12=n) تقسیم شدند. فعالیت ورزشی هوازی از نوع ایروبیک موزون با شدت 40 درصد ضربان قلب بیشینه بود که به مدت ۸ هفته و ۳ جلسه در هفته انجام شد. مدت برنامه تمرین در هفته اول بیست دقیقه، در هفته دوم 35 دقیقه، هفته های سوم و چهارم 45 دقیقه و هفته های پنجم و ششم و هفتم و هشتم 60 دقیقه بود.گروه مکمل در طول دوره یک عدد کپسول 3 گرمی امگا-3 در روز دریافت کردند. انسولین و آدیپونکتین با روش ELISA وکیت تخصصی و شاخص مقاومت به انسولین با روش HOMA اندازه گیری شدند. تفاوت درون گروهی با روش t وابسته و تفاوت بین گروهی با تحلیل واریانس یک طرفه ارزیابی شد. یافته ها: نتایج این تحقیق نشان داد وزن و BMI در هر دو گروه تمرین و تمرین به همراه مکمل کاهش یافت که این کاهش در گروه تمرین همراه با اسید چرب امگا-3 معنی دار بود. همچنین، آدیپونکتین در هر دو گروه تجربی افزایش معنی داری یافت (گروه تمرین هوازی 03/0p= و گروه تمرین و مکمل001/0 p=). با این حال، در بین گروه ها در پس آزمون تفاوت معنی داری مشاهده نشد. مقاومت به انسولین در هیچ یک از گروهها و در بین گروه ها معنی دار نبود. بحث و نتیجه گیری: به طور کلی ، به نظر می رسد انجام فعالیت ورزشی هوازی به همراه مصرف مکمل اسید چرب امگا -3 تاثیر سودمندی بر وضعیت آدیپونکتین و مقاومت به انسولین زنان سالمند داشته باشد.
تاثیر تمرین مقاومتی کوتاه مدت با دو شدت متفاوت بر غلظت سرمی سیتوکین های ضدالتهابی و مقادیر تری گلیسیرید و گلیکوژن کبدی موش های صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: امنتین-1 آدیپوکین تازه شناخته شده ای با ویژگی های ضدالتهابی و افزایش حساسیت انسولینی است که نقش مهمی در پاتوژنز چاقی و بیماری های مرتبط با آن دارد. هدف این پژوهش، بررسی تاثیر تمرین مقاومتی با شدت های مختلف بر سطوح سرمی امنتین-1 و آدیپونکتین همراه با مقادیر تری گلیسیرید و گلیکوژن کبدی موش های صحرایی نر بالغ بود.
روش شناسی: 24 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار (12 تا 14 هفته ای) به طور تصادفی به 3 گروه کنترل، تمرین مقاومتی با بار معادل 50% وزن بدن (تمرین 1) و تمرین مقاومتی با بار معادل 100% وزن بدن (تمرین 2) تقسیم شدند. تمرین مقاومتی شامل بالا رفتن از نردبان با وزنه های متصل به دم حیوانات بود. به منظور تعیین غلظت سرمی امنتین-1 و آدیپونکتین از روش الایزا استفاده شد.
یافته ها: پس از 4 هفته تمرین مقاومتی تفاوت معنی داری در غلظت سرمی امنتین-1، آدیپونکتین و گلوکز گروه های مختلف مشاهده نشد (05/0
آثار تعاملی ده هفته تمرین همزمان (مقاومتی - هوازی) و مکمل یاری ترکیبی (ال کارنیتین-کافئین-آرژنین) بر مقادیر آدیپونکتین، لپتین و نیمرخ لیپیدی مردان چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: اثر تمرینات مقاومتی و هوازی بر بهبود شرایط متابولیکی افراد چاق در پژوهش های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است؛ اما این موضوع که آیا مصرف مکمل های انرژی زا در کنار ورزش موجب بهبود وضعیت متابولیکی و نیمرخ چربی های خون این افراد می شود، رویکرد جدیدی است که مورد توجه قرار گرفته است. هدف پژوهش حاضر، تعیین اثر تعاملی ده هفته تمرین همزمان (مقاومتی- هوازی) و مکمل یاری ترکیبی (ال کارنیتین-کافئین-آرژنین) بر مقادیر آدیپونکتین، لپتین و نیمرخ لیپیدی خون در مردان چاق بود.مواد و روش ها: در این پژوهش نیمه تجربی و کاربردی با طرح پیش آزمون - پس آزمون که روی مردان چاق غیرورزشکار انجام شد، 28 داوطلب (سن 3.89±37.02 سال، قد 6.57±174.7 سانتی متر و شاخص توده بدنی 1.24±34.04 کیلوگرم/مترمربع) به طور هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه 1: تمرین + مکمل [RAS] (10 نفر)، 2: تمرین + دارونما [RAP] (9 نفر) و 3: مکمل [HUS] (9 نفر) تقسیم شدند. مکمل ترکیبی حاوی 200 میلی گرم کافئین، 1000 میلی گرم ال-کارنیتین و 1000 میلی گرم ال-آرژنین بود که روزانه 40 دقیقه قبل از تمرین مصرف می کردند. تمرینات مقاومتی شامل 45-40 دقیقه و تمرینات هوازی 30 دقیقه با شدت متوسط بود که به مدت ده هفته و هر هفته سه جلسه برگزار شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد مصرف مکمل ترکیبی (ال کارنیتین- کافئین- آرژنین) همراه با تمرینات مقاومتی- هوازی با شدت متوسط موجب کاهش معنی دار لپتین (0.0001=P < span lang="FA">) و افزایش در آدیپونکتین (0.001=P < span lang="FA">) پلاسمایی شده بود (0.05>P < span lang="FA">). همچنین تعامل تمرین مقاومتی-هوازی و مصرف مکمل ترکیبی موجب کاهش سطوح TC، TG و LDL-C و افزایش HDL-C در مردان چاق غیر ورزشکار شده بود. بحث و نتیجه گیری: نتایج کلی نشان داد ده هفته مکمل ترکیبی (ال کارنیتین- کافئین- آرژنین) همراه با تمرینات مقاومتی- هوازی با شدت متوسط می تواند بر نشانگرهای متابولیکی لپتین و آدیپونکتین و نیمرخ لیپیدی خون در مردان چاق غیرورزشکار اثر مثبت داشته باشد.
تاثیر 8 هفته تمرین HIIT و مکمل یاری کورکومین بر میزان آدیپونکتین و مقاومت انسولینی در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: آدیپوکین ها اعمال حیاتی زیادی را تنظیم می کنند و نقش مهمی در پاتوفیزیولوژی مقاومت به انسولین، دیابت، اختلال در اندوتلیال عروقی و التهاب ایفا می کنند. فعالیت بدنی و مصرف گیاهان دارویی با خواص ضدالتهابی نیز یکی از پرکاربردترین روش ها برای کاهش عوارض دیابت نوع دو است. از این رو هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر 8 هفته تمرین HIIT و مکمل یاری کورکومین بر میزان آدیپونکتین و مقاومت انسولینی در زنان چاق مبتلا به دیابت نوع 2 بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مطالعه شبه جربی بود که به صورت تصادفی 40 نفر از بین 60 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع 2 با میانگین سنی 0.13±36.5 و میانگین وزنی 3.53±89.6 کیلوگرم، ساکن شهرستان ارومیه در سال 1403-1402 انتخاب شدند. مشارکت کنندگان در مطالعه به صورت تصادفی ساده و در دو گروه همگن 20 نفری شامل: گروه تمرین مکمل و گروه تمرین دارونما تقسیم شدند. مداخله تمرینی سه جلسه در هفته و مصرف کورکومین روزانه 2100 میلی گرم در سه وعده 700 میلی گرمی به مدت 8 هفته انجام شد. قبل و بعد از تمرین شاخص های بیوشیمیایی و ترکیب بدنی اندازه گیری شد. نمونه های خونی در طی دو مرحله (پیش و پس آزمون) برای اندازه گیری متغیرهای بیوشیمایی جمع آوری شدند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس و در سطح معنی داری 0.05 بررسی گردید.
یافته ها: در گروه تمرین+ مکمل کورکومین، اثر تعاملی کورکومین و تمرین تناوبی شدید موجب افزایش آدیپونکتین (P=0.001)، کاهش مقاومت انسولینی (P=0.001)، کاهش انسولین (P=0.001)، و کاهش معنی دار گلوکز (P=0.002) شد، در حالی که در گروه تمرین+دارونما این تغییرات معنی دار نبود.
بحث و نتیجه گیری: تحقیق حاضر نشان می دهد که انجام تمرینات تناوبی شدید به همراه مصرف کورکومین به عنوان یک روش غیرتهاجمی می تواند اثر مثبت و مهمی بر افزایش آدیپونکتین و کاهش مقاومت انسولینی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 داشته باشد.