ترتیب بر اساس: جدیدترینمرتبط‌ترین
فیلترهای جستجو: منصور-قندریز حذف فیلترها
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

اسب در نقاشی منصور قندریز: تحلیل نشانه- معناشناسانه ی یک اثر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قندریز نقاشی معاصر ایران اسب نشانه- معناشناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۷۹
منصور قندریز از جمله نقاشان مستعد معاصر ایران است که به طور معمول نامش در همراهی با مکتب سقاخانه به چشم می خورد؛ این در حالی است که بسیاری از آثار فیگوراتیو او که با بهره گیری از دنیای اساطیر و سنت های کهن تصویرگری ایرانی خلق شده اند و خصلتی بدوی و رازآمیز دارند، از دایره ی پژوهش برکنار مانده اند. این هنرمند در نقاشی هایش از ارزش های زیبایی شناختی سنت تصویری ایران در جهت هویت یابی و آفرینش معنا بهره برده و نیز نقش اسب را که از ادوار باستانی تا کنون در هنر ایران رایج بوده است، به صورتی پرتکرار و معناساز در کار خود گنجانده است. تحقیق پیش رو با انتخاب یک اثر از این هنرمند که حال و هوایی اسطوره ای و مرموز بر آن حاکم است و نیز نقش دو اسب در آن دیده می شود، در حالی که یکی از آن ها دو شاخ روی سرش دارد، در تلاش است سازوکار خلق معنا و چگونگی مشارکت نقش اسب را در فرآیند معناآفرینی اثر جست وجو کند. جستار حاضر به لحاظ هدف بنیادین بوده و روش گردآوری اطلاعات آن نیز کتابخانه ای است. انتخاب نظریه ی نشانه- معناشناختی گفتمانی این پژوهش را قادر می سازد تا از مربع معنایی عبور کرده و با تحلیل مربع تنشی معنای نهایی اثر و کارکرد نقش اسب را در آن آشکار کند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که نتیجه ی کنش و تعامل میان عناصر و عوامل گفتمانی موجود در تصویر کمال و تعالی است و اسب، نقش همراه و عامل کمکی انسان را بر عهده دارد. در اثر مذکور اسب شاخ دار از نیروهای حافظ طبیعت و وابسته به مادینگی برآورد می شود.
۲.

معنایابی رمزگان فرهنگی رولان بارت در متنی سقاخانه ای از منصور قندریز (چاپ دستی: لینولئوم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنایابی رمزگان فرهنگی رولان بارت سقاخانه منصور قندریز چاپ دستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۴۲۶
معنایابی رمزگان فرهنگی رولان بارت در متنی سقاخانه ای از منصور قندریز(چاپ دستی: لینولئوم) حمیده حرمتی [1] فرنوش شمیلی [2] صلاح الدین خضرنژاد [3] چکیده «معنایابی» فرآوری متن در بازه دلالت گری رمزگان فرهنگی (یکی از پنج رمز روایی هرمنوتیک، معنایی، نمادین، کنشی و فرهنگی) رولان بارت است که با اهداف دوگانه، ابتدا درصدد دستیابی به معانی صرفاً فرهنگی و سپس تعیین حدود و ثغور مراجع فرهنگی است. گفتنی است از یک سو متن از دید بارت محدود به متن ادبی نیست، بلکه آثار هنری نیز قابلیت متن بودگی را دارند و به همین دلیل می توانند به عنوان یک متن مورد معنایابی قرار گیرند و از سوی دیگر، مراجع فرهنگی نقش منابع معانی متن مورد بررسی را ایفا می کنند. متن مورد بررسی «تابلوی لینوتراشی» از منصور قندریز در حوزه چاپ دستی است که موضوع آن به دلیل ارجاع به تمدن های کهن ایرانی و موضوعات اساطیری مشترک با دیگر فرهنگ ها، به خصوص از بُعد تزئین، در زمره آثار سقاخانه قرار گرفته است. وجه تزئین از یک سو عامل مسلط و از سوی دیگر مانع از برداشت صریح معانی شده که علاوه بر عدم درک بنیان های فرهنگی نقوش، موجبات چالش در خوانش متن مورد بررسی را فراهم کرده است. بر همین اساس، نگارنده پژوهش حاضر درصدد پاسخ گویی به دو سؤال عمده بوده است. نخست آنکه چه روشی برای خوانش هر متن سقّاخانه و متن مورد بررسی وجود دارد؟ دوم، معانی برخاسته از نقوش تجریدیِ متن مورد بررسی کدام اند؟ به همین منظور در مقاله حاضر از روش کتابخانه ای برای گردآوری منابع بهره گرفته شده و با عنایت به رمزگان فرهنگی رولان بارت از رهیافت معنایابی، معانی عمده ای از قبیل عروج به عالم اعلا، مرگ، توسل به نیروهای ماورایی، باور به عوامل نمادین باروری، اعتقاد به تکامل و تطور انسان و همچنین برجستگی نقش مادرسالارانه در ساحت متنوع زنانه، فرآوری شده است. واژه های کلیدی: معنایابی، رمزگان فرهنگی، رولان بارت، سقاخانه، منصور قندریز، چاپ دستی [1] نویسنده ی مسئول مقاله: حمیده حرمتی ، استادیار، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، Email: hhormati2@gmail.com [2] فرنوش شمیلی، استادیار، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، f.shamili@tabriziau.ac.ir [3] صلاح الدین خضرنژاد ، کارشناسی ارشد پژوهش هنر، دانشگاه هنر اسلامی تبریز، wria62@ymail.com
۳.

خوانش بینامتنی آثار فیگوراتیو منصور قندریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خوانش بینامتنی خوانش فرامتنی خوانش متنی قندریز اسطوره باروری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۱۴۲
بنا بر تعریف بینامتنیت، هر متن با بازآفرینی معانی گذشته، صورت متحول شده متون پیش از خود است. رولان بارت با طرح بینامتنیت خوانشی و توجه به مخاطب، گستره نوینی را به روی تاویل معنا و خوانش چندباره آثار هنری و ادبی گشود. در این نوشتار سه اثر از مجموعه آثار فیگوراتیو منصور قندریز، به روش توصیفی- تحلیلی، توسط نویسنده و جامعه آماری منتخب وی، مورد خوانش بینامتنی قرار گرفته است. هدف اصلی در این پژوهش، اول: امکان کاربرد روش بینامتنی در خوانش آثاری بدون امکانات ارجاعی مختلف (نوشتار، رنگ و...) و دوم: شناخت میزان و چگونگی بهره-برداری از روابط بینامتنی (همچون ارجاع صریح به متن های دیگر) توسط مخاطبینی با جامعه آماری متفاوت است. بنا بر نتیجه الف) با وجود آنکه این آثار، از وجوه شاخص خوانش آثار تجسمی به روش بینامتنی، همچون کلاژ و نوشتار و گاه رنگ و بافت بهره نبرده اند، اما به دلیل وجود فضای سورالیستی حاکم بر تصویر، خوانش های متفاوتی را پذیرا هستند. ب) بسیاری از مخاطبین، با خوانشی ترکیبی، بطور همزمان از انواع شیوه متنی، بینامتنی و بافتاری بهره برده اند ج) تحلیل خوانش ها مشخص نمود که ارتباط نزدیکی میان شناخت و پیش متن های ذهنی هر فرد با خوانش بینامتنی وی وجود دارد.

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان