بررسی های مدیریت رسانه

بررسی های مدیریت رسانه

بررسی های مدیریت رسانه دوره 4 تابستان 1404 شماره 2 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

تحلیل عوامل موثر بر طراحی مدل اقتصاد پلتفرمی در ایران متاثر ازهوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد پلتفرمی اقتصاد دیجیتال هوش مصنوعی رفتار مخاطب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : ۱
هدف: هدف پژوهش تحلیل عوامل موثر بر طراحی مدل اقتصاد پلتفرمی در ایران متاثر ازهوش مصنوعی است. روش: رویکرد پژوهش آمیخته اکتشافی است. در بخش کیفی، از تحلیل مضمون پلتفرم های موفق و کدگذاری مصاحبه ها با 12 متخصص با اشباع نظری و تحلیل اسناد و قوانین تجارت الکترونیک به کمک روش گرندد تئوری، مدل پارادایمی پژوهش بدست آمده است. اعتبار مدل با روش مثلث سازی داده ها و روایی آن از طریق ارائه توصیفات غنی و دقیق و پایایی از طریق مستندسازی دقیق کلیه مراحل تضمین گردید. در بخش کمی بر اساس نتایج کیفی پرسشنامه طیف لیکرت طراحی شد و برای221 نفر از متخصصین فعال در اقتصاد دیجیتال توزیع شد. حجم نمونه بر اساس روش کوهن محاسبه شد. داده ها با روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار اسمارت پی ال اس تحلیل شدند. روایی پرسشنامه از طریق تحلیل عاملی تاییدی و پایایی با آلفای کرونباخ سنجیده شد. یافته ها: مولفه های اصلی مدل شناسایی و روابط بین مولفه ها مورد ارزیابی قرار گرفته اند و معنا دار بودن آن ها با سطح اطمینان 95% تایید شدند. نتیجه گیری: رفتار مخاطبان و توسعه خدمات هوشمندانه، بیشترین تاثیر را بر تدوین استراتژی های حمایتی، برندسازی و تعامل مؤثر با مشتری ها دارند و استراتژی های حمایتی و برندسازی، نقش مهمی در اصلاح قوانین موجود و حمایت از حقوق مؤلفان ایفا می کنند. توسعه و تقویت زیرساخت های کاربری و بازنگری نظام قانون گذاری، لازمه موفقیت و پایداری مدل اقتصاد پلتفرمی است و مستقیماً بر بهبود پیامدهای نهادی و استراتژیک اثرگذار بوده و عامل کلیدی در افزایش اعتماد عمومی و پایداری بازار به شمار می روند.
۲.

تدوین چارچوب کیفی توانمندسازی استعدادهای متخصص نسل بومیان دیجیتال در سازمان صداوسیما: رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی استعداد استعداد متخصص نسل بومیان دیجیتال نظریه داده بنیاد سازمان های رسانه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۲
هدف: این پژوهش با هدف ارائه چارچوبی کیفی برای توانمندسازی استعدادهای متخصص مبتنی بر نسل بومیان دیجیتال در سازمان صداوسیما انجام شده است. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر داده ها کیفی و مبتنی بر رویکرد داده بنیاد نظام مند و از نظر روش اجرا اکتشافی مبتنی بر رویکرد استقرایی است. مشارکت کنندگان در پژوهش، کلیه متخصصان و خبرگان آشنا به موضوع توانمندسازی استعدادها و بومیان دیجیتال در دانشگاه ها و رسانه ملی و سازمانهای رسانهای بودند. برای جمعآوری اطلاعات، از مصاحبه نیمهساختاریافته و برای تحلیل دادهها، از روش کدگذاری های باز، محوری و انتخابی در چارچوب نظریه داده بنیاد نظام مند استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که چارچوب کیفی توانمندسازی استعدادهای متخصص، مبتنی بر نسل بومیان دیجیتال در سازمان صداوسیما، مشتمل است بر ۱۸۲ کد باز و ۲۷ کد محوری در قالب شرایط علی، عوامل زمینهای، عوامل مداخلهگر، راهبردها و پیامدها. این چارچوب بیانگر آن است که برای توانمندسازی استعدادهای متخصص، مبتنی بر نسل بومیان دیجیتال در سازمان صداوسیما، بایستی دید کلان به موضوع داشت و عوامل به دست آمده را به صورت یکجا و کلی مدنظر قرار داد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که توانمندسازی استعدادهای متخصص، مبتنی بر نسل بومیان دیجیتال در سازمان صداوسیما، می تواند در تحقق اهداف سازمان صداوسیما، پیامدهای مثبت و اثرگذاری در پی داشته باشد. چارچوب ارائه شده از نظر خبرگان، از اعتبار کافی برخوردار است و می تواند به عنوان چارچوبی کاربردی، برای توانمندسازی استعدادهای متخصص، مبتنی بر نسل بومیان دیجیتال در سازمان صداوسیما استفاده شود.
۳.

ارائه یک مدل پارادایمیک جهت واکاوی کارکردهای رسانه های اجتماعی در مدیریت مشتری و فروش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت رسانه مدیریت مشتریان فروش در رسانه های اجتماعی الگوی پارادایمیک مالتی گراندد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۱
هدف: با وجود اعتقاد فراگیر تیم های فروش و بازاریابی به هم بستگی چشمگیر بین استفاده از رسانه های اجتماعی و افزایش فروش و حاشیه سود، الگوی فرایندی جامعی برای درک نحوه توفیق این رسانه ها در جذب مشتریان و تقویت عملکرد فروش وجود ندارد. این مقاله با هدف شناسایی و ارائه یک الگوی فرایندی توفیق رسانه های اجتماعی در جذب مشتریان و افزایش فروش سازمان ها، به بررسی عوامل کلیدی، تعاملات بین آن ها و پیامدهای ناشی از آن می پردازد. روش: این پژوهش از استراتژی داده بنیاد چندگانه (مالتی گراندد) استفاده کرده است. در مرحله نخست، مطالعات قبلی در حوزه رسانه های اجتماعی و فروش تحلیل شدند تا چارچوب اولیه مفاهیم شکل گیرد. در مرحله دوم، ۱۴ مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با خبرگان برجسته صنعت (به روش هدفمند و گلوله برفی) انجام شد. داده های مصاحبه با روش تجزیه وتحلیل داده بنیاد ساختارمند، پردازش و کدگذاری شدند؛ سپس یافته های حاصل از مصاحبه ها با الگوی دست یافته از تحلیل محتوا تلفیق شدند تا یک الگوی فرایندی یکپارچه توسعه یابد. یافته ها: نتایج نشان داد که موفقیت رسانه های اجتماعی در جذب مشتری و افزایش فروش، تحت تأثیر سه دسته عامل است: ۱. شرایط علّی (مانند فشارهای رقابتی و بحران های بهداشتی)؛ ۲. شرایط زمینه ای (شامل قابلیت های سازمانی، فناوری و ظرفیت های داده محور)؛ ۳. شرایط مداخله گر (مانند فرهنگ جامعه، مدیریت تنش ها و سبک رهبری). این عوامل به صورت تعاملی، راهبردهای کلیدی را شکل می دهند که به افزایش مشارکت فعال مشتریان، بهبود تجربه مشتری و توسعه هوش رقابتی سازمانی، منجر می شوند. نتیجه گیری: این مقاله برای نخستین بار، الگوی فرایندی جامعی را ارائه می دهد که چگونگی موفقیت رسانه های اجتماعی در جذب مشتری و افزایش فروش را از طریق تعامل پیچیده عوامل علّی، زمینه ای و مداخله گر توضیح می دهد. یافته ها نشان می دهند که موفقیت تبلیغات در رسانه های اجتماعی، نه تنها به تکنیک های تبلیغاتی متکی است، بلکه مستلزم یک ساختار سازمانی چابک، داده محور و سازگار با محیط است. این الگو می تواند به مدیران فروش و بازاریابی کمک کند تا استراتژی های خود را بر اساس شرایط واقعی بازار طراحی کنند و به طور نظام مند، تبدیل تعاملات اجتماعی به نتایج تجاری را بهینه سازی کنند.  
۴.

گردشگری سلامت دیجیتال: پذیرش اینترنت اشیا در استارتاپ های نوآور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری سلامت فناوری اینترنت اشیا پذیرش فناوری استارتاپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
هدف: با توجه به گسترش و تأثیرهای فناوری های نسل چهارم، این پژوهش به دنبال شناسایی چالش ها، مانع ها، راهبردها و مزیت های پذیرش فناوری اینترنت اشیا در استارتاپ های گردشگری سلامت است. روش: روش اجرای این پژوهش کیفی و روش جمع آوری داده ها مصاحبه است. به منظور تحلیل متون مصاحبه های انجام شده از نرم افزار مکس کیودا استفاده شده است. یافته ها: یافته های این پژوهش، به شناسایی ۲۷ کد اولیه با فراوانی ۱۹۶ واحد معنایی انجامید که در سه کد محوری «چالش ها و موانع به کارگیری اینترنت اشیا در استارتاپ های گردشگری سلامت»، «اقدام ها و راهبردهای استارتاپ های گردشگری سلامت برای پذیرش و به کارگیری اینترنت اشیا» و «فرصت ها و مزایای استفاده از اینترنت اشیا برای بهبود خدمات گردشگری سلامت» دسته بندی شدند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، در خصوص کد محوری «چالش ها و موانع به کارگیری اینترنت اشیا در استارتاپ های گردشگری سلامت»، مؤلفه های سرمایه و بودجه عبارت اند از: هزینه تجهیزات و ابزارها و پیاده سازی اینترنت اشیا و کمبود منابع مالی استارتاپ های گردشگری سلامت. مؤلفه های ریسک پذیری عبارت اند از: عدم تمایل به نوآوری و تغییر، انعطاف پذیری بیشتر استارتاپ ها در مقایسه با سازمان های بزرگ وعدم سرمایه گذاری کسب وکارهای گردشگری در فناوری های نوظهور. مؤلفه های فرهنگ سازمانی عبارت اند از: آگاهی و نگرش کاربردی مدیران و کارکنان و فقدان فرهنگ حمایتگر از فناوری های جدید در استارتاپ ها. مؤلفه نیروی انسانی توانمند عبارت اند از: نیروی انسانی متخصص در حوزه اینترنت اشیا و هزینه جذب نیروی انسانی توانمند در حوزه اینترنت اشیا. مؤلفه های زیرساخت فنی عبارت اند از: طرح اجرایی مناسب برای بهره برداری از فناوری های نوظهور، مشکلات زیرساختی استارتاپ های گردشگری سلامت و دسترسی مناسب به ابزارها و گجت های اینترنت اشیا. همچنین در زمینه «اقدامات و راهبردهای استارتاپ های گردشگری سلامت برای پذیرش و به کارگیری اینترنت اشیا»، سه مؤلفه هم آفرینی با شرکت های ارائه دهنده خدمات اینترنت اشیا، جذب و نگهداری نیروی انسانی خبره و جذب سرمایه گذار شناسایی شد. علاوه براین مؤلفه های مربوط به «فرصت ها و مزایای پذیرش و به کارگیری اینترنت اشیا در استارتاپ های گردشگری سلامت»، در دو سطح گردشگر سلامت و استارتاپ دسته بندی شدند که کمک به کیفیت فرایند درمان بیماران، هزینه خدمات و کمک به نظارت و پیگیری از راه دور گردشگر سلامت مؤلفه های سطح گردشگر هستند و افزایش بهره وری و کاهش هزینه، ایجاد مزیت رقابتی، افزایش سود، یکپارچه سازی و بهبود فرایندها و زنجیره ارزش، کمک به تصمیم گیری آگاهانه مدیران، افزایش مقیاس، استفاده از ابزارهای فناوری برای بازاریابی در گردشگری، کمک فناوری های جدید بر تداوم فعالیت کسب وکار و شناخت سبک زندگی بازار هدف گردشگری سلامت، مؤلفه های سطح استارتاپ را تشکیل می دهند.
۵.

بررسی عوامل مؤثر اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی در تصمیم گیری گردشگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اینفلوئنسر رسانه اجتماعی تصمیم گیری گردشگران رویکرد نگاشت شناخت فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
هدف: گسترش سریع پلتفرم های رسانه های اجتماعی، آن ها را به ابزارهای کلیدی برای ارتباط و شکل دهی به افکار عمومی تبدیل کرده است. در این فضای دیجیتال، اینفلوئنسرها به عنوان افرادی تأثیرگذار در هدایت رفتار مصرف کنندگان، به ویژه در بخش گردشگری، نقش مهمی ایفا می کنند. این مطالعه با هدف بررسی عوامل کلیدی تأثیرگذار اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی بر فرایندهای تصمیم گیری گردشگران انجام شده است و بر نقش آن ها در شکل دهی به انتخاب های مرتبط با سفر تمرکز دارد. روش: این پژوهش از روش توصیفی پیمایشی استفاده کرده است. با استفاده از تکنیک نمونه گیری هدفمند، ده نفر از خبرگان حوزه گردشگری برای مصاحبه های عمیق انتخاب شدند تا دیدگاه های تخصصی از ذی نفعان آگاه در این حوزه به دست آید. انتخاب این ده نفر به صورت غیرتصادفی بوده است. داده ها و سناریوها با استفاده از تکنیک نگاشت شناختی فازی و نرم افزار اف سی مپر تحلیل شدند تا روابط و تأثیرهای بین متغیرها مدل سازی شود. علاوه براین، از نرم افزار یوسی آی نت برای تحلیل شبکه های اجتماعی استفاده شد تا درک عمیق تری از عوامل به هم پیوسته در اکوسیستم اینفلوئنسرها به دست آید. این رویکرد دوگانه، امکان بررسی جامع دیدگاه های کیفی و پویایی های شبکه ای را فراهم کرد. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که از میان عوامل مختلف تأثیرگذار بر تصمیم گیری گردشگران، سه عامل به دلیل مرکزیت بیشتر خود در تحلیل شبکه، تأثیرگذارترین بودند: ۱. توانایی اینفلوئنسرها در درک نیازها و علایق مخاطبان؛ ۲. انتشار محتوای باکیفیت؛ ۳. اعتماد براساس تجربه. این عوامل به طور چشمگیری بر ادراکات و انتخاب های گردشگران تأثیر می گذارند و اهمیت ارتباط، کیفیت و اعتبار در ارتباطات مبتنی بر اینفلوئنسرها را برجسته می کنند. نتیجه گیری: یافته ها نقش حیاتی اینفلوئنسرهای رسانه های اجتماعی در صنعت گردشگری را، به ویژه در زمینه فناوری های دیجیتال در حال رشد و وابستگی فزاینده به پلتفرم های رسانه های اجتماعی، تأیید می کنند. با توجه به اینکه اینفلوئنسرها همچنان نگرش ها و ترجیحات گردشگران را شکل می دهند، اهمیت استراتژیک آن ها در راهبردهای بازاریابی و ارتباطی بیش ازپیش آشکار می شود. این مطالعه بر نیاز ذی نفعان گردشگری به بهره گیری از قابلیت های اینفلوئنسرها در درک پویایی های مخاطبان، ارائه محتوای جذاب و ایجاد اعتماد برای افزایش جذابیت مقاصد گردشگری و تأثیرگذاری مؤثر بر تصمیمات سفر تأکید می کند.
۶.

تأثیر فناوری واقعیت افزوده بر واکنش های شناختی، عاطفی و رفتاری مصرف کنندگان در پلتفرم های تجارت الکترونیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پاسخ های رفتاری پاسخ های شناختی تجارت الکترونیک پاسخ های عاطفی واقعیت افزوده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
هدف: امروزه گسترش فناوری ها شرایط مناسبی را برای خرده فروشان جهت کسب مزیت رقابتی فراهم کرده است. از این رو مطالعه تأثیر به کارگیری فناوری واقعیت افزوده بر رفتار مصرف کننده بسیار مهم است. در این تحقیق پاسخ های شناختی، عاطفی و رفتاری مصرف کنندگان به این فناوری بررسی شده است. روش: پژوهش از نوع کمّی و به روش توصیفی علی انجام شده است. جامعه آماری افرادی بوده اند که از فروشگاه های مجهز به فناوری واقعیت افزوده خرید کرده اند. پاسخ گویان با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده در دسترس انتخاب شدند. برای تحلیل داده های جمع آوری شده، از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. یافته ها: تعامل و کیفیت سیستم، بر غوطه وری؛ لذت و سودمندی رسانه، بر قصد استفاده مجدد و همچنین تعامل، بر علاقه به محصول اثر مثبت دارند. تأثیر کیفیت سیستم بر سودمندی رسانه تأیید نشد؛ اما تأثیر آگاهی از ویژگی های محصول و هم بستگی واقعیت افزوده بر سودمندی رسانه به تأیید رسید. همچنین، تأثیر سودمندی رسانه بر اعتمادبه نفس مصرف کنندگان در انتخاب محصول و قصد خرید تأیید شد. نتیجه گیری: می توان گفت واقعیت افزوده، بر واکنش های مشتری در تجارت الکترونیک اثرگذار است. برنامه های واقعیت افزوده به صورت مستقیم و غیرمستقیم تأثیرهای کمابیش خوبی بر پاسخ های مصرف کنندگان دارد.