
مقالات
حوزههای تخصصی:
کشورهای اروپایی بعد از جنگ جهانی دوم با کاستن از اختلافات، به تدریج در جهت آرمان سیاست خارجی و امنیتی مشترک و در این مسیر بویژه بعد از جنگ سرد، در راستای سیاست امنیتی و دفاعی مشترک گام نهادند. محل تصمیم گیری درباره سیاست امنیتی و دفاعی مشترک، شورای اروپایی، متشکل از سران کشورهای عضو است که به منظور ارتقای صلح و امنیت جهانی به اتفاق آراء در مورد مأموریت های غیرنظامی و عملیات های نظامی تصمیم گیری می کنند. به رغم دستاوردهایی که اتحادیه اروپا در توسعه و مدیریت سیاست امنیتی- دفاعی مشترک کسب نموده است، اما هنوز با چالش هایی مواجه است که مانع از کارکرد بین المللی مطلوب آن می گردد. پژوهش حاضر با هدف بررسی چالش های رویه تصمیم گیری، این پرسش را مطرح نموده است: رویه تصمیم گیری بر کارکرد بین المللی سیاست امنیتی و دفاعی مشترک اتحادیه اروپا چگونه تأثیرگذار است؟ فرضیه این است که تصمیم گیری بر اساس اتفاق آرا باعث شکلگیری رقابت، پیچیدگی، سرعت پایین و در برخی موارد باعث تأخیر، انسداد و یا وتوی تصمیمات می شود. یافته های پژوهش که با بررسی چند نمونه از عملکرد اتحادیه اروپا در غرب آسیا و با روش توصیفی-تحلیلی حاصل شده است نشان می دهد که تصمیم گیری بر اساس اتفاق آراء با ایجاد مانع در مسیر شکل گیری مؤلفه های بازیگری اتحادیه اروپا، در بسیاری از موارد موجب عدم تحقق اهداف سیاست دفاعی- امنیتی مشترک اتحادیه اروپا شده است.
ادراکات متکثر مقامات رسمی ایران از روابط اروپا و آمریکا و تأثیر آن بر مذاکرات هسته ای ایران: بررسی موردی دوره ریاست جمهوری روحانی (1392-1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی ادراکات نخبگان سیاست خارجی ایران از نحوه تعامل قدرت های جهانی یکی از متغیرهای تأثیرگذار بر سیاست خارجی ایران در دهه های گذشته بوده است. نقش آفرینی فعالانه اروپا و آمریکا در پرونده هسته ای ایران سال های گذشته، اهمیت رابطه اروپا و آمریکا را برای ایران دو چندان کرده است و ادراکات نخبگان ایرانی عمدتاً بر اساس این موضوع کانونی شکل گرفته است که آیا و چگونه می توان از نوسان های سطحی و بعضاً عمیق روابط دو سوی آتلانتیک در راستای تحقق منافع ملّی ایران بهره برد. یکی از مهم ترین مسائل سیاست خارجی ایران در دهه های اخیر به خصوص پس از برنامه هسته ای ایران در عرصه بین المللی، ماهیت روابط قدرت های غربی یعنی اروپا و آمریکا با یکدیگر و چگونگی بهره برداری از این روابط در راستای تحقق منافع ملّی ایران بوده است. سؤال اصلی مقاله این است که مقامات رسمی سیاست خارجی ایران در دوره ریاست جمهوری حسن روحانی (1392-1400) چه ادراکاتی نسبت به روابط اروپا و امریکا داشته اند و این ادراکات چه تأثیری بر روند مذاکرات هسته ای داشته است؟ روش پژوهش، تحلیل محتوای کیفی متون مرتبط با دوره ریاست جمهوری حسن روحانی با تمرکز بر مقامات رسمی ایران است. چارچوب مفهومی مقاله بر مبنای رویکرد ادراکی در حوزه تحلیل سیاست خارجی شکل گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در میان مقامات سیاست خارجی ایران در دوره دولت روحانی، سه دیدگاه عمده تمایزانگاری، تقابل انگاری و انفعال انگاری درباره روابط اروپا و آمریکا وجود دارد که می توان گفت وجه غالب ادراکی در دو مقطع مذاکرات هسته ای و اجرای برجام، ادراکات تمایزانگارانه و در مقطع خروج آمریکا از برجام، انفعال گرایی اروپا در مقابل آمریکا بوده است.
ساخت ژئوپلیتیکی و روندپژوهی تاریخی روابط ایران و روسیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روابط دو کشور ایران و روسیه نشان دهنده روابط تاریخی پرفرازونشیب بوده که همه الگوهای رفتاری را به خود دیده است. به رغم اهمیت ژئوپلیتیک طی دوره های تاریخی روابط دو کشور کمتر از منظر رویکرد ژئوپلیتیک بررسی شده است. این مقاله با بهره گیری از الگوی رفتار ژئوپلیتیکی روسیه در مناطق پیرامونی با تأکید بر رویکرد نواوراسیاگرایی الکساندر دوگین و با روش کیفی مبتنی بر مرور سیستماتیک(نظام مند) به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که ساخت ژئوپلیتیکی و تاریخی روابط ایران و روسیه چگونه است؟ در این میان چند واقعیت مهم ژئوپلیتیکی در روابط دو کشور نظیر وزن ژئوپلیتیکی ایران، هر دو کشور از مناطق ژئوپلیتیک تحت فشار هستند، قطب بودن ایران در ژئوپلیتیک تشیع جهان اسلام، تاریخ طولانی روابط دو کشور و اثرگذار بودن نخبگان، افراد، ایدئولوژی و هویت در میدان ژئوپلیتیکی دو کشور همواره اثربخش بوده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مهم ترین ابعاد ساختار ژئوپلیتیکی روابط ایران و روسیه همواره در یک سه گانه ژئوپلیتیکی قرار داشته و همواره یک نیروی سوم در ساختار ژئوپلیتیکی و تاریخ طولانی روابط دو کشور قابل مشاهده است. بدین صورت که نوع تعامل و همکاری و تقابل ایران و روسیه همواره تابعی از تعامل یا تقابل با غرب به ویژه با آمریکا بوده است. روابط دو کشور باوجود فرصت های همکاری قابل توجه، نه در سطح راهبردی، بلکه در سطح همکاری آن هم با چالش های جدی مواجه بوده است. اما جنگ روسیه با اوکراین در سال 2022 و مخالفت اتحادیه اروپا و آمریکا از روسیه از اشغال اوکراین نزدیکی بیشتر روابط دو کشور را باعث شده است.
کلان روندهای نوظهور نظم ساز در منطقه غرب آسیا و دگردیسی در سیستم کنترل واحدهای دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظم امنیتی منطقه غرب اسیا به عنوان متغیر تاثیرگذار بر رفتارهای راهبردی واحدهای منطقه ای و مداخله گر فرامنطقه ای در دوره های مختلف نظم سازی از پویایی های خاصی برخوردار بوده است. نظم های امنیتی منطقه غرب اسیا از سه دوره امپراتوری، دولت های مدرن تا پایان جنگ سرد و از ابتدای قرن بیست و یکم تاکنون تشکیل شده اند. در نظم جدید امنیتی ویژگی های متفاوتی نسبت به نظم های گذشته رخ داده است که از جمله انها می توان به شبکه ای شدن ارتباطات، چندلایه شدن حوزه های موضوعی به صورت در هم تنیده، تلاقی سطوح نظم و افزایش پیچیدگی ها اشاره کرد. تاثیرگذاری نظم امنیتی جدید بر سیستم کنترل واحدهای دولتی در منطقه غرب اسیا موضوع پژوهش مقاله حاضر است. از این رو سوال و فرضیه ذیل جهت چارچوب بخشی به مقاله حاضر مطرح می شوند. سوال مقاله پیش رو این است که نظم امنیتی در منطقه غرب اسیا از ویژگی برخوردار است و چه تاثیری بر سیستم کنترل واحدهای دولتی گذاشته است؟ فرضیه پژوهش حاضر جهت پاسخ به سوال فوق این است که نظم امنیتی حاضر در منطقه غرب اسیا به صورت شبکه ای درامده است و سبب شده است تا سیستم کنترل واحدهای دولتی به سیستم کنترل شبکه ای تبدیل شود. روش پژوهش توصیفی- تبیینی و روش جمع اوری منابع اسنادی می باشد.
روابط چین و عربستان در دوران گذار نظام بین الملل و پیامدهای آن بر جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با سربرآوردن چین در مقام قدرتی جهانی و پدیدارشدن نشانه های تحول در نظم بین الملل پس از جنگ سرد، عربستان به عنوان یکی از کنشگران مهم منطقه ای، با درک چنین برداشتی بر آن شده است تا مناسبات تجاری جدیدی را با پکن پی ریزی کند. بر این اساس، رهبران عربستان سعودی هم زمان با کوشش برای کاهش وابستگی دیپلماتیک و اقتصادی به آمریکا، به دنبال فاصله گرفتن از مبادله سنتی امنیت – انرژی با ایالات متحده، بازی میان خطوط و احیای توازن در مناسبات خارجی خویش هستند. با در نظر داشت چنین تحولی، پرسش اصلی پژوهش پیشِ رو آن است که چگونه راهبرد اقتصادی نوین عربستان در تعامل با چین و در ساختار جدید نظم بین المللی، منافع ملی جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرار داده است؟ نویسندگان با اتخاذ رویکرد توصیفی – تحلیلی و با بهره گیری از روش کتابخانه ای در گردآوری داده ها و نظریه واقع گرایی نئوکلاسیک برای تحلیل داده ها، سعی بر آن دارند تا به این پرسش پاسخ دهند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که کوشش «ریاض» جهت توسعه مناسبات با چین، متأثر از ادراک راهبردی نوین مقامات سعودی از تحولات ساختاری نظام بین الملل، قدرت نسبی عربستان در نظم چندقطبی آینده نظام بین الملل و توان اقتصادی ریاض است و تناظر زمانی ابتکار کمربند-راه و چشم انداز 2030 می تواند بستر همکاری نزدیک ریاض-پکن را فراتر از حوزه انرژی فراهم کرده و منافع جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرار دهد.
تحول فناورانه در راهبرد امنیتی و دفاعی کره جنوبی؛ درس گفتارهایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد بررسی استراتژی دفاعی و امنیتی کره جنوبی بر اساس توان فناورانه باتوجه به تغییر پویایی های امنیتی منطقه به ویژه در شبه جزیره کره و تهدیدات امنیتی نوین به عنوان الگویی برای ایران است. در پژوهش حاضر ضمن بررسی سطح فناورانه ایران، به دنبال پاسخ به این سؤال است که چه مؤلفه هایی بر تحول دفاعی و امنیتی فناورانه کره جنوبی و بازدارندگی فناورانه این کشور در شرق آسیا و ایندوپاسیفیک مؤثر بوده است؟ و تحول فناورانه در پیشبرد بازدارندگی فناورانه در راهبرد دفاعی و امنیتی کره چگونه بوده است؟ بنابر بر فرضیه، به دلیل ظهور فناوری های نوظهور و چالش های فناورانه در حوزه دفاعی - امنیتی و تنش های ژئوپلیتیکی ناشی از تحولات نوین در نظم بین المللی و منطقه ای سبب بازدارندگی فناورانه و تحول دفاعی و امنیتی این کشور شده است. یافته های پژوهش نیز نشان می دهد تغییر الگوهای جنگ و تشدید رقابت برای هژمونی فناوری در میان قدرت های بزرگ، افزایش بی ثباتی در شمال شرق آسیا به دلیل رقابت آمریکا و چین سبب سیالیت نظم بین الملل و موجب تقویت دفاعی فناورانه کره جنوبی شده است. کاهش نیروی انسانی در ارتش، نگرانی در مورد حمله هسته ای و موشکی کره شمالی به همراه افزایش تحرکات چین و روسیه در منطقه امنیتی شبه جزیره کره و ایندوپاسیفیک، باعث شده است تا یون سوک یول در حوزه دفاعی و امنیتی مبتنی بر فناوری (4IR)، بازدارندگی فناورانه چند دامنه ای را ایجاد کند. ماهیت روش پژوهش توصیفی - تحلیلی است و از روش تحلیل داده های کمی و کیفی گردآوری شده از مهم ترین اسناد دفاع ملی و مراکز مطالعاتی امنیتی استفاده شده است.
عناصر شناختی مؤثر بر خروج نظامی آمریکا از غرب آسیا؛ مطالعه موردی عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، تاکتیک ها و راهبردهای مختلفی را برای نحوه نبرد و تأمین منافع ملی از سوی ایالات متحده آمریکا ذکر کرده اند که برجسته ترین آن در دوره کنونی، استفاده از عناصر شناختی است که شکست در انجام آن، می تواند منجر به شکست در تأمین اهداف و منافع ملی ایالات متحده گردد. در این راستا، از مهم ترین نمونه های انجام عملیات نظامی توسط آمریکا، حضور این کشور در عراق است که نتیجه نهایی این حضور، محصولی جز تصمیم به کاهش چشم گیر حضور نظامی از این کشور و شکست آنچه دولت-ملت سازی و مبارزه با تروریسم و حضور پررنگ نیروهای زمینی می خواندند، نبود. پژوهش حاضر درصدد آن است تا با در نظر گرفتن تجربه حضور آمریکا در عراق، میزان موفقیت عملیات شناختی بر عملیات نظامی آن در عراق را مطالعه کرده و آینده این حضور نظامی را پیش بینی کند. به عبارت دیگر سؤال اصلی مقاله آن است که عناصر شناختی تأثیرگذار بر عملیات نظامی آمریکا کدام اند و این عناصر، آینده حضور آمریکا در عراق را چگونه پیش بینی می کنند؟ فرضیه پژوهش نیز آن است که شکست در استفاده موفق از عناصر شناختی در عملیات اطلاعاتی نظامی، آمریکا را به سمت خروج از عراق سوق خواهد داد؛ به عبارت دیگر، عدم موفقیت در تحقق مأموریت های شناختی عملیات اطلاعاتی، منجر به خروج آمریکا از عراق خواهد شد. مقاله با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی و روش جمع آوری داده کتابخانه ای، نشان می دهد که عناصر شناختی ذیل عملیات اطلاعاتی بوده و شامل عملیات روانی، فریب نظامی، امنیت عملیات، امور عمومی و دیپلماسی عمومی می شوند که آمریکا در انجام آن ها موفق نبوده است و این موارد در خروج نظامی آمریکا از عراق تأثیرگذارند.
سیاست خارجی و چهارچوب بندی رسانه ای: مورد مطالعه «توافق همکاری های راهبردی 25 ساله جمهوری اسلامی ایران و چین» در روزنامه های کیهان و شرق (1394-1402)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان طرح موضوع «توافق همکاری های جامع و راهبردی 25 ساله بین ایران و چین»، این رویداد مورد توجه گسترده رسانه های داخلی قرار گرفت. هر یک از آن ها با انتخاب و برجسته سازی ابعادی از این رویداد، تلاش کردند چارچوب بندی خود را از آن ارائه کنند. مقاله حاضر با گزینش دو رسانه داخلی روزنامه های کیهان و شرق کوشیده است، با شناسایی و مقایسه دستگاه چارچوب بندی آن ها، نحوه عملکرد این رسانه ها را در شکل دادن به درک مخاطبان شان از «توافق همکاری های راهبردی 25 ساله بین ایران و چین» تحلیل کند. این مقاله از رویکرد کیفی و مدل تحلیل چارچوب رسانه ای رابرت انتمن (1993) بهره گرفته است. جامعه نمونه، شامل 58 متن خبری در روزنامه های کیهان و شرق در فریم زمانی 1402-1994 است. یافته های حاصل از 39 متن خبری کیهان نشان می دهد، در چارچوب بندی این رسانه، چارچوب اصلیِ «خواست -فرصت مشترک» به همراه پنج چارچوب فرعیِ «پنجره فرصت، رقابت، مثلث استراتژیک، اتحاد ضد هژمونیک و چرخش به شرق» حضور دارند. همچنین در 19 داستان خبری شرق، چارچوب اصلیِ «نیاز/اضطرار یک طرف – فرصت دیگری» به همراه هفت چارچوب فرعیِ «شفافیت، تصویب بیست دقیقه ای، رابطه نامتوازن، زیان، اضطرار/نیاز، بندزنی چینی و چرخش نامتوازن» ارائه شده است.تفاوت های جدی در چارچوب های به کارگرفته شده در دو رسانه از آنجا اهمیت پیدا می کند که رسانه ها در صحنه سیاست داخلی ایران، به علّت عدم نهادمندی احزاب سیاسی، جناح های سیاسی حاکم را نمایندگی می کنند. از این نظر، چارچوب بندی هماهنگ با سیاست های خارجی رسمی نقش پروپاگاندایی آن ها را برجسته می سازد. از سویی دیگر، چارچوب بندی متعارض با سیاست خارجی رسمی در رسانه های منتقد نشان از کشمکش در میان نخبگان سیاسی دارد که سعی دارند روایت خود را از مسایل سیاست خارجی برسازند.