در دو قرن اخیر شاهد رشد فوقالعاده تحقیقات در زمینه سرزمین و مردم مشرق زمین بودیم. دانشهایی که اسلام شناسی، شرقشناسی، ایرانشناسی و هند شناسی نام گرفته همه معطوف به اهداف و کارکردهای کاملا مشخص سیاسی و اقتصادی بود.
روز 17 شهریور فوج عظیمی از مردم، که بسیاری از آنها، از جملهخودم، نسبت به اعلام حکومت نظامی بیاطلاع بودند، در تهران بهخیابانها ریختند. در این تظاهرات من از طرف تسلیحات به میدان ژالهیسابق میآمدم که یک مرتبه تیراندازی شروع شد و مردم را به رگباربستند؛ همه متفرق شدند و من هم فرار کردم. در این راهپیمایی جمعزیادی از خانمها شرکت داشتند و در آن وضعیت بعضاً با سر و پای برهنه به این طرف و آن طرف میدویدند.
هرچند انتظار برای ظهور منجی در کهنترین ادوار تاریخ ریشه دارد و علاوه بر ادیان و مذاهب، بسیاری از مکتبهای فلسفی، عرفانی و اجتماعی نیز به ضرورت یا حقیقت آن قائلاند، در هیچکدام از آنها بحث انتظار و منجی به اندازة مکتب تشیع پایدار، روشن و پویا نبوده است.
شیعه، که از همان ابتدا دل در گرو مکتب علمی و عملی اهل بیت(ع) گذاشته بود، غمبارترین دورههای تاریخی خود را به پشتوانة انتظار فرج پشت سر گذاشت و مرحله به مرحله راه پیمود تا سرانجام در چهاردهمین قرن اسلامی موفق شد انقلابی بزرگ برای ایجاد مقدمات ظهور منجی به راه اندازد؛ انقلابی که تمامی رنجها و سرزنش کشیدنهای گذشته را معنا میکرد و نشان میداد که یکی از نائبان عام امام غایبی که شیعیان از اوصافش میگویند عَلَم بر دوش گرفته و چنین تحول بزرگی را در صحنة جهانی پدید آورده است.
در مقالة پیشرو تعریف و تقسیمات انتظار و چگونگی بارور شدن این اندیشه در انقلاب اسلامی ایران بررسی، و دیدگاههای حضرت امام(ره) در اینباره بیان شده است.