اعزام دانشجویان ایرانی به خارج از کشور موجب تحول در جهان بینی انسان ایرانی گردید. نشانه های این تحول پس از انقلاب مشروطه، تشکیل نخستین گروه های اپوزیسیون دانشجویی خارج از کشور در زمان رضاشاه بود. این حرکت های سیاسی که در دهه ۲۰ و ۳۰ ادامه یافت، متأثر از جریان های سیاسی درون کشور بود. در دهه ۴۰ تحولات سیاسی شتاب بیشتری یافت و با سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و تبعید امام به خارج از کشور، دانشجویان با تأسیس تشکل هایی طی سال های دهه ۴۰ و ۵۰ با ایشان ارتباط برقرار کرده و خواهان روابط متقابل جهت مبارزه با استبداد و استعمار شدند. ایشان با استقبال از فعالیت های دانشجویان، آنان را تشویق و نسبت به آینده کشور امیدوار کرد. در مقاله حاضر تلاش می شود علل و مؤلفه های تعامل میان امام و جنبش های دانشجویی خارج از کشور بین سال های ۱۳۵۷ ۱۳۴۲ بررسی شود.
در این پ ژوهش سعی بر این است تا با نگاهی تاریخی – تحلیلی و در قالب روش ساختیکارکردی به کارکرد سیاسی انواع هیأت های مذهبی در ایران (با تأکید بر دوران جمهوری اسلامی ایران) در کاهش و مهار بحران های سیاسی بپردازد. لذا با بررسی های صورت گرفته، می توان چندین نوع هیأت مذهبی را از یکدیگر و با معیارهای متفاوتی از یکدیگر بازشناساند و تفکیک کرد. اما اگر بخواهیم از منظر سیاسی به طور عام و کارکرد سیاسی به طور خاص به موضوع هیأت های مذهبی نظری افکنیم، بایستی آنها را در دو دسته کلی جای دهیم:هیأت های معتقد به اسلام عرفی (یعنی اعتقاد به جدایی دین از سیاست) و هیأت های معتقد به اسلام سیاسی (یعنی معتقد به پیوند دین و سیاست)؛ با این نگاه هیأت های مذهبی دسته اول فاقد کارکرد سیاسی هستند و در بحران ها و مسائل سیاسی نقشی منفعل و تبعی را ایفا می کنند. اما دستة دوم دارای کارکرد سیاسی هستند و سعی دارند بر فضای سیاسی تأثیر بگذارند. در این پژوهش به واسطة مؤلفه ها و نیز نگاه تاریخی، کارکرد سیاسی انواع هیأت های مذهبی در باب کاهش بحران های سیاسی مورد واکاوی قرار می گیرد.