در این شماره به مناسبت قیام قم و سقوط رژیم پهلوی، چند کاریکاتور را از آقای ایرج زارع برگزیدهایم که با زبان طنز، گوشههایی از مظالم و جنایتهای آن دستگاه جهنمی را باز مینمایاند.
تحولات معرفتی فرهیختگان غرب در عصرهای روشنگری و روشنفکری، در پیوند با رفرمیسم دینی و پیشرفت تکنولوژیک، بهر روی از انسان مدرن و امروزی غرب، تصویری شفاف ارائه نمود، و او را از بلاتکلیفی های بزرگی که قرن ها آزارش می داد، آزاد کرد. اما راه پیمودن روشنفکران مسلمان در مسیری که روشنفکران غربی رفتند، کلاف پیچیده ای در تاریخ معاصر جوامع اسلامی بر جای گذاشت که هنوز هم ابتدا و انتهایش ناپیداست.روشنفکران غربی از رنسانس تا امروز، همگی در پی جداسازی کار دنیا و آخرت از یکدیگر، و تفکیک مقولات عقلانی و وحیانی در حوزه های مختلف حیات بشری بودند و در این کار، هر چه سریع تر و صریح تر گام برداشتند، بهتر و بیشتر رسیدند؛ اما روشنفکران اقالیم قبله، از ترس آن که به دلیل نگاه تکفیرآمیز دین ورزان نسبت به عقایدشان، مورد بغض و طرد قرار نگیرند، هماره دستی در خاک و چشمی بر آسمان داشته اند. آنها، بی آن که لوازم تکوین خرد خودبنیاد روشنفکری را پیرامون خویش بازیابند، و بی آن که از تقلای عقلی در گوهر وحیانی دین، به نیکی سود برده باشند، با وارد کردن اندیشه ها و ساختارهای ناهمگون، این آسمان و آن ریسمان را به گونه ای به هم بافتند که برای کشورهای اسلامی تحت سلطه، نه رو انداز شد و نه زیرانداز.مقاله حاضر، بنیادهای تئوریک مقوله «روشنفکری دینی» و تضادهای موجود میان این مقوله را با ریشه های غرب آوای سکولاریسم، به گونه ای موجز و رسا بازگو کرده است.
آیتالله دکتر محمد مفتح 27 خرداد 1307 در یک خانواده مذهبی در همدان متولد شد. اولین معلم او فردی بهنام شیخ محمود بود. وی پس از طی تحصیلات مقدماتی در حوزه همدان راهی حوزه علمیه قم شد و در محضر بزرگان و فقهای شیعه به کسب علم پرداخت و همزمان با احراز درجه اجتهاد موفق به اخذ درجه دکترای الهیات از دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران شد. او مبارزات سیاسی خود را با شروع نهضت امام خمینی آغاز نمود. ضمنا به سازماندهی و هدایت طلاب همدانی مقیم حوزه علمیه قم و انقلابیون همدان اقدام کرد. با قیام امام خمینی در سالهای 1341 تا 1343 او در منابر و مجالس عمومی به انتقاد و افشاگری علیه دولت و رژیم شاه پرداخت که بارها دستگیر، تبعید و سرانجام ممنوع المنبر شد.
رژیم پهلوی به اذعان تمام تحلیلگران در سال 1356 در بهترین شرایط از حیث اقتصادی، سیاسی و نظامی به سر میبرد و با تکیه بر همین موقعیت در 17 دی ماه مقالهای را در روزنامه اطلاعات درج کرد تا به تعبیر داریوش همایون «آب در سوراخ مورچه بریزد»، تا مورچهها بیرون بیایند و بدین ترتیب، انقلابیون خود را نشان دهند تا راه برای سرکوب آنان هموار شود، اما سیر حوادث مسیری دیگر را رقم زد. پیرامون وضعیت آن رژیم و نیروهای مبارز و مردمی در سال 1356 و شرایطی که به نگارش مقاله اهانتآمیز به امام امت منجر شد و نیز پیامدها و نتایج آن مقاله و تاثیر قیام خونبار عاشورا بر نهضت ملت ایران به گفتگو با آقای سیدمصطفی تقوی مقدم پرداختهایم که حاصل آن را ملاحظه میفرمایید.