فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۱٬۰۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
دفاع قاطع شهید مدرس ازجنبش جنگل
حوزههای تخصصی:
دو فرمان و مهری تازه از پادشاهان صفویه و زندیه
حوزههای تخصصی:
جایگاه بازاریان و اصناف در تحولات سیاسی اقتصادی ایران از کودتای رضاخان تا دهه نخست سلطنت رضاشاه (۱۲۹۹ تا 1310ش/۱۹۲۰ تا 1931م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از انقلاب مشروطیت، در نتیجه برنامه های نوسازی دولتی، جایگاه و موقعیت بسیاری از اقشار جامعه تغییر یافت. و این موضوع بر جنبه های مختلف حیات آنان تأثیر گذاشت. اصناف و بازاریان از مهم ترین اقشاری بودند که با توجه به ماهیت شغلی شان، کارکردهای اقتصادی اجتماعی پررنگی داشتند و به مثابه طبقه ای سیاسی اقتصادی، ایفای نقش کردند. این گروه ها به عنوان بخشی از ساختار حیات شهری، با تأثیرپذیری از سیاست های دولتی و اوضاع جهانی، در جریان حوادث مهم کشور قرار گرفتند. دولت رضاشاه با اشراف به کارکردهای چندگانه اصناف، در بسیاری از سیاست های داخلی، متوجه آنان بوده و با نظارت بر نظام صنفی، درصدد کاهش قدرت آنان بود؛ لذا، برنامه های عمرانی و اقتصادی دولتی، باعث واکنش هایی در میان اصناف و بازراریان شد؛ مانند اعتصاب و تعطیلی بازار، فرستادن عرایض و طرح خواسته ها و ... . این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع کتابخانه ای، در پی بررسی وضعیت بازار و اصناف و پیشه وران، در دهه اول 1300ش است؛ همچنین به دنبال پاسخ به این پرسش هاست که اصناف در ساختار سیاسی اقتصادی کشور، در دهه اول قرن 14ق چه موقعیتی داشتند؟ علت و چرایی توجه دولت پهلوی اول به این مجامع چه بود؟ دوره ای که اصناف در مقایسه با دوران قبل، به شدت ضعیف شدند و تحت کنترل درآمدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بازاریان در دهه 1300ش، کارکرد و نقش پررنگی در برنامه های سیاسی و اقتصادی داشتند؛ ولی برنامه های دولت رضاشاه، در راستای نوسازی و تأسیس دولت مطلقه و ورود آن به عرصه اقتصاد، قدرت سیاسی و مالی آنان را کاهش داد.
برقراری نظام سربازگیری در اصفهان دوره پهلوی اول
حوزههای تخصصی:
همزمان با دیگر کشورهای منطقه، در خلال دو جنگ جهانی، لزوم برخورداری از ارتش منظم و یکپارچه، بیش از بیش در ایران احساس می شد.از این رو، سران نظامی ایران تلاش هائی را برای ایجاد چنین ارتشی آغاز کردند. برقراری نظام سربازگیری، در راستای تلاش هائی بود که برای ایجاد این چنین ارتشی صورت پذیرفت. البته انجام این برنامه، با مشکلات و واکنش های فراوانی همراه بود. این مقاله، بر آن است تا با استفاده از اسناد و مدارک موجود، به تحلیل و بررسی جریان برقراری نظام سربازگیری در دوره پهلوی اول بپردازد.
ناراضی مشروطه
منبع:
زمانه ۱۳۸۳ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
حرکتها و فعل و انفعالات اجتماعی علاوه بر صورت ظاهری، از یک زیرساخت نهفته نیز برخوردارند که برخلاف جلوه بیرونی، قابل سنجش و یا پیش بینی دقیق نمی باشد و جالب آن که بخش اعظم فرایندهای اجتماعی و سیاسی نیز در پیوند با این جنبه پنهانی است که اتفاق می افتد؛ بدین معنا که می توان یک حرکت اجتماعی را طبق برنامه ریزی ازپیش تعیین شده شکل داد اما تداوم این جریان دیگر در اختیار کامل شکل دهندگان آن نخواهد بود بلکه از دیالکتیک خاص خود برخوردار است.حال اگر به سده ها و یا حتی دهه های گذشته برگردیم، بسامد خطا در پیش بینیهای افراد از وقایع اجتماعی و سیاسی را بیشتر ملاحظه خواهیم کرد. نظر به این امر، مسلما با بسیاری از کسانی که در کوران حوادث گذشته بنا به نیات خیرخواهانه عُلَم مبارزه برافراشتند تا اصلاحات و دگرگونیهای مدنظر خود را در نقطه مقابل جباران و نیز اجانب پیش ببرند اما در نهایت با شکست مواجه می شدند، همدردی خواهیم کرد. از جمله این مبارزان راه حق که در طول تاریخ ایران امثال آنها کم نیستند، می توان از امیرکبیر، مدرس، میرزاکوچک خان جنگلی و . . . نام برد که همگی نیز جان خود را بر سر راه آرمانهایشان فدا کردند. آنان به ظاهر شکست خوردند اما درواقع هیچ گاه شکست نخوردند؛ چراکه براساس همین قانون مخفی جریانات اجتماعی که هیچ وقت به ظواهر متکی نیستند بلکه هر حرکت اجتماعی در تمام دوران پس از خود تاثیرگذار است و آنچه امروز علی الظاهر شکست تلقی می شود، بسا که سالها و گاه دهه ها پس از آن به بار نشیند ـ چیزی که امروزه به عیان می بینیم ـ باید گفت میرزاکوچک خانها هیچ گاه نمردند و نخواهند مرد و آبی که از آبشخور اندیشه آنان در جوی فکر و فرهنگ این مرز و بوم جاری شد، همچنان شکوفه ها و نهالهای جدیدی را آبیاری خواهد کرد.
تغییر در قدرت تشکیلاتی و قدرت معنوی روحانیت در گذار از قاجار به پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تواناییِ اثرگذاری بر دیگران» بر دو مبنای ذهنی و عینی استوار است. بعدی را که بر مبنای ذهنی استوار است «قدرت معنوی» و بعدی را که مبنای عینی دارد «قدرت تشکیلاتی» می نامیم. در گذار از قاجار به پهلوی، هم قدرت تشکیلاتی و هم قدرت معنوی روحانیت دستخوش تحول شد. تحول در قدرت معنوی روحانیت آن بود که با رقیبی تازه به نام «ملی گرایی» مواجه شد و تحول در قدرت تشکیلاتی روحانیت افول آن قدرت بود. به این ترتیب، سازگاری نسبی میان قدرت تشکیلاتی و قدرت معنوی روحانیت که در دورة قاجار وجود داشت، در دوران پهلوی از میان رفت و نزاع میان روحانیت و حکومت رو به حاد شدن گذاشت.
کارنامه سیاسی سپهبد تیمور بختیار
حوزههای تخصصی:
حکومت پهلوی دوم، با در اختیار داشتن افرادی چون تیمور بختیار و استفاده از توانمندی های آن ها در راس مدیریت ارگان های امنیتی و اطلاعاتی، سعی در تقویت حکومت خود داشت . این مقاله در تلاش است، با تکیه بر روش تاریخی (تحلیلی– توصیفی)، به بررسی و آشکار سازی نقش و جایگاه تیمور بختیار در راس سازمان قدرتمند ساواک و همکاری وی با سایر عوامل در راستای تحکیم ارکان حکومت بپردازد و اشاره به این که روند قدرت گیری وی و نفوذ فراوان در ساختار حکومت و تشویش ذهن شاه نسبت به او، سبب عزل وی گردید.
تحولات زمین داری و مالکیت در سیستان دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سیستان «زمین» همواره عامل اصلی بسیاری از حوادث و تحولات تاریخی بوده است؛ به طوری که در طول قرن ها باعث پدید آمدن یک نظام زمین داری کهن، منسجم، مستدام و منطبق بر شرایط محیطی،اجتماعی و اقتصادی شده است. این روند تا دوره ناصرالدین شاه قاجار ادامه یافت. در اوایل دوره ناصری،اراضی سیستان خالصه اعلام شد و به صورت استیجاری در اختیار سرداران و خوانین (مستأجران خاص) قرار گرفت. با این تحول سایر انواع مالکیتها در سیستان از بین رفت. این شیوه تا سال 1311ش ادامه یافت؛ اما در این سال، به دستور دولت، تحولاتی در این شیوه به وجود آمد و و اراضی سیستان به صورت سهام اجارهای به عموم اهالی سیستان واگذار شد. (مستأجران عام) این شیوه مستأجری از سال 1311تا 1316ش به مدت پنج سال بر نظام ارضی منطقه حاکم بود. در این سال هیئت وزیران قانون فروش اراضی سیستان را به تصویب رساند؛ اما این اقدام نیز مشکلات ارضی و اختلافات منطقه ای را پایان نداد و پیامدهایی به دنبال داشت. این تکاپوها با تلاش های دولت برای کاهش قدرت سرداران زمیندار مصادف بود. به طورکلی می توان تحولات مالکیتی سیستان در دوره پهلوی اول را به سه دوره مستأجری، مدیری و خصوصی تقسیم کرد.
این مقاله به دنبال یافتن پاسخی برای این سؤالات است: چرا پهلوی اول به تقسیم اراضی سیستان دست زد؟ پیشینه و زمینه های این کار چه بوده است؟ پیامدهای انجام آن در سیستان چیست و نقش زمینداران سیستان در تحولات این دوره چگونه ارزیابی می شود؟
یادداشت هایی از عصر پهلوی: دانشگاه تهران چگونه بوجود آمد
حوزههای تخصصی:
عشقی و جمهوری رضاخانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نا بسامانی های فراوان جامعه ایران در سالهای پایانی سده سیزدهم خورشیدی اوضاع آشفته ای ایجاد کرده بود به شکلی که کودتای سوم اسفند 1299 و روی کار آمدن دولت سیدضیا و برآمدن رضاخان بسیاری را امیدوار کرد که راهی برای غلبه بر این مشکلات پیدا شده است. اما خودسری ها و یکه تازیهای رضاخان که از سوی انگلیسی ها حمایت و راهنمایی می شد با وجود بعضی اثرات مثبت مایه نگرانی گردید. رضاخان برای تسلط کامل بر ایران و انقراض سلسله قاجار برنامه هایی را پی گیری کرد که یکی از آنها تغییر قانون اساسی و آوردن «جمهوری» به ایران بود تا بعد از رییس جمهور شدنش به بهانه یی جمهوری را هم کنار گذاشته، همه کاره شود. انگلیس نیز که قرارداد 1919 وثوق را از دست رفته می دید تحقق هدف تسلط کامل بر ایران را در حمایت از رضاخان جستجو می کرد. جمهوری رضاخانی اگرچه در آغاز با تبلیغ و سروصدای فراوان مطرح شد ولی مخالفتهای گروهی از رجال روشنفکر سیاسی، روحانیون و مردم را برانگیخت. میرزاده عشقی شاعر جوان و روزنامه نگار انقلابی که از ثمرات درخت مشروطه خواهی ایرانیان محسوب می شد نیز از جمله مخالفانی بود که در مقالات، سخنرانی ها و اشعارش به سختی مقابل رضاخان موضع گرفت و در نهایت به دست عمال اوکشته شد. ترور عشقی و تاثیر آن بر افکار عمومی یکی از عوامل چشم پوشی رضاخان از جمهوری شد.
اسنادی در زمینه شکست ممنوعیت حجاب
منبع:
زمانه ۱۳۸۷ شماره ۷۵ و ۷۶
حوزههای تخصصی:
معلوم نیست که چگونه رجال سیاسی و فرهنگی دستگاه سلطنت رضاخانی به چنین استراتژی مختوم به شکست و ناپخته ای روی آوردند که پس از یک دهه درگیری میان ملت و دولت بر سر حفظ یا کشف حجاب، تنها نتیجه آن زحمت و مشقت برای مردم، به هم خوردن نظام اجتماعی و همچنین منفور شدن چهره رژیم رضاخانی بود؟! اگر کشف حجاب در حکومت رضاخانی طراحی و اجرا نمی شد، شاید بازیگران رژیم او می توانستند از طریق به رخ کشیدن سایر اقدامات متجددانه و ترقی خواهانه رضاشاه، چهره ای مقبول تر از او نشان دهند. اما از حکومت نظامی کم سوادی بیش از این نباید توقع داشت و هرگونه اقدام احمقانه و جاهلانه از سوی حکومت های مستبد و دست نشانده محتمل است.مقاله پیش رو گوشه هایی از شکست طرح ممنوعیت حجاب و نتایج زیان بار اقتصادی و فرهنگی آن در عصر رضاخانی را از قول اسناد و مدارک موجود بیان نموده است.
در ستایش مصدق
حوزههای تخصصی:
مذهب تروریسم
ولین مقتول ما
حوزههای تخصصی:
سیدمحمدرضا میرزاده عشقی فرزند حاج سیدابوالقاسم کردستانی در 1273 شمسی در همدان به دنیا آمد. سالهای کودکی را در مکتبخانه گذراند و از 7 سالگی در مدارس الفت و آلیانس به تحصیل فرانسه و فارسی اشتغال داشت و پیش از آن که گواهینامه دریافت کند به تجارتخانه یک فرانسوی مراجعه و به شغل مترجمی پرداخت و در اندک مدتی به این زبان تسلط یافت.
یادداشت های گذشته
حوزههای تخصصی:
یک کتاب یک مولف روزنامه جنگل
حوزههای تخصصی:
نهضت جنگل یا قیام میرزاکوچکخان جنگلی و یارانش در گیلان ازجمله مهمترین و تأثیرگذارترین جنبشهای مردمی در روزگار معاصر ایران است. این نهضت که در اردیبهشت 1294 هجری شمسی با رهبری میرزا در گیلان آغاز و در 11آذر 1300 هجری شمسی با درگذشت او پایان پذیرفت به رغم مساعی ارزنده شماری از کاوشگران تاریخ همچنان برای بسیاری از افراد علاقهمند به میهن و حتی بسیاری از دانشجویان رشته تاریخ ناشناخته مانده است.
تحلیل مولفه های تبعید مخالفان سیاسی در دورة پهلوی اول (تبعیدی، تبعیدگاه و علت تبعید)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دورة رضاشاه ازنظر میزان استفاده از کیفر تبعید برای مجازات مخالفان خود، شاخص بود که این دوره را از دوره های قبل از خود متمایز می نماید. تبعید ایلات و عشایر در این دوره، یادآور تبعید ایلات متمرد در دوره های گذشته است و تبعید مخالفان سیاست های اصلاحی (نظام وظیفه، اتحاد البسه و کشف حجاب) و نیز دیوانیان منتقد حکومت، تبعید مخالفان و منتقدان حکومت های دیکتاتوری را به ذهن می آورد. در این پژوهش با بررسی گروه های اجتماعی تبعیدیان دورة رضاشاه در پی پاسخگویی به این پرسش هستیم که آیا مولفه های سه گانة (تبعید، تبعیدگاه و علت تبعید) در دورة رضاشاه، الگوی یکسانی از وضعیت تبعیدیان را که ناشی از سیاست واحد حکومت در این موضوع باشد نشان می دهد؟ روش مورداستفاده در این مقاله، روش تحلیل تاریخی با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و نیز بهره گرفتن از منابع اصلی است. یافته های این مقاله نشان می دهد که الگوی یکسانی از وضعیت تبعیدیان در دورة رضاشاه دیده نمی شود و تحلیل مولفه های سه گانة پیش گفته نشان می دهد که تبعید در این دورة هم ویژگی های تبعید در حکومت های استبدادی را دارد و هم شاخصه های تبعید در حکومت های دیکتاتوری را.