فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۱٬۲۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی و تحلیل ابعاد مختلف مفهوم تفرق سیاسی به عنوان بزرگ ترین چالش فراروی نظام های اداره و حاکمیت مناطق کلان شهری می پردازد. ابعاد مختلف این چالش در منطقه کلان شهری تهران در قالب مدلی سه وجهی شامل قلمروهای حکومتی و مدیریتی موجود در منطقه ، نهادها و سازمان های مختلف اثرگذار در اداره و حاکمیت و نیز ابزارها و منابع پشتیبان این نهادها موضوع بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی حاکی از وجود قلمروهای متعدد حکومتی و مدیریتی و افزایش روزافزون آن در منطقه کلان شهری تهران است که در فقدان ساز و کارهای هماهنگی و همکاری مانع از اتخاذ هرگونه تصمیم سیاستی یکپارچه برای منطقه کلان شهری تهران به عنوان یک کل ارگانیک است. علاوه بر این به واسطه نظام برنامه ریزی متمرکز و بخشی کشور ، نهادها و سازمان های متعددی در قالب شعبه های استانی و شهرستانی وزارتخانه ها و سازمان های ملی در سطح منطقه کلان شهری تهران فعال هستند، اما ساز و کار موثری برای ایجاد هماهنگی ، همکاری و همیاری بین این نهادها با قلمروهای مدیریتی (نهادهای مدیریت شهری موجود در منطقه کلان شهری ) و قلمروهای حکومتی شهرستان و بخش ( فرمانداری ها و بخشداری ها ) وجود ندارد.
انعکاس فضای شهری در سینمای نوین ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینما به عنوان یک رسانه جمعی تأثیر گذار، دائما در حال بازنمایی فضاها، محیط ها، رویدادها، نمادها و نشانه هاست که به صورت مستمر و پیوسته در حال آموزش، یادآوری و یا تجسم های واقعی برای مخاطبین خود است. هدف این مقاله، مروری بر چگونگی و نوع نگاه سینمای ایران به فضاهای شهری و نحوه بازنمایی آن در طی بیست سال گذشته است. این شناخت سبب خواهد شد تا فضای شهری که به مخاطبان ارائه می شود، شناسایی و با شناخت نقاط قوت و ضعف آنها، نه تنها رهنمودهایی در زمینه طراحی شهری ارائه شود، بلکه سواد بصری و ادراکی مردم و در نتیجه توقع آنان از محیط شهری ارتقا یابد. روش مورد استفاده در این تحقیق، روش کیفی است و از تکنیکهای دلفی و تحلیل محتوا استفاده شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد که در فیلم های ایرانی نشان می دهد که در فیلم های ایرانی کمتر از فضاهای شهری استفاده شده و این استفاده بیشتر محدود به فضاهای تاریخی و یا فرهنگی بوده است. این امر حاصل فقر فضای شهری از یک سو و محدودیت های ساخت در فضای شهری از سوی دیگر می باشد. این تحقیق میتواند برای گروه های مختلف متخصصین شامل فیلمسازان و طراحان شهری و در عین حال بینندگان به عنوان بهره برداران نهایی دارای اهمیت ویژه باشد.
معماری وجدان جامعه است (جایگاه نقد معماری)
منبع:
آینه خیال ۱۳۸۷ شماره ۸
حوزههای تخصصی:
قالب و محتوا در معماری اسلامی
منبع:
هنرهای زیبا ۱۳۷۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
موضوع قالب و محتوا درمعماری به طور اعم و در معماری اسلامی به طور اخص از اهمیت ویژه ای برخوردار است . معماری که می خواهد اثری کالبدی خلق کند با توجه به جهان بینی و مکتب ونیز دایره آگاهیهای علمی و دانش روز‘ وارد عرصه ترکیب وخلاقیت میشود که محل ایفای نقش هنری وموضع ابداع معمارست . بحث قالب ومحتوا به لحاظ همین ترکیب که عرصه ارزشهای اعتقادی و دانشهای متعارف است مطرح می شود و برای ورود به این بحث قبلا توجه به موارد زیر ضروری است. 1- مفهومی جدیداز معماری اسلامی یعنی فضا و کالبدی که زندگی اسلامی به ما القا می کند. 2- احصاء ویژگیهای زندگی اسلامی که به معماری ارتباط پیدا می کند . مانند چگونگی محل سکونت یا محل عبادت و تجارت؛ چون اسلام برای زندگی سخن بسیار دارد و باید جهات عمده راکه مورد سفارش ویا تأیید است بشناسیم و سپس ایده های طراحی را برای ایجاد فضاهای مورد نیاز بر آنها استوار کنیم‘ که این کار بستگی به استنباط و ذوق و درک معمار دارد‘ وگاه ممکن است برای یک نظر اسلامی چندین روش ونمونه استنتاج شودکه همه آنها هم مورد تأیید باشد. 3- برای رسیدن به الگوی عملی نسبت به بررسی و تحقیق در مورد قالب ومحتوا در معماری اسلامی بایستی با توجه به زمینه های ارزشی و دانش و آگاهیهای روز‘ یک یا دو مورد مهم انتخاب شده و چهار چوبی به عنوان مدل معماری اسلامی ارائه شود. همان طوری هم که در بالا اشاره شد چهارچوب ارائه شده می تواند در زمینه های محل سکونت و یا محل عبادت و تجارت باشد. بدیهی است که این فقط یک چها ر چوب کلی است ودر داخل این چهار چوب معمار خواهد توانست خلاقیتهای هنری خود را به منصه ظهور برساند. بحث ما با عنوان قالب ومحتوا در معماری اسلامی ‘ در واقع رسیدن به همان چهار چوبی است که برای مدل معماری اسلامی ارائه شود. همان طوری هم که در بالا اشاره شد چهارچوب ارائه شده می تواند در زمینه های محل سکونت و یا محل عبادت و تجارت باشد. بدیهی است که این فقط یک چهارچوب کلی است و در داخل این چهارچوب معمار خواهد توانست خلاقیتهای هنری خود را به منصه ظهور برساند. بحث ما با عنوان قالب ومحتوا در معماری اسلامی‘ در واقع رسیدن به همان چهار چوبی است که برای مدل معماری اسلامی ارائه خواهد شد. کاربسیار دقیق و ظریفی است با ریزه کاریهای خاص خود که برای انجام آن بایستی از متخصصان و صاحبنظران علوم اسلامی هم استفاده کرد باشد که این تلاش جمعی موجبات رضایت پروردگار متعال را فراهم آورد وحرکتی در جهت اعتلای معماری اسلامی باشد.
نگاهی به مرمت گنبد در ایران
حوزههای تخصصی:
ارمغانهای ایران بجهان معماری (پادیاو)
حوزههای تخصصی:
چیدمان کتیبه نگاری: مطالعه ی ویژگی های تاریخی، هنری و سبک شناسی کتیبه های نستعلیق سنگی سردر بناهای قزوین (دوره ی قاجار)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی مجسمه سازی و برجسته کاری ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای تجسمی خوشنویسی و کتابت ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی هنرهای صناعی تزئینی وغیره ایران و اسلام
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی ایران و اسلام
بی شک، قزوین یکی از مهم ترین مراکز خوشنویسی و کتیبه نگاری ایران در دوران اسلامی است و وجود نمونه های متعدد و ممتاز از کتیبه های خوشنویسی باقی مانده (از روزگار سلجوقیان تا پایان عهد قاجار) در بناهای مختلف این شهر خود گواهی است بر این مدعا. در همین زمینه و بر اساس پژوهش های میدانی نگارنده، در زمینه تاریخچه و گونه شناسی کتیبه های نستعلیق در ایران، کتیبه های سنگی سردر بناهای شهر قزوین که در عهد قاجار تهیه و نصب شده اند، از نظر عیار خوشنویسی (ترکیب بندی حروف و کلمات)، کیفیت انتقال خط و گرته برداری، همچنین شیوه حجاری از جمله شاخص ترین نمونه های موجود ایران از دوره قاجار به شمار می آیند.
در این فرصت، با بررسی و معرفی کتیبه های نستعلیق سنگی سردر شش بنای شاخص شهر قزوین از دوره قاجار شامل: مسجد النبی (1223ه.ق)، مسجد مدرسه سردار (1231ه.ق)،آب انبار حاج کاظم(1256ه.ق)، حمام صفا(1259ه.ق) و مسجد سبز (1263ه.ق)،آب انبار خان(1285ه.ق)، ویژگی های تاریخی،هنری و محتوایی این کتیبه ها را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و علاوه بر شناسایی بانیان، معماران، خوشنویسان و حجاران کتیبه های قزوین، سبک کتیبه نگاری نستعلیق خوشنویس برجسته این دوران «ملک محمد قزوینی» را بر اساس نمونه های موجود بررسی خواهیم کرد.
حیات شیعه و تأثیر آن بر معماری حیاط در خانه های سنتی یزد
حوزههای تخصصی:
با بررسی سیر تطور خانه در طول تاریخ اسلام شاهد گسترش کمی و کیفی حیاط در خانه های شهرهای اسلامی و به ویژه ایرانی هستیم. پس از دوره صفویه، حیاط به اصلی ترین عنصر در خانه ها تبدیل می شود. در دورة قاجاریه نیز همین حیاط مرکزی با اتاق ها و تالارهای اطراف آن به بهترین نحو ممکن، در عین پاسخگویی به سایر نیازهای مورد توقع، جوابگوی اجرای مراسم عزاداری و روضه خوانی در ماه های محرم و صفر می باشد؛ مراسمی که خانه های امروزی نه تنها جوابگوی آن نیست، بلکه قابلیت برگزاری جلسات هفتگی و خانوادگی -که یکی از آداب محترم خانواده ها تا گذشته ای نه چندان دور بوده است- به دلیل مساحت کم یا طرح و هندسة خاص خانه ها که عموماً متأثر از فرهنگ و معماری برگرفته از غرب و بدون پشتوانة تفکر بومی است را نیز ندارد.
به نظر می رسد عزاداری بر مصائب اهل بیت(ع) که جزئی از سبک زندگی شیعیان پس از استقرار تشیع در فلات ایران بوده، توانسته است بر نحوة شکل گیری معماری خانه های سنتی در محدودة اقلیم مرکزی ایران تأثیرگذار باشد. در این مقاله سعی گردیده است تعامل نزدیک و چگونگی تأثیرگذاری این بخش از سبک زندگی شیعیان در نحوة شکل گیری حیاط خانه های سنتی در محدودة مرکزی ایران و به خصوص شهر یزد، از طریق تحقیقات میدانی و بررسی اسناد و منابع تاریخی، مورد بررسی قرار گیرد.
The Impact of Timurid Gardens in Samarkand on Safavid Gardens in Isfahan (Chaharbagh) (تأثیرات باغ های تیموری در سمرقند بر باغ های صفوی )در اصفهان (خیابان چهارباغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ یکی از زیباترین فعالیت های انسان، آفرینش باغ بوده است. هنر باغ سازی یکی از کهن ترین هنرهای ایرانیان است که دارای سنت های ارزشمند و قدرتی معنوی است. قدم نهادن در باغ های ایرانی، ما را به این اندیشه وا می دارد که چه رمز و رازی در پس ظاهر آراستة آنها نهفته است که بعد از گذشت قرن ها کهنه نمی شوند و همچنان با منظری جذاب، انسان امروز را به سوی خود دعوت می کنند. شکل باغ در ایران از دیرباز تاکنون با طبیعت و میزان آب تناسبی کامل داشته است. اطلاعات درباره باغ های سمرقند به گزارش های کلاویخو و تعدادی مقاله محدود شده و در حال حاضر اثری از بیشتر باغ های سمرقند و اصفهان دیده نمی شود. هدف اصلی این مقاله بررسی ساختار فیزیکی باغ های سمرقند و اصفهان و تأثیرات باغ های تیموری در سمرقند بر باغ های خیابان چهارباغ اصفهان در دوره صفوی است تا اینکه محتوای این مطالعات، گامی در جهت مطالعات بیشتر در این زمینه باشد.
در این راستا با رویکرد توصیفی- تاریخی، مروری به شناخت عناصر شکل دهنده باغ های دو دوره تیموری و صفوی و شباهت ها و تفاوت ها در این باغ ها با دو دوره زمانی متفاوت پرداخته می شود و در واقع توصیفاتی که درباره باغ های این دوران (تیموری - صفوی) شده، بسیار مفصل تر از توصیفاتی است که از باغ های دورانی قبلی شده و این، کمک بزرگی به شناخت باغ های این دو دوره تاریخی کرده است و به این سؤال که باغ های دورة تیموری و به ویژه باغ هایی که تیمور در سمرقند ایجاد کرد، تا چه اندازه بر باغ های بعد از خود در دوره صفوی تأثیر داشته ، پاسخ داده می شود. برای بررسی باغ های این دو دوره از منابع تاریخی و سفرنامه ها و اسناد و مدارک به جا مانده از آن دوران و نتایج و مطالعات انجام شده توسط پژوهشگران معاصر استفاده شده و به این نتیجه رسیده که باغ سازی به شیوه صفوی و به طور خاص خیابان چهارباغ ریشه در دوران تیموری داشته است.
گونه شناسی مزارهای اسلامی در ایران، بر اساس مفاهیم قدسی تشبیه، تنزیه، جمال و جلال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، بناهای مذهبی به ویژه مزار امامان و بزرگان علم و عرفان، شکل های مختلفی به خود گرفته و به نظر می رسد تفاوت در نحوه تجلی صفات و مفاهیم، باعث ایجاد تفاوت های کالبدی در آن ها گشته است. حال باید دید که آیا این تفاوت ها دارای مبانی معنادار خاصی است و آیا بررسی چگونگی تفاوت ها می تواند در گونه شناسی مزارها مؤثر واقع شود؟ نگارندگان این تحقیق درصدد گونه شناسی مزارها، بر اساس تفاوت های معنایی و مفاهیم معرفتی مطرح شده در عرفان برآمده اند و این گونه ها را با استفاده از مفاهیم تشبیه، تنزیه و صفات جمال، جلال، در سه دسته مزارهای تشبیهی ـ جمالی، مزارهای تنزیهی ـ جلالی، و مزارهای تشبیهی ـ جمالی و تنزیهی ـ جلالی، مورد بررسی قرار داده و به بررسی ویژگی کالبدی مزارها، مرتبط با هر یک از این گونه ها پرداخته اند. در خلال پژوهش از طریق روش مقایسه تطبیقی، معیارهایی برای سه گونه در نظر گرفته شده است، به این ترتیب که گونه تشبیهی ـ جمالی دارای ویژگی های حداکثر رابطه با طبیعت تشبیهی، دلالتگری نشانه و نماد، اصالت مقبره در سامان دهی فضاهای مزار، قرارگیری مقبره در فضای درون، به کارگیری مصالح فاخر و پرتزئین و وجود سلسله مراتب فضایی در رسیدن به مزار است و بهترین نمونه در این گونه، مزار امامان شیعه می باشد که در دوره صفوی و قاجار به اوج خود رسیده است. گونه تنزیهی ـ جلالی دارای ویژگی های حداقل رابطه با طبیعت تشبیهی، دلالتگری آیه ، عدم اصالت مقبره در سامان دهی فضاهای مزار، عدم قرارگیری مقبره در فضای درون، به کارگیری مصالح کم بها و کم تزئین و عدم وجود سلسله مراتب فضایی در رسیدن به مزار است. بیشترین نمونه های این گونه، در میان اهل سنت رایج است که دارای کمترین میزان به کارگیری عناصر کالبدی و مجلل اند. گونه تشبیهی ـ جمالی و تنزیهی ـ جلالی، دارای ویژگی های مشترک هر دو مزار است و در دوره های آل بویه و سبک خراسانی و رازی، رواج بیشتری داشته است.
سیر تحول نگاه جامعه حرفه ای به تکنولوژی ساختمان در ایران پس از انقلاب اسلامی (1389-1357) در خلال مطبوعات تخصصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تحول نوع نگاه معماران به تکنولوژی در صنعت و هنر ساختمان در ایران، در دوران پس از انقلاب اسلامی سال 1357، موضوعی است که این نوشتار با رویکردی فرهنگی اجتماعی و در قالب روایت تاریخی آن را بررسی کرده است. مسئله این است که اگر بوم گرایی و فرهنگ بومی در چنین پژوهشی، محور بررسی نباشد، این سیر تحول در عصر ارتباطات، با سیر تحولات جهانی، تمایز چندانی نخواهد داشت و اختصاص آن به ایران معنا ندارد؛ لذا در این نوشتار، پس از بررسی کوتاهی از وضعیت صنعت ساختمان در اواخر دوران پهلوی، تحولات تکنولوژی ساختمان ایران در پنج دوره پس از انقلاب پیگیری شده است. معیار تفکیک هر دوره با دوره پیشین، تغییر نگرش فرهنگی به تکنولوژی است و در اینجا نشان داده شده که این تغییر نگرش، با سودمحوری اقتصادی، رابطه تنگاتنگ دارد. در هر دوران، به تبیین نظرگاه متخصصان یا سازندگان و مدیران آن دوران، در باب تکنولوژی ساخت پرداخته شده و سپس بدون آنکه بر بناهای خاص تأکید شود، روند کلی تکنولوژی ساختمان آن دوره بر مبنای پایه های تحلیلی فرهنگی اقتصادی اجتماعی، ارائه گردیده است. این بررسی، نقش اصلی تغییر نگرش ها را به موضوع خودکفایی و هویت ملی در تحولات وسیع تکنولوژی در این دوره (در مقایسه بین سال های اول پیروزی انقلاب و سال های اخیر) نشان می دهد؛ تحولاتی که از حلبی آبادها و گودنشینی ها در اوایل انقلاب آغاز می شود و پس از گذر از ساخت وسازهای نیمه اضطراری دوران جنگ به زمانی می رسد که جریان اصلی ساختمان سازی را تکنولوژی برای سلطه و نمایش موجودیت برتر (اقتصادی، دولتی، تکنولوژیکی و...)، هدایت می کند و برج های «های تک» یا «شبه های تک» به نماد پیشرفت ملی تبدیل می شود. درنهایت، ارزیابی کلی و دستاورد این جست وجو، در بخش آخر، جمع بندی شده است.
بررسی آسیب پذیری شبکه های ارتباطی شهرها در مقابل زلزله با استفاده از روش IHWP, GIS مطالعه موردی منطقه شش شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زلزله گاه می تواند خسارات عظیمی در زندگی بشر به بار آورد از جمله، مختل کردن شبکه های ارتباطی که امکان نجات زلزله زدگان به ویژه در 72 ساعت اولیه را با مشکل جدی روبه رو می سازد. امروزه به وجود آمدن این وضعیت خطرناک به دنبال کم عرض بودن راه ها، دور بودن از مراکز خدماتی و درمانی و قرارگیری در منطقه ای با زلزله خیزی بالا، نتیجة گسترش کالبدی و افزایش تراکم شهرهای بزرگ است که منجر به از بین رفتن کارایی شبکه های ارتباطی، حجم بالای تلفات انسانی و خسارت های مالی می شود.منطقه شش شهر تهران با حدود 220 هزار نفر جمعیت در سال 1385 و 20 کیلومتر مربع مساحت، یکی از مهم ترین مناطق شهر تهران به شمار می آید. تمرکز نهادهایی نظیر وزارتخانه ها، سفارتخانه ها، موسسات آموزش عالی، مراکز درمانی و بیمارستان های عمومی، شرکت های بزرگ اقتصادی و غیره بیانگر اهمیت بالای این منطقه از دیدگاه شهری و کشوری است. این موضوع به نوبه خود توجه به مسایل مدیریت بحران و حوادث در این محدوده را ضروری می سازد در این پژوهش با استفاده از مواردی چون دسترسی به مراکز درمانی، رابطه بین عرض خیابان و ارتفاع ساختمان ها، تراکم ساختمانی و جمعیتی، کاربری زمین،PGA منطقه و کیفیت ابنیه از طریق مدل های مختلف تلفیق اطلاعات و نقشه ها که بر اساس مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس ترکیب شده ، میزان آسیب پذیری شبکه های ارتباطی منطقه شش در مقابل زلزله مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بدنه خیابان هایی با تراکم ساختمانی و جمعیتی بالا، کیفیت ابنیه پایین، فاصله زیاد تا مراکز امدادی نسبت به سایر قطعه ها و درجه محصوریت بیشتر، از میزان آسیب پذیری بالایی برخوردار بوده تا حدی که به عنوان بخش های آسیب پذیر شناخته می شود که با حرکت از سمت شمال منطقه به طرف جنوب به این میزان افزوده می شود. در مقابل بزرگراه ها و خیابان های با عرض بیشتر و تراکم ساختمانی و جمعیتی کمتر از آسیب پذیری کمتری برخوردار است.
کلیاتی درباره معماری گنبد سلطانیه
حوزههای تخصصی:
فرآیند طراحی معماری، تعامل میان طراح وبهره بردار(مدل یابی مشارکت در طراحی مسکن های شخصی ساز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به موازات شکل گیری جوامع انسانی، پدیده مشارکت در جهت تقویت روابط اجتماعی متناسب با تنوع نگرش و مکاتب ظهور یافته است که با رشد نهضت های انسان شناختی مشارکت بهره برداران سرلوحه طراحان معماری قرار گرفته و یکی از عوامل مهم در پایداری اجتماعی گردیده است. این پژوهش با معرفی زمینه ها و افق های مشارکت و دیرینه این پدیده درطراحی مسکن، سعی در معطوف داشتن توجهات دست اندرکاران تولید مسکن به بهره گیری از پتانسیل های اجتماعی این مقوله داشته تا شناخت مناسبی برای انتخاب رویکرد منطقی طراحی، در جلب مشارکت فکری قطب های طراحی مسکن بدست آید. از دیگر اهداف، سوق سطح مشارکت بهره بردار از توجه نیازهای فیزیولوژیکی، به خود یابی، بوسیله طراح است که در این راستا، دسته بندی نیازهای انسانی و نوع مشارکت متناسب با آن، محدودیت ها و دامنه های دخالت طراح و بهره بردار، باز تعریف مقولات طراحی مشارکتی، از مراتب تحقیق می باشد. سپس با بهره گیری از مولفه ها و اهداف در برگیرنده آنها، ابزار نظر سنجی طراحی و به سنجش گذاشته می شود. در خاتمه علاوه بر کسب عوامل اصلی و تحلیل فرضیه ها، به مدلی در برگیرنده روابط میان عوامل فرآیند طراحی مشارکتی دست می یابیم. مطالعه بر گرفته از بررسی های توصیفی -استنتاجی، کتابخانه ای، مصاحبه، سنجش میدانی و تحلیل آماری آنها می باشد