فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۰۱ تا ۴۲۰ مورد از کل ۴۳۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
روند تحولات اقتصادی، اجتماعی دهه های اخیر و گوناگونی بستر جغرافیایی؛ به شکل گیری نوعی خاص از نظام فضایی استقرار گاه های انسانی منجر شده است. عدم تعادل میان مراکز روستایی و شهری در زمینه های مختلف توسعه، موجب برهم خوردن نظم فضایی سکونتگاه ها از یک سو و رشد شتابان و بی رویه بعضی از شهرهای درجه اول گردیده است. نمونه آن، نامتعادل بودن ساختار فضایی استان زنجان است. قطبی شدن جمعیت آن در شهرستان زنجان، تمرکز انواع فعالیت های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در شهر زنجان، باعث برهم خوردن سلسله مراتب منطقی و منظم در مرتبه و اندازه سکونتگاه ها گردیده است. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی – تحلیلی، با استفاده از روش اسنادی و آماری و بهره گیری از مدل گاتمن اسکالوگرام، به تحلیل عدم تعادل فضایی خدمات اقتصادی، اجتماعی بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهرستان های ایجرود، خدابنده، طارم و ماهنشان به طور کلی، از مدار توسعه استان زنجان فاصله دارند و لازم است که در برنامه ریزی ها در اولویت قرار گیرند.
ارزیابی شاخص های پایداری محله های مسکونی مطالعه موردی: شهر مأمونیه- استان مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله های شهری به مثابه کوچک ترین واحد سازمان فضایی شهر، در پایداری شهری نقشی اساسی ایفا می کنند. توسعه محله، یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی توسعه پایدار شهری و اقدامی کلیدی در جهت نیل به توسعه پایدار قلمداد می شود. دیدگاه توسعه محله پایدار، رویکرد نوینی را تقویت می کند که در آن حل مشکلات شهری را در بازگشت به مفهوم محله متصور می شود. در این مقاله شاخص های پایداری در سطح محلات شهر مأمونیه و دستیابی به میزان نابرابری های محله ای مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است تا با تأکید بر معرف های توسعه پایدار، به ارزیابی سطوح پایداری در محله های شهر مأمونیه پرداخته شود. روش این تحقیق توصیفی- تحلیلی است و روش جمع آوری داده ها از طریق پر کردن پرسشنامه و یا مصاحبه با ساکنان می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه افراد ساکن در شهر مأمونیه می باشد که طبق فرمول کوکران حجم نمونه 250 مورد بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Spss انجام شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، میزان پایداری محلات شهر مأمونیه پایین تر از حد متوسط(5>83/2>1 با میانه نظری 3) ارزیابی شد. از بین محلات مورد مطالعه تنها دو محله مأمونیه و آسیابک از وضعیت پایداری مطلوبی برخوردار بودند. به منظور مقایسه تطبیقی محلات از نظر شاخص های پایداری از شاخص توسعه انسانی استفاده شد که نتایج حاصله نشان می دهد، بین محلات شهر مأمونیه از نظر برخورداری از شاخص های پایداری تفاوت معنی داری وجود دارد.
ارزیابی توزیع فضایی کیفیت زندگی در محلات شهر سردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی نشان دهنده ویژگی های کلی اجتماعی و اقتصادی و محیطی مناطق است و می تواند به عنوان ابزاری قدرتمند برای نظارت بر برنامه ریزی توسعه اجتماع به کار رود. در این مقاله کیفیت زندگی در محلات شهر سردشت با در نظر گرفتن شاخص های اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی بررسی شده است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. به منظور ارزیابی کیفیت زندگی در محلات شهر سردشت از شاخص های عینی شامل ۴ شاخص اصلی (جمعیتی، اجتماعی- اقتصادی- کالبدی- زیست محیطی) و ۳۶ مولفه استفاده شده است. جامعه آماری ۳۰۶ نفر از ساکنین محلات شهر سردشت است. محاسبه میانگین برخورداری نشان داده که در شاخص های (جمعیتی، اجتماعی-اقتصادی- کالبدی و زیست محیطی) به عنوان شاخص تلفیقی، محله کاینه مر با ۲/۷۴ درصد مطلوب ترین وضعیت کیفیت زندگی و محله مارغان با ۷/۵۹ درصد پایین ترین میزان کیفیت زندگی را دارا هستند. مدل تحلیل واریانس چند متغیره نابرابری بین محلات در برخورداری را با سطح اطمینان ۹۹ درصد مورد تایید قرار می دهد. همچنین آزمون t تک نمونه ای نشان دهنده این است که شرایط کیفیت زندگی در سطح محلات شهر سردشت کمتر از حد متوسط ارزیابی شده است. همچنین با استفاده از مدل رگرسیون چندگانه ۷۱، درصد از بالا بودن کیفیت زندگی در سطح محلات شهر سردشت ناشی از شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی است. نتایج حاصل از روش تحلیل مسیر نشان داد متغیرهای کالبدی با میزان ۸۶۷/۰بیشترین آثار را در بالا رفتن میزان کیفیت زندگی در سطح محلات شهر شردشت داشته است. در نتیجه برای بهبود کیفیت زندگی در سطح محلات شهر سردشت برنامه ریزی در شاخص های اقتصادی، کالبدی بسیار تاثیر گذار است.
تحلیل طبقه بندی کیفیّت زندگی شهری با روش SAW(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیّت زندگی شهری، امروزه به عنوان یکی از مسائل اساسی مورد توجّه اندیشمندان علوم شهری است. در منابع مختلف، تعاریف متفاوتی از کیفیّت زندگی ارائه شده است. در یک نگاه می توان کیفیّت زندگی را، شرایط عینی مطلوب محیطی و ارزیابی مثبت فردی از این شرایط تعریف کرد. در عین حال، مقیاس مطالعه و روش مطالعه ی کیفیّت زندگی نیز، پیرو قانون خاصّی نیست. در رشته های مختلف علمی همچون، پزشکی، علوم اجتماعی، برنامه ریزی شهری، جغرافیا و... هر یک بسته به تخصّص خود، کیفیّت زندگی را مورد مطالعه قرار داده اند. تعیین نوع شاخص ها، نحوه ی تحلیل، روش به کار برده شده، مقیاس مطالعه و به طور کلّی تمام ابعاد مطالعاتی در بررسی کیفیّت زندگی، مرتبط با هدف اصلی مطالعه و تخصّص پژوهشگر است. در این مقاله، هدف اصلی تحلیل طبقه بندی کیفیّت زندگی شهری در شهر بابلسر است. روش این پژوهش از انواع روش های توصیفی تحلیلی است. برای تبیین کیفیّت زندگی در محلّه های شهر بابلسر، از داده های پرسشنامه ای و داده های مستخرج از منابع دیگر استفاده شده است. برای تعیین حجم نمونه ی مورد مطالعه، از رابطه ی کوکران بهره برده و تعداد320 پرسشنامه در سطح محلّه ها توزیع شده است. برای تعیین رتبه ی کیفیّت زندگیِ محلّه های شانزده گانه ی شهر بابلسر، از روش آنتروپی و SAW استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده، ساکنان محلّه های شهری با وجودی که می توانند دارای استانداردهای بالایی از کیفیّت زندگی عینی باشند، اما باز هم از زندگی خود حسّ رضایتمندی نداشته باشند و در مقابل، محلّه های فقیرنشین ممکن است که از زندگی خود راضی باشند. در مجموع می توان گفت در بسیاری موارد، کیفیّت های مربوط به محیط ساخته شده و سایر ابعاد کیفیّت عینی زندگی، بر حسّ رضایتمندی افراد تأثیر دارد.
شهر و عدالت اجتماعی: تحلیلی بر نابرابری های محلّه ای(مطالعه ی موردی: محلّه های قدیمی شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر، نگاهی نوین به زندگی جدید بشر و چشم انداز توسعه از ابعاد مختلف است، اما در عین حال تأکید بر ابعاد کمّی رشد در بسیاری از کشورها به ویژه در کشورهای رو به پیشرفت، منجر به دوقطبی شدن شهرها شده است. از مهم ترین پیامدهای رشد شتابان شهرنشینی و توسعه ی فیزیکی شهرهای کشور در دهه های گذشته، پاشیدگی نظام توزیع مراکز خدماتی شهری بوده که زمینه ساز نابرابری اجتماعی شهروندان و میزان برخورداری از کاربری های خدمات شهری در بافت قدیم شهر شده است. هدف این مقاله، تبیین سطوح کیفیّت زندگی در بافت قدیم شهر میاندوآب با 17 شاخص کیفیّت زندگی و ارتباط آن با سرانه ی کاربری های شهری در سطح محلّه ها بوده که از سرانه ی 15کاربری استفاده شده است. روش کار در این مقاله، توصیفی تحلیلی است. نخست مطالعات اکتشافی به صورت کتابخانه ای و بازدید مقدماتی و پس از آن، مطالعه ی میدانی با استفاده از روش پرسش نامه ای انجام شده است. برای تعیین حجم نمونه ی مورد مطالعه از فرمول کوکران استفاده شده است و در نهایت، برای تحلیل و رتبه بندی محلّه ها از طریق شاخص های کیفیّت زندگی روش آنتروپی و SAW استفاده شده و برای تبیین و رتبه بندی محلّه ها از طریق سرانه های شهری، روش آنتروپی و TOPSIS به کار گرفته شده است. بر اساس بررسی های انجام شده با شیوه ی SAW محلّه های 21، 20، 19 و 16 در شاخص های کیفیّت زندگی در رتبه های نخست قرار داشته اند، در توزیع سرانه ی کاربری های شهری بر اساس شیوه ی TOPSIS محلّه های 20، 4، 21 ، 19و 16 در رتبه های اوّل قرار داشتند. نتایج نشان می دهد که ارتباط معناداری بین توزیع سرانه ی کاربری های شهری و کیفیّت زندگی وجود دارد.
راهبردهای ساختار زیست محیطی شهر با رویکرد توسعه ی پایدار شهری(مطالعه ی موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام سرمایه داری معاصر، شهر به عنوان مکان مناسب و شهرنشینی به عنوان شیوه ی مطلوب زیست در آن به شمار می آید. رسوخ و نفوذ فرهنگ سرمایه داری در جهان سوم، ازجمله ایران، موجب تمرکز شهری ناهمگون و رشد شتابان جمعیّت شهری در اثر مهاجرت گسترده ی روستا شهری است. روندی که در حقیقت موجب انتقال جمعیّت عمدتاً فقیر به شهرها می شود. نمونه ی واضح و مشخّص این گونه تقابل را می توان در بافت های قدیمی و نیز بافت های روستایی شهرهای امروزی نظیر شهر کرج مشاهده کرد. شهر کرج نیز از یکسو بنا به موقعیّت مکانی خاصّ خویش، یعنی قرارگیری در مسیر شاهراه ارتباطی غرب کشور و مجاورت شهر تهران و نیز استعدادهای محیطی فوق العاده اش و داشتن کارخانه ها و مناطق صنعتی و از سوی دیگر به دلیل روند شهرنشینی شتابان در سطح کشور، تغییر الگوی مصرف جامعه و توسعه ی برون زای کشور، مورد هجوم گسترده ی مهاجران از شهرها و روستاهای اطراف قرار گرفت که پیامد ملموس این هجوم ایجاد بحران شهری و درپی آن، توسعه ی فیزیکی شهر و در مقابل تخریب و از بین رفتن باغ ها و اراضی کشاورزی در گوشه و کنار شهر است. شهر کرج امروزه با مسائل زیست محیطی بسیاری از جمله، وجود کاربری ها و فعّالیّت های ناسازگار و مزاحم در سطح شهر، توسعه ی بیش از حد صنایع در کرج، نبود سیستم دفع فاضلاب شهری، وجود مرکز عظیم دفن زباله ها در جنوب شهر و... دست به گریبان است. در این مقاله وضعیّت ساختار زیست محیطی شهر کرج با استفاده تکنیک SWOT مورد ارزیابی قرار گرفته است. با توجّه به یافته های پژوهش، از قوّت ها و فرصت های به دست آمده برای غلبه بر ضعف ها و تهدیدها به درستی استفاده نشده است و ضعف ها بر قوّت ها و تهدیدها بر فرصت ها غالب هستند و نوع راهبرد، راهبرد تنوّعی (اقتضایی) را نشان می دهد. در پایان راهبردها بر اساس ماتریس QSPM اولویت بندی و پیشنهاد شده است.
مطالعه ی تطبیقی پایداری محلات سراب و سجاد مشهد با استفاده از روش های AHP و دلفی (با مشارکت شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه امروزه در اکثر کشورها به منظور رسیدن به توسعه ی پایدار شهری به برنامه ریزی در سطح کوچک ترین واحد شهری، یعنی محلات مسکونی، توجه بسیار می شود، در این پژوهش با هدف ارتقای سطح پایداری محلات مسکونی سراب و سجاد شهر مشهد، به شناخت مفهوم توسعه ی پایدار محله ای، بررسی و مطالعه ی ادبیات مربوط و تدوین شاخص های تأثیرگذار بر سطح پایداری محلات مورد مطالعه پرداخته شده است. نتایج حاصل از پیمایش و اطلاعات گردآوری شده درباره ی این شاخص ها در سطح محلات مورد بررسی، با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از ترکیب روش های تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و دلفی مورد ارزیابی قرار گرفته اند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که محله ی سجاد با وزن نهایی پایداری 794/0 نسبت به محله ی سراب با وزن نهایی 357/0 در شرایط پایدارتری به سر برده، اما از منظر سطح بندی ابعاد پایداری، با توجه به حاصل نظرات ساکنین محلات در باب شاخص های مورد مطالعه و وزن دهی گروه تصمیم ساز این پژوهش به این شاخص ها، محله ی سجاد از منظر اجتماعی، اقتصادی، نهادی و کالبدی و محله ی سراب از منظر شاخص های زیست محیطی در شرایط پایدارتری نسبت به دیگری قرار داشتند.
ارزیابی ساختار اجتماعی- فرهنگی شهر با رویکرد توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نظام سرمایه داری معاصر، شهر به عنوان مکان مناسب و شهرنشینی به عنوان شیوه مطلوب زیست در آن به شمار می آید. رسوخ و نفوذ فرهنگ سرمایه داری در جهان سوم از جمله ایران موجب تمرکز شهری ناهمگون و رشد شتابان جمعیت شهری در اثر مهاجرت گسترده روستا - شهری است. روندی که در حقیقت موجب انتقال جمعیت عمدتاً فقیر به شهرها می گردد. نمونه واضح و مشخص اینگونه تقابل را می توان در بافت های قدیمی و نیز بافت های روستایی شهرهای امروزی نظیر شهر کرج مشاهده نمود. شهر کرج نیز از یکسو بنا به موقعیت مکانی خاص خویش یعنی قرارگیری در مسیر شاهراه ارتباطی غرب کشور و مجاورت شهر تهران و نیز استعدادهای محیطی فوق العاده اش و داشتن کارخانه ها و مناطق صنعتی و از سوی دیگر به دلیل روند شهرنشینی شتابان در سطح کشور، تغییر الگوی مصرف جامعه و توسعه برونزای کشور، مورد هجوم گسترده مهاجرین از شهرها و روستاهای اطراف قرار گرفت که پیامد ملموس این هجوم ایجاد بحران شهری و در پی آن با مسائل عدیده ای از جمله شکل گیری و گسترش محلات حاشیه نشین، فقیرنشین، بالا بودن آسیب ها و ناهنجاری اجتماعی، افت کیفیت زندگی و فقدان حداقل امکانات زیستی و خدمات مورد نیاز زندگی پهنه های از شهر، عدم حس تعلق و ناپایداری سرمایه اجتماعی ناشی از عدم پیوندهای با دوام همسایگی، توأم با تنوع قومی بدون انسجام و ادغام اجتماعی، ازدیاد فقر و تقسیمات دو سطحی (فقر و غنا) در درون منطقه کلان شهر کرج و غیره روبرو شده است. در این مقاله وضعیت ساختار اجتماعی- فرهنگی شهر کرج با استفاده تکنیک SWOT مورد ارزیابی قرار گرفته است. و با توجه به یافته های تحقیق، از قوت ها و فرصت های به دست آمده به درستی در جهت غلبه بر ضعف ها و تهدیدات استفاده نشده است و ضعف ها بر قوت ها و تهدیدات بر فرصت ها غالب هستند. و نوع استراتژی، استراتژی تنوعی (اقتضایی) را نشان می دهد. و در پایان راهبردها بر اساس ماتریس QSPM اولویت بندی و پیشنهاد گردیده است.
تحلیل فضایی سطح توسعه یافتگی تهران به تفکیک مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر محصول روابط و مناسبات پیچیدة اقتصادی و اجتماعی است و ناهمگونیهای فضایی آن بازتاب فرایندهای درهمبافتة فرهنگی- اجتماعی و سیاسی- اقتصادی در طی تاریخ در بستر طبیعت بوده است. هدف این مقاله، بررسی چگونگی ناهمگونیهای فضایی بین مناطق 22 گانة کلان شهر تهران است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای شناخت سطوح توسعة مناطق شهر تهران از 31 شاخص در قالب 7 معیار اصلی استفاده شد. با بهره گیری از مدل AHP و نرم افزار EXPERT CHOISE هریک از معیارها و زیرمعیارها دوبهدو با هم مقایسه شد و نسبت به یکدیگر مورد ارزیابی و امتیازدهی قرار گرفت. در نهایت، با روش خوشهبندی سلسله مراتبی مناطق 22 گانة کلان شهر تهران از نظر درجة توسعه یافتگی در چهار سطح توسعهیافته، نسبتاً توسعهیافته، توسعهمتوسط و توسعهنیافته خوشهبندی و در محیط Arc Gis به صورت نقشه نمایش داده شد. نتیجة بررسی شاخص ها نشان می دهد کلان شهر تهران فاقد وحدت کالبدی- اجتماعی بوده و ناهمگونیهای فضایی بین مناطق شمالی و جنوبی آن به عنوان ویژگی اصلی ساختار فضایی کلان شهر تهران همچنان پابرجاست. ادامة روند کنونی چالشی اساسی در راه دست یابی به توسعة پایدار شهری و شهر خوب نه فقط برای تهران، بلکه چالشی در سطح ملی است.
سنجش میزان بهره مندی شهرستان های استان گلستان با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات سیاسی و اجتماعی طی سالیان اخیر سبب تغییرات سریع زندگی شهری و روستایی شده است که این امر باعث بوجود آمدن نابرابری در توزیع امکانات و عدم توسعه یافتگی هماهنگ بین شهرها و مهاجرت روستاییان در کشورهای جهان سوم شده است. این مسأله لزوم استفاده از علم برنامه ریزی ناحیه ای را در کاهش این نابرابری نشان می دهد، در این رابطه تکنیک های گوناگونی برای سنجش میزان توسعه یافتگی نواحی مختلف وجود دارد که از آن جمله می توان به روش سلسله مراتبی یا AHP اشاره کرد. در این پژوهش معیارهای کشاورزی و دامپروری، حمل ونقل، خدمات، صنعت ومعدن، ساختمانی و عمرانی و جمعیت جهت سنجش میزان بهره مندی شهرستان های استان گلستان، انتخاب شدند که بر اساس نتایج بدست آمده شهرستان گرگان با ضریب بهره مندی 89/10 رتبه اول و شهرستان بندرگز با ضریب بهره مندی 28/2 رتبه یازدهم را بدست آورد. با درجه بندی این ضرایب، پنج منطقه با بهره مندی بسیار زیاد، بهره مندی زیاد، بهره مندی متوسط، بهره مندی کم و بهره مندی بسیار کم مشخص گردید. در انتها با تعمیم این ضرایب به نقشه شهرستان های متناظر نقشه میزان بهره مندی شهرستان ها و مناطق استان گلستان حاصل شد و با توجه به پتانسیل ها و نقاط ضعف هر کدام از این مناطق اهدافی در چهار سطح برای بهره مندی بیشتر شهرستان های استان گلستان تعیین گردید.
بررسی رابطه تراکم و پایداری اجتماعی در مناطق شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به انتخاب فرم شهر متراکم به عنوان پایدارترین فرم شهری و نیز موضوع جلوگیری از گسترش حومه کلان شهر تهران با عنوان ساماندهی و صیانت از محدوده و جلوگیری از هرگونه گسترش شهر ، اهمیت بررسی جنبههای مختلف پایداری کلان شهر تهران با توجه به مشخصههای شهر متراکم ضروری مینماید. موضوع پایداری اجتماعی در مدل شهر متراکم، به موضوعی چالش برانگیزی در میان محققان و برنامهریزان تبدیل گردیده است. بنابراین، تحقیق حاضر به بررسی رابطه پایداری اجتماعی و تراکم در مناطق شهرداری تهران میپردازد. در این تحقیق با استفاده از همبستگی، رابطه میان شاخص تراکم با شاخصهای پایداری اجتماعی، در مناطق مختلف شهر تهران بررسی شد. یافتههای تحقیق نشان دهنده این مسأله است که با افزایش تراکم در مناطق 22 گانه شهر تهران، پایداری اجتماعی کمتر میشود، بنابراین ضروری است در روند متراکمسازی، ابعاد اجتماعی توسعه مورد توجه بیشتری قرار گیرند. چرا که با کاهش پایداری اجتماعی، پایداری اقتصادی و زیست محیطی و در نهایت، پایداری شهری در معرض خطر جدی قرار خواهد گرفت. نتایج تحلیل عاملی، به ترتیب وزنها نشان میدهد که چهار عامل سطح توسعه یافتگی و برخورداری، سرانه های پزشکی – بهداشتی، توسعه یافتگی فرهنگی و مشارکت داوطلبانه، مفهوم پایداری اجتماعی شهر تهران را تشکیل میدهند. در این میان عوامل سطح توسعه یافتگی و برخورداری و توسعه یافتگی فرهنگی، با افزایش تراکم به سمت ناپایداری گرایش پیدا می نمایند و زمینه ساز ناپایداری اجتماعی به حساب میآیند.
تصمیم سازی گروهی مبتنی بر GIS در مسأله تخصیص کاربری آموزشی (مورد شناسی: منطقه 6 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق یک ابزار تصمیمگیری گروهی مبتنی بر سامانه اطلاعات مکانی جهت حل مسأله تخصیص کاربری آموزشی در مناطق شهری توسعه داده شده است. اگرچه در اغلب تحقیقات صورت گرفته در زمینه تخصیص کاربری، تکنیکهای تصمیمگیری چندمعیاره با دیدگاه تصمیمگیری فردی مورد استفاده قرار گرفتهاند، در این مقاله تخصیص کاربری به عنوان یک مسأله تصمیمگیری گروهی که نیازمند مشارکت تخصصها و دیدگاههای مختلف در فرایند تصمیمسازی میباشد، مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، معیارهای سرانه، حداقل مساحت، فاصله از مراکز شهری و همچنین فاصله از برخی کاربریهای وابسته از قبیل پارک و کتابخانه به عنوان معیارهای ارزیابی قطعات زمین و مدل تحلیل سلسله مراتبی جهت تعیین وزن معیارها و تکنیک تلفیق عقاید تصمیمسازان به منظور تلفیق نظرات کارشناسان در فرایند تصمیمگیری گروهی، مورد استفاده قرار گرفت. مدل پیشنهادی در منطقه شش شهرداری اصفهان به عنوان مطالعه موردی، جهت تخصیص کاربری آموزشی، اجرا و نتایج آن به نتایج تصمیمگیری انفرادی مقایسه و تحلیل شده است. بر این اساس، سه قطعه زمین با اولویتهای یک الی سه جهت تخصیص کاربری آموزشی تعیین گردیدند. نتایج حاکی از آن است که اتخاذ فرایند تصمیمگیری گروهی، علاوه بر فراهم نمودن امکان تحلیل نتایج حاصل از دیدگاههای مختلف برای تصمیمساز، به او کمک میکند تا گزینههایی را انتخاب کند که توافق بیشتری بر روی آنها وجود دارد. در این تحقیق به نظرات کلیه کارشناسان ارزش یکسان داده شده و عدم قطعیت در نظرات کارشناسی مد نظر قرار نگرفته است. بدیهی است به منظور لحاظ نمودن این شرایط، حل مسأله تصمیمگیری گروهی با استفاده از منطق فازی، میتواند به عنوان کار آینده نویسندگان مطرح گردد.
اصول و معیارهای شهر سالم
حوزههای تخصصی:
تغییرات ساختارهای اقتصادی و بنیان های جدید برنامه ریزی فضایی شهری و منطقه ای کلان شهرها، مورد شناسی: کلان شهرتبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تحلیل تطبیقی برنامه ریزی مبتنی بر بنیان های عصر صنعت و اطلاعات و تعیین تغییرساختارهایی است که برنامه ریزی فضایی را شکل داده اند. به نظر می رسد درشرایط عدم تطابق بنیان های برنامه ریزی با تغییرات ساختارهای اقتصاد جهانی، شهرها (خصوصاً کلان شهرها)که عامل رشد اقتصادهای ملی و ارتقاء دهنده جایگاه بین المللی و جهانی کشورها هستند، در برنامه ریزی های توسعه و عمران شهری و منطقه ای با مشکل تناقض های کالبدی نسبت به نقش بایسته شان مواجه می شوند. این مسأله می تواندراه جهانی شدن کشورها از طریق نقش آفرینی کلان شهرهارا مسدود نماید.
دراین مقاله، اصول پایه ای برای برنامه ریزی فضایی شهری و منطقه ای با استفاده از آراء و نظریه پردازی های صاحب نظران این حوزه ازجمله دانیل بل، فریتزماکلوپ، آلوین تافلر، فرانک وبستر، یونجی ماسودا، سیمون نورا، آلن منک، مارک اوری پورات و مانوئل کاستلز ارائه شده است زیرا این اندیشمندان دارای دیدگاههای مرتبط با جامعه ی اطلاعاتی هستند. در این مقاله کوشیده شده است سازمان یابی فضایی کلان شهرتبریز و منطقه شهری آن باحاکمیت انگاره جدید تبیین گردد. روش گردآوری و تحلیل داده هادراین مقاله به صورت تحلیل ثانویه می باشد. عمده ترین یافته های مقاله عبارتند از: ساده وکوتاهتر شدن فضا به دلیل کم شدن اجزای سیستم ها، جایگزینی آمیختگی اجزا به جای جدایی گزینی آنها، جایگزینیانبوه زدایی اززمان و مکان برتمرکز و تراکم، تغییر نظم دهی اجزا از ساختار عمودی به افقی، جایگزینی گسستگی بر پیوستگی فضایی اجزای سازمان، جایگزینی معیارهای کیفی برکمی درسازماندهی و تغییراندازه و مقیاس اجزای سیستم از بزرگ به کوچک.
بررسی تمرکز و عدم تمرکز نمودهای جهانی شدن در کلان شهرهای کشورهای در حال توسعه (مورد شناسی: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر کاربریهای مختلف جهانی شدن اعمّ از: 1- مکانهای اقتصادی (الف- بازار بورس، ب – بانکهای خارجی ج- شعبات مرکزی بانکها که تبادلات ارزی انجام میدهند د- شرکتهای تضامنی) 2- زیرساختهای ارتباط راه دور (الف – شرکتهای جهانگردی و سفرهای هوایی خارجی ب – شرکتهای اینترنتی ج - مراکز مخابراتی ارائه کننده خدمات راه دور د- ادارات پست مرکزی) 3- مکان عرضه صنایع دیجیتال (موبایل، GPS و ماهواره) از نظر چگونگی پراکنش نسبت به یکدیگر و همچنین در ارتباط با هسته تجاری (CBD) و جمعیت شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است.
نتایج تحقیق نشان میدهد که رابطه معکوس بین تراکم جمعیتی و مکانیابی کاربریهای جهانی شدن وجود دارد، همچنین این نمودها بیشتر گرایش به مکانیابی در خارج از هسته تجاری شهر دارند. در ارتباط با تمرکز کاربریها یا پیوستگی مکانی آنها نیز میتوان گفت که بیشتر این کاربریها نسبت به خود و سایر شاخصهای جهانی شدن گرایش به همگرایی (تمرکز) دارند . این عامل نشان میدهد که هنوز ارتباطات مستقیم و چهره به چهره در روند جهانی شدن تهران و فعالیتهای مرتبط با آن وجود دارد؛ بنابراین پژوهش حاضر با حذف انحراف در پراکنش مکانی این کاربریها، یک الگوی فاصله استاندارد و بهینه را برای دسترسی فعالان و مشتریان این بخش ارائه کرده است.
سنجش کیفیت زندگی در محیط سکونتی فرسوده و بصری سازی آن؛ مورد شناسی: محله هاشمی در منطقه ده تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرها در چند دهه اخیر، شکل گیری بافت های نامناسب وخودرو را به همراه داشته است. علاوه بر این، بافت های قدیمی درشهر ها رو به فرسوده شدن رفته اند و این مکان ها از لحاظ کیفیت زندگی دچار افولی شدید شده اند. بنابراین برنامه ریزی برای ارتقای کیفیت زندگی دراین بافت ها اجتناب ناپذیر است. کیفیت زندگی مفهومی چندبعدی است که تأثیرات بسزایی بر زندگی ساکنان یک محدوده سکونتی دارد و مهمترین این تأثیرات، رضایتمندی از سکونت در این بافت ها است. بنابراین همان طور که مشخص است، دربرنامه ریزی برای این بافت ها شناسایی معیارهای مؤثر بر رضایتمندی ساکنان آنها و نحوه تأثیرگذاری این معیارها بر یکدیگر از اولویت برخوردار است. هدف این پژوهش مشخص نمودن همین امر است.
تکنیک مورد استفاده در این پژوهش روش تحلیل رگرسیون چند مرتبه ای (HMR) خواهد بود؛ معیارها بر اساس هدف مطالعه مرتبط با کیفیت زندگی در محیط های سکونتی با مرور مدل ها و معیارهای دیگر مطالعات انتخاب خواهد شد. نحوه سازمان دهی معیارها در این مطالعه به صورت بالا به پایین است. بر اساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها، میزان کیفیت زندگی ذهنی (رضایتمندی) برابر 77/2 شده است. براساس نتایج حاصل در مورد کیفیت زندگی عینی، در محدوده کیفیت زندگی عینی برابر 82/2 شده است.کیفیت زندگی (عینی- ذهنی) در محدوده مورد مطالعه برابر 80/2 شده است. نتایج حاصل با کمک GIS و توابع تحلیلی آن در قالب نقشه ارائه شده است که نشان می دهد وضعیت کیفیت زندگی در محدوده مورد مطالعه در سطح پایینی قرار دارد.
کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) درارزیابی توان سرزمین به منظورتوسعه شهری در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بروز مشکلات محیط زیستی، در ابعاد مختلف، ناشی از عدم رعایت ملاحظات و معیارهای محیط زیستی در مکان یابی شهرهای جدید است. هدف اصلی این مقاله مقایسه معیار های مختلف بر اساس مطالعات کتابخانه ای و نظرات کارشناسان و تعیین معیار های مناسب به منظور ارزیابی توان محیط زیستی جهت استقرار شهر های جدید برای دستیابی به توسعه پایدار شهری است که کمترین اثرات سوءرا در حال حاضر و در بلند مدت به دنبال داشته باشد. در این تحقیق کاربرد رویکرد ارزیابی چند معیاره و به طور مشخص استفاده از روش الگوی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(AHP) درارزیابی توان سرزمین حوزه آبخیز زرد خوزستان جهت توسعه شهری، در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، مورد بررسی قرار گرفته است. مدل AHP یکی از معروفترین فنون تصمیم گیری چند منظوره برای وضعیت های پیچیده ای که سنجنده های متضاد وچندگانه دارند، به شمار می رود و قابلیت آن در برنامه ریزی های محیط زیستی از جمله ارزیابی توان سرزمین به اثبات رسیده است. لذا در این مطالعه از 13 معیار استفاده شد که از طریق روش(AHP) به صورت زوجی مقایسه شده و وزن عوامل محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که معیارهای نقاط زلزله خیز، کاربری اراضی، خاکشناسی دارای وزن بیشتری نسبت به دیگر معیارها بوده و براساس نقشه نهایی قسمت شمالی، مرکزی و شرقی حوزه آبخیز زرد و از لحاظ تقسیمات سیاسی دهستان قلعه تل از بخش مرکزی شهرستان باغملک از لحاظ توسه شهری دارای بالاترین اولویت است. نتایج بدست آمده از این تحقیق می تواند به عنوان الگویی جهت انتخاب مکان های مناسب توسعه شهری با توجه به رعایت ملاحظات زیست محیطی مورد استفاده قرار گیرد.
سنجش و ارزیابی ظرفیت زیست اجتماعی محلات در شهرهای کوچک با مدل ELECTRE (مطالعه موردی شهر درق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله به عنوان حیاتی ترین سلول در کالبد شهر، از پیوند و انسجام عناصر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، مذهبی و محیطی هویت یافته که در اکثر مواقع توجه به عنصر پذیرش و قابلیت زندگی اجتماعی در آن با پرداختن محدود به عوامل اقتصادی و محیطی مورد غفلت قرار می گیرد. هدف مقاله حاضر ارزیابی ظرفیت زیست اجتماعی محلات در شهرهای کوچک است و بر این اساس روش تحقیق تحلیلی- پیمایشی و مبتنی بر منابع اسنادی و پرسشنامه ای است. داده ها و اطلاعات نیز شامل شاخص ها و معیارهای مرتبط با سنجش قابلیت و ظرفیت زندگی اجتماعی در محلات شهر درق همچون پویایی و سرزندگی، امنیت، مشارکت، هویت و تعلق مکانی، تنوع و گوناگونی اجتماعی و افزایش تراکم با مدل ELECTRE است. با توجه به هدف تحقیق که سنجش و ارزیابی و انتخاب محله برتر است چهار محله از چهار بافت شهر مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نیز رتبه بندی گزینه ها را به صورت نشان می دهد که نمایانگر برتری محله قدیمی بر سایر محلات است و این امر به شاخص پویایی و سرزندگی به عنوان ماحصلی از ارتباط نزدیک همسایگان و البته تعلق مکانی، مشارکت ساکنین در امور مربوط به محله و تن وع و گوناگونی اجتماعی در ساختار این مح له بر می گردد.
بررسی کیفی توسعهی پارک های شهری و بهینه سازی استفاده شهروندان از آن در بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ایجاد هماهنگی لازم بین خواسته های شهروندان و نوع و امکانات پارک ها، از ملزومات ارتقایکیفی فضاهای سبز شهری است. از این رو جهت بهسازی و بازنگری پارک ها، بایستی عوامل جمعیت شناسی مؤثر در توزیع و رشد فضاهای سبز، مطالعه شود.هدف این تحقیق بررسی دیدگاه شهروندان در خصوص توسعه کیفی پارک های شهر بیرجند است. محورهای مورد بررسی در این پژوهش جهت تدوین برنامه های آتی توسعه ی فضاهای سبز شهر بیرجند عبارتند از: الویت تفریحی شهروندان، مدت زمان صرف شده برای رسیدن به یک پارک، میزان مراجعه به پارک ها در طول سال، قالب های اصلی مراجعه به پارک ها، ترجیحات فصلی در مراجعه به پارک ها، مقیاس پارک های مورد استفاده و الویت های مردمی در توسعه ی انواع مختلف پارک ها.
روش انجام تحقیق به صورت اسنادی-تحلیلی و پیمایشی است که بخش اعظم اطلاعات از طریق توزیع پرسشنامه بین ساکنان نواحی چهارگانه ی شهر بیرجند أخذ شده و تحلیل نهایی بر روی آن صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان میدهد که استفاده از پارک های شهری، مهم ترین الویت تفریحی شهروندان شهر بیرجند بوده، ولی عواملی موجب گشته که میزان استفاده ی مردم از این فضاها در فصل های سرد سال به حداقل کاهش یابد. همچنین شهروندان تمام نواحی شهری بر توسعه پارک های بزرگ حومه ای جهت گذران اوقات فراغت تأکید نموده اند.