هنرمند در همه اعصار برای نقاشی کردن و به تصویر کشیدن محتاج به طبیعت بوده است . و ملزم بوده که پیوسته به اشیا و عناصر طبیعی رجوع کند . حتی آنجایی هم که می خواسته از طبیعت گذر کند و به مفاهیم ماوراءالطبیعه و حقایق معنوی و هم چنین بیان احساس بپردازد ،ناچار بوده تا با بیان تمثیلی اخذ شده از طبیعت عمل کند . اما آنچه در این میان مورد کثرت و گوناگونی است ، تلقی متفاوت از طبیعت و شیء بوده است . گاهی هنرمند درون غارها از طریق ترسیم یک موضوع عینی مالکیت و غلبه بیرونی بر آن را طلب می کرده ،...
نگارش عارفانه ، اساس هنر کاندینسکی را تشکیل می دهد . او به دنبال درونی ترین راه ها برای نقاشی است و از هر گونه احساس ظاهری و جنبه های مادی در اثر هنری دوری می کند . کاندینسکی از هنر بزرگ سخن می گوید ، خردمندی جدیدی که برای بشر به ارمغان آورده می شود . کاندینسکی در رساله « معنویت در هنر » بخوبی به شرح افکار و روشهای خود در هنر و نقاشی پرداخته و هنر و هنرمند را از جوانب گوناگون بررسی کرده است ...
ظهور و شکلی گیری گرایشهای مدرنیستی و پست مدرنیستی در طراحی ، خود زاییده ی شرایط و موقعیت هایی بود که پیشتر در عرصه های مختلف اجتماعی ، اقتصادی و صنعتی به وقوع پیوسته بود و در عین حال ، خود نیز بر این شرایط تأثیر نهاد . این رابطه ی متقابل بین شکل گیری جنبش های طراحی ، و زمینه های اجتماعی و اقتصادی آن ، در قالب موقعیت متمایز فوردیسم و پست فوردیسم - که گاه از آن به عنوان کلی دوره های ...