فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده در دوره صفوی منصب شیخ الاسلامی یکی از نهادهای مهم دینی به شمار می رفت. معمولا در پایتخت و در مراکز ایالت ها یک شیخ الاسلام نیز وجود داشت. از ابتدای دوره صفوی تا دوره حکمرانی گنجعلی خان( حک:1035 1005ق/ 1626 1596م) اطلاعی از نام شیخ الاسلام های کرمان در دست نیست. از سال 1059ق/1649م زمان روی کار آمدن شیخ الاسلام، شاه عبدالعلی، ( د.1077ق/1667م) گزارش های تاریخی، اطلاعات مفصل تری از نحوه انتخاب و کارکردها و فعالیت های آنان به دست می دهند. انتصاب افراد به مقام شیخ الاسلامی در ایالت کرمان علاوه بر شایستگی های علمی و مقبولیت عمومی معمولا موروثی بود. براساس گزارش های منابع موجود اغلب اقدامات و فعالیت های سیاسی و اجتماعی شیخ الاسلام های کرمان به دو شیخ الاسلام، شاه عبدالعلی و پسرش میرزا مظفر محدود می شود. تعرضات و دخالت های این دو شیخ الاسلام کرمان، شاه عبدالعلی، و میرزا مظفر حسین با حکام وقت ایالت و اختلافاتشان با کلانتر و داروغه اسباب عزل خود یا وزرای کرمان، میرزا هاشم، و میرزا محمد هادی، فراهم نمود. شیخ الاسلام ها نیز بر عزل و نصب قاضی ایالت و امور حقوقی و عقود و ایقاعات و وقف نامه ها و دریافت جزیه از زرتشتیان نظارت و در برنامه های دینی و فعالیت های اقتصادی و معدنی ایالت حضور داشتند و به مثابه نماینده دولت صفوی علاوه بر آنکه اخبار دولت مرکزی را به اطلاع همگان می رساندند، همه حکام و نمایندگان سیاسی در بدو ورود خود نزد آنان می رفتند و نسبت به آنان ادای احترام می نمودند.
اقتصاد کرمان در دوره قاجار
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اقتصاد کرمان و آثار و نتایج سیاسی آن در دوره قاجار بویژه پیوندهای اقتصاد با گروه های اجتماعی در اواخر این دوره است. در پی یافتن تأثیرات اقتصادی در سیاست کرمان در دوره قاجار به نتایج مهمی دست یافتیم؛ مالیات نقش مهمی در تعیین حکام کرمان و روابط حکام با مردم این ناحیه داشته است و چند تن از حکام کرمان بر سر چگونگی دریافت مالیات از کار برکنار شدند. عملکرد آن ها در قیام هایی نظیر قیام شالبافان مؤثر بود. دو تن از کرمانیان بنام میرزا آقاخان کرمانی و میرزا رضا کرمانی بر سر مسائل اقتصادی با حاکمان کرمان درافتادند و مسیر زندگی سیاسی آن ها تغییر یافت؛ میرزا آقاخان در بردسیر کرمان ضابط مالیات بود که به علت بدهی که داشت از کرمان مهاجرت کرد و میرزا رضا کرمانی هم به علت تصرف املاک پدری اش و شکایت هایی که از این موضوع داشت زندانی شد و نکته مهم در مورد این است که در ابتدا دست فروش و شال فروش بوده است. تجارت خارجی به خصوص با انگلیس هند منشأ تحولاتی در کرمان بوده است و انگلیسی ها هر چند به علل سیاسی در کرمان حضور داشتند امّا رویکردهای اقتصادی نیز داشتند و خرید کالاهای تجاری و نیز یافتن بازار برای فروش کالا برای آن ها اهمیت داشت و در پی همین رویکرد هندی ها یکی از گروه هایی بودند که در زمینه تجارت در کرمان فعالیت می کردند. از سایر گروه های سیاسی مذهبی که نقشی در اقتصاد کرمان داشتند باید به شیخی ها و زرتشتی ها اشاره کرد.
روابط اتابکان آذربایجان و گرجی ها در دوره شمس الدین ایلدگز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق مسلمان نشین آذربایجان و ارّان به سبب مجاورت با سرزمین های مسیحی نشین گرجستان و ارمنستان و تمایل سلاطین سلجوقی به گسترش متصرفات خود و کسب غنائم، موقعیت سوق الجیشی حساسی در منطقه قفقاز داشتند؛ و همیشه در معرض درگیری و تهاجم طرفین بودند. جنگ های میان اتابکان آذربایجان و گرجیان همواره بر سر تصاحب دو شهر «آنی» و «دوین» به عنوان شاهراه تجاری منطقه قفقاز صورت می گرفت. قرار گرفتن این دو شهر پر ثروت مسیحی نشین در مسیر راه های امپراتوری بیزانس و جاده های بازرگانی عصر خلفای عباسی، عامل مهم جنگ های حاکمان مسلمان آذربایجان و ارّان با حاکمان گرجی بود. غلیان احساسات ناشی از جنگ های صلیبی و قدرت گرفتن پادشاهان گرجی، بر این امر دامن می زد و جبهه دیگری از جنگ های مذهبی را در این منطقه ایجاد کرد. همچنین پادشاهان «بگراتی» گرجستان، که از همان ابتدای تاسیس سلطنت شان همواره با شورش های داخلی از سوی اعیان و اشراف زمیندار گرجستان مواجه بودند، برای سرپوش گذاشتن بر مسائل داخلی فوق همواره سیاست تجاوز و تعرض بر مرزهای همسایگانشان را در پیش می گرفتند، تا توجه اشراف زمیندار را از پرداختن به مسائل داخلی باز دارند. هدف پژوهش حاضر شناسایی و بررسی مهم ترین عوامل بروز درگیری های اتابکان آذربایجان و گرجی ها در دوره حکمرانی اتابک شمس الدین محمد ایلدگز موسس این حکومت است.
تقسیمات سیاسی و ساختار تشکیلاتی ایالت فارس در دوره قاجار (2121 2121 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره قاجار، اگرچه به دنبال انتخاب تهران به عنوان پایتخت و در
پی آن تعیین تبریز به عنوان ولیعهدنشین، شهر شیراز اهمیت سابق
خود را از دست داد؛ ولی ایالت فارس به عنوان پایتخت زندیه و محل
استقرار ولیعهد در سالهای آغازین حکومت قاجار و همچنین به علت
نزدیکی به خلیج فارس در دوره قاجار، دارای اهمیت فراوان بود. در
این زمان این ایالت از تقسیمات داخلی و همچنین ارکان حکومتی و
تشکیلاتی مختص به خود برخوردار بود که در فراز و نشیب این دوره
تاریخی دچار تغییر و تحولاتی شد. با شروع حکومت محمدشاه و
شورش حاکم ایالت فارس سیاستهایی در جهت کاهش قدرت حکام
و همچنین تحدید قلمرو ایالت فارس اتخاذ گردید. در همین راستا
حکومت مرکزی با استفاده از قدرتهای سنتی این ایالت همچون
کلانتر موازنه قدرت را در این ایالت برقرار کرد. این مقاله با روش
توصیفی تحلیلی، درصدد پاسخ به این پرسش اصلی است که -
مهمترین عوامل مؤثر در تغییر حدود ایالت فارس و جایگاه آن در
تقسیمات کشوری دوره قاجار چه بود و حکومت قاجاریه به منظور
تثبیت قدرت در این ایالت از چه تدابیری بهره جست؟
سیاست های زبانی پهلوی اول در کردستان و پیامدهای آن (با تأکید بر مدارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روشنفکران دوران پهلوی اول وحدت ملی را مقدمه یکپارچگی سیاسی کشور و راهکاری برای کاهش تعارضات قومی و آشوب های محلی می دانستند. تحقق این امر از دیدگاه آنان به معنای از میان بردن همه تفاوت های موجود در شیوه زندگی، لباس، زبان و... بود. در این میان، گرایش و علاقه همه اقوام ایرانی به زبان فارسی و نقش تاریخی این زبان در وحدت ملی باعث شد گسترش این زبان به عنوان یکی از محورهای اساسی سیاست یکسان سازی مورد توجه قرار گیرد. به همین منظور، دولت می کوشید با راهکارهایی چون توسعه مؤسسات معارفی، استخدام معلمان غیربومی و ممنوعیت استفاده از زبان ها و گویش های محلی زمینه را برای ترویج یک زبان واحد در جهت نیل به وحدت ملی فراهم سازد. اما به کارگیری روش های تحمیلی، دخالت نهادهایی چون ارتش، ممنوعیت استفاده از زبان کردی و تلاش در جهت تضعیف آن بر علاقه مندی و عشق دیرینه کردها به زبان و ادبیات فارسی تأثیر منفی گذاشت و زمینه را برای افزایش تمایلات قومی فراهم ساخت. بررسی اهداف، روند و پیامدهای سیاست های زبانی دولت پهلوی اول در کردستان با تکیه بر اسناد محور اصلی این پژوهش است.
تاریخ سلاطین هورامان تداوم یا تحول تاریخ نگاری محلی در کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایالت کردستان، مقارن دورة قاجار،در زمینة تألیف تاریخ های محلی حیات بالنده ای داشته است. تواریخ محلی تواریخی هستند که گرایش های زیست بوم نگاری پررنگی دارند. این تاریخ ها، به دلیل نگاه مورخان از پایین به بالا، محتوایی متنوع دارند؛ لذا در بررسی تاریخ اجتماعی حائز اهمیت هستند.یکی از مهم ترین نمونه های این تواریخ، تاریخ سلاطین هوراماناست. این کتاب، در عهد مظفری، با محوریت سلسله سلاطین هورامان و در منطقة هورامان کردستان نگارش یافته است. خاندان سلاطین هورامان، از امرای حاکم بر بلوک هورامان،از بلوکات تابع ایالت کردستان ایران به مرکزیت سنندج بودند که تاسال 1284ق. خاندان کرد اردلان بر این ایالت حکومت می کردند. یافته های پژوهش نشان می دهد از میان آثار عرضه شده در کردستان، از صدر قاجار تا پایان عهد مظفری، به جز کتاب تحفة ناصریاز میرزا شکرالله سنندجی، که برخی دیدگاه های نوین نسبت به تاریخ نویسی داشته است، بقیة تواریخ از جمله تاریخ سلاطین هورامانبه سبک و سیاق مورخان سنّتی نگارش یافته است.
پیامدهای اجتماعی مهاجرت سلجوقیان به خراسان (416-433 ق/1025-1041 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترکمن های سلجوقی بخشی از قبایل اغوز در شمال رود سیحون بودند که بعد از گرویدن به اسلام، در نیمهٔ دوم قرن 4ق، به ماوراءالنهر و در اوایل قرن 5ق به خراسان کوچ کردند. مهاجرت ترکمن های سلجوقی به خراسان، از تحولات عمده و اثر گذار در تاریخ میانه ایران و جهان اسلام است. این امر تأثیرات شگرفی در اوضاع اجتماعی و اقتصادی منطقه داشت. تفاوت نوع زندگی این ایلات با بومیان منطقه، هم زمان با برخی مشکلات طبیعی و بی توجهی غزنویان، لگام گسیختگی برخی اقشار اجتماعیِ هرج و مرج طلب، قطعاً تأثیرات شایان توجهی در اوضاع اجتماعی و اقتصادی منطقه داشت که از آن میان می توان به نا امنی اجتماعی، اختلال در تجارت، کشاورزی و دامپروری، کشتار عدهٔ زیادی از اهالی خراسان، مهاجرت جمعی از آنها به نواحی دیگر و استقرار دائمی ترکمن ها در شمال خراسان اشاره کرد. توجه اصلی مقاله حاضر به چگونگی تعامل آنها با اهالی منطقه و در نهایت، تأثیرات اجتماعی و اقتصادی این امر در خراسان است.
سلطان حسین بایقرا و حیات اقتصادی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یورش تیمور، تخریب اراضی، ویرانی شبکه های آبیاری، افزایش اراضی بایر و رکود نسبی در وضعیت اقتصادی را در پی داشت. اما پس از تثبیت حکومت تیموریان در ایران و خاصه خراسان، سلاطین تیموری با انجام اصلاحاتی درصد جبران و ترمیم این ویرانی ها برآمدند. در این میان سلطان حسین بایقرا نیز برای جبران نابسامانی ها و بهبود اوضاع حکومت و تقویت امور فرهنگی و تبدیل دربار خود به یک کانون هنری و فرهنگی، اقداماتی را انجام داد. سلطان حسین بایقرا به منظور دوام حکومت و شکوفایی فرهنگی دولت تیموریان اساس سیاست خود را مبتنی بر احیای اقتصادی مالی و بالا بردن سطح زندگی مردم قرار داده و بدین جهت اقداماتی در زمینه کشاورزی و تجارت انجام داد. دوران حاکمیت سلطان حسین بایقرا به واسطه استقرار نسبی معیشت و تنظیم امور تجاری و احیای کشاورزی و دلبستگی شخصی سلطان به عمران و آبادانی، وضعیت اقتصادی حکومت تیموریان به خصوص خراسان بهبود یافت و سلطان توانست برای خراسان دورانی از ثبات، رونق و رفاه و اقتصادی فراهم سازد.
بررسی و تحلیل روند ورود و گسترش اسلام در اندونزی
حوزههای تخصصی:
اسلام پس از تثبیت در مبدأ وحی به واسطه فتوحات اسلامی در دیگر نواحی جهان گسترش یافت، به طوری که حضور فاتحان مسلمان به تدریج باعث آشنایی و در نهایت گرایش مردمان سرزمین های فتح شده به اسلام گشت، ولی این امر در جنوب شرق آسیا به ویژه در اندونزی به گونه دیگر بوده است؛ زیرا اولاً ورود اسلام نه به واسطه فتوحات اسلامی بلکه به دلیل حضور بازرگانان مسلمان هند و ایرانی در جزایر سوماترا و جاوه بوده است. دوماً اسلام نه در قرون نخستین اسلامی بلکه در اواخر قرن سیزدهم و اوایل قرن چهاردهم میلادی در این منطقه نفوذ پیدا کرد. لذا به واسطه وجود این تفاوت ها پژوهش در این باره درخور اهمیت است. بنابرین در این مقاله سعی بر آن است به روش توصیفی _تحلیلی به بررسی روند ورود اسلام و گسترش آن در اندونزی پرداخته شود. علاوه بر این، این پژوهش در صدد پاسخ به پرسش زیر می باشد؛ چرا با وجود تنوع قومی، نژادی و فرهنگی فراوان در اندونزی این کشور به عنوان پرجمعیت ترین کشور مسلمان جهان شناخته شده است؟
سلطان حسین میرزا جلال الدوله: نمادی از کارکرد قدرت در بافت اجتماعی ولایات عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ساختار قدرت ایران عصر قاجار، هرچند انبوه شاهزادگان، تسلّط یکپارچه سلسله را تسهیل می کرد، سازوکار تقسیم مناصب موانعی را در نظارت بر رفتار حکمرانان فراهم آورد و عملکرد سلطان حسین میرزا جلال الدوله نمادی از نحوه حکمرانی قاجاریه در ولایات بود که بازتاب آن در حیات اجتماعی از دو جهت حایز اهمیت است: رهیافت به مصایب قشرهای زیردست جامعه و تلقی اجتماعی از ساختار قدرت. هرچند جنبش مشروطیت تحدیدی بر شاه، وابستگانش و این رویه به شمار می رفت، تضاد منافع روس و انگلیس به شکل صف آرایی مستبدین و آزادی خواهان، منسجم نبودن رویه در بدنه مشروطه خواهان و استفاده ابزاری آنها در ضربه پذیری رقیب، بستر مناسبی برای فرصت طلبی افرادی چون جلال الدوله فراهم آورد تا با پدیده نوین همراه شوند. بر این اساس، عملکرد جلال الدوله به عنوان نمادی از ساختار قدرت در ولایات نه تنها بر آسیب پذیری بدنه اجتماعی افزود، نقشی مؤثر در شکل دهی تلقی آنها از نظام پارلمانی داشت. مقاله حاضر، با روش توصیفی تحلیلی، به واکاوی در اسناد، داده ها و مکتوبات تاریخی موجود پرداخته تا پاسخ گوی این پرسش ها باشد: در حکومت جلال الدوله، حیات اجتماعی فارس و یزد چه ویژگی هایی داشت؟ عملکرد شاهزادگانی چون جلال الدوله بر انتظارات مردم ولایات نسبت به پدیده نوین مشروطیت چه تأثیری داشت؟ تعامل مشروطه خواهان با ظل السلطان و جلال الدوله تا چه میزان با آمال عمومی نسبت به نظام پارلمانی تناسب داشت؟.
بررسی آرایه ها و نگاره های تزیینی حمام وکیل شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمام وکیل شیراز از بناهای مجموعه زندیه است که تحت نظارت مستقیم کریمخان زند ساخته شده است. این حمام، هم به لحاظ عظمت و هم به لحاظ فنون معماری و آرایهها و نگارههای تزیینی اش، یکی از بناهای قابل توجه و تحسینبرانگیز دوره ی زندیه است. کارهای پژوهشی صورت گرفته در مورد حمام وکیل تاکنون بیشتر به بعد باستانشناختی، معماری و نیز برنامههای مرمتی آن پرداختهاند. از این رو، پژوهش حاضر به بررسی آرایهها و نگارههای تزیینی این بنای تاریخی پرداخته است. در این راستا، پرسشهای مقاله حاضر به این صورت مطرح میگردد که آرایه ها و نگارههای تزیینی این حمام چگونه شکل گرفته و یا از کجا اقتباس شدهاند؟ تصاویر و نقوش تزیینی این حمام با فرهنگ و باورهای مردم چه ارتباطی داشته است؟ و هنرمندان این دوره، از چه مضامینی در نگاره ها و آرایه های تزیینی حمام مذکور استفاده کردهاند؟ در پاسخ، این پژوهش بر اساس روش تاریخی و توصیفی تحلیلی به این نتیجه میرسد که منشأ عناصر تزیینی به کار رفته در این حمام، ترکیبی از عناصر فرهنگ ایرانی اسلامی از دوره باستان تا صفوی بوده است. در واقع، علاقه کریمخان زند به احیای گذشته ی ایرانیان در کنار بیان آن گذشته تحت نظر هنرمندان این دوره در قالب مضامین اساطیری، حماسی و مذهبی، که ریشه در باورها و اعتقادات مردم داشته، در شکل گیری و ایجاد این عناصر تأثیرگذار بوده است.
جایگاه شوش در دوران هخامنشی: بررسی جایگاه و اهمیت شوش در دوره هخامنشی در مقایسه با تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوره ی هخامنشیان، ساتراپی عیلام و خصوصاً پایتخت آن شوش، از جایگاه ممتازی برخوردار بود و در متون کهن بیش از تخت جمشید به شوش به عنوان تختگاه پارسی ها اشاره شده است. به علاوه شوش یکی از چهار پایتخت مهم پارسی ها بود که به موازات تخت جمشید بناهای مهمی از جمله آپادانا در آنجا ساخته شد. در این مقاله تلاش شده است تا با استناد به کتیبه های دوران هخامنشی، به ویژه کتیبه های شوش، الواح بارویِ تخت جمشید به زبان عیلامی، کتب عهد عتیق و نوشته های مورخین یونانی و حجاری ها و نقوش برجسته ی به جای مانده از این دوره، جایگاه و اهمیت شوش در مقایسه با تخت جمشید در دوره ی هخامنشی بررسی شود. برای این منظور در ابتدا به آغاز فعالیت های عمرانی در شوش اشاره خواهیم کرد، سپس به جایگاه شوش در مقایسه با پارس و تخت جمشید در متون عبری و آثار مورخین یونانی خواهیم پرداخت.
اداره بلوچستان از طریق حاکمان کرمان (از دوره ناصری تا اوایل پهلوی)
حوزههای تخصصی:
حکومت بنی حسنویه از ظهور تا سقوط (۳۳۰ تا 406 ق/۹۴۱ تا 1015م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال 330ق/941م، امیرحسین کُرد حکومت بنی حسنویه را در شهر زور و مناطق اطراف آن بنیان گذاشت که این هم زمان با آل بویه بود. پس از وی فرزندش، حسنویه، به قدرت رسید که دوره حاکمیت او را می توان عصر شکل یابی و گسترش قلمرو و استحکام و ثبات این سلسله به شمار آورد. بعد از مرگ حسنویه، فرزندش بدر توانست قدرت را به دست گیرد. او با درایت خود، قلمرو و اقتدار بنی حسنویه را به اوج رساند. ایام پایانی حکومت بدر و نیز در دوره جانشینان وی، آل حسنویه با شورش های داخلی مواجه و سرانجام این سلسله، با قتل طاهربن هلال در سال 406ق/1015م، منقرض شد. روش این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی و از نوع کتابخانه ای است و تلاش کلی، برآن است که به جای توصیف صرف تاریخی، به تحلیل وقایع سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بنی حسنویه پرداخته شود.
بررسی و تحلیل روند شکل گیری نخست شهری در سطح استان خوزستان طی سال های 1335-1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی پهلوی دوم فرهنگی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
بر اساس اطلاعات به دست آمده از نتایج سرشماری های اخیر در استان خوزستان، شهر اهواز نسبت به دیگر شهرهای این استان برتری و حاکمیت مطلقی را داراست. هدف کلی این پژوهش ارزیابی وضعیت نخست شهری در کانون های شهری استان خوزستان در طی سال های 1335 تا 1390 است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش مطالعة توصیفی ـ تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات، ضمن مطالعه آثار کتابخانه ای و استفاده از آمارنامه ها (سالنامه آماری و سرشماری نفوس و مسکن در همه دوره های سرشماری)، از بانک های اطلاعاتی واقع در استانداری نیز استفاده شده است. در ادامه، با بررسی اطلاعات و همچنین تجزیه و تحلیل آنها با استفاده از نرم افزار Excel، در تبیین مناسب داده ها تلاش شده است. برای پی بردن به وضعیت نخست شهری در استان خوزستان، از مدل های مرتبه- اندازه و مدل های رایج نخست شهری شامل شاخص های نخست شهر، دو شهر، کینزبرگ، موما و الوصابی و مهتا استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد توزیع فضایی جمعیت در سطح شبکه شهری استان خوزستان در طی این سال ها به سمت تمرکز بیشتر در شهر اهواز و کاهش جمعیت در دیگر شهرهای متوسط و کوچک استان در حرکت بوده است. سرانجام، با توجه به ارزیابی های صورت گرفته از وضعیت نخست شهری در استان خوزستان، برای بهبود وضعیت، نسبت به ارائه راهکارهای مناسب تلاش شده است.
از طبرستان تا مازندران؛ تأملی بر دگرگونی مفهومی و جغرافیایی طبرستان از آغاز تا قرن هشتم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرزمین طبرستان از جمله مناطقی است که وجه تسمیه و حدود جغرافیایی آن مورد مناقشة بسیاری بوده است. این عنوان به طور رسمی در دوران قبل از اسلام و بخشی از دوران اسلامی (تا پایان سدة هشتم هجری) کاربرد عام داشته است. از این زمان به عللی نه چندان مشخص جای آن را کلمة مازندران گرفت. دگرگونی در نام و نشان این منطقة راهبردی از حیث اهمیت تاریخ و هویت محلی مسئلة مهمی است که هدف نوشتار حاضر قلمداد می شود. این نوشتار با رویکرد توصیفی تحلیلی، ضمن توجه به پیشینة طبرستان و ماهیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آن، جایگزینی عنوان مازندران را برای حدود جغرافیایی مورد نظر بررسی می کند. حاصل تحقیقات نشان می دهد که وجة تسمیة طبرستان با ساکنان حاضر در آن و نام گذاری مازندران با ویژگی های جغرافیایی آن تناسب بیشتری داشته است. گسترة سیاسی این محدودة جغرافیایی به ویژه در دورة اسلامی نیز، بنابر عللی همچون رقابت های خاندانی، درگیری های داخلی و توسعه طلبی حکام، در نوسان بوده است.
آل مسافر و تشیع در دیلم و آذربایجان در قرن چهارم هجری
حوزههای تخصصی:
آل مسافر (سالاریان یا کنگریان)، از جمله حکومت های قرن چهارم هجری است که در دیلم شکل گرفت و حاکمیت خود را به شمال غرب ایران بسط و توسعه داد. تاریخ این حکومت، که به دو شاخه دیلم و آذربایجان تقسیم گشته است، به طور کامل و واضح شناخته نشده است و گمان می رود آخرین حاکمان آل مسافر توسط اسماعیلیان الموت از بین رفته باشند. آل مسافر، اعتقادت شیعی اسماعیلی، از گونه قرمطی آن، داشتند و به امامت خلفای فاطمی وقت، معتقد نبودند. سکه-ای از آن ها برجای مانده که شعائر حک شده بر آن، نشان دهنده این اعتقاد آل مسافر است. گزارش هائی از حضور زیدیان در مناطق تحت حاکمیت مسافریان و همچنین بروز و ظهور حرکت ها و رسوم مبتنی بر فرهنگ انتظار در مناطق تحت حاکمیت آن ها در دست است. پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای، جلوه های بروز و ظهور تشیع در دوران آل مسافر را تبیین و بررسی نماید.
حضور حماسی مردم استان خوزستان در انقلاب اسلامی 1357
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی روند مشارکت مردم استان خوزستان در انقلاب اسلامی است. موقعیت جغرافیایی خاص استان، اهمیت اقتصادی، وجود گروه های قومی متنوع، فعالیت احزاب و گروه های مختلف و ساختار اجتماعی مبتنی بر جامعه بومی مذهبی در استان خوزستان باعث شد تا مردم این استان حضور فعال و چشمگیر در مبارزات و تظاهرات انقلاب اسلامی 1357 داشته باشند. به علت اوج گرفتن مبارزات مردمی در نیمه دوم سال 1357، در اینجا نیز این حضور سیاسی مردم استان از همین دوره زمانی و با تکیه اصلی بر اخبار روزنامه های کشور(اطلاعات و کیهان سال 1357) مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی منابع و نیز دقت در کیفیت مبارزات انقلابی مردم استان، نشان می دهد که مردم شهرهای مختلف استان مانند اهواز و آبادان و دزفول و بهبان و.... سهم فراوانی در پیشبرد اهداف انقلاب به ویژه به لحاظ سیاسی داشته اند.
صنعت نفت و تحول جمعیتی و شغلی در مناطق نفت خیز جنوب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد تا پاسخی برای چگونگی تأمین نیروی انسانی شاغل در شرکت نفت انگلیس و ایران در آبادان و مسجدسلیمان بیابد. عوامل گوناگونی که سبب جذب عشایر به سکونت در شهرهای نفتی شدند و انگیزه هایی که موجب مهاجرت مردم از شهرها و روستاهای ایالات دیگر به مناطق نفتی شد، پرسش های جزئی تری هستند که به آنها خواهیم پرداخت. توسعه صنعت نفت به جابه جایی جمعیت، افزایش جمعیت، تغییر مشاغل و شکل گیری قشر کارگر صنعتی در مناطق نفت خیز جنوب ایران انجامید.
این پژوهش با شیوه توصیفی ـ تحلیلی بر اساس نظم و توالی منطقی تاریخی انجام یافته است. تأکید پژوهش حاضر بر اسناد و مدارک موجود در آرشیوهای ایران و انگلستان بوده است. روش و نظریه مورد استفاده در تحقیق حاضر به نوعی نگارش «تاریخ از پایین»(History from Below) و پرداختن به تاریخ نگاری فرودستان (سوبالترن) در صنعت نفت است.1 به تعبیری می توان گفت تاریخ از پایین خوانش دیگری از تاریخ اجتماعی است. در این رویکرد، عاملیت تاریخی به فرادستان و نهادهای اجتماعی و سیاسی منحصر نمی شود و بیشتر در پی یافتن نقش جمهور مردم در تحولات جامعه است.
یافته ها حاکی از آن است که فعالیت شرکت نفت انگلیس و ایران در جنوب ایران موجب ایجاد تأسیسات و پالایشگاه هایی شد. استخدام عشایر و روستاییان به عنوان کارگر در مجموعه وسیع صنعت نفت و بهره مندی از امنیت نسبی، امکانات مالی ثابت و خدمات بهداشتی سبب مهاجرت افراد از نقاط مختلف به منطقه نفت خیز خوزستان شده و بدین ترتیب گام بزرگی در جهت قوام یافتن طبقه کارگر در ایران برداشته شد.