رمان شوهر آهوخانم، اثر علی محمد افغانی، هم از نظر شخصیت پردازی و هم از لحاظ بیان مسائل اجتماعی اثری پرحرکت، ممتاز و بالقوه و انعکاس واقعیت های جامعه است. در میان آثار افغانی، این رمان به دلیل توانایی اش در ارائة مسائل ویژه ای از جامعه، در ادبیات داستانی ایران جایگاه و هویت معینی یافته است. وجود مهم ترین مؤلفه های مکتب رئالیسم در رمان شوهر آهوخانم نشان دهندة تأثیرپذیری نویسندة این رمان از اصول و جنبه های مختلف آن مکتب است. کثرت شاخصه ها و جنبه های رئالیستی در این رمانِ بلند گویای این نکته است که سبک و شیوة غالب نویسنده در پرداخت عناصر داستان رئالیستی است. افغانی کوشیده است ماجراها، شخصیت ها و عناصر داستانش با اصول مکتب رئالیسم منطبق باشد و با استفاده از تجارب و مشاهدات عینی خود به «واقعیت نمایی» داستان دست یابد. نویسنده با ساختن شخصیت ها و بیان دقیق رخدادهای اجتماعی، آیینة تمام نمایی فراروی خواننده می نهد تا بدان وسیله به رویدادها و معضلات جامعة خویش بنگرد. ازاین رو، سعی نگارندگان این جُستار بر این است تا با تکیه بر شاخصه های رئالیستی این اثر به تحلیل وقایع اجتماعی بپردازند و زوایای پنهان این وقایع را بازنمایند
فرق هنر با تاریخ در این است که هنرمند با گزینش و تأویل و گزارش خاصّ خود، بی نظمی های ظاهری واقعیّات را در طرحی معقول، محدود، سنجیده و منظّم عرضه می کند. شراب خامنوشتة اسماعیل فصیح یکی از رمان های مشهور رئالیستی است که گزیده هایی از مسائل تاریخی دهه های چهل و پنجاه شمسی موضوع آن است . این رمان با مؤلّفه های رئالیسم اجتماعی مطابقت زیادی دارد. در این نوشته، این رمان را از همین دیدگاه تحلیل کرده ایم. توجّه به زندگی فردی خود نویسنده، وضعیّت برخی از خانواده ها به عنوان تیپ ها و نماینده های موجود در جامعه، کارکرد روزنامه ها و برخی از شخصیّت های تاریخی و روابط و اخلاق اجتماعی از مضامین آن به شمار می روند. حاصل این تحقیق این است که نویسنده به روش بازنمایی واقعیّات، با استناد به رسانه های خبری، تشریح جزئیّات وقایع، تیپ سازی، استفاده از زبان محاوره، ذکر نام برخی از شخصیّت های تاریخی، گزارش حوادث تلخ خبری و نمود شخصیّت خود نویسنده در نقش راوی، جنبة رئالیستی رمان را تقویت کرده است . روش این پژوهش تطبیق دادن جزئیات و عناصر موجود در رمان و استنباط نتیجه ای دقیق برای کشف جنبه های رئالیستی آن و چگونگی تطابق آن با واقعیات اجتماعی است .
در این تحقیق که به روش کتابخانه ای و به صورت تحلیلی توصیفی ارائه شده است، نگرش ایدئولوژیک، استناد به روزنامه ها و شخصیّت های تاریخی و زبان محاوره، تشریح جزئیّات وقایع، تیپ سازی، تأویل و تفسیر وقایع تلخ جامعه، نمود دورة زندگانی و بخصوص مرگ شخصیّت ها، انواع شخصیّت ها با رفتارهای متنوّع و شخصیّت خود نویسنده در رمان، نمود طبیعی تعامل شخصیّت ها با دیگران، کاربرد انشای کاریکاتوری، ایراد عبارت های فلسفی، تعریف انسان به عنوان موجودی مختار و برجسته کردن امور عاطفی، پس زمینة مناسب و نمود صنایع ادبی به عنوان روش های واقع نمایی اجتماعی این رمان بازنموده شده است. نتیجه آنکه: اوج واقع گرایی اجتماعی در «اسیر زمان» هنگامی خودنمایی می کند که فصیح به تحلیل تخصصی وقایع سیاسی، روابط ایران با ابرقدرت ها، نقدِ عملکرد دولتمردان، تشریح جزئیات وقایع و تبیین علل و عوامل حوادث می پردازد.