صدرالمتالهین در آغازین دوره های تفکر فلسفی اش متأثر از محقق دوانی است. کتاب مبدأ و معاد او شاهدی بر این تأثیر است. او ابتدای بخش مبدأ این کتاب را مطابق با اندیشه اصالت ماهیت و ذوق تأله نگاشته است. این مقاله در نظر دارد در چهار محوراصلی نظریة ذوق تأله را در کتاب مبدأ و معاد صدرا نشان دهد. توحید واجب الوجود و نحوة مواجهه با شبهة ابن کمونه، نحوة موجودیت واجب و ممکنات، چگونگی انتزاع مفهوم واحد از امور متخالف از جمله محورهای مذکور است. مقایسه گام به گام عبارات صدرالمتألهین و محقق دوانی در بحث توحید واجب الوجود به خوبی نشان می دهد که صدرا هم در خود نظریة ذوق تأله و هم در بیان مقدمات آن تا چه اندازه از محقق دوانی بهره برده است. جالب اینجا ست که شارحان و مترجمان کتاب مبدأ و معاد، هیچ یک نه از این تأثیر پذیری سخن گفته اند و نه از اینکه صدر المتألهین در زمان نگارش این کتاب، فیلسوفی ذوق التأله بوده است سخنی به میان آورده اند.
کلیسا در قرن سیزدهم در ارتباط با تلاشهای عقلانی فیلسوفان و اعتقادات دینی آنها نظریه ای را مطرح کرد که به حقیقت دوگانه معروف شد. این نظریه عبارت است از این که چیزی می تواند در کلام حقیقت باشد؛ در حالی که نقیض آن نیز میتواند در فلسفه حقیقت باشد. کلیسا با این نظریه فیلسوفان را به کفر متهم میکند و فیلسوفان ابن رشدی خود را از آن مبرّا میدانند و ابنرشد در کتاب فصل المقال به صورت هایی با این نظریه موافق است. با تحلیل دقیق این نظریه با توجه به آثار موجود و بررسی وقایع ناشی از آن میتوان معانی مختلفی را برای این نظریه در نگاه هر یک از این سه طرف مطرح ساخت. در این مقاله سعی شده ضمن دستیابی به معانی مختلف این نظریه، مقایسه ای نیز از لحاظ کفر آمیز بودن آنها بایکدیگر صورت پذیرد.
پنج فیلسوف و حکیم شاخص در جهان اسلام، ابواسحاق کندی، فارابی، ابنسینا، ابن رشد و صدرالدین شیرازی که جریان فلسفی عقلگرا را از ابتدای نهضت ترجمه تا تکوین حکمت متعالیه نمایندگی میکنند، با وجود توغل در حکمت و فلسفه، تعلّق خاطر عمیقی به شریعت و آموزههای دین و مقام شامخ پیامبر اکرم(ص)داشته و در آثار خود به قدر معتنابهی به آن تصریح کردهاند.آنان بین حکمت و شریعت، اندیشهورزی و عبودیت، آزاداندیشی و متشرع بودن منافاتی قائل نبودند. خردورزی آنان، عقال عقل و مانع و رادع دینباوری آنان نشد. با وجود غوطهور شدن در دریای عقل فلسفی و حکمی از سرچشمه زلال وحی و شرع سیراب گشتند و به مقام دل سوخته با عقل پخته نائل شدند.