فرهنگ لغت از جمله منابعی است که در طول روزگاران نگاه دارنده زبان، فرهنگ و دانش یک ملت به شمار می آید. روابط دینی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ملت ها با یکدیگر، همواره تاثیر بسزایی در به وجود آمدن این گونه آثار داشته است. به همین دلیل می بینیم که از یک سو ایرانیان، پس از ظهور اسلام، رفته رفته به تالیف کتاب های لغت عربی همت گماشتند و از سوی دیگر، مردمی که در دیار هندوستان به سر می بردند، به تالیف فرهنگ لغات فارسی و واژگان دخیل پرداختند که از بین آنها، فرهنگ موید الفضلا که در سال 925 ه. ق. به وسیله «محمدبن لاد دهلوی» با در نظر گرفتن حرف اول که واژه «کتاب» نامیده شده و نیز حرف آخر با عنوان «باب» و در سه فصل عربی، فارسی، ترکی تالیف شده، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این فرهنگ ارزشمند تنها دوبار در کشور هند، در دو جلد منتشر شده که متاسفانه این نسخه، در بسیاری جاها از دقت و امانت داری خالی است؛ بنابراین در این جا بر آن شدیم تا ضمن تصحیح فصول عربی و ترکی، با روشی التقاطی بین سه نسخه خطی مجلس، دانشگاه تهران، آستان قدس و نیز چاپ هندی، پاره ای از اشکالات و اشتباهات چاپ هند را خاطر نشان سازیم.
سید محمد داعی الاسلام 1330-1255) ش) فرزند سیدفضل اله حسنی متخلص به «داعی»، مولف فرهنگ نظام، ادیب و ایران شناس و از مروجان زبان فارسی در هند بود. وی در روستای نیاک لاریجان از شهرستان آمل زاده شد و، پس از طی دوره های ابتدایی و متوسطه در آمل، برای ادامه تحصیل به تهران سپس اصفهان سفر کرد و از محضر مدرسان اصفهانی از جمله ملامحمد کاشانی، جهانگیر خان قشقایی، و آقانجفی بهره برد. او بیشتر اوقات خود را صرف فراگیری زبان عربی و ادب فارسی، تاریخ اسلام، و علوم دینی کرد و، به موازات آن، با زبان های انگلیسی و عبرانی نیز آشنا شد. پس از آن، به دعوت میرزا سلیمان خان شیرازی معروف به رکن الدوله، نایب الحکومه اصفهان، در حوزه علمیه اصفهان عضویت یافت و با مبلغان مسیحی جلفای اصفهان به مناظره پرداخت. آوازه همان مناظرات توجه مظفرالدین را جلب کرد و موجب شد که سیدمحمد به لقب «داعی الاسلام» ملقب گردد. شرح آن مباحثات مناظرات در مجله الاسلام، که داعی الاسلام مدیر مسوول آن بود، به چاپ رسیده است. داعی الاسلام، در سال 1906/1324، پس از بازگشت از سفر مکه، در هند اقامت کرد و در آنجا مجله دعوه الاسلام را به دو زبان فارسی و اردو به چاپ رساند و در دارالفنون دکن به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت. وی، در دوران اقامت در هند، به مطالعه در رشته زبان های شرقی از جمله زبان اوستایی، فارسی، باستان، بهاشا، گجراتی و سنسکریت روی آورد. اشتیاق و علاقه او به بررسی ریشه لغات زبان فارسی مشوق او در تالیف یک دوره کامل فرهنگ فارسی شد. دولت اسلامیه دکن او را مامور تدوین این فرهنگ ساخت. بدین سان فرهنگ نظام در پنج مجلد پدید آمد و به طبع رسید.
فرهنگ نویسی یکی از اصلی ترین تلاش های بنیادی در جهت حفظ زبان فرهنگ یک جامعه است که نه تنها ایرانیان مقیم وطن بلکه فارسی زبانان هندی هم آن را وجهه همت خویش ساخته اند. با وجود اینکه تالیفات فارسی زبانان هندی عاری از اشتباه نیست؛ فرهنگ های مولفه در آن دیار به جهت ترویج و کمک به پیشرفت زبان و ادب فارسی، شایان تقدیر و ملاحظه اند. از جمله قدیمی ترین این فرهنگها، «موید الفضلا» است که همچون پلی ارتباطی شامل چهارده فرهنگ قبل از خود و موثر بر لغت نامه های پس از خود می باشد که در سال 925 ه. ق. به سه زبان فارسی، عربی، و ترکی تدوین گشته. مع الاسف تاکنون تصیحح منقحی از آن انجام نگرفته است و فقط در سال 1302 در مطبع «نول کشور» چاپ شده و استناد به این چاپ در لغت نامه دهخدا مصدر ورود سهوهایی به لغت نامه شده است. لذا در این مقاله به نقد اشتباهات چاپ سنگی می پردازیم؛ باشد که دلایل اقدام به تصحیح مجدد این فرهنگ تصریح گردد.
آنچه در فرهنگ های فارسی به فارسی در باب ارکان لغت می توان یافت به شرح زیر است: - عنوان یا لغت یا مدخل یا ماده و ترتیب الفبایی آن؛ - تلفظ یا ضبط؛ - هویت دستوری و تاریخی؛ - معنی یا معانی و ماخذ آن؛ - شواهد و ماخذ آنها؛ - اصطلاحات، تداول عامه و امثال؛ - ترکیب ها و معانی و شواهد و ماخذ آنها. با توجه به آنچه مولف فرهنگ نظام در مقدمه کتاب خود (ص 41) آورده، ارکان لغت به طور خلاصه می توان به شرح زیر برشمرد: لفظ؛ هویت دستوری؛ تعلق زبانی؛ اشکال (مخفف یا مبدل)؛ معنی یا معانی؛ شواهد؛ ترکیب ها. در این مقاله، از ارکان مذکور فقط ترتیب الفبایی، تلفظ، شکل کلمه، و چگونگی درج ترکیب ها در چند فرهنگ مهم تر فارسی به فارسی بررسی و تا حدی مقایسه خواهد شد. این گزارش عمدتا جنبه توصیفی دارد، و در آن، روش های گوناگونی که فرهنگ نویسان اختیار کرده اند بررسی شده است.