فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۹۶۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
جلال آل احمد از نویسندگان بنام، شناخته شده و صاحب سبک در جریان داستان معاصر فارسی، به ویژه در داستان کوتاه است. او در سفرنامه نویسی و تک نگاری، همچون حوزه ی پژوهش و ترجمه مهارت خود را نشان داده است. این نوشتار بر آن است تا با بررسی و تحلیل آثار داستانی جلال و بدون پیشداوری ، به دنیای آرمانی یا همان آرمانشهر او بپردازد و نشان دهد که چگونه این نویسنده ی روشن فکر در این کسوت با روزگاری پر فراز و نشیب و آثاری میان مایه، بیشتر روشن بینی معترض است تا نویسنده ای تأثیرگذار و جریان ساز. در پایان نیز به خوبی روشن می گردد که چگونه او توانست با پای بندی به باورها و اعتقادات خود، برای رسیدن به آرمان ها، مبارزه کند و قطعاً در این راستا، نوشتن را بهترین شیوه می دانست. بررسی دوران زندگی جلال آل احمد و آثار وی، بیشتر و به ویژه در سال های پایانی عمر بیانگر این نکته است که: او نویسنده ای واقعگراست؛ امَا با این وجود، در پشت پرده ی واقعیَتگرایی جلال، برای سامان دادن اوضاع و شرایط جامعه، تلاش و کنکاشی در جست وجوی آرمان شهری ایده آل وجود دارد که این گفتار بیشتر به آن می پردازد.
سیمای سیمین اهل قلم
حوزههای تخصصی:
شراب خام و باده کهن
طرح واره های متنی در ساخت شکل جدیدی از «رمان در داستان» با رویکرد شعرشناسی شناختی (تحلیل اثری از ابراهیم گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رمان در داستان» ژانری است که در آن داستان های کوتاه یک مجموعه به شیوه های متفاوت با یکدیگر در ارتباط قرار می گیرند و با اسم ها و طبقه بندی های متفاوتی حدوداً از 1914 شکل گرفته، اما در ایران از 1348 با مجموعه داستان آذر، ماه آخر پائیز آغاز به حیات می کند و سپس نوعی جدید در این ژانر به نام «داستان کلان» با مجموعه داستان شکار سایه شکل می گیرد. موضوع این پژوهش ارائه تعریفی از داستان کلان به عنوان ژانری فرعی از «رمان در داستان» است که به ساختارهای طرح واره ای مشابه موجود در داستان های متفاوت یک اثر گفته می شود و از پیرامتن اثر به متن داستان های متفاوت منتقل شده، درنتیجه به واسطه بازسازی طرح واره ای و ارائه چیدمان متنی خاص باعث انسجامی زیرساختی در کل و ایجاد داستانی کلان ناشی از مجموع کل داستان های اثر می شود.
آثار صادق هدایت
اگزیستانسیالیسمِ «هدایت» و بن بست نوستالژی در سگ ولگرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیرپذیری برخی آثار هدایت از اگزیستانسیالیسم سارتر موضوعی است که بسیار مورد توجه پژوهشگران بوده و از میان آثار او در داستان سگ ولگرد نمود یافته است. این داستان کوشیده است تا رنج و بیچارگی انسان را در این جهان با نگاهی اگزیستانسیالیستی به نمایش بگذارد و با تأکید بر مبانی اندیشگی سارتر زندگی رنج آور پات را به عنوان نمادی از زندگی انسان در این جهان به تصویر کشد؛ به گونه ای که داستان سگ ولگرد نوستالژی را به عنوان مهمترین عامل نابودکنندة زندگی و وجود آدمی معرفی می کند. این مقاله کوشیده است تا نمود اندیشه های اگزیستانسیالیستی و معنای خاص نوستالژی از دیدگاه سارتر را در این داستان بازنماید.
علویه خانم و ولنگاری های دیگر
حوزههای تخصصی:
بازیابی عنصر مکان در «بوف کور» صادق هدایت بر پایه ی جغرافیای تاریخی ری و تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بخش هایی از رمان «بوف کورِ» صادق هدایت، آشکارا به برخی از مکان ها اشاره شده است. اما واقعیت های مکانی آن گونه با تمهیدات داستانی درآمیخته و نگارش تأویل پذیرانه ی این اثر را تحت شعاع قرار داده که ماهیت مکان واقعی رویدادها را در هاله ای از ابهام پیچیده است. و بسیاری را بر آن داشته تا گمان کنند «رمان بوف کور فاقد زمان و مکان است.» در حالی که بخش گسترده ای از فضاهای شبه خیالی بوف کور را می توان با تکیه بر جغرافیای تاریخی «ری و تهران» بازیافت که گستره ی تاریخی عهود باستان، سده های میانه و دوره ی صفوی تا قاجار را در بر می گیرد. در این مقاله با تکیه بر نشانه های درون متنی اثر و انطباق آن ها با جزئیات جغرافیای تاریخی «ری و تهران» نقشه ی مسیر راوی در یک مکان واقعی و عینی بازشناسی شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، اجزای مکان در بوف کور را می توان در سه مؤلفه ی مبدأ، مقصد و مسیر حرکت قهرمان به سوی گورستان و قلعه ی بیرون شهر بازیابی کرد که با بازنمایی عناصری تازه در پی ابهام زدایی از عنصر مکان در بوف کور صادق هدایت است.
بازخوانی و تفسیر تاریک خانه هدایت بر پایه باورهای باستانی در گور خمره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
مسلک علی بابا اثر چاپی ناشناخته یی از صادق هدایت
حوزههای تخصصی:
نقد ادبی: بررسی ادبی «فردا» ی صادق هدایت
منبع:
کلک فروردین ۱۳۶۹ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
داستان مرغ ماهیخوار و ماهیان
حوزههای تخصصی:
تحلیل ژرف ساخت رمان ملکان عذاب و تبیین پیوند آن با شگرد نویسنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۵ (پیاپی ۸۰)
حوزههای تخصصی:
رمان ملکان عذاب آخرین رمان چاپ شده ابوتراب خسروی است. اهمیتی که خسروی برای کلمه و کتابت قائل است و سبک پسامدرنی که به کمک کلمه ایجاد می کند در این داستان نیز همچنان تداوم یافته است؛ اما تلاش نویسنده برای ایجاد فضا و شگرد تازه، سبب پیچیدگی داستان شده است. برای دریافت اسباب این پیچیدگی و فهم و تحلیل متن، با استفاده از عناصر غیرروایی، دلالت ضمنی نشانه ها و تقابل دوگانه ای که در کنش دلالت وجود دارد، به تحلیل ژرف ساخت داستان و تبیین پیوند آن با شگرد نویسنده پرداخته ایم. ژرف ساخت اصلی داستان مبارزه با زمان است. شیوه روایت داستان به صورت چندمحور با ژرف ساخت آن تطابق دارد. نویسنده، با توجه به اهمیت و پیوندی که میان کلمه و آفرینش وجود دارد، به ایجاد پیوندی میان نوشتن و آفرینش و اهمیت کتابت در خلق و ایجاد روی آورده است و به ترسیم ساختار مدور شخصیت های داستان پرداخته است. تجسدیافتن شخصیت های داستان به صورت کلمه و عناصر کتابت، موجب حیات یافتن راوی درقالب شمایل های جدید یعنی همین شخصیت هایی می شود که درقالب کلمه متجلی شده اند. شیوه جدید نویسنده برای مبارزه با زمان، شیوه ""استحاله در متن"" است؛ شخصیت های داستان درقالب شمایل های راوی در متن حلول می یابند و در قرائت متن به حیات خود تداوم می بخشند. عناصر نمادین داستان نیز با ساختار مدور شخصیت ها پیوند دارند و درجهت گسترش ژرف ساخت داستان، در چارچوب استحاله در متن، صورت بندی شده اند.