اکنون چهار سال از مرگ پروفسور آنه ماری شیمل (1922-2003) می گذرد. بسیاری از آثار این بانوی بزرگ شرق شناس به زبان های گوناگون و از آن جمله فارسی ترجمه شده است و پیوسته بر تعداد علاقه مندان به اندیشه و شیوه ی نگرش او در غرب و شرق افزوده می شود. از این رو در مقاله ی حاضر تلاش خواهد شد تا ابتدا به سنت شرق شناسی و پیشینه ی آن در کشورهای آلمانی زبان اشاره شود و مشخص گردد بانو شیمل کدام شیوه شرق شناسی را به کار بسته است.بخش دوم سیری در آثار بانو شیمل در زمینه ی ادبیات شرق و به ویژه پژوهش های او در مورد مولانا است و به اختصار می کوشیم تا با برخی از این آثار و دیدگاه های مطرح شده در آن ها آشنا شویم.موضوع سوم و پایانی، بررسی دلایل این علاقه مندی و زمینه های این نگرش و در نهایت هدف بانو شیمل از نگارش آثاری برای معرفی ادبیات فارسی و دلایل محبوبیت این آثار است.
عصر سامانی، عصر زرّین و رستاخیز فرهنگ اسلامی ایرانی و دوران شکوفایی ساختارهای بزرگ فرهنگ و تمدّن اسلامی ایرانی است. این دوره در تاریخ فرهنگ ایران اسلامی، عصر خردگرایی است که اوج ساختار ساختارها در آن بوده است. شعر این دوره با رودکی بالیدن را آغاز کرد، کم کم اوج گرفت و شاعران بزرگ دیگری در پی او ظهور کردند. در این گفتار راز زیبایی، ساختارمندی و ماندگاری شعر رودکی بررسی شد و سرانجام مشخّص گردید که رودکی با قدرت کیمیاگرانة خود شعری آفریده که معماری زبان است. همچنین توانسته است تصویر عواطف انسانی را در زبان، موسیقایی کند. در این کار علاوه بر سهم زیاد خلّاقیت فردی شاعر، جایگاه تاریخی عصر اوج ساختار ساختارها نیز بسیار مؤثّر بوده است.