علی اکبر اسدی

علی اکبر اسدی

مدرک تحصیلی: دکتری روابط بین‌الملل، دانشگاه علامه طباطبایی
رتبه علمی: استادیار پژوهشکده مطالعات سیاسی، بین المللی و حقوقی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
پست الکترونیکی: a.asadi@ihcs.ac.ir
لینک رزومه

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۲۴ مورد از کل ۲۴ مورد.
۲۱.

چگونگى تدوین و ارزیابى سیاست هاى فناورى و تأثیر آن بر اجراى سیاست هاى حوزه فناورى در برنامه چهارم توسعه جمهورى اسلامى ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۳۰ تعداد دانلود : ۳۱۶
مرحله اجرای سیاست ها، یکی از مراحل سیاستگذاری عمومی است که تصمیم ها و سیاست های اتخاذ شده سیاست گذاران را عملیاتی می سازد تا سیاستگذاران به اهداف خود دست یابند. یکی از اهداف مدنظر کشورهای در حال توسعه، گسترش و رشد فناوری به منظور رقابت پذیر کردن اقتصاد کشور در عرصه بین المللی است. این کشورها برای رسیدن به این هدف، در برنامه های توسعه اقتصادی خود این هدف را در اولویت قرار می دهند. اما صرف تدوین برنامه و فراهم کردن برخی مقدمه ها، موجب تبدیل مواد برنامه توسعه به واقعیت نمی شود و عوامل متعددی بر اجرای سیاست های حوزه فناوری تاثیر می گذارد. اما اساسی ترین عامل در عدم اجرای سیاست ها نتیجه عدم مشارکت سهامداران در مراحل مختلف سیاستگذاری به ویژه تدوین، اجرا و ارزیابی است. سیاست های رشد فناوری مطابق با "نظام ملی نوآوری" در ارتباط با گروه خاصی از اجتماع یعنی صنایع و دانشگاه ها مطرح می شود و اجرای سیاست های این حوزه با مشارکت فعال این 2 گروه تحقق می یابد و نیت سیاستگذاران را تامین می کند. مشارکت فعال دانشگاه ها و صنایع زمانی فاهم می شود که آن ها بتوانند در مراحل سیاست گذاری به ویژه مرحله تدوین سیاست ها و ارزیابی سیاست های حوزه فناوری مشارکت داشته باشند به طوری که در مرحله تدوین با همکاری دولت منافع، نقاط ضعف و قوت سیاست های اجرایی حوزه فناوری را مشخص سازند و به سیاست های حوزه فناوری دولت مشروعیت بخشند و در مرحله ازیابی به تغییر و اصلاح فرایند اجرای سیاست ها بپردازند و دولت را برای اجرای سیاست های حوزه فناوری مسوول و پاسخگو سازند.
۲۳.

رئالیسم و رویکردهای رقیب به سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رئالیسم سیاست خارجی رئالیسم ساختارگرا رئالیسم نوکلاسیک رئالیسم کلاسیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۸۴ تعداد دانلود : ۳۸۹۷
مقاله حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که کدام یک از نظریه های رئالیستی می توانند چهارچوب مفهومی جامع تر و مناسب تری را برای تبیین سیاست خارجی کشورها ارائه نماید. در این راستا ضمن اشاره به مبانی مشترک و مناظره های درونی رئالیسم به نحوه نگاه و تبیین رئالیسم کلاسیک، رئالیسم ساختارگرا و رئالیسم نوکلاسیک به مقوله سیاست خارجی پرداخته شده است. تاکید رئالیسم کلاسیک بر سرشت قدرت طلب انسان و ویژگی های دولت ها در تبیین سیاست خارجی و عدم توجه کافی به عوامل سیستمی و در مقابل عدم توجه رئالیسم ساختارگرا به عوامل سطح واحد و تاکید صرف بر متغیرهای کلان سیستمی از نارسایی های این دو نظریه برای تبیین سیاست خارجی محسوب می شود. مهم تر اینکه در نورئالیسم متغیر وابسته اصلی که نظریه پردازان در پی تبیین آن هستند، مؤلفه ها و نتایج بین المللی است و بررسی سیاست خارجی دغدغه عمده ای محسوب نمی شود. در حالی که رئالیسم نوکلاسیک متغیر وابسته مورد بررسی خود را سیاست خارجی می داند و این نظریه در درجه نخست، نظریه ای برای تبیین سیاست خارجی دولت هاست. استدلال اصلی این است که رئالیسم نوکلاسیک به دلیل توجه همزمان به عوامل سطح سیستمی به مثابه متغیر مستقل و عوامل سطح واحد به عنوان متغیر میانجی و تلقی سیاست خارجی به عنوان متغیر وابسته اصلی می تواند چهارچوب مفهومی جامع تری را برای تبیین سیاست خارجی در مقایسه با رئالیسم کلاسیک و ساختارگرا ارائه دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان