حسن ناصری

حسن ناصری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

نقش راهبردهای یادگیریِ شنیداری و گفتاری در خود تنظیمیِ انگیزشی و توانایی برقراری ارتباط: مطالعه ی تلفیقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: راهبردهای شنیداری و گفتاری خود تنظیمی انگیزشی توانایی برقراری ارتباط یادگیری زبان انگلیسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۳
درباره نقش راهبردهای یادگیریِ شنیداری و گفتاری در خود تنظیمیِ انگیزشی و توانایی برقراری ارتباط توسط زبان آموزان زبان انگلیسی، تحقیقات کافی انجام نشده است. هدف از مطالعه حاضر، ضمن به کارگیری طرح تحقیق تلفیقیِ متوالی، بررسی تأثیر راهبردهای شنیداری و گفتاری بر خود تنظیمیِ انگیزشی و توانایی برقراری ارتباط است. برای انجام این کار، 36 زبان آموز زبان انگلیسی با سطح زبانی پیش متوسط ​​ در بخش کمّی مطالعه بر اساس نمونه گیریِ دردسترس و هشت یادگیرنده در بخش کیفی مطالعه بر اساس نمونه گیریِ هدفمند شرکت داشتند. برای سنجشِ خود تنظیمیِ انگیزشی از پرسشنامه معتبر و برای سنجشِ توانایی برقراری ارتباط از آزمون استاندارد استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، واریانس یک طرفه، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پایایی درون موضوعی اجرا شد. نتایج نشان داد که بین دو گروه شاهد و آزمایش از نظر خود تنظیمیِ انگیزشی و نیز توانایی برقراری ارتباط تفاوت معناداری وجود دارد. پس از محاسبه پایایی درون موضوعی، نتایج بدست آمده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، شش کد مشترک بدست آمد که عبارتنداز: تفکر برانگیز، تسهیل کننده، جدید، عملی، جذاب و تکیه گاه سازی. در آخر، این مطالعه مفاهیم عملی برای زبان آموزان و معلّمان زبان انگلیسی ارائه می دهد.
۲.

مقایسه اثر بخشی الگوی کارکردی مک مستر و مدل شناختی- سیستمی گاتمن در تعارض های زناشویی و طلاق عاطفی متقاضیان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی کارکردی مک مستر مدل شناختی سیستمی گاتمن طلاق عاطفی تعارضات زناشویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۲۳۸
هدف: پژوهش پیش رو با هدف مقایسه اثر بخشی الگوی کارکردی مک مستر و مدل شناختی- سیستمی گاتمن در تعارض های زناشویی و طلاق عاطفی متقاضیان طلاق انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش-آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. در این پژوهش از تعداد 85 زوج که به جهت اختلافات زناشویی و درخواست طلاق در طول سال 1399 به کلینیک مداخلات روان شناختی روان پویش مراجعه نمودند با توجه به شرایط پژوهش و با روش نمونه گیری در دسترس 21 زوج به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (گروه آزمایش1، گروه آزمایش 2 و گروه گواه) قرار داده شدند. سپس گروه آزمایش اول در طول ده جلسه تحت آموزش الگوی مک مستر (اپشتاین و همکاران، 1978) و گروه آزمایش دوم نیز طی ده جلسه تحت آموزش رویکرد سیسستمی گاتمن (گاتمن، 2019) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس طلاق عاطفی گاتمن (گاتمن، 2008) و پرسشنامه تعارضات زناشویی (ثنایی، 1375) بود که در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و آزمون پیگیری (سه ماهه) بود که بکار برده شد. یافته ها: یافته های به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس دو راهه (آمیخته) نشان داد که هر دو رویکرد درمانی بکار برده شده در پژوهش (مک مستر و گاتمن) موجب کاهش طلاق عاطفی (03/1598=F؛ 001/0>P) و نیز کاهش تعارضات زناشویی (14/207=F؛ 001/0>P) در زوجین بوده است و از طرفی در سنجش ماندگاری اثر نیز که مرحله پیگیری صورت پذیرفت هر دو رویکرد نتایج مثبت را نشان داد. در برآورد آزمون تعقیبی بونفرنی مشخص شد بین دو رویکرد تفاوت معناداری وجود دارد و این بدین معنا است که میزان اثربخشی رویکرد مک مستر در کاهش طلاق عاطفی و نیز کاهش تعارضات بین زوجین در مقایسه با رویکرد گاتمن بیشتر می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان