فریبا اسفندیاری درآباد

فریبا اسفندیاری درآباد

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه جغرافیای طبیعی، دانشگاه محقق اردبیلی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱۰۳ مورد.
۴۱.

برآورد میزان رسوب حوضه رود ارس با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: زیرحوضه دره رود)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارس برآورد شبکه های عصبی مصنوعی رسوب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۵۱۵
    یکی از روش های نوین در زمینه پیش بینی فرآیندهای هیدرولوژیکی و ژئومورفولوژیکی  شبکه های عصبی مصنوعی از مؤلفه های هوش مصنوعی است که در جهت پیاده سازی ویژگی های شگفت انگیز مغز انسان در یک سیستم مصنوعی می کوشند و ابزاری قدرتمند در زمینه ی مدل سازی و پیش بینی پارامترهای ژئومورفولوژی اند که در این پژوهش جهت برآورد میزان رسوب حوضه رود ارس استفاده شده است. بدین منظور از آمار دبی، رسوب و بارش ماهانه ایستگاه هیدرومتری بران واقع در حوضه آبریز دره رود از زیر حوضه های مهم حوضه رود ارس در دشت مغان در طول دوره آماری 34 ساله (سال آبی 54-53 تا 87-86) استفاده گردید. بدین صورت که میزان دبی و بارش به عنوان ورودی های شبکه عصبی مصنوعی و میزان رسوب به عنوان خروجی شبکه در نظر گرفته شدند. به منظور پیاده سازی مدل از امکانات و توابع موجود در محیط برنامه نویسی نرم افزارهای MATLAB/2010 و SPSS/21 بهره گرفته شد. سپس به ارزیابی عملکرد مدل، از طریق معیارهای آماری از جمله ضریب تعیین، مجذور میانگین مربعات خطا، میانگین مربعات خطا، میانگین مطلق خطا، ضریب همبستگی و همچنین میانگین درصد نسبی خطا پرداخته شد. نتایج به دست آمده ضمن تأیید توانایی مدل شبکه عصبی مصنوعی نشان داد که انطباق خوبی بین مقادیر پیش بینی شده و مشاهداتی وجود دارد به طوری که میانگین خطای این مدل با داده های مشاهداتی برابر 9/0 درصد  و ضریب همبستگی 99/0 است که در سطح 01/0 نیز معنی دار گشته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که مدل شبکه عصبی مصنوعی از دقت بالایی در برآورد میزان رسوب در حوضه مورد بررسی برخوردار است. نتایج حاصل می تواند در مدیریت و برنامه ریزی حوضه های آبخیز و  مدیریت منابع آبی و طبیعی بویژه در بخش های کشاورزی، صنعت، شرب و همچنین  پیش بینی وضعیت رسوب گذاری در مخزن سدها مفید باشد.  
۴۲.

ارزیابی و پهنه بندی توان اکوتوریسمی با رویکرد تحلیل چندمعیاره فازی (مطالعه موردی: شهرستان مشگین شهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: تاب آوری بحران محله فیض آباد مدل های SWOT QSPM

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷ تعداد دانلود : ۴۸۹
این پژوهش که شهرستان مشگین شهر را به سبب وجود پتانسیل های طبیعی، مورد هدف ارزیابی اکوتوریسمی قرار داد بر آن بود تا با استفاده از روش تحلیل چندمعیاره فازی به پهنه بندی قابلیت اکوتوریسمی در منطقه مورد مطالعه دست یابد. در این راستا بر پایه اسناد مختلف کتابخانه ای، داده ها و اطلاعات مربوط به 9 معیار محیطی شامل نوع اقلیم، شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، فاصله از آبراهه ها، تراکم پوشش گیاهی، خاک ، سنگ- شناسی و فاصله از گسل گردآوری شد. تمامی عملیات آماده سازی، مدیریت و تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) انجام پذیرفت که در نهایت به تهیه نقشه پهنه بندی قابلیت اکوتوریسمی منطقه مورد مطالعه انجامید. نتایج حاصل از این پهنه بندی حاکی از وجود پتانسیل های خوب اکوتوریسمی در سطح شهرستان مشگین شهر بوده و تطابق قابل قبولی را با واقعیات محیط طبیعی منطقه نشان داد. بر طبق این پهنه بندی حدود 17 درصد از سطح شهرستان از قابلیت بالای اکوتوریسمی و 72 درصد از سطح آن از قابلیت پایین اکوتوریسمی برخوردار بود. تمرکز فضایی پهنه های مساعد اکوتوریسم در جنوب شهرستان که از مراتع و بیشه زارهای نسبتا خوبی پوشیده شده است، ما را بر آن می دارد که توسعه اکوتوریسمی این قسمت از شهرستان را در اولویت قرار دهیم. در مقابل اقلیم نامساعد نیمه شمالی شهرستان و به تبع آن پوشش گیاهی ضعیف و کم تراکم از توان های اکوتوریسمی این قسمت کاسته است، به طوری که به غیر از نقاط پراکنده چندی در شمال، قسمت اعظم نیمه شمالی شهرستان را پهنه های با قابلیت کم اکوتوریسمی می پوشانند.
۴۳.

برآورد منطقه ای رسوب دهی با استفاده از منحنی سنجه رسوب ماهانه (مطالعه موردی: حوضه آبریز قره سو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بار رسوب منحنی سنجه رسوب برآورد منطقه ای تغییرات مکانی قره سو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۶ تعداد دانلود : ۲۴۹
با توجه به آثار و پیامدهای منفی برخاسته از پدیده فرسایش و رسوب دهی در حوضه های آبریز، تحقیق حاضر با هدف تخمین و تعیین تغییرات مکانی رسوب دهی در حوضه آبریز قره سو واقع در استان اردبیل انجام شد. در این راستا استفاده از مقیاس زمانی ماهانه در جهت تهیه منحنی های سنجه برآورد رسوب به عنوان اساس کار قرار گرفت. تهیه منحنی های سنجه رسوب ماهانه بر اساس داده های نمونه دبی جریان و دبی رسوب متناظر آن در 19 ایستگاه هیدرومتری واقع در سطح حوضه طی دوره آماری 14 ساله (سال های آبی 1381- 1394) صورت گرفت. تمامی تحلیل های اماری در محیط نرم افزار آماری SPSS انجام شد. همچنین نمایش تغییرات فضایی میزان رسوب دهی در سطح حوضه از طریق قابلیت سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) میسر گردید. نتایج آزمون روابط رگرسیونی مابین دبی جریان و دبی رسوب حاکی از وجود روابط نزدیک و معنی داری در مقیاس زمانی ماهانه داشت. تعمیم منطقه ای این روابط برای کل حوضه نشان داد که اختلاف فصلی مشهود بوده و بالاترین و پایین ترین ضریب تعیین به ترتیب به ماه های اردیبهشت (برابر با 74/0) و مرداد (برابر با 55/0) تعلق یافت. همچنین وقوع بیشترین انتقال رسوب در فصل بهار و کمترین آن در فصل تابستان مشهود بوده و اشاره به نوع رژیم بارش- رواناب حاکم بر حوضه قره سو داشت. به لحاظ مجموع سالانه رسوب دهی، ایستگاه یامچی با 3970 تن در سال، بالاترین و ایستگاه ننه کران با با 66 تن در سال، پایین ترین میزان رسوب دهی را در بین 19 ایستگاه حوضه قره سو به خود اختصاص داد. نظر به کلاس رسوب دهی بالای ایستگاه های واقع در زیرحوضه های بالیخلی و خیاو، توصیه گردید که توجه ویژه ای به حفاظت و تقویت ارکان آب و خاک و تخفیف نیروهای پیش برنده فرسایش و تولید رسوب در حوضه های مذکور گردد.
۴۴.

مدل سازی توزیع مکانی و کاهش سطح تراز آب های زیرزمینی دشت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدلهای جبری مدل های زمین آماری اعتبار سنجی متقاطع عمق آب های زیرزمینی دشت تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۲۶۶
ژوهش حاضر به منظور ارزیابی کاربرد مدل های جبری و زمین آماری در پهنه بندی عمق آبهای زیرزمینی دشت تبریز در یک بازه زمانی 13 ساله ( 1380 تا 1392)، با استفاده از داده های 42 حلقه چاه پیزومتری در سطح دشت به انجام رسیده است. مدلهای مورد استفاده شامل، مدل IDW و مجموعه روش های توابع شعاعی(RBF)، به عنوان نماینده روش های جبری و مدل کریجینگ به عنوان نماینده روشهای زمین آماری می باشد. از اعتبار سنجی متقاطع، شاخص های خطای، میانگین انحراف خطا(MBE)، ریشه دوم میانگین مربع خطا(RMSE) و ضریب تعیین جهت انتخاب روش مناسب و اعتبار سنجی مدل های مربوطه استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان داد که برای پهنهبندی عمق آب زیرزمینی روش کریجینگ در مقایسه با سایر روشهای میانیابی مورد بررسی (مدل Gaussian) با خطای RMSE و MBE به ترتیب برابر با 08/19 و 37/0 و R2 برابر با 35/0 ، دارای دقت بالایی بوده و با نقشه-های کاربری اراضی منطقه، شبکه آبراهه های و زمین شناسی محدوده مطالعاتی همخوانی بسیار بالایی دارد. بنابراین بهترین روش جهت پهنه بندی عمق آبهای زیرزمینی دشت تبریز محسوب می گردد. هم چنین مقایسه نقشه های پهنه بندی مکانی عمق آب زیرزمینی در طول دوره های زمانی مورد بررسی نشان داد که در قسمت های جنوب شرقی، شرقی، جنوب محدوده مورد مطالعه افزایش در عمق آب زیرزمینی مشاهده شده که البته با توجه به اینکه در این قسمتها اراضی باغی وجود دارد می توان دلیل افزایش عمق آب زیرزمینی را بهره برداری بی رویه از منابع آب زیرزمینی دانست.
۴۵.

پهنه بندی پتانسیل خطر وقوع سیلاب حوضه آبخیز قطورچای با روش های تصمیم گیری چندمعیاره ANP و WLC(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی خطر سیل حفاظت بیولوژیکی سیلاب دشت فرآیند تحلیل شبکه قطورچای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۲۸۰
پهنه بندی خطر سیل در واقع ابزار اساسی برای مدیریت کاهش خطرات سیل است و وسیله ای قانونی در دست دولت و مسئولان برای کنترل و مدیریت کاربری اراضی و برنامه های توسعه هم زمان با کاهش خطرهای سیل و حفاظت محیط زیست است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تعیین پهنه های خطر وقوع سیلاب در حوضه آبخیز قطورچای با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای ( ANP ) می باشد. سپس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS )، تصاویر ماهواره ای، داده های ایستگاه سینوپتیک، فرآیند تحلیل شبکه و روش تلفیق لایه ها، پتانسیل سیل خیزی حوضه آبخیز قطورچای مدل سازی شده است. نقشه نهایی خطر سیل خیزی بر پایه ترکیبی از عوامل و عناصر اقلیمی و فیزیکی شامل عوامل کاربری اراضی، زمین شناسی، پوشش گیاهی، توپوگرافی، شیب و قابلیت اراضی تهیه شد. وزن هر یک از معیارها با روش ANP و جهت مدل سازی فضایی و تلفیق لایه ها برای تهیه نقشه پتانسیل سیل خیزی از روش WLC استفاده گردید. نتایج حاصل از پهنه بندی ریسک سیل خیزی نشان داد که لایه Qal از زمین شناسی، شیب های کم تر از 3 درصد، واحد تیپ های اراضی خاک 5، 6 و7 و هم چنین فقر پوشش گیاهی به عنوان پهنه های سیلابی شناسایی شدند. نتایج به دست آمده از مدل تحلیل شبکه ای بیانگر این واقعیت است که بخشی از حوضه تحت تأثیر خطر وقوع سیلاب با پتانسیل بسیار بالا قرار دارد، که به طور عمده در پایین دست حوضه واقع شده است. بدین سبب شبکه های رتبه 3 و 4 به عنوان پهنه های سیل خیز و نواحی هدایت کننده سیلاب به نواحی پایین دست می باشند. هم چنین شبکه های رودخانه ای رتبه 5 و بالاتر در محدوده سیلاب دشت ها و یا پایاب رودخانه ای قرار دارند و معمولاً دارای سیلاب های سطحی و گسترده هستند. لذا نواحی مستعد سیلاب و ارائه راهکارهای مؤثر به منظور مدیریت سیلاب یکی از اقدامات اساسی در کاهش خسارت ناشی از سیلاب است.
۴۶.

تحلیلی بر مکان یابی جهات بهینه ی گسترش فیزیکی شهر شیراز با استفاده از روش ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکان یابی گسترش فیزیکی جهت توسعه مدل VIKOR شهر شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۲۸۸
امروزه گسترش فیزیکی روز افزون و بدون برنامه ریزی شهر ها، رشد بی رویه ی جمعیت، توسعه ی اقتصادی و نیز مهاجرت روستا نشینان به شهر ها، باعث کاهش کیفیت زندگی جوامع شهری و غیر شهری شده است. شهر شیراز به عنوان مرکز استان فارس یکی از کلان شهر های کشور به شمار می آید که در موقعیتی با محدودیت های طبیعی ارتفاعات قرار گرفته است و توسعه ی شهری شکلی خطی به خود گرفته به گونه ای که شهر به سمت شمال غربی روندی رو به رشد دارد. در پژوهش حاضر که با رویکرد «توصیفی- تحلیلی» به انجام رسیده است، مکان یابی جهات مطلوب گسترش فیزیکی شهر شیراز با استفاده از فنون MADM به-عنوان هدف اصلی پژوهش مد نظر قرار گرفته است. در راستای برآورد هدف بعد از شناسایی عوامل تاثیر-گذار در امر مکان یابی، اقدام به تهیه ی نقشه های معیار شده و پس از آن ارزش گذاری و استاندارد سازی در محیط Idrisi با استفاده از مجموعه های فازی انجام شد. جهت وزن دهی عوامل از روش CRITIC استفاده گردید. با توجه به نقشه ی خروجی حاصل از مدل VIKOR ، توسعه ی شهر به سمت جنوب شرقی مطلوب-تر از سایر جهات است و مناطق جنوب و تا حدودی جنوب غربی در اولویت های بعدی قرار می گیرند که در راستای مکان یابی بهینه جهات توسعه ی فیزیکی شهر شیراز شاخص عوامل طبیعی (مخصوصا شاخص لیتولوژی و جنس خاک) دارای ارزش و اولویت بیشتری بوده و بایستی در بحث مکان یابی برای جهات گسترش فیزیکی شهر شیراز بیشتر مورد توجه قرار گیرد. در پایان، می توان گفت که نتایج حاصل از پژوهش حاضر که به صورت نتایج حاصل از تحلیل چند معیاری، با استفاده محوری از روش (VIKOR) منعکس شده است، نشان گر توان مندی های این فنون در نقش آفرینی به عنوان سیستم پشتیبان تصمیم-گیری (DSS)، برای انتخاب گزینه های مناسب جهت مکان یابی بهینه جهات توسعه ی فیزیکی شهر شیراز است.
۴۷.

بررسی و ارزیابی توانمندی ها و پتانسیل های ژئوتوریستی شهرستان سرعین (مطالعه موردی: روستاهای آلوارس، درآباد، نوران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: ژئوتوریسم پتانسیل مدل دینامیکی مدل پائولووا سرعین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۲۱۷
گردشگری یا توریسم می تواند بین المللی باشد و یا این که به صورت داخلی در یک کشور انجام شود. از نظر این سازمان گردشگری صرفا محدود به سفرهایی نمی شود که در دوران تعطیلات انجام می شود بلکه اگر یک مسافر از محل زندگی خودش دور شده و به محل دیگری از کشور یا حتی کشور دیگر مسافرت کند و مدت زمانی را مشغول به کسب و کار و حتی تحصیل شود در دسته بندی توریست یا گردشگر قرار می گیرد. هدف از این پژوهش بررسی و ارزیابی توانمندی ها و پتانسیل های ژئوتوریستی (مطالعه موردی: روستاهای آلوارس، درآباد، نوران) می باشد. روش این تحقیق از نوع کاربردی، تحلیلی و مقایسه ای می باشد که در این تحقیق از مدل دینامیکی جهت ارزیابی توان گردشگری و از مدل پاوولوا جهت ارزیابی توان رقابت پذیری مناطق ژئوتوریستی استفاده شده است. ارزش و اهمیت مناطق ژئوتوریستی در مدل هادزیک به وسیله سه شاخص ارزش علمی، ارزش های مازاد و میزان آسیب پذیری مناطق برآورد می شود و در مدل پاوولوا از نظر عوامل مثبت و منفی، توان رقابت پذیری مناطق برآورد می شود. در مدل دینامیکی با استفاده فرمول حجم نمونه کوکران تعداد کارشناس و گردشگر مشخص شده است که پرسش نامه از 55 بازدیدکننده و 10 کارشناس جهت ارزیابی توان ژئوتوریستی منطقه مورد مطالعه استفاده گردید. نتایج حاصل نشان می دهد که توان ژئوتوریستی مناطق درآباد  برابر 4/33، نوران برابر 44/36 و آلوارس 64/59 می باشد که توان ژئوتوریستی درآباد و نوران متوسط و تفاوت زیادی با هم دیگر ندارند ولی منطقه آلوارس دارای توان ژئوتوریستی خوبی است. هم چنین برای ارزیابی رقابت پذیری مناطق مورد مطالعه نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل عوامل مثبت و منفی نشان دهنده این است که نتایج نهایی ارزش عددی مناطق درآباد برابر 14/1، نوران برابر 18/1 می باشند که دارای رقابت پذیری رضایت بخش و منطقه ژئوتوریستی آلوارس با مقدار 41/1 دارای رقابت پذیری خوب و مناسبی می باشد. بنابراین نتیجه گیری می شود که منطقه گردشگری آلوارس از نظر رقابت پذیری نسبت به سایر مناطق گردشگری مورد مطالعه پتاسیل های مناسبی برای جذب گردشگر را به خود اختصاص داده است.
۴۸.

شناسایی و بررسی خصوصیات مورفومتریک و خاک دولین ها در شمال ایران (مطالعه موردی: منطقه گرازبن از جنگل آزمایشی خیرود کنار، نوشهر مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دولین مورفومتری چشم انداز کارست گرازبن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۲ تعداد دانلود : ۴۰۳
دولین ها فرورفتگی های شاخص مناطق کارستی شناخته می شوند و آب جاری در سطح زمین را از طریق این فرورفتگی ها به سیستم زهکشی زیرزمینی انتقال می دهند. پژوهش حاضر مطالعه ای میدانی مبتنی بر تکنیک مورفومتری است که هدف آن، شناسایی دولین ها، اندازه گیری ابعاد و تحلیل و توصیف شکل دولین ها در منطقه مورد مطالعه است. ویژگی های مورفومتری مثل طول, عرض و عمق دولین ها اندازه گیری شد و برای تشخیص میزان تراکم و طبقه بندی نوع شکل دولین ها از شاخص های مورفومتریک استفاده شده است. همچنین برای بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک از سه قسمت بیرونی، دیواره و کف دولین ها در عمق 15 سانتی متری نمونه خاک برداشت شد و نمونه ها برای اندازه گیری پارامتر های بافت خاک، میزان آهک و PH در آزمایشگاه مورد بررسی قرار گرفتند که نتایج آن نشان دهنده تفاوت معنی داری بین پارامترهای بافت و آهک خاک در سه موقعیت متفاوت دولین ها است. نتایج بدست آمده از شاخص های مورفومتریک حاکی از توزیع نامنظم دولین ها در منطقه مورد مطالعه است محورهای طولی و عرضی دولین ها عدم تقارن خاصی را نشان می دهد و شکل دولین ها بیشتر نیمه مدور و بیضوی بوده و حفره های کف دولین به خوبی توسعه نیافته و در منطقه شاهد دولین های انحلالی هستیم. ارزیابی ویژگی های و تراکم بالا و انحلالی بودن دولین های منطقه مورد مطالعه نشان دهنده توسعه یافته بودن ژئومورفولوژی کارست منطقه گرازبن است.
۴۹.

مطالعه اثرات ژئومورفولوژیکی و نئوزمین ساخت با تأکید بر توان لرزه خیزی گسل ها و مخاطرات ناشی از آن ها (مطالعه موردی: نمین، آستارا، تالش)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آستارا گسل لرزه خیزی مخاطرات ژئومورفولوژیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۱۸۸
هدف پژوهش حاضر بررسی شواهد ژئومورفولوژیکی فعالیت های نئوزمین ساختی بویژه توان لرزه زایی گسل ها و مخاطرات ناشی از آن است. منطقه مورد مطالعه منطقه آستارا در شمال غربی گیلان می باشد. نتایج نشان می دهد، شاخص های ژئمورفولوژیکی، تصاویر ماهواره ای لندست 8 مربوط به سال2020، عکس های هوایی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی منطقه؛ گسل های آستارا، هیر، نئور و سنگور به ترتیب توان لرزه زایی برابر با 031/6، 877/5 ، 103/9؛ 834/5، 701/5، 094/7؛ 031/6، 877/5، 103/9 و 497/5، 400/5 و 660/3 ریشتر را دارند. بر اساس نتایج حاصل از نقشه پهنه بندی خطر زمین لرزه، شهرهای نمین، عنبران، لوندویل و اسالم در پهنه خطر بسیار زیاد زمین لرزه قرار دارد. هم چنین، شهر آستارا در پهنه خطر زمین لرزه زیاد قرار گرفته است. علاوه براین، شهرحویق در پهنه خطر متوسط و شهرهای هشتپر و ابی بیگلو در پهنه خطر بسیار کم قرار گرفته است. شهر آستارا در پهنه خطر زیاد حرکات دامنه ای و شهرهای هشتبر، حویق و آبی بیگلو در پهنه خطر متوسط حرکات دامنه ای قرار گرفته است. با توجه به نتایج حاصل از پهنه بندی خطر فرسایش، شهرهای اسالم، لوندویل، عنبران و نمین در پهنه های خطر بسیار زیاد قرار گرفته اند. هم چنین، شهر آستارا در پهنه خطر زیاد قرار گرفته است. هم چنین، شهر آبی بیگلو در پهنه خطر متوسط و شهرهای حویق و هشتبر در پهنه های خطر کم قرار گرفته اند. با توجه به نقشه پهنه بندی خطر سیلاب، در محدوده مورد مطالعه شهرهای نمین و عنبران در پهنه خطر بسایر زیاد، شهرهای آستارا، لوندویل و اسالم در پهنه خطر زیاد و شهرهای هشتپر، آبی-بیگلو و حویق در پهنه خطر متوسط قرار گرفنه اند.
۵۰.

شبیه سازی تغییرات رودخانه بالیخلی چای با استفاده از مدل سزار (CAESAR)

کلیدواژه‌ها: استان اردبیل مورفولوژی دشت رودخانه بالیخلی چای شبیه سازی مدل CAESAR

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۱ تعداد دانلود : ۲۲۴
تغییرات بستر رودخانه، فرسایش و رسوب گذاری فرایندهای طبیعی رودخانه هستند که هر کدام به نوبه خود باعث تخریب زمین های اراضی و خسارات بسیار زیادی به تاسیسات انسانی می گردند. هدف از تحقیق فوق، شبیه سازی تغییرات رودخانه بالیخلی چای با استفاده از مدل سزار (CAESAR) و مدل هیدرولیکی HEC-RAS در استان اردبیل می باشد. هم چنین جهت برآورد احتمال وقوع سیلاب از نرم افزار Hyfran استفاده گردید.نتایج مدل هیدرولوژیکی HEC-RAS نشان داد که بیش ترین پهنه سیلابی در دوره های بازگشت 2000 و 10000 سال به ترتیب با مقادیر 2/237 و 2/242 هکتار و احتمال وقوع 95/99 و 99/99 درصد است و هم چنین عرض پهنای به ترتیب 1170 و 1288 متر می باشد که برای جوامع انسانی و تاسیسات بشری مخاطره آمیز خواهد بود.. نتایج حاصله از مدل اتومای سلولی نیز نشان داد که تغییرات مورفولوژیکی بستر رودخانه در مقاطع عرض شماره 1 در بازه اول برابر 5/0 متر بوده است. هم چنین تغییرات بستر رودخانه در بازه دوم مقاطع 28 به ترتیب برابر 1 متر و 30 سانتی متر را نشان داد که در این مقاطع حداقل و حداکثر میزان تغییرات قابل مشاهده است. تغییرات بستر رودخانه در بازه سوم در حدود 5/1 متر و میزان تغییرات در بازه جهارم حدود 5/1 متر بوده است. بنابراین نتیجه گیری می گردد با توجه به نتایج حاصله بیش ترین میزان تغییرات بستر رودخانه بالیخلی چای در بازه سوم و چهارم در نزدیک مناطق مسکونی استان اردبیل رخ داده است زیرا دخالت های انسانی منجر به رشد سریع فرسایش و تغییر بستر رودخانه گردیده است. درنهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی به بررسی میزان تاثیرگذاری جوامع بشری در ایجاد و افزایش میزان تغییرات بستر رودخانه و افزایش فرسایش و رسوب گذاری پرداخته شود و اقدامات پیش گیرانه هم چون کاهش دخالت های انسانی در بستر رودخانه، عدم تجاوز به حریم رودخانه، جلوگیری از تغییر کاربری های اراضی انجام گردد و این امر منجر به حرکت عادی رودخانه در بستر خود خواهد گردید.
۵۱.

ارزیابی دینامیک جانبی مجرای رودخانه کهمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مجرای رودخانه کهمان روش ترانسکت نرخ مهاجرت مجرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۲۶۹
ارزیابی مورفولوژیکی رودخانه برای درک شرایط کنونی و پتانسیل تغییرات احتمالی آن، جهت برنامه ریزی محیطی امری ضروری است. در این مطالعه مورفولوژی رودخانه کهمان، از سراب خاصان تا منطقه دوآب به طول 62/38 کیلومتر ارزیابی شد. بدین منظور تصاویر ماهواره لندست، سنجنده های TM و OLI در سال های 1374 و 1399 تهیه و مجرای رودخانه کهمان بر روی این تصاویر با استفاده از شاخص تفاضل آب نرمال شده بارزسازی گردید. سپس دینامیک جانبی مجرای رودخانه کهمان با استفاده از روش ترانسکت و آهنگ مهاجرت مجرا مورد بررسی قرار گرفت. متوسط جابجایی مجرای رودخانه کهمان در بازه زمانی(1399-1374) با استفاده از شاخص نرخ مهاجرت مجرا 51/2 متر در سال برآورد گردید. کم ترین میزان این شاخص در ترانسکت های شماره 49، 50 و 48 به ترتیب 18/0، 21/0 و 37/0 متر در سال بوده که دره های کوهستانی و عملیات تثبیت کناره های رودخانه، مهم ترین دلیل کنترل و تثبیت کناره های مجرای رودخانه کهمان در این ترانسکت ها تشخیص داده شد. هم چنین بیشترین مقدار نرخ مهاجرت در ترانسکت های 4، 32 و 30 به ترتیب 80/4، 05/5 و 12/6 متر در سال برآورد گردید. میانبر ها و فرسایش پذیری زیاد مواد کناره و دشت سیلابی از عوامل اصلی بالا بودن نرخ مهاجرت مجرا در این ترانسکت ها بوده است. محاسبه تغییرات مساحت ترانسکت ها نشان داد که حدود 85/185 هکتار از زمین های مجاور رودخانه کهمان در بازه زمانی(1399-1374) تخریب شده است. به عبارتی به طور متوسط هر سال حدود 43/7 هکتار از این اراضی در نتیجه ی جابجایی مجرای رودخانه کهمان فرسایش یافته و از بین رفته اند. بنابراین می توان گفت جنس مواد کناره های رودخانه کهمان در محدوده دشت و مناطق کشاورزی سبب افزایش مهاجرت جانبی مئاندرها شده و عرض دره افزایش و دشت سیلابی مجاور رودخانه کاهش چشمگیری پیدا کرده است.
۵۲.

تغییرات مکانی سنجه های سیمای سرزمین در پوشش گیاهی جوامع حاشیه متأثر از نوع کاربری اراضی در رودخانه قره سو استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندازه لکه پیوستگی نوار حاشیه رودخانه تکه تکه شدگی Fragstats

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۲۸۱
فعالیت های طبیعی و مخرب بر رودخانه ها باعث تخریب پوشش گیاهی و فرسایش کناره های آن شده و ممکن است پیامدی جبران ناپذیری داشته باشد. این پژوهش با هدف بررسی تغییرات مکانی پوشش گیاهی جوامع حاشیه رودخانه قره سو استان اردبیل براساس سنجه های سیمای سرزمین و با در نظر گرفتن معیارهای مربوط به الگو و ویژگی های سیمای سرزمین در سطح سیما و لکه انجام شد. در ابتدا مقایسه میانگین بین سنجه های مختلف سیمای سرزمین در چهار کاربری اراضی مختلف با استفاده از آنالیز واریانس انجام گردید، سپس برای تعیین تفاوت معنی داری بین مقادیر سنجه ها، از تحلیل واریانس یک طرفه به روش دانت استفاده شد. براساس نتایج، مقادیر میانگین تغییرات سنجه CONTAG در بازه های مختلف مطالعاتی و کاربری های اراضی مختلف بین 00/0 تا 80/69 به دست آمد. حداقل و حداکثر مقادیر میانگین مربوط به بازه با کاربری مسکونی و مرتع (00/0) و باغ با مقدار (80/69) است. میانگین تغییرات شاخص (SPLIT) در بازه با کاربری اراضی مختلف بین 93/9 تا 97/27 به دست آمد، که اگرچه لکه های حاشیه رودخانه در بازه با کاربری اراضی باغ دارای بیشترین پیوستگی است اما به حالت تکه درآمده و گسستگی بین لکه های حاشیه رودخانه افزایش یافته است؛ همچنین نتایج شاخص تجمع (AI) نشان داد که لکه ها در بازه های مختلف مطالعاتی و کاربری های اراضی مختلف پیوستگی بالایی دارند. در سطح لکه میانگین مقدار سنجه AREA_CPS برای رودخانه قره سو استان اردبیل بین 75/25 تا 96/36 به دست آمد. مقادیر سنجه ENN از 75/25 (بازه با کاربری کشاورزی) تا 96/39 (بازه با کاربری باغ) متغیر است. در مجموع بین کاربری باغ با سایر کاربری ها تفاوت معنی داری در سطح لکه و سیما وجود دارد. وجود و پیوستگی جوامع حاشیه رودخانه از عوامل ایجاد پیچیدگی و تنوع بخشیدن به اکوسیستم رودخانه است، لذا حفظ و احیای پوشش گیاه ی ح اشی ه رودخانه می تواند علاوه بر حفظ و تقویت ارزش های محیط زیستی، از شدت خسارت های ناشی از تغییر مسیر رودخانه و نیز وقوع سیلاب بکاهد. پیشنهاد می شود برای جلوگیری از تخریب بیشتر از طریق لکه های انسان ساخت و کشاورزی، حریم جوامع حاشیه رودانه رعایت شود.
۵۳.

ارزیابی تغییرات مورفولوژیکی و خطر سیلاب رودخانه گیوی چای با استفاده از شاخص های ژئومورفومتری و مدل HEC-RAS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیلاب مورفولوژی مدل HEC-RAS رودخانه گیوی چای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۲۲۶
در پژوهش حاضر به ارزیابی مورفولوژیکی و شبیه سازی سیلاب های رودخانه گیوی چای، واقع در استان اردبیل، پرداخته می شود. بدین منظور از شاخص های ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی و ترانسکت استفاده به عمل آمد. برای شبیه سازی سیلاب رودخانه نیز مدل HEC-RAS در بستر GIS به کار گرفته شد. نتایج نشان می دهند که الگوی رودخانه گیوی چای از نوع مئاندری توسعه یافته می باشد اما بسته به شرایط زمین شناختی، ژئومورفولوژیکی و آنتروپوژنیک از تغییرپذیری مکانی زیادی برخوردار است. الگوی رودخانه در بازه اول (بازه خلخال) در کنترل عوامل انسانی می باشد. در این بازه میانگین تغییرات عرضی درحدود 406/0 هکتار بوده است. الگوی رودخانه در بازه دوم (بازه گیوی) نیز از نوع مئاندری توسعه یافته می باشد. در طی 18 سال گذشته مقادیر ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی در محدوده این بازه افزایش یافته است. در این بازه میانگین تغییرات عرضی در طی سال های 2002 تا 2020 میلادی درحدود 406/0 هکتار بوده است. در بازه سوم (بازه فیروزآباد) مجرای رودخانه از پتانسیل بالایی برای تغییرات جانبی برخوردار است. میانگین تغییرات جانبی در محدوده این بازه به 319/1 هکتار افزایش پیدا می کند. مجرای رودخانه در بازه چهارم به دلیل عرض محدود دره و مقاوم بودن مواد کناره از کمترین میزان تحرک جانبی برخوردار می باشد. شبیه سازی سیلاب با استفاده از مدل HEC-RAS نشان دهنده تغییرپذیری مکانی بالای خطر سیلاب در امتداد رودخانه است. این تغییرپذیری از شرایط ژئومورفولوژیکی متغیر در امتداد رودخانه نشات می گیرد. نتایج نشان می-دهد که سیلاب های با دوره بازگشت کمتر از 10 سال مخاطره ای جدی را متوجه جوامع انسانی ساکن در مجاورت رودخانه گیوی چای نمی سازند.
۵۴.

بررسی و ارزیابی تاثیرگذاری مخاطرات بر توسعه توریسم (مطالعه موردی: شهرستان مشکین شهر)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی تاثیرگذاری مخاطرات توسعه توریسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۲۲۷
گسترش و توسعه صنعت توریسم به عنوان بخشی از ابعاد توسعه اجتماعی و فرهنگی هر کشور در کنار توجه به درآمدزایی، اشتغال زایی و مقوله اقتصاد و فرهنگ از اهمیت شایان توجهی برخوردار است. به عبارتی شناسایی و مدیریت ریسک یکی از رویکردهای است که برای ارتقا بخشیدن سیستم ها مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از این پژوهش بررسی و ارزیابی تاثیرگذاری مخاطرات بر توسعه توریسم شهرستان مشکین شهر است. تحقیق حاضر به صورت توصیفی و تحلیل و به کمک دو جامعه آماری مرتبط با گردشگری یعنی توریست های داخلی وارد شده به شهرستان مشکین شهر و مسئولین فعال در صنعت گردشگری منطقه به بررسی مخاطرات تاثیرگذار در توسعه توریسم پرداخته است. نتایج تحقیق نشان داد که احتمال وقوع خطر بهداشتی و محیطی از نظر گردشگران با مقدار 75/3 بیش ترین امتیاز را جهت تهدید توسعه توریسم به خود اختصاص داده است. هم چنین احتمال وقوع خطر ساختاری و عملکردی از نظر مسئولین با امتیاز 26/3 دارای بیش ترین تاثیرگذاری بر توسعه توریسم منطقه مورد مطالعه دارد. در نهایت بر اساس نتایج حاصله مجموع امتیازات پاسخگویان بر تاثیرگذاری مخاطرات ذکرشده نشان داد که با مقدار 89/2 از حد متوسط مخاطره پایین بوده و تاثیرات چندانی بر توسعه توریسم شهرستان مشکین شهر ندارد. بنابراین نتیجه گیری می شود با توسعه در بخش های احتمالی خطر می توان احتمالات خطر در جهت توسعه توریسم را به حداقل رساند تا منجر به توسعه صنعت گردشگری در شهرستان مشکین شهر شود. بنابراین پیشنهاد می شود با توسعه رفاهی، اقتصادی، بهداشتی، زیرساختی و حقوقی در سال های آتی منجر به پیشرفت روزافزون صنعت توریسم در سطح شهرستان مشکین شهر شود.
۵۵.

مدل سازی تغییرات فرسایش و رسوب رودخانه سجاسرود قبل و بعد از ساخت سد گلابر با روش GCD(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: DEM GCD DOD رسوب گذاری فرسایش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۷ تعداد دانلود : ۲۲۳
امروزه از داده های تصاویر ماهواره ای در زمینه های مختلف برای رصد و کشف تغییرات پدیده های مختلف ژئومورفولوژی استفاده می شود.در همین راستا با هدف تعیین و تبیین تاثیر سد گلابر بر مورفولوژی و میزان فرسایش و رسوبگذاری رودخانه سجاسرود در پایین دست، از مدل GCD استفاده گردید. داده های این مدل از طرق مختلف قابل حصول است. در این مقاله مدل های رقومی ارتفاعی سری زمانی، از تصاویر ماهواره ای استر سری L1A و L1B برای مدل GCD تهیه گردید. پس از تهیه DEM های تاریخی مورد نیاز ، مدل با سه روش حداقل سطح تشخیص ، مدل خطاهای انتشاریافته و تعیین آستانه احتمالی با استفاده از تعریف یک فاصله اطمینان توسط کاربر، در محیط نرم افزار ARCGIS و الحاقیه GCD اجرا گردید. خروجی روش های سه گانه مدل نشان داد، در تمام طول دوره مطالعه 2003تا 2019 فرایند رسوبگذاری در بستر رودخانه بر فرایند فرسایش غلبه داشته است. از طرفی بعد از بهره برداری از سد، ضمن کاهش کلی نرخ فرسایش و رسوب در پایین دست سد، خروجی مدل GCD در هر سه روش و نمودارهای رواناب سری زمانی، حاکی از کاهش معنادار میزان فرسایش در بستر رودخانه دارد. با کاهش قدرت حمل بار رسوب و فرسایش رودخانه در بخشهایی از مسیرش با جابجایی و افزایش عمق مواجه شده است. .همچنین میانگین درصد تغییرات اختلاف حجم خالص در رودخانه از 19/0 درصد قبل از ساخت سد تا 50/0 درصد بعد از ساخت سد برای مدل های مختلف در نوسان است.
۵۶.

تحلیل فضایی مخاطره سیلاب در حوضه آبریز نیرچای با استفاده از مدل HEC-HMS و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیل مدل HEC-HMS سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) هم پوشانی فازی نیرچای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۱ تعداد دانلود : ۳۶۲
سیلاب ها جزو فراوان ترین و مخرب ترین بلایای طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی سنگینی می شوند. خسارت های سیلاب به دلیل دستکاری انسان در سیستم های رودخانه ای و ساخت و ساز در حریم رودخانه ها دارای روند صعودی است. در این رابطه، یکی از مهم ترین اقدامات غیرسازه ای در جهت کاهش خسارات سیلاب تهیه نقشه های پهنه بندی خطر سیل و استفاده از آنها در برنامه ریزی های مکانی است. در پژوهش حاضر خطر سیلاب در حوضه آبریز نیرچای واقع در استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، از مدل HEC-HMS برای شبیه سازی بارش- رواناب و شناسایی پهنه های سیل خیز و از منطق فازی به منظور روی هم گذاری لایه های موضوعی و تهیه نقشه خط سیلاب استفاده شد. نتایج شبیه سازی نشان دهنده کارایی بالای مدل HEC-HMS در شبیه سازی بارش- رواناب حوضه آبریز نیرچای و برآورد دبی های پیک سیلاب می باشد. تبدیل بارش به رواناب در سطح حوضه نیرچای عمدتا در کنترل ژئومورفومتری و پوشش زمین می باشد. بیشترین ارتفاع رواناب و دبی های پیک حوضه نیرچای در زیرحوضه های بالادست است. این امر به دلیل شیب زیاد، نفوذپذیری اندک خاک، فراوانی سطوح غیرقابل نفوذ و CN بالاست. ترکیب لایه های موضوعی با استفاده از منطق فازی نشان داد که در حدود 6/8 درصد از سطح حوضه در پهنه های با خطر بسیار بالای وقوع سیلاب واقع شده اند. این پهنه ها عمدتا منطبق بر دشت سیلابی رودخانه نیرچای می باشند. این اراضی به علت کم عرض بودن دره و شیب کم همیشه در معرض سیلاب هستند. اکثر سکونتگاه های منطقه مطالعاتی در پایین دست حوضه مستقر شده اند. این امر باعث افزایش مخاطرات ناشی از سیلاب شده است.
۵۷.

ارزیابی مخاطرات نهشته های بادی دشت سیستان و تأثیر آن بر مخازن حیاتی چاه نیمه زابل

کلیدواژه‌ها: مخاطرات طبیعی نهشته های بادی دشت سیستان مخازن چاه نیمه زابل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۶ تعداد دانلود : ۱۸۱
هدف: هدف از انجام این تحقیق ارزیابی مخاطرات رسوبات بادی دشت سیستان و تأثیر آن بر مخازن حیاتی چاه نیمه در دو کانون بحرانی نیاتک و جزینک با وسعتی در حدود 131660 هکتار در جنوب شرقی زابل واقع در شمال استان سیستان و بلوچستان است. این عرصه قطاعی در جهت جنوب شرق به شمال غرب را شامل می شود که ازنظر ژئومورفولوژی دارای 2 واحد دشت سر و پلایا است. از اهداف مهم این پژوهش ارائه راهکارهای مناسب برای به حداقل رساندن آسیب های ناشی از مخاطرات نهشته های بادی و خسارات ثانویه آن، در بخش های تأسیسات، کشاورزی، جاده ها و خسارات وارده به منطقه به ویژه برمخازن آبی چاه نیمه است.روش شناسی پژوهش: روش انجام این پژوهش، بررسی های میدانی، عکس های هوایی، تصاویر ماهواره ای با دوره های زمانی مختلف، بررسی مورفولوژی عمومی و بادهای منطقه (120روزه) و مکان یابی به لحاظ مطالعه ژئومورفولوژی منطقه انجام شد. در این پژوهش از نقشه های توپوگرافی، نقشه های زمین شناسی، نرم افزارهای رایانه ای ازجمله ENVI و GIS استفاده شد. نمونه برداری از رسوبات (رسوب شناسی و ترسیم نمودارهای مربوطه) و مطالعات آزمایشگاهی XRF (فلوئورسانس اشعه ایکس)، تحلیل مقایسه ای و روش تجزیه وتحلیل داده ها صورت خواهد پذیرفت. یافته ها: بر اساس نتایج تحقیق، عامل اصلی مخاطرات، بادهای فرساینده منطقه بوده که جهت شمال تا شمال غربی با زاویه 330 تا 360 درجه (باد120روزه سیستان) دارند و مهم ترین رخساره های برداشت، اراضی رهاشده، اراضی ماسه زار و عرصه های شور و پف کرده بستر دریاچه هامون و دشت های شمالی (کشور افغانستان) هستند. تفسیر نقشه های توپوگرافی و تصاویر ماهواره ای در سال های مختلف نشان داد که سرعت و جهت حرکت تپه های ماسه ای منطقه متناسب با باد غالب 120روزه و در جهت شمال غربی-جنوب شرقی هستند. علاوه برآن، ارتفاع تپه های ماسه ای و حجم ماسه ها فاکتور مهمی در سرعت حرکت و میزان پیشروی تپه های ماسه ای در سطح دشت سیستان و ورود به مخازن چاه نیمه هستند.
۵۸.

ارزیابی و تحلیل فعالیت های نئوتکتونیکی و توان لرزه خیزی گسل ها (مطالعه موردی: حوضه آبخیز نیر)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی فعالیت نئوتکتونیک شاخص های ژئومورفیک گسل حوضه نیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱ تعداد دانلود : ۲۳۱
ژئومورفولوژی تکتونیک به مطالعه لندفرم های ناشی از تکتونیسم و تعامل بین تکتونیک و فرایندهای ژئومورفیک می پردازد. نئوتکتونیک، اشکال ایجاد شده بر روی زمین که بر اثر مکانیسم های زمین ساختی ایجاد شده است را مورد مطالعه قرار می دهد. به منظور بررسی نئوتکتونیک فعال، از شاخص های نئوتکتونیکی حوضه آبریز و توان لرزه خیزی استفاده می گردد. در این پژوهش فعالیت های نئوتکتونیکی حوضه آبخیز نیر با استفاده از شاخص های ژئومورفیک مورد تحلیل قرار گرفته است. در ابتدا با استفاده از نرم افزار Gis10.3 و افزونه Archydro زیرحوضه ها و آبراهه های منطقه مورد مطالعه استخراج شد. برای محاسبه دقیق در هر زیرحوضه 26گانه از نقشه های توپوگرافی 1:25000، نقشه های زمین شناسی 1:100000، مدل رقومی ارتفاع 12 متر استفاده شد. سپس درنهایت برای هریک از شاخص ها نقشه پهنه بندی حوضه مورد بررسی در پنج رده تهیه شد. در نهایت با توجه مقادیر محاسبه شده هریک از شاخص ها شاخص زمین ساخت نسبی فعال برای حوضه استخراج شد. با توجه به شاخص زمین ساخت نسبی فعال منطقه مورد مطالعه به پنج رده بسیار بالا، بالا، متوسط، کم و بسیار کم نئوتکتونیکی تقسیم شد. براساس نتایج بیشترین میزان فعالیت تکنتونیک مربوط به زیرحوضه های 9، 11، 17، 18، 22 می باشد. براساس ارزیابی توان لرزه خیزی این نتیجه حاصل شد رابطه زارع با مقدار 98/5 ریشتر، نوروزی و اشجعی با مقدار 5/6 ریشتر و نوروزی 63/2 ریشتر می باشد. نتایج حاصل از این پژوهش فعالیت نئوتکتونیکی متوسط را در بیشتر زیرحوضه های نیر نشان می دهد که در این مناطق فعالیت گسل شدت نداشته و بنابراین در این مناطق برای مناطق مسکونی خطرات چندانی ایجاد نمی کند از مهم ترین گسل حوضه نیر می توان به گسل نیر اشاره کرد که برای مناطق مسکونی در صورت فعال شدن مخاطره آمیز خواهد بود.
۵۹.

تغییرات زمانی سنجه های سیمای سرزمین پوشش گیاهی جوامع حاشیه رودخانه قره سو استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پایش تغییرات پیوستگی سیمای سرزمین حاشیه رودخانه عرض رودخانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۹ تعداد دانلود : ۲۵۲
هدف از این پژوهش، ارزیابی تغییرات زمانی پوشش گیاهی جوامع حاشیه رودخانه قره سو استان اردبیل با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در یک بازه زمانی 8 ساله است که برای برنامه ریزی های حفظ اکوسیستم رودخانه و مطالعه مورفولوژی آن اهمیت است. تهیه نقشه پوشش حاشیه رودخانه قرسو از تصاویر GoogleEarth برای سال های 2011، 2016، 2019 به دلیل وضوح تصاویر استفاده شد. به منظور ارزیابی ارتباط بین سنجه های سیمای سرزمین در دوره های زمانی مورد بررسی از تحلیل همبستگی در محیط برنامه نویسی R استفاده شد. نمقدار سنجه پیوستگی سیمای سرزمین 52/91 درصد به 49/95 درصد در این منطقه طی دوره مورد مطالعه که نشان دهنده افزایش یکپارچگی و بهبود پیوستگی در سیمای سرزمین می باشد. ارزیابی تعداد لکه در تحقیق حاضر روند افزایشی را نشان داد که بیش ترین مقدار برای بازه زمانی 2019 بوده است. هم چنین نتایج تغییرات عرض رودخانه قره سو نشان داد که عرض رودخانه در سال 2019 به ترتیب با حداکتر و حداقل 43/27 و 97/3 است. مقایسه مقادیر عرض رودخانه در سه دوره مطالعاتی نشان دهنده روند افزایشی در عرض رودخانه می تواند ناشی از محدود شدن عرض رودخانه توسط فعالیت های انسانی و یا حفاظت کناره ها برای حفاظت از اراضی کشاورزی در برابر تعریض کناره ها باشد. هم چنین همبستگی عرض رودخانه نشان داد که بین دوره زمانی 2019 و 2016 همبستگی 63/0 و در سطح 001/0 معنی دار می باشد. کم ترین همبستگی بین دوره زمانی 2019 و 2011 با مقدار عددی 30/0 در سطح 5 درصد محاسبه شد. در حالت کلی نتایج تغییرات در جوامع حاشیه رودخانه را می توان با پیشروی عملیات کشاورزی تا نزدیک حریم رودخانه مرتبط دانست.
۶۰.

ارزیابی نتایج تغییرات کاربری اراضی بر دبی رودخانه دره رود در بازه زمانی سی ساله با استفاده از مدل HEC_HMS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر کاربری اراضی طبقه بندی شی گرا مدل HEC HMS روش SCS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷ تعداد دانلود : ۲۲۰
در این تحقیق از روش مبتنی بر شی گرا در تهیه ی نقشه کاربری اراضی حوضه آبریز دره رود با استفاده از تصاویر لندست 5 با سنجنده TM و لندست 8 با سنجده OLI در یک بازه زمانی 30 ساله، از سال 1990 تا 2019 و تاثیرات آن بر تغییرات دبی رودخانه دره رود مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر ماهواره ای در چهارده کلاس طبقه بندی شد که کلاس های کشت آبی، زراعت دیم، مناطق سنگی، مناطق مسکونی، باغات و دریاچه دارای افزایش مساحت و زمین های بایر، مراتع، اراضی جنگلی و بستر رودخانه دارای کاهش مساحت بوده اند برای پی بردن به تغییرات روند جریانی رودخانه ، از روش SCS در مدل HEC_HMS استفاده شد و به صورت چهار زیر حوضه مشیران، هوراند، سمبور و بوران تقسیم شده و با توجه به کاربری اراضی شماره منحنی CN و زمان تاخیر رواناب زیرحوضه ها به همراه ضریب K و X به مدل معرفی شد و اجرا گردید. نتایج نشان داد که اوج رواناب در زیرحوضه مشیران با کاهش 7 مترمکعب و کاهش 5/8 میلیمتر حجم رواناب و در زیرحوضه هوراند با کاهش 6/8 متر مکعب اوج رواناب و کاهش 12 میلیمتر حجم رواناب و زیر حوضه سمبور با کاهش 2/2 متر مکعب اوج رواناب و کاهش 12 میلیمتر حجم رواناب همراه بوده است در حالی که در زیر حوضه بوران بر خلاف سه زیر حوضه قبلی افزایش اوج رواناب به میزان 10 متر مکعب در ثانیه و افزایش حجم رواناب به میزان 6/9 میلیمتر برآورد شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان