واکاوی هوش معنوی در داستان «خلیل کافر» جبران خلیل جبران بر پایه دیدگاه رابرت ایمونز
منبع:
نثرپژوهی عربی دوره ۲ بهار ۱۴۰۴ شماره ۲
34 - 47
حوزههای تخصصی:
هوش معنوی به مهارت ها، توانایی ها و رفتارهای لازم برای توسعه و حفظ ارتباط با منشأ غایی همه موجودات، کامیابی در جستجوی اهداف زندگی و یافتن مسیر اخلاقی درست که به رستگاری ما در زندگی کمک می کنند، اشاره دارد. این هوش که مبتنی بر ارزش ها، باورها و عملکردهای انسان است، این توانمندی را به او می دهد که در شرایط گوناگون، رشد و تعالی را در واقعیت های زندگی جستجو کند. رابرت ایمونز (Emmons Robert) (زاده 1958) استاد دانشگاه کالیفرنیا و پژوهشگر روانشناسی شخصیت، روانشناسی عاطفه و روانشناسی دین در زمره نخستین کسانی قرار دارد که به کشف هوش معنوی دست یافته است. از آنجا که جبران خلیل جبران، نویسنده لبنانی (1883-1931) در برخی از آثار خود از آموزه های قرآن کریم و تصوف اسلامی بهره گرفته است، می توان منظومه فکری او را در آثارش مرتبط با هوش معنوی دانست. لذا کارکردها و مؤلفه های این هوش در داستان «خلیل کافر»، موضوع این پژوهشِ مبتنی بر رویکرد کیفی و روش توصیفی- تحلیلی قرار گرفته است. یافته ها حاکی از آن است که گرچه جبران خلیل جبران در داستان «خلیل کافر» مستقیماً به هوش معنوی اشاره نکرده است؛ اما از آنجا که رویکرد آثارش به ابعاد هوش معنوی اعم از بُعد عقیدتی و شناختی، بُعد احساسی و عاطفی و بُعد ارادی بسیار متمایل است؛ بنابراین، این فرضیه را که جبران به طور غیر ارادی در آثارش از تصاویر و مبانی این هوش بهره برده است، قوت می بخشد. با مطالعه داستان «خلیل کافر»، می توان دریافت که وی به طور ناخودآگاه از هوش معنوی در جهت رشد و تعالی انسان های فرودست جامعه و ارتباطشان با خداوند و دیگران بهره گرفته است.