فائزه سادات خردمند

فائزه سادات خردمند

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مطالعه تطبیقی انتقادی دلایل ضرورت نبوت از دیدگاه فاضل مقداد و علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: دلایل ضرورت نبوت نبی فاضل مقداد علامه طباطبایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۲۲۵
از دیرباز دلایل ضرورت نبوت موردتوجه بسیاری از متفکرین اسلامی قرار گرفته است. برخی مانند اشعری ها که حسن و قبح عقلی را نمی پذیرند، برای اثبات نبوت چه در صدق ادعا و چه در محتوای رسالت، تنها معجزه داشتن را شرط دانسته اند، ولی برخی مانند عدلیه و معتزله معجزه را تنها دلیل ادعای نبوت دانسته و دلایل متفاوتی را در اثبات ضرورت نبی مطرح کرده اند. فاضل مقداد، متکلم قرن هفتم و علامه طباطبایی، فیلسوف دوره معاصر در بیان ضرورت نبی از براهین و روش هایی متفاوت بهره برده اند. فاضل مقداد با تمسک به روش متکلمین و بهره گیری از برهان لطف و همچنین با استدلال به روش حکما و بهره جستن از برهان اصلاح نوعی انسانی، ضرورت بعثت نبی را اثبات کرده است. اما علامه نه تنها دو روش فاضل مقداد را با دلایل متقن رد نموده است، بلکه براهین متعددی را مانند برهان نیازمندی بشر به نظام قانون کامل، برهان هدایت انسان به کمال مطلوب و برهان خالی نبودن زمین از حجت اقامه نموده است. در این مقاله دیدگاه علامه طباطبایی به دلیل داشتن براهین یقینی به عنوان نظر برگزیده، تبیین شده است.
۲.

مطالعه تطبیقی- انتقادی تجرد نفس از دیدگاه تفسیری فخر رازی و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجرد نفس روح تفسیر فخر رازی طباطبایی اشتراک افتراق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳ تعداد دانلود : ۱۴
برخی از اندیشه وران، بر این باورند که سکوت فخر رازی در موضوع تجرد نفس، نشان دهنده مادی دانستن آن است؛ درحالی که از اقوال و دیدگاه های وی، به مجرد بودن نفس می توان رسید ولی بیان فخر رازی با دیگر فیلسوفان مانند علامه طباطبایی متفاوت است. لذا نوشتار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، دیدگاه های این دو مفسر بزرگ جهان اسلام را مقایسه نموده، آراء آن ها را به بوته نقد می کشاند و نظر مرجح را مطرح می سازد. درباره مسأله تجرد نفس، سه نظر اصلی وجود دارد. برخی نفس را مادی دانسته اند. دسته دوم آن را امری مجرد از ماده قرار داده اند و گروه سوم، دو مقام برای نفس قائل شده اند که در مقام فعل، متعلق به ماده و در مقام ذات، مجرد از ماده است. آنچه از میان آثار فخر رازی تحلیل می شود، تجرد نفس هم در ذات و هم در فعل است. در مقابل، علامه طباطبایی بهترین نظریه را عرضه می کند و با آیات قرآن و استدلالات منطقی و عقلی اثبات می نماید که نفس، ذاتاً مجرد از ماده است ولی ازنظر فعل، محتاج به ماده؛ زیرا اگر در مقام فعل، مجرد از ماده باشد، نمی تواند در این جهان مادی با بدن جسمانی ممزوج شود.      

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان