فاطمه بهلول

فاطمه بهلول

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

بررسی رابطه بین انگیزه خودمختاری، وابستگی متقابل وظیفه و اهمیت وظایف با اشتراک دانش ضمنی کتابداران به کمک نقش تعدیلگر دانش بین نسلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشتراک دانش ضمنی دانش بین نسلی وابستگی متقابل وظیفه اهمیت وظایف خودمختاری کتابخانه های عمومی کتابداران کهگلویه و بویراحمد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳ تعداد دانلود : ۴
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی نقش تعدیل کننده دانش بین نسلی در رابطه بین خودمختاری، وابستگی متقابل وظیفه و اهمیت وظایف با اشتراک دانش ضمنی کتابداران کتابخانه های عمومی استان کهگلویه و بویراحمد انجام شده است. روش: پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها پیمایشی با رویکرد توصیفی است. جامعه آماری شامل کارکنان کتابخانه های عمومی استان کهگیلویه و بویراحمد در سال 1402 بود و 119 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق پرسش نامه های اشتراک دانش کانلی و همکاران (2012)، انگیزه خودمختاری کالدی و زافاکوس (2017)، اشتراک دانش بین نسلی المی (2020)، اهمیت وظیفه اولدهام و هاکمن (2020) و پرسش نامه وابستگی متقابل وظیفه پیرس و گریجرسون (1991) صورت گرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها به روش معادلات ساختاری و با استفاده از نرم افزار لیزرل صورت گرفته است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که خودمختاری، اهمیت وظیفه و وابستگی متقابل وظایف به طور مثبت با اشتراک دانش ضمنی مرتبط است. همچنین دانش بین نسلی رابطه بین وابستگی متقابل وظایف و اشتراک دانش ضمنی را تعدیل می کند. به علاوه، نتایج نشان دادند که دانش بین نسلی رابطه بین انگیزه خودمختاری و اهمیت وظیفه با اشتراک دانش ضمنی را تعدیل نمی کند. نتیجه گیری : دانش بین نسلی سبب تقویت خودمختاری، تعدیل وابستگی متقابل وظایف، و ارتقاء درک اهمیت وظایف در میان کتابداران می شود. این عوامل به نوبه خود، باعث بهبود فرآیند اشتراک دانش در محیط کتابخانه های عمومی می شوند. اشتراک دانش بین نسلی به کتابخانه ها اجازه می دهد تا خدمات خود را بهبود بخشیده و در محیط دائماً در حال تغییر و رقابتی امروز باقی بماند.
۲.

رتبه بندی و سنجش اثر موانع و مشکلات پژوهشی حوزه علوم انسانی بر تولیدات علمی از دیدگاه اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موانع ذاتی موانع فردی موانع سازمانی - مدیریتی موانع زیر ساختی - محیطی موانع آموزشی فرهنگی- اجتماعی اعضای هیأت علمی

تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۱۴
هدف: پژوهش حاضر با هدف رتبه بندی و سنجش اثر موانع و مشکلات پژوهشی حوزه علوم انسانی بر تولیدات علمی از دیدگاه اعضای هیأت علمی انجام شد.روش پژوهش: تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی، و از نوع توصیفی -پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی اعضای هیئت علمی حوزه علوم انسانی دانشگاه شهید چمران اهواز بوده که 137 نفر به روش تصادفی ساده به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرس ش نامه خادمی زاده و همکاران (1400) استفاده شد. داده های پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و نرم افزار Smart Pls تحلیل شدند.یافته ها: براساس نتایج این پژوهش از بین موانع پژوهشی از دیدگاه اعضای هیئت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در حوزه علوم انسانی، موانع زیرساختی و محیطی (906/0) از بیشترین تأثیر در بین سایر مؤلفه ها برخوردار است و بعد از آن به ترتیب موانع آموزشی، فرهنگی و اجتماعی (85/0)؛ موانع سازمانی – مدیریتی (847/0)؛ موانع ذاتی (738/0) و موانع فردی (637/0) بودند. در بین موانع فردی پژوهش (مهم ترین عامل ضعف در مهارت های زبان انگلیسی)، در بین موانع ذاتی پژوهش (مهم ترین عامل سرمایه گذاری اندک دولت ها و بخش خصوصی برای پژوهش در حوزه علوم انسانی)، در بین موانع سازمانی و مدیریتی (مهم ترین عامل نبود سیاست های تشویقی در مقابل تولیدات علمی اعضای هیئت علمی)، در بین موانع زیرساختی و محیطی (مهم ترین عامل مؤلفه های سیاست های انقباضی دولت ها  و کمبود بودجه پژوهشی) و در بین موانع آموزشی، فرهنگی و اجتماعی (مهم ترین عامل فقدان فرهنگ کار گروهی و ترویج فردگرائی) بود.نتیجه گیری: براساس نتایج پژوهش از بین موانع مختلف موانع زیرساختی و محیطی نقش پر اهمیت تری در حوزه علوم انسانی دارند. بر این اساس توجه به موانع پژوهشی برای افزایش تولیدات علمی و خصوصاً برطرف نمودن موانع زیرساختی و محیطی نیازمند توجه خاص مدیران بالاخص مدیران پژوهشی دانشگاه را می طلبد تا بتوان از این طریق روند تولیدات علمی در این حوزه اصلاح و تسریع گردد.
۳.

ارائه مدل مفهومی عوامل مؤثر بر سرعت انتشار نشریات (مورد مطالعه: نشریات حوزه موضوعی علوم انسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقالات علمی نویسندگان داوران نشریات علمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۶۹
هدف: با در نظر گرفتن این موضوع که نشریات علمی از مهم ترین کانال های نشر برای انتشار جدیدترین یافته های علمی هستند، لذا مسئله سرعت انتشار در نشریات علمی اهمیت ویژه ای می یابد. در واقع نشریات علمی یکی از مهم ترین راه های انتقال پیام و یکی از منابع مهم و قابل اطمینان در هنگام بروز مشکلات در مورد مسائل متعدد جامعه در بازه زمانی مشخص می توانند باشد. با توجه به تعداد بالای نشریات در حوزه علوم انسانی و نیز تحول در این حیطه، ضروری است که انتقال اطلاعات با سرعت متناسب در جوامع مختلف اتفاق افتد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، ارائه مدل مفهومی عوامل مؤثر بر سرعت انتشار در نشریات حوزه موضوعی علوم انسانی بود. روش: این پژوهش از نوع کاربردی بوده، و با رویکرد کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل 18 نفر از متخصصان در حوزه نشریات (شامل مدیران مسئول، سردبیران، مدیران داخلی و کارشناسان نشریات) بودند که با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از 18 مصاحبه عمیق صورت گرفته، 3 مصاحبه آخر منجربه ایجاد کد جدید نشد. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. گردآوری داده ها تا رسیدن به مرحله اشباع ادامه داشت. در نهایت داده ها با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند. در ادامه فرایند کدگذاری باز از طریق مجموعه ای از مضامین اولیه گردآوری و از درون آن ها مقوله های اصلی (محوری) استخراج شدند و در نهایت از میان پیوند این مقوله های اصلی، کدهای انتخابی (طبقات) تعیین گردیدند. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار مکس کیودا 11 انجام شد. برای اطمینان از روایی داده ها، از مفهوم اعتبارپذیری، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذی استفاده شد. یافته ها: براساس یافته های پژوهش می توان عوامل مؤثر بر سرعت انتشار در نشریات را در چهار دسته کلی: عوامل مرتبط با تیم اجرایی (در 10 بعد)، عوامل مرتبط با داوری (در 5 بعد)، عوامل مرتبط با نویسندگان (در 5 بعد) و عوامل مرتبط با نشریه (در 8 بعد) جای داد. یافته های پژوهش نشان داد مقوله مرکزی، سرعت انتشار نشریات است. درنهایت 104 کد باز و 28 کد محوری، شامل عوامل علّی (7 مقوله) شامل ضوابط ارسال مقاله، کیفیت مقالات ارسال شده، انجام اصلاحات مطابق با نظرات داوران، نحوه تصمیمات سردبیری، نیروی انسانی متخصص، همکاری در انجام داوری، چارچوب استاندارد داوری؛ عوامل زمینه ساز (4 مقوله) شامل زیرساخت مناسب، سیاست ها، خط مشی ها، و الزامات، مسئولیت داوران، رعایت ضوابط اخلاقی و الزامات؛ عوامل مداخله گر (6 مقوله) شامل شهرت، بودجه و منابع مالی، هزینه های نشر، نفوذ برخی افراد، جلسات هیأت تحریریه، مسئولیت پذیری و وظیفه شناسی منابع انسانی؛ راهبردها (8 مقوله) شامل عوامل ساختاری- مدیریتی، تشویق و ایجاد انگیزه در تیم اجرایی، کنترل مقالات ورودی ؛ تأمین نیروی انسانی و وظایف آن؛ الزامات داوری؛ ارائه راهنمای جامع و شفاف برای نویسندگان ؛ حمایت و انگیزش داوری؛ سامانه جامع داوری در سراسر کشور و نهایتاً پیامدها (3 مقوله) شامل روزآمدی در انتشار، نمایه شدن نشریه در پایگاه های استنادی و اطلاعاتی ملی و بین المللی، و تازگی اطلاعات، به دست آمد. درنهایت با توجه به شرایط علّی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، راهبردها، و پیامدها، مدل مفهومی ارائه شد. نتیجه گیری: بی تردید نشر تولیدات علمی در حوزه علوم انسانی با توجه به ماهیت، الگوی ارتباط و رفتار علمی در جامعه مهم است. لذا، سرعت بخشیدن به نشر دستاوردهای علمی این حوزه، متناسب با شرایط و نیاز جامعه، ضرورت دارد. بر این اساس، برای سرعت بخشیدن به فرایند انتشار در نشریات، می بایست با یک دید کلان به موضوع نگریست و کل مدل به دست آمده را مدنظر داشت.برخی علت اصلی، برخی زمینه ساز و در این بین عواملی نیز مداخله گر در سرعت بخشیدن به نشر هستند. لذا، برای تحقق این امر می توان با پیاده سازی راهبردهای شناسایی شده، در سرعت بخشیدن به فرایند انتشار و درنتیجه پیامدهای حاصل از آن منجربه روزآمدی در انتشار، نمایه شدن نشریه در پایگاه های استنادی و اطلاعاتی ملی و بین المللی، و تازگی اطلاعات را شاهد بود. نتایج این پژوهش ضمن غنای پیشینه نظری و پژوهشی می تواند بستر مناسب تری جهت پژوهش های آتی در این حوزه فراهم آورد. در این راستا مدل ارائه شده می تواند به عنوان نقشه راه و راهنمای جامعی برای نشریات کشور استفاده شود.
۴.

رابطه علی بین سواد رسانه ای با مسئولیت پذیری اجتماعی با نقش میانجی سرمایه فرهنگی در دانشجویان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سواد رسانه ای سرمایه فرهنگی مسئولیت پذیری اجتماعی دانشجویان دختر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۹ تعداد دانلود : ۲۵۳
هدف این پژوهش بررسی رابطه علی بین ابعاد سواد رسانه ای با مسئولیت پذیری اجتماعی با نقش میانجی سرمایه فرهنگی در دانشجویان دختر بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دختران دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال 1401 می باشد. تعداد آزمودنی های نمونه پژوهش 300 نفر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. روش پژوهش همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. ابزار اندازه گیری شامل پرسش نامه سواد رسانه ای (فلسفی، 1393)، پرسش نامه مسئولیت پذیری اجتماعی (طالبی و خوش بین، 1394)، و پرسش نامه سرمایه فرهنگی (بوردیو، 1999) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش الگویابی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-24 و AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان دادند که الگوی پیشنهادی از برازش نسبتاً خوبی با داده ها برخوردار بود. یافته ها حاکی از رابطه مستقیم و معنی دار ابعاد سواد رسانه ای (درک محتوای پیام های رسانه ای، آگاهی از اهداف پنهان پیام های رسانه ای، گزینش آگاهانه پیام های رسانه ای، نگاه انتقادی به پیام های رسانه ای و تجزیه و تحلیل پیام های رسانه ای) با مسئولیت پذیری اجتماعی و سرمایه فرهنگی بود. علاوه بر آن سرمایه فرهنگی با مسئولیت پذیری اجتماعی نیز رابطه مثبت و معنی دار داشت. هم چنین سواد رسانه ای با مسئولیت پذیری اجتماعی ، از طریق سرمایه فرهنگی رابطه مثبت و معنی داری دارد. بنابراین، افزایش سطح سواد رسانه ای افراد و سرمایه فرهنگی نقش مهمی در بالا بردن مسئولیت پذیری اجتماعی در دانشجویان دختر دارند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان