اختیار شاعری تسکین؛ شگردی در خدمت محتوا (مطالعه موردی: غزلیات سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۵۳)
93 - 114
حوزههای تخصصی:
اختیار وزنی تسکین، یکی از شگردهای عروضی در شعر فارسی است که اغلب به عنوان مفرّی برای رهایی از تنگناهای وزنی از آن استفاده شده است؛ چنان که می دانیم از دیرباز اختیارات شاعری اغلب در سطح موسیقایی بررسی شده اند؛ بااین حال، بررسی کارکردهای اختیار تسکین در غزلیات سعدی، به گمان نگارندگان نشان می دهد که این اختیار علاوه بر نقش موسیقایی به عنوان ابزاری در خدمت معناسازی و القای عواطف به کار رفته است؛ به همین دلیل در این پژوهش کارکرد اختیار تسکین در غزل های سعدی به منظور تبیین پیوند میان تسکین با معانیِ ضمنیِ بیت و همچنین بازنمایی عواطف با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و منابع کتابخانه ای بررسی و تحلیل شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که سعدی آگاهانه از این اختیار وزنی برای تأکید بر واژگان کلیدی، بازنمایی حالت های عاطفی و خلق لایه ای پنهان از معنا بهره برده است. بررسی نمونه ها نشان می دهد که تسکین در میانه مصرع ها، گاه به دلیل کشش های آوایی، در القای اندوه و سکوت مؤثر بوده و گاه، ازطریق ایجاد سکته موسیقایی، احساس حیرت، اعجاب، تردید، شادی و... را به مخاطب منتقل کرده است. مطالعه موردی غزل ۵۶۴ دیوان سعدی به مطلع «مرا دلی ست گرفتار عشق دلداری/ سمن بری گلرخی جفاکاری» نیز به عنوان نمونه ای شاخص از غزلیات که بیشترین نمودهای تسکین در آن وجود دارد، نشان می دهد که سعدی با تکرار آگاهانه این اختیار در واژگان کلیدی و هجاهایی خاص، نه تنها موسیقی شعر را تقویت کرده، لایه ای پنهان از معانی ضمنی و عواطف را نیز خلق کرده است. در نهایت می توان گفت، نتایج این پژوهش نشان می دهد که اختیار تسکین در غزلیات سعدی ابزاری آگاهانه برای هماهنگ کردن هرچه بیشتر موسیقی شعر با محتوای آن، همچنین خلق و تعمیق معنا و عواطف است.