فعالیت الکتریکی مناطق مختلف مغز در یادگیری آشکار و پنهان یک مهارت حرکتی در دختران نوجوان با کارکردهای اجرایی سرد (مطالعه الکترونسفالوگرافی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کارکردهای اجرایی فرایندهای شناختی را کنترل، هدایت و هماهنگ می کنند. هدف تحقیق حاضر مقایسه فعالیت الکتریکی مناطق مختلف مغز در یادگیری آشکار و پنهان یک مهارت حرکتی در دختران نوجوان با کارکردهای اجرایی سرد است. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون بود که 20 دختر 12 تا 14 ساله بصورت هدفمند بر اساس نمره آزمون های کاگلب انتخاب و در دو گروه یادگیری آشکار و پنهان قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون افراد 15 پرتاب دارت داشتند و همزمان امواج مغزی با دستگاه الکترونسفالوگرافی ثبت شد. سپس هر دو گروه به مدت پنج روز متوالی با آموزش های متفاوت جلسات تمرینی 60 دقیقه ای را پشت سر گذاشتند. بعد از اتمام تمرینات، روز ششم آزمون یادداری و انتقال انجام شد. نتایج با استفاده از نرم افزار متلب، اس .پی. اس. اس و اکسل در سطح معناداری 0/05 تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد پاسخ بخش های مختلف سیستم عصبی در قالب انواع امواج مغزی در پنج منطقه مغز DLPFC، OFC، CF، Frontal، All Frontal به روش یادگیری آشکار معنادار بوده است و به روش یادگیری پنهان معنادار نبوده است. نتیجه گیری: براساس نتایج حاضر می توان گفت روش یادگیری آشکار باعث ایجاد تغییرات مثبتی در سطح قشر مغزی می شود ولی یادگیری پنهان نیاز به تقویت بلندمدت دارد. بنابراین، یادگیری آشکار می تواند یک مداخله مؤثر برای بهبود امواج مغزی و ارتقای یادگیری مهارت حرکتی در افراد با کارکرد اجرایی سرد در کوتاه مدت باشد.