زن و توانایی حضور در اجتماع بر اساس قانون اساسی
منبع:
اندیشه سیاسی در اسلام بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
57 - 82
حوزههای تخصصی:
جامعه در نگاه نخست، به مجموعه ای از افراد گفته می شود که در یک زیست مشترک زندگی می کنند؛ اما اگر دقیق تر به اجتماع بنگریم، مجموعه ای از افراد را می بینیم که نقش های متفاوتی برای آن ها تعریف شده است. نقش ها تقسیم می شوند، تعریف می شوند و واگذار می شوند. زنان در تاریخ معاصر ایران، خواهان بازخوانی نقش هایی بودند که ساختار سنتی برای آن ها در نظر گرفته بود. آن ها خواهان هویت جدید در قالب نقش های جدید بودند تا وابستگی خود را به مردان کمتر کنند. ورود به اجتماع به زن ها هویت جدیدی می دهد. آن ها خواهان امتیازاتی برابر با مردان هستند و به همین علت در مقابل ساختار سنتی می ایستند و با کمک منابع، خواسته های خود را مطرح می کنند. در این مقاله سؤال اصلی آن است که جایگاه زنان در جامعه بر اساس قانون اساسی کجاست؟ در این مقاله، از روش تحلیل محتوا کیفی - استقرایی استفاده شده و در چهارچوب ساختار، کارگزارگیدنز قرار گرفته است. بر اساس یافته های به دست آمده، در مقوله میانی لایحه خدمات اجتماعی، تعداد اندکی از زنان توانستند از این خدمات استفاده کنند. در مقوله میانی اشتغال، کارگزار به خواسته خود رسید و در مقوله میانی آموزش وپرورش، کارگزار به همه خواسته های خود به جز اذن ولی دست یافت.