محمدعلی اسعدی

محمدعلی اسعدی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

نقش آزادسازی تجاری در تغییر الگوی اشتغال زنان روستایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آزادسازی تجاری زنان روستایی مدل ARDL مشارکت اقتصادی زنان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۳۴
آزادسازی تجاری از عوامل کلیدی تأثیرگذار بر ساختار بازار کار است که می تواند الگوی اشتغال زنان روستایی را متحول کند. درک تأثیرات آن بر مشارکت اقتصادی این گروه، به دلیل نقش مهم آنان در تولید و معیشت روستایی، اهمیت ویژه ای دارد. هدف این پژوهش، بررسی اثر آزادسازی تجاری بر نرخ مشارکت اقتصادی زنان روستایی در ایران است. این مطالعه تحلیلی-کاربردی است و با بهره گیری از داده های سری زمانی 1400-1377 انجام شده است. داده های مورد استفاده از منابع آماری معتبر گردآوری و با استفاده از مدل ARDL تجزیه و تحلیل شدند. مطابق نتایج، در بلندمدت آزادسازی تجاری تأثیر مثبت و معنی داری بر نرخ مشارکت اقتصادی زنان روستایی دارد؛ به گونه ای که توسعه تجارت می تواند با گسترش بازارهای صادراتی، افزایش سرمایه گذاری و ایجاد فرصت های شغلی جدید، زمینه اشتغال پایدار برای زنان روستایی را فراهم کند. همچنین یافته ها نشان داد رشد بخش کشاورزی تأثیر مثبت و معنی داری بر اشتغال زنان دارد؛ درحالی که افزایش جمعیت روستایی دارای اثر منفی بر مشارکت اقتصادی است. علاوه براین، در کوتاه مدت، تأثیر آزادسازی تجاری بر نرخ مشارکت زنان روستایی معنی دار نبود که نشان دهنده لزوم تطبیق ساختارهای اقتصادی و اجتماعی برای بهره گیری از فرصت های تجاری است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که آزادسازی تجاری می تواند با گسترش بازارهای صادراتی، جذب سرمایه گذاری و ایجاد فرصت های شغلی جدید، بستر اشتغال پایدار زنان روستایی را فراهم آورد. براین اساس، سیاست گذاران باید بر توسعه مهارت های شغلی، بهبود زیرساخت های ارتباطی و مالی، و ارائه تسهیلات حمایتی برای تسهیل حضور زنان روستایی در بازارهای بین المللی تمرکز کنند.
۲.

بررسی تأثیر تغییر اقلیم بر روند تولید غلات و امنیت غذایی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل ARDL الگوی سری زمانی تغییرات آب و هوایی امنیت غذایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۹۴
تأمین غذای جمعیت رو به رشد جهان و افزایش تقاضای روزافزون، فشار فزاینده ای بر محیط زیست وارد کرده که منجر به استفاده بیشتر از منابع طبیعی، آلودگی آب و هوا و در نهایت تغییرات اقلیمی شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیرات کوتاه مدت و بلند مدت شاخص های تغییر اقلیم بر تولید غلات در ایران، انجام شد. برای این منظور، یک مدل خودرگرسیون برداری با وقفه توزیعی (ARDL) با استفاده از داده های سالانه سری زمانی طی دوره 2023-2000 برآورد شد. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان داد متغیرهای سطح زیرکشت، میزان بارش و مصرف کود شیمیایی در بلندمدت و کوتاه مدت تأثیر مثبت و معنی داری بر تولید غلات در ایران در طول دوره مورد مطالعه  داشته اند. نتایج همچنین حاکی از عدم تأثیر معنی دار متغیر بهبود تکنولوژی بر تولید غلات در کوتاه مدت بود، اما در بلندمدت تغییر تکنولوژی و استفاده از روش های مکانیزه و نوین تولید تأثیر مثبت و معنی داری بر تولید غلات داشته است. متغیر مصرف انرژی در کوتاه مدت تأثیر مثبت و معنی دار داشته و در بلند مدت معنی دار نبود. همچنین، نتایج نشان داد افزایش دما و انتشار CO2 به عنوان شاخص های تغییر اقلیم، هم در کوتاه مدت و هم در بلندمدت تأثیر منفی و معنی دار بر تولید غلات در ایران در طول دوره مورد بررسی داشته اند؛ که این نتایج می تواند به عنوان یک هشدار جدی در ظهور آثار مخرب تغییر اقلیم بر امنیت غذایی کشور در نظر گرفته شود. براساس نتایج، توصیه می شود با توجه به اهمیت زمین در تأمین امنیت غذایی و چالش های مرتبط با بهره وری اراضی قطعه قطعه شده، ضروری است سیاست گذاران طرحی جامع برای یکپارچه سازی اراضی کشاورزی تدوین کنند. همچنین، باید از تفکیک بیشتر زمین های کشاورزی جلوگیری شود تا بهره وری و پایداری تولید ارتقا یابد و توان تولید در بلندمدت حفظ شود
۳.

کاربرد مدل نظریه بازی چندهدفه در تعیین تعادل اقتصادی-محیط زیستی حوضه آبخیز دریاچه زریبار مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعادل اقتصادی-محیط زیستی مدل چندهدفه نظریه بازی تعادل نش تعادل پارتو دریاچه زریبار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۳۲۴
یکی از مهم ترین چالش های فراروی مدیریت حوزه آبخیز، وجود تعارض بین سود اقتصادی و حفظ محیط زیست در عرصه آبخیزهاست که باعث ایجاد مشکلات زیادی مانند تغییر کاربری اراضی توسط آبخیزنشینان با هدف افزایش سود اقتصادی، بدون در نظر گرفتن سلامت آبخیزها می شود. در این پژوهش یک مدل چندهدفه نظریه بازی (MOGT) به عنوان ابزاری جایگزین برای حل تعارضات راهبردی یعنی توسعه اقتصادی (توسعه و کاربرد زمین) و حفاظت از محیط زیست (حفظ کیفیت آب و کاهش مواد آلاینده) بسط داده شد که برای تصمیم گیری و موازنه چالش های اقتصادی- محیط زیستی حوضه آبخیز دریاچه زریبار مریوان در استان کردستان صورت گرفته است. برای محاسبه و نمایش انواع گوناگون کاربری های اراضی از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بهره گرفته شده است. در این پژوهش حامیان و طرفداران حفاظت از محیط زیست به عنوان بازیگر نخست (بازیگر محیط زیستی) و کاربران حوزه آبخیز دریاچه به عنوان بازیگر دوم (بازیگر اقتصادی) انتخاب شدند. نتایج مدل چندهدفه نظریه بازی ها نشان داد که پس از هفت دور چانه زنی و تعدیل اهداف بین بازیگران، تعادل نش ایجاد شد که در این حالت تعادل بین دغدغه های محیط زیستی و اقتصادی در مدیریت آبخیز برقرار شده است. تعادل نش برای بازیگر محیط زیستی در بازه 25365 تا 25366 کیلوگرم در هکتار و مقدار درآمد برای بازیگر اقتصادی از 420 تا 421 میلیون ریال در سال متغیر است. از دیگر نتایج پژوهش نشان داد که حل مدل تصمیم گیری چندهدفه برای حوضه آبخیز دریاچه، منجر به دست یابی به راه حل بهینه پارتو نشده است بلکه دامنه ای از جواب ها حاصل شده است. با مقایسه نتایج مدل برنامه ریزی معمولی چندهدفه و مدل بازی بر مبنای دورهای چانه زنی، برتری مدل MOGT نسبت به مدل متعارف برنامه ریزی چندهدفه مورد تأیید قرار گرفت و می تواند راه حل های رضایت بخش تری بر اساس اولویت های تصمیم گیرندگان ارائه دهد. یافته های این پژوهش می تواند در مدیریت کاربری زمین در آبخیزها و در شرایطی که بین اهداف اقتصادی و محیط زیستی تضاد به وجود می آید، به کار رود.
۴.

اثرات سیاست محدودیت عرضه آب کشاورزی برالگوی کشت: مطالعه موردی دشت دهگلان در استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عرضه آب الگوی کشت برنامه ریزی ریاضی اثباتی دهگلان (دشت) کردستان (استان)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۱ تعداد دانلود : ۵۳۷
در سال های اخیر، برداشت های بی رویه آب به منظور تولید محصولات کشاورزی از سطح آب های زیرزمینی دشت دهگلان استان کردستان به شدت کاسته و این منبع حیاتی را با خطر جدی مواجه کرده است. مطالعه حاضر اثرات سیاست کاهش عرضه آب بر الگوی کشت محصولات، درآمد کشاورزان و میزان برداشت از آب های زیرزمینی دشت دهگلان را مورد بررسی قرار داد. بدین منظور، یک مدل برنامه ریزی ریاضی اثباتی (PMP) با رهیافت حداکثر آنتروپی (ME) مدل سازی و برآورد شد. داده های مورد نیاز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دومرحله ای از طریق تکمیل 96 پرسشنامه توسط بهره برداران آب های زیرزمینی منطقه در سال زراعی 95-1394 به دست آمد. نتایج نشان داد که با اعمال سیاست کاهش عرضه آب آبیاری، الگوی کشت به شدت تأثیر پذیرفته و به سمت محصولاتی مانند پیاز، سیب زمینی و خیار سوق یافته است؛ همچنین، در سناریوهای اول تا سوم، بازده ناخالص کل به ترتیب 98/4، 96/9 و 94/14 درصد کاهش و بازده اقتصادی آب کشاورزی به ترتیب 65/5، 64/12 و 63/21 درصد افزایش خواهد یافت. در مجموع، با توجه به نتایج تحقیق، راهبرد اعمال محدودیت عرضه آب در کنار تغییر الگوی کشت می تواند به گونه ای مؤثر برداشت آب را کاهش دهد و به حفظ و پایداری منابع آب زیرزمینی در دشت دهگلان کمک کند.
۵.

تأثیر رشد اقتصادی بر مصرف انرژی در بخش های مختلف اقتصاد ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مصرف انرژی رشد اقتصادی نیروی کار میانگین گروهی حداقل مربعات معمولی پویا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۳ تعداد دانلود : ۶۹۳
انرژی به عنوان نهاده مصرفی در همه بخش های اقتصاد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا این مطالعه درصدد است، به بررسی عوامل تأثیرگذار بر مصرف انرژی در زیر بخش های اقتصادی کشور (صنعت و معدن، خدمات و کشاورزی) با استفاده از داده های ترکیبی طی سال های 95-1365 بپردازد. برای نیل به هدف مذکور، از تحلیل های هم انباشتگی پانل و جهت تخمین روابط کوتاه مدت و بلندمدت به ترتیب از برآوردگرهای حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) و روش میانگین گروهی (MG) استفاده شد. برآورد بلندمدت مدل بیان می دارد که ارتباط معنی دار و مثبت میان سرمایه و تولید ناخالص داخلی با مصرف انرژی و یک ارتباط غیر معنی دار متغیر نیروی کار با مصرف انرژی وجود دارد. همچنین وجود رابطه کوتاه مدت بین تمامی متغیرهای مدل تأیید گردید. از دیگر نتایج تحقیق نشان داد که کشش مصرف انرژی در زیر بخش های اقتصادی نسبت به نیروی کار، سرمایه و GDP در بخش های کشاورزی، صنعت و معدن و خدمات مثبت و معنی دار است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان