حافظه جمعی و گسست های هویتی: مطالعه دیاسپورای معاودین در ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ ایلام دوره ۲۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۶ و ۸۷
75 - 94
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی حافظه جمعی و هویت دیاسپورایی معاودین پس از تجربه اخراج از عراق پرداخته است. هدف اصلی پژوهش، تحلیل چگونگی شکل گیری هویت در پرتو تجربه های تروماتیک ناشی از اخراج، جنگ هشت ساله، و نسل کشی کردهای فیلی بوده است؛ بنابراین تحقیق حاضر در پی پاسخ به این پرسش اساسی انجام شده است که حافظه جمعی معاودین چگونه در شکل گیری هویت دیاسپورایی آنها نقش ایفا می کند و تجربه تبعید چه تأثیری بر حافظه جمعی، جایگاه اجتماعی - اقتصادی و بازتعریف هویت آنها در ایران داشته است؟
با استفاده از روش کیفی مردم نگارانه و به کارگیری تکنیک های مصاحبه عمیق، مشاهده حین مشارکت و ثبت روایت های شفاهی، داده ها جمع آوری و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که حافظه جمعی معاودین، سازه ای پویا و مقاومتی است که از طریق مناسک مذهبی، شبکه های اجتماعی و تاریخ شفاهی، با دربرگرفتن روایت های تروماتیک، نوستالژیک و عملگرایانه، در شکل گیری هویت آنان نقشی حیاتی ایفا می کند. معاودین با وجود چندپارگی هویتی، از طریق فضاهایی مانند قهوه خانه ها، شبکه های مجازی و ازدواج درون گروهی، هویت خود را به صورت افقی بازسازی می کنند.
این پژوهش نشان می دهد که حافظه جمعی، روایتی منفعلانه از گذشته نیست؛ بلکه ابزاری مقاومتی برابر فراموشی تحمیل شده است. چندپارگی هویتی معاودین که محصول چرخه های تاریخی طرد و بیگانگی است، به آنها امکان می دهد تا در مرزها زندگی کنند؛ یعنی هم از جغرافیای ایران و عراق فراتر روند و هم در نقطه تلاقی این دو سرزمین بایستند؛ بنابراین سیاست آینده معاودین نه در بازگشت به وطنِ از دست رفته؛ بلکه در بازتعریف مرزهاست؛ مرزهایی که نه جغرافیایی؛ بلکه در روایت های زیسته آنان جاری است.