سمیه آدینه وند

سمیه آدینه وند

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

نقدِ فاجعه زندگی در رمان چشم هایش از بزرگ علوی بر پایه روان کاوی زیگموند فروید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بزرگ علوی رمان چشم هایش روان کاوی فروید نقد فاجعه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷ تعداد دانلود : ۱۳
فاجعه، بلا و مصیبتی دانسته شده که عوارض آن جبران نشدنی است. از این رو نقد آن برای جلوگیری و آگاهی از بروز دوباره چنین واقعه ای برای جوامع از ضروریات است. به همین دلیل ما نیز با روشی تحلیلی- توصیفی به نقد فاجعه در رمان چشم هایش از بزرگ علوی بر اساس روان کاوی زیگموند فروید پرداخته ایم تا به چرایی و چگونگی رفتار استاد ماکان و فرنگیس و بالطبع فاجعه ای که در این رمان رقم می خورد، پاسخ دهیم. از این رو با توجه به اصطلاحات مهم فروید یعنی خود، فراخود و نهاد مسائلی همچون روان زخم، سرکوبی، انتقال، واپس رانی، روان رنجوری، اعمال نشانگر و ... بررسی گردید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رفتارهای فرنگیس و استاد ماکان اعمالی نشانگر و تصادفی و گویای روان زخمی است که تشدید و منجر به رفتاری هیستریک که نشان از تکانه های واپس رانی دارد، در آنان شده است. ویرانگری ناخودآگاه از دریچه چشم های فرنگیس فاجعه زندگی ماکان را رقم می زند و او را به قاتلی جنسانی تبدیل می کند. در کل در این رمان، ما با برساخت دو شکل از دنیای فانتزی و غیرحقیقی روبه روایم: دنیای سیاست و مبارزه و دنیای هنر. بهترین شخصیّت دنیای سیاست، ماکان و بهترین آفریده هنری، تابلو چشم هایش است. البته باید دانست که در ژرف ساخت (ناخودآگاه) روایت، این دو، سبب فاجعه در زندگی شده اند؛ زیرا دنیای ماکان دنیای سیاست و قدرت است با ابزاری چون نقاشی و جهان فرنگیس، جهان عشق است؛ جهانی که از سوی جامعه سیاست زده خلعِ سلاح شده است.  
۲.

نقد تطبیقی همانندیهای شعر حافظ و کتاب چنین گفت زرتشتن یچه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حافظ نیچه چنین گفت زرتشت ابرانسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸۰ تعداد دانلود : ۷۲۹
نیچه فیلسوف آلمانی (سده نوزدهم) از طریق آثار گوته با اندیشه ی حافظ آشنا شده است. حافظ با زاهد ریاکارو ظاهربین سرستیز دارد و نیچه با انسان کوتوله معاصر خود که به همین درد گرفتار است. از این رو این دو متفکر به نقد دو گونه یا تیپ از انسان پرداخته اند. حافظ پیر مغان و جهان عشق را در برابر واعظ و جهان بی عشق طرح کرده و نیچه جهان انسان های کوچک را در برابر انسان های والا به نمایش گذاشته است. زبان حافظ و نیچه در ارایه ی چنین تفکری طنزآمیز، متناقض نما و موجز است. در این مقاله بیش تر تلاش شده است که تاثیر انسان آزاده و منتقد که گاه زندگی کسانی را به نمایش بگذارد که در زندگی دچار بن بست شده اند. اینان با راهنمایی سرانجام انسان آزاده می توانند به سرمنزل مقصود که عشق به جاودانگی است برسند. آن چه که در شعر حافظ و کتاب چنین گفت زرتشت برجستگی معنایی دارد این است که مردم معاصر هر یک از این دو متفکّر، ارزش هایی را پذیرفته که به مسخ انسان انجامیده است. در نزد حافظ این ارزش ها به ضدّ خود بدل شده و انسان را دچار ریاکاری کرده و در باور نیچه انسان مدرن را به دموکراسی و مدرنیته فروانداخته است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان