ایمان ظهوریان نادعلی

ایمان ظهوریان نادعلی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

دکترین هنجارگذاری و تنظیم گری هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنجارگذاری هوش مصنوعی تنظیم گری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۲۱۵
هوش مصنوعی به عنوان حوزه فناورانه نوظهور به سرعت در حال توسعه و بهره برداری در سطح جهان است. هنجارگذاری و تنظیم گری این حوزه فناورانه هم بر سرعت رشد آن  تأثیر دارد و هم با کاهش آثار منفی احتمالی، سطح بهره برداری از آن را افزایش می دهد. دستیابی به این دو هدف یعنی تسریع سرعت رشد و نیز کنترل عوارض جانبی برای افزایش میزان استفاده از هوش مصنوعی به واسطه اهرم هنجارگذاری و تنظیم گری نیازمند نگاه کلان هدایتگر است. بر مبنای این ضرورت، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که فرایند هنجارگذاری در زمینه هوش مصنوعی چگونه حاصل می شود؟ برای این منظور به کمک روش توصیفی- تحلیلی، مفهوم دکترین به عنوان ابزار بالادستی هماهنگ کننده و هم افزا معرفی و سپس چهارچوب تطور دکترینی هوش مصنوعی ارائه می شود. دستاورد اصلی پژوهش حاضر ارائه چهارچوبی نظری درباره روش شناسی هنجارگذاری هوش مصنوعی است. این چهارچوب مشتمل بر چهار سطح تطوری شامل ارشادی، توصیفی، ساختاری و ایجابی است که کارکردهای رونق شکوفایی، رشد ادراک، رفع موانع و تعمیم قواعد را دارد. در نهایت، به شواهدی از تحول دکترینی هوش مصنوعی در کشورهای مختلف اشاره شده است.
۲.

بررسی مقایسه ای الگوی همکاری دانشگاه، صنعت و دولت در تحقیقات علمی هوش مصنوعی ایران، چین و آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هوش مصنوعی دانشگاه صنعت دولت ایران چین آمریکا همکاری پژوهشی آنتروپی شانون علم سنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : 0
هدف: پژوهش حاضر با شناسایی پژوهشی های علمی هوش مصنوعی انجام شده توسط دانشگاه، صنعت و دولت، به دنبال ترسیم وضعیت تحقیقاتی ایران در زمینه این فناوری در مقایسه با کشورهای چین و آمریکا به عنوان دو کشور پیشرو در هوش مصنوعی است. بر مبنای این شناخت، هدف اصلی پژوهش استخراج الگوی تعاملی دانشگاه، صنعت و دولت به عنوان بازیگران اصلی در همکاری های علمی - پژوهشی هوش مصنوعی در سه کشور مورد مطالعه می باشد. روش: این پژوهش برمبنای روش علم سنجی و بهره گیری از داده های پایگاه اسکوپوس در قلمرو زمانی 2002 تا 2021 انجام شده است. رتبه بندی کشورها براساس تعداد مستندات و میزان ارجاع دهی به 1000 سند برتر انجام شد. سپس مستندات برمبنای وابستگی های سازمانی، به گروه های دانشگاهی، صنعتی، دولتی و بین المللی تفکیک گردیدند. بر این مبنا، شبکه هم تالیفی مستندات ایران بر مبنای همکاری های سازمانی ترسیم شد. از طریق محاسبات رهیافت اطلاعات متقابل، کیفیت همکاری ها در ایران با دو کشور دیگر مقایسه شدند. برای این منظور، بررسی معناداری آرایش دسته ها و هم پوشانی های چندجانبه از طریق محاسبات آنتروپی شانون و رسانش اطلاعات صورت گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که کشورهای چین و آمریکا با اختلافی اندک، بیشترین مستندات را در بین کشورهای مورد مطالعه داشتند و ایران در جایگاه سی ام بود. از نظر میزان استناد، آمریکا با اختلاف قابل توجهی اول، چین دوم و ایران در رتبه هفدهم قرار گرفتند. با نرمال کردن تعداد پژوهش ها برحسب جمعیت، درآمد و عملکرد، آمریکا علی رغم نزدیک بودن تعداد مستنداتش با چین، در جایگاه بسیار بالاتری قرار گرفت و فاصله ایران با چین در نتایج نرمال شده بسیار کم تر شد. از منظر عدم قطعیت و هم افزایی تعاملات نیز همین ترتیب برقرار بود. از بین بازیگران ایران، دانشگاه تهران و پس از آن دانشگاه های امیرکبیر و شریف بیشترین تولیدات علمی را داشته اند. داده های دانشگاه، صنعت و دولت برای ایران به صورت آزمایشی کم و زیاد شدند. بیشترین افزایش خروجی بر مبنای کم ترین تغییر ورودی از طریق افزایش پژوهش های صنعت به دست آمد که نشان می دهد ورود بخش صنعت به امر پژوهش می تواند باعث افزایش هم افزایی در همکاری های پژوهشی بازیگران ایرانی شود. نتیجه گیری: تحلیل و بررسی نتایج به دست آمده نشان می دهد که مهم ترین تفاوت در الگوی همکاری های پژوهشی بین بازیگران ایرانی و بازیگران دو کشور دیگر، میزان مشارکت بخش صنعت است. از بین سه کشور مورد مطالعه، آمریکا بیشترین همکاری های پژوهشی صنعتی را نشان می دهد. در مورد ایران نیز چنین نتیجه گیری شد که سیاست تحریک صنعت به مشارکت در تحقیقات هوش مصنوعی، بیشترین اثربخشی را خواهد داشت. این نتیجه از طریق دست کاری آزمایشی مقادیر داده ها پشتیبانی شد.  
۳.

بررسی رابطه بین الگوی ترجیحات فکری کارکنان و آمادگی آنها برای تغییر سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کارکنان تغییر سازمانی ترجیحات فکری مدل ندهرمان آمادگی تغییر سازمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۰ تعداد دانلود : ۷۶۵
هدف اصلی پژوهش حاضر این است که چارچوبی مفهومی را در باره رابطه میان ترجیحات فکری کارکنان بر مبنای مدل ند هرمان[1] و میزان آمادگی آنها برای تغییر سازمانی تدوین، ارزیابی و نمونه سازی نماید. بدین منظور سازمان صنایع دریایی خراسان رضوی به عنوان مطالعه موردی انتخاب و با استفاده از پرسشنامه های استاندارد مربوطه برای تغییر بر مبنای روش تحقیق کمی به ارزیابی متغیرهای تحقیق و نمونه سازی فرضیه های پژوهش پرداخته شد. برای ارزیابی روابط علی و معلولی نمونه مفهومی، آزمون های آماری مجذور خی[2]، تحلیل واریانس[3]، آزمون های تعقیبی[4] و درنهایت نمونه سازی معادلات ساختاری[5] با استفاده از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس.[6] و لیزرل[7] انجام گرفت. خروجی های این آزمون ها نشان می دهد به طورکلی ترحیجات ذهنی کارکنان رابطه معنی داری با میزان آمادگی آنها برای تغییر سازمانی دارد و از طرفی اولویت بندی میزان این تأثیرگذاری به این نحو می باشد که ترجیحات گروه D بیشترین تأثیرگذاری مثبت را بر میزان آمادگی افراد برای تغییر دارد، درحالی که ترجیحات گروه A تأثیر معنی داری نداشته و ترجیحات گروه B و گروه C تأثیر منفی بر آمادگی برای تغییر دارند.
۴.

بررسی تأثیر توانمندسازی تیمی بر رابطه بین رهبری تحول آفرین و عملکرد سازمانی (مطالعه موردی در واحدهای تحقیق و توسعه ی صنعت نفت مستقر در تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رهبری تحول آفرین توانمندسازی تیمی عملکرد سازمانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۱ تعداد دانلود : ۲۹۳
رهبری تحول آفرین همواره از منظر تأثیرگذاری بر عملکرد سازمانهای دانشپایه از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. از طرفی توانمندسازی تیمی که در این پژوهش بعنوان تلفیقی از کار تیمی و خودکارآمدی تیمها بازتعریف شده است، می تواند به مثابه متغیری میانجی، فرآیند تأثیرگذاری رهبری بر عملکرد این سازمانها را شدت بخشد. لذا هدف اصلی این تحقیق، بررسی ساز و کار میانجی گری مؤثر بر رابطه بین رهبری تحول آفرین و عملکرد سازمانی بوده و توانمندسازی تیمی در این راستا مورد واکاوی قرار گرفته است. بمنظور بررسی فرضیههای پژوهش، پرسشنامهای در واحدهای مورد مطالعه توزیع گردید. در تحلیل نتایج از روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار لیزرل نسخه 8/8 استفاده شد و خروجیهای این نرم افزار از بَرازش خوبی برخوردار بودند. تحلیل مسیر مدلهای معرفی شده نشان داد که اگرچه رهبری تحول آفرین بر عملکرد سازمانی تأثیر مستقیم نداشته است؛ اما توانمندسازی تیمی به طور مؤثر در رابطه ی بین رهبری تحول آفرین و عملکرد سازمانی نقش مثبت معنادار ایفا کرده است. به بیان دیگر رهبری تحول آفرین از طریق توانمندسازی تیمی بر عملکرد سازمانی در نمونهی آماری مورد مطالعه تأثیر مثبت و معنادار داشته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان