خدیجه اصلی بیگی

خدیجه اصلی بیگی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

Wittgenstein and Anti-Realism

کلیدواژه‌ها: Wittgenstein Realism Anti-Realism Semantic Realism Principle of Bivalence Language-Games Use Theory of Meaning

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : 0 تعداد دانلود : 0
This article examines Wittgenstein's teachings on realism and anti-realism through the lens of his philosophy of language. Realism posits that every linguistic statement is either true or false, independent of human consciousness and knowledge. Consequently, the Principle of Bivalence—accepting only truth and falsity as semantic values—is central to this view. In contrast, anti-realism rejects this principle, asserting that the truth or falsity of statements can only be determined if empirical or epistemic evidence is available, and statements cannot be evaluated independently of mind and language. Wittgenstein challenges both perspectives by critiquing the foundations of language and focusing on its functions within various contexts of life. He views language not as a passive mirror of reality, but as a constitutive agent within which reality takes shape. This article elucidates Wittgenstein's arguments against the notion of realism and utilizes Dummett's analyses of meaning and truth to clarify the anti-realist foundations in Wittgenstein's philosophy of language.
۲.

شک و یقین در ویتگنشتاین متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معرفت یقین شکاکیت توجیه شک ویتگنشتاین متاخر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۳۰ تعداد دانلود : ۱۰۳۳
در معرفت شناسی کلاسیک، شکاکیت در مقابل معرفت قرار داشته و روشهای مختلفی برای پاسخ به شکاکان ارایه می شود. ویتگنشتاین متأخر با تمایز نهادن میان معرفت و یقین رویکرد جدیدی را در نقد شکاکیت مطرح کرده است. او یقین را امری مقدم بر معرفت می داند که ریشه در عمل و نه معرفت دارد. به باور وی صورت ابتدایی بازی زبانی، یقین است که در عین معقولیّت بی نیاز از هرگونه توجیه و دلیل است. به زعم وی برخی از گزاره ها وجود دارند که در عین این که تردید در آنها محال است ادعای معرفت به آنها نیز مهمل است. ویتگنشتاین، این گزاره ها را گزاره های محوری می نامد و معتقد است تصویر ما از جهان با تکیه بر آنها ساخته می شود. این گزاره های محوری از آن جهت که مبنای بازی های زبانی ما و اساس هرگونه تحقیق و پژوهشی هستند که به دست ما انجام می گیرد قطعی و یقینی اند. او قطعیت و یقینی بودن این گزاره ها را به منزله خطاناپذیر بودن یا مطابقت آنها با واقع نمی داند، بلکه یه یاور وی یقین به آنها ناشی از طرز تلقی افراد است که لزومی ندارد با واقعیت مطابقت داشته باشد. به باور وی، مبانی معرفت آدمی نه بر توجیه، که بر حوزه ای ورای آن یعنی عرصه عمل و نحوه معیشت وی متکی است. در این مقاله دیدگاه ویتگنشتاین درباره یقین را تبیین خواهیم کرد و در نهایت درباره این که آیا نظریه وی توانسته است معضل شکاکیت در فلسفه را حل کند داوری خواهیم نمود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان